به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، حمیدرضا جلاییپور، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران در گفتگویی به نگرانیهایش درباره تله تحریم ایران و افزایش شکاف دولت - ملت اشاره و بر پاسخ به مطالبات جامعه جنبشی ایران تأکید کرد.
بنابر روایت ایرنا، بخشی از این گفتگو را در ادامه میخوانید؛
عبارتی در کتاب وجود دارد به نام «ملیگرایی اسلامی» که شما برای بررسی جریانهای ملیگرایی در ایران از آن استفاده کردهاید و تأکیدتان هم بیشتر بر پس از انقلاب است. این ترکیب چطور شکل گرفت؟ چون تصور برخی این است که ملیگرایی یک امر است و اسلامگرایی یک امر دیگر. یا اصولاً اسلامگرایی یا اسلامیت گسترهٔ وسیعتری مانند امت را دربر میگیرد تا ملت را و دوگانهٔ امت-ملت از اینجا آغاز میشود. بنابراین کلمهٔ «ملیگرایی اسلامی» به نظر کلمهای نو آمد. چطور این ترکیب را به کار بردید و منظورتان چه بود؟
بعد از انقلاب شاهد نوع دیگری از ملیگرایی هستیم. ملیگراییای که دیگر تأکید چندانی بر تاریخ باستان و ابعاد ایرانی ایران ندارد. البته در مقطعی انتظار میرفت که با آن مخالفت شود، اما چنین نشد؛ نمونهاش نوروز است. اما اتفاقی که بعد از انقلاب رخ داد، جنگ بود. این جنگ مشارکت همهٔ مردم ایران را برای دفاع از وطن و خاکشان بسیج کرد. این یک حرکت بسیار مهم بود که کمتر به آن توجه شده است. ما همیشه میگوییم که در جنگ با صدام درگیر بودیم، هشت سال طول کشید، بر آمار شهدا تکیه میشود، اما به این توجه نمیشود ایران چطور در برابر صدام، که تمام دنیا پشت سر او بودند، ایستاد؟ به نظر من این موضوع به این بازمیگردد که همهٔ مردم ایران، با تمام تکثری که داشتند، از این خاک دفاع کردند و مضمون این دفاع هم اسلامی بود. بنابراین، به تدریج بعد از انقلاب شاهد یک ملیگرایی اسلامی هستیم که دقیقاً نقطهٔ مقابل ملیگرایی قبلی است.
از سال ۱۳۸۴ به بعد هم به نظر من این ملیگرایی حتی بخشی از مذهبیها را هم نادیده گرفت. یعنی نه فقط مذهبیهای عرفی، بلکه بخشهای زیادی از مذهبیها را هم دیگر پوشش نمیداد. لذا در برابر ملیگرایی یک جمعیت محذوف قرار گرفت. ما به تدریج در دو دههٔ گذشته شاهد یک جامعهٔ اعتراضی و جنبشی بودهایم. بخشی از اینها همان کسانی هستند که حذف شدهاند و به شکل این اعتراضها خودشان را نشان میدهند.
لذا این نوع ملیگرایی هم با اینکه مضمون آن با ملیگرایی باستانگرا متفاوت است، ولی به تعبیری باز ناقص است. نه اینکه میراث ایران، تمدن قرن سوم تا هفتم اسلامی نیست، چیزی که همه متفکران اسلامی بحث کردند، بحث این نیست که ما در گذشته سلسلهٔ هخامنشیان یا ساسانیان نداشتیم، بلکه بحث سر این است که این نوع ملیگرایی اولاً رو به گذشته است، ثانیاً این نوع ملیگرایی همه را دربر نمیگیرد، ولی ملیگرایی مدنی همهٔ افرادی که در این سرزمین هستند را در برمیگیرد؛ شعار ایران برای همهٔ ایرانیان یعنی ملیگرایی مدنی. یعنی همه ایرانیهایی که در این کشور هستند، شهروند هستند، برابرند، اینجا میهن و خانهشان است و همه در بهرهبرداری از آن و در زندگی و مشارکت کردن و در ساختن آن نقش دارند. ملیگرایی مدنی به نظر من رو به آینده است. یعنی ما بیاییم و کشور و خانهمان را بسازیم و به تعبیر امروزیها توسعهاش بدهیم. این میشود ملیگرایی مدنی که من از تعبیر میهندوستی مسئولانه استفاده میکنم.
لذا یکی از تأکیداتی که من در این کتاب کردم اینست که حکومت باید از میهندوستی مسئولانه دفاع کند. نیروهای مدنی باید از این میهندوستی دفاع کنند. یعنی جا را برای همه باز کنند. اگر جا برای همه باز نشود، تحولات تاریخ معاصر میتواند تکرار شود. شما یک بخشی را حذف میکنید، آن بخش دست به واکنش میزند، دوباره یک بخش دیگر حذف میشود و دوباره دست به واکنش میزند.
