ورزش مدیا: این، طعنه و کنایههای مشخص محمد محمدی به مدیران باشگاه پرسپولیس است؛ کسی که عقیده دارد رفاقتها و آبگوشت خوردنهای دور همی بیست سال پیش، هنوز دارد تکلیف تیم را روشن میکند. فارغ از قضاوتهای مثبت و منفی در مورد خود محمدی، امروز واقعا انتقاد به رضا درویش و همکارانش وارد است.
البته که پرسپولیس میتوانست بازنده بازی با سپاهان نباشد. این تیم در شرایط یازده به یازده حتی از حریفش پیش بود و اواخر مسابقه هم موقعیتهای خوبی از دست داد. حتی شاید بتوان بحث داوری هم کرد، اما مسایل مهمتر جای دیگری است. بعضی مشکلات حاد سرخپوشان را نمیشود ندید و انکار کرد. قهرمان سنتی این سالهای فوتبال ایران، برای حفظ موقعیتش به اندازه کافی تقویت نشده. این تیم، خسته و پیر است، بازیکنان پا به سن گذاشتهاش زیاد مصدوم میشوند و دست کادرفنی مخصوصا برای نبردهای بزرگ چندان پر نیست. به نظر میرسد در بسته شدن پرسپولیس این فصل، نوعی شکمسیری و سهلانگاری وجود داشته است. در این تیم به ندرت میتوان بازیکن زیر سی سال پیدا کرد و حتی اگر کل مجموعه به سختی و سینهخیز خودش را به آخر فصل برساند، بذری برای آینده کاشته نشده است. وظیفه مدیریت این است که غیر از امروز، فردا را هم ببیند و برایش برنامه داشته باشد. پرسپولیس فعلی اما مستهلک شده و اگرچه جامهایی به کارنامه آقای درویش اضافه کرده، اما در فاز بازسازی، جذب ستارگان جوان و ساختن آینده، کار مهمی در آن صورت نگرفته است.
مشکل بعدی درویش و دوستان هم تاخیر بسیار زیاد در تعیین کادرفنی جدید بود. آنها که نتوانستند حواشی عجیب و کاذب در دوران گاریدو را به خوبی مدیریت کنند و این مربی به آخر خط رسید، برای تعیین جانشین او هم خیلی معطل کردند. به جرات میتوان گفت تا روز آخر، امید مدیران باشگاه به این بود که یک جوری مسوولیت کار را تا پایان فصل روی دوش کریم باقری بگذارند و خودشان را خلاص کنند. نتیجه آن همه تعلل، همین است که حالا کارتال و کادرش در سختترین و سرنوشتسازترین بزنگاههای لیگ باید سرگرم آزمون و خطا و پیدا کردن ترکیب مناسب باشند. آنها چارهای جز این ندارند و طول میکشد تا بر تیم مسلط شوند، اما هر تجربه برای این کادر، دارد به قیمت از دست رفتن یک جام تمام میشود و این، خبط مدیریت بود.