در این پژوهش که «تاثیر هوش مصنوعی مولد بر تفکر انتقادی» نام دارد، هفت پژوهشگر یک نظرسنجی از ۳۱۹کارمند دانشمحور را تحلیل کردند. در این نظر سنجی از کارمندان پرسیده شد کدام یک حداقل بهطور هفتگی از هوش مصنوعی مولد استفاده میکند، چگونه این ابزار را به کار میبرند و آیا هنگام استفاده از ابزارهایی مانند کوپایلوت و چت جیپیتی، تفکر انتقادی را به کار میبندند یا خیر؟ تحقیق نشان داد کارمندانی که به انجام یک فعالیت اطمینان دارند، احتمال بیشتری دارد تفکر انتقادی را روی محصول هوش مصنوعی مولد بهکار گیرند. از سوی دیگر برخی کارمندان، پاسخهای هوش مصنوعی مولد را کافی میدانند و درباره آنچه ارائه شده است، فکر نمیکنند.
محققان معقتدند یافتههای مذکور نیاز به تفکر دوباره درباره طراحی ابزارهای هوش مصنوعی شرکتی را نشان میدهد. در بخشی از این پژوهش آمده است: اعتماد به هوش مصنوعی با کاهش تفکر انتقادی همراه است. از سوی دیگر اعتماد به نفس با افزایش تفکر انتقادی مرتبط است. این دوگانگی نشان میدهد طراحی استراتژیها باید بر متوازنسازی این وجوه متمرکز باشد. به گفته تیم تحقیقاتی ابزارهای هوش مصنوعی باید شامل مکانیسمهایی برای پشتیبانی از توسعه بلندمدت مهارت و تشویق کاربران به فکر کردن هنگام دریافت پاسخ از هوش مصنوعی باشند.