در یک عصر مهآلود در اوت ۱۹۹۰ دو مرد که در حوالی کالواین، روستایی زیبا در پرتشر اسکاتلند، در حال کوهنوردی بودند ادعا کردند که یک شیء پرنده غولپیکر به شکل الماس را در حال پرواز بر فراز خود دیدهاند.
این شیء بدون هیچ موتور محرکه واضحی حرکت میکرد، دود یا ردی از خود باقی نمیگذاشت، کاملاً بیصدا و ثابت به نظر میرسید و گویی در زمان متوقف شده بود.
آن دو مرد که از دیدن چنین جسمی ترسیده بودند سریعاً به زمین افتادند و پشت یک درخت پناه گرفتند.
در این میان ناگهان یک جت جنگندهی «هریر» در آسمان ظاهر شد و شروع به چرخیدن دور شیء ناشناس کرد، گویی در حال ارزیابی آن برای یک درگیری هوایی بود. یکی از کوهنوردان چندین عکس از این صحنه گرفت، درست قبل از آنکه این وسیله عجیب بهصورت عمودی اوج بگیرد و ناپدید شود.
کریگ لیندزی در آن زمان افسر مطبوعاتی پایگاه نیروی هوایی پیتریو کستل در ۸۰ کیلومتری محل حادثه بود. چند روز بعد، روزنامه دیلی رکورد با او تماس گرفت.
دو کوهنورد که به عنوان سرآشپز در هتل فیشر در پیتلوخری کار میکردند، شش عکس از این شیء را برای روزنامه ارسال کرده بودند و دبیر عکس روزنامه بهترین عکس را برای لیندزی فرستاده بود.
لیندزی که هرگز چنین عکس واضحی از یک یوفو ندیده بود، بلافاصله تصویر را برای وزارت دفاع بریتانیا ارسال کرد. این وزارتخانه از او خواست تا بقیه عکسها و نگاتیوهایشان را نیز دریافت کند و همچنین با کوهنوردان تماس بگیرد.
لیندزی تلفنی با یکی از آنها صحبت کرد. او کل ماجرا را در چند کلمه توصیف کرد: «الماس، جت جنگنده، شناور بودن عجیب شیء بدون صدا و سرعت گرفتن آن بدون هیچ نیروی محرکه آشکاری.»
وزارت دفاع به آقای لیندزی گفت که موضوع را رها کند و آن را فراموش کند. او هم این موضوع را به حاشیه ذهنش سپرد.
او با افرادی که در آنجا بودند صحبت کرد و آنها بقیه عکسها را روی لبه پنجره گذاشتند. این عکسها جت جنگنده هریر را در حال حرکت از سمت راست به چپ قاب نشان میدادند، در حالی که شیء الماسشکل حتی ذرهای جابهجا نشده بود.
وقتی از کارشناسانی که این عکسها را بررسی کرده بودند سؤال کرد، آنها گفتند: «هیچ نشانهای از جعل پیدا نکردیم، اما نمیدانیم این شیء چیست.»
پروفسور دیوید کلارک، استاد دانشگاه شفیلد هالام و خبرنگار سابق، در دههی ۱۹۹۰ دربارهی این پرونده تحقیق کرد. او در سال ۱۹۹۶، زمانی که نیک پوپ (کارمند سابق وزارت دفاع که در بخش یوفوها کار میکرد) کتاب «آسمانهای باز، ذهنهای بسته» را منتشر کرد، برای اولین بار با این پرونده آشنا شد.
پوپ در این کتاب نوشته بود که تجزیهوتحلیل وزارت دفاع نشان داده عکسها جعلی نیستند و نتیجهگیری کرده است: «شیء ناشناخته است، پرونده بسته شد، نیازی به اقدام بیشتر نیست.»
کلارک پس از آن، سالها در آرشیو ملی بریتانیا به جستجو پرداخت و در سال ۲۰۰۹ موفق شد طرحی از یک شیء الماسشکل در کنار یک هواپیما را پیدا کند. این طرح در یادداشتی خطاب به وزرای دفاع دولت مارگارت تاچر آمده بود که در آن نوشته شده بود: «عکسها بررسی شدند، نتیجهی قطعی درباره شیء الماسشکل وجود ندارد. اما جت جنگنده به احتمال زیاد یک هریر است. در تاریخ و زمان ذکرشده، هیچ گزارشی از عملیات هریر در آن منطقه نداریم. هیچ گزارش دیگری از فعالیت غیرمعمول هوایی در آن زمان و مکان دریافت نشده است.»