* به نظر شما پس از انقلاب توازن حفظ نشد، مجدداً بخشی را نادیده گرفتند؛ یعنی ملیگرایی باستانگرا و یا اصلاً میراث باستانی ما تا حدی کمرنگ شد. تا حدی که امروز کوروش تبدیل شده به یک مسألهٔ سیاسی – امنیتی و یک هویت سیاسی شده تا مسألهای که میتواند عامل وحدت ملی باشد. به نظر شما نسل جدید توانسته به این توازن بین عناصری مثل ایران، اسلام، تشیع برسد؟ یا به خاطر تبلیغات یکسویه باز یک عنصر هویتی پررنگ شده، چون تبدیل شده به یک عامل اعتراض و یک عنصر هویتی کمرنگ شده، چون فکر میکنند این در انحصار و کنه دستگاه حاکمیتی است. نسل جدید توانسته با ملیگرایی مدنی از سال ۱۳۸۴ که قریب به بیست سال از آن میگذرد، این توازن را حفظ کند؟
زمانی که رفتن سر مقبره کوروش آزاد بود و گاهی اوقات شلوغ هم میشد و تا دهها هزار نفر هم میرفتند، فرصتی بود برای ما، من خودم نتوانستم در آن مراسم شروع کنم ولی ده نفر از دانشجوهایم را مشخص کردم که بروند در این جمعیت و ببینید اینها چه کسانی هستند که در این مراسم شرکت میکنند. اغلب کسانی که از دور نگاه میکردند، فکر میکردند کسانی که میروند سر قبر کوروش، مذهبی نیستند. هر کدام از این ده نفر، با چند نفر دیگر صحبت کرده بودند و میگفتند بخش غالب آنها مذهبی هستند. افرادی که راهپیمایی اربعین میروند را هم من به طور متمرکز مطالعه نکردهام ولی پرسیدهایم کسانی که شرکت میکنند چه کسانی و از چه سنخی هستند؟ انگارهٔ قبلی این است که همهٔ اینها تماماً مذهبی هستند، نه اتفاقاً، مذهبی و غیرمذهبی با هم هستند.
لذا حرف من این است که ایرانیها در هر دو مراسم راحتند. یعنی هم در مراسم اربعین شرکت میکنند؛ کسانی را میشناسم که قیودات مذهبی را در طول سال خیلی انجام نمیدهند ولی به مراسم اربعین علاقه دارند. افراد مذهبی هم هستند که در مراسم کوروش شرکت میکنند. یعنی این چیزی است که شما در بین مردم میبینید. مشکل ما این بود که چون رژیم پهلوی سوار بر ملیگرای باستانگرا شده بود، حکومت جمهوری اسلامی بعد از انقلاب علاقه داشت روی آن خط بکشد، گویی این میراث نیست. اگر دقت کنید در کتابهای درسی هم نبود. البته در چند سال اخیر یک مقدار وضع بهتر شده است. یعنی به این خاطر روی آن خط کشیده بودند. لذا ما دوباره یک ملیگرایی ناقص از این طرف داریم. یک مشکل دیگر پیش آمده که همچنان هم ادامه دارد و یکی از شکافهای موجود در جامعه ماست و آن هم این است که ملیگرایی را در برابر امتگرایی قرار دادهاند. نیروی قابل توجهی چنین کاری کرد. یعنی گفتند این ملیگرایی چیست، اینکه طاغوتی است و اسلامی نیست، آن چیزی که در اسلام هست، امت اسلامی است.
میدانید اینجا چه خطایی رخ داد؟ امت اسلامی هست، صدها میلیون مسلمان هست، قبلهٔ همهٔ اینها کعبه است و پیامبر آنها حضرت محمد(ص)، اینها در قبله و پیامبر و دین اشتراک دارند، ولی همین صدها میلیون نفر در پنجاه دولت – ملت هستند. این خیلی خطای بزرگی است که دولت – ملتها را در برابر امت قرار بدهیم. یک عده در این کشور خیلی دوست داشتند بیشتر جلو بروند ولی زیاد موفق نشدند اما ایجاد مانع کردند. لذا این هم خطاست که ما ملت ایران را در برابر امت اسلام قرار بدهیم. ملت – دولت ایران، یکی از بخشهای امت اسلامی است. پنجاه کشور و دولت - ملت اسلامی وجود دارد که هر کدام تاریخ و شجره دارند. مثلاً ما میخواهیم به حقوق فلسطینیها بپردازیم که یکی از ارزشهایی است که انقلاب اسلامی به آن توجه داشته است. اسرائیل غاصب است و فلسطین را غصب کرده و ما مخالف آن هستیم، حالا این مخالفت را چگونه میخواهیم اِعمال کنیم؟ آیا با همکاری همهٔ دولتها و ملتهای اسلامی؟ عدهای از امتگراها در کشور ما انتظارشان این است که فقط دولت ایران تمام این بار را به دوش بکشد و تمام این هزینه را بپردازد.
اگر به صحنه نگاه کنید شرایط متوازن نیست، تنها در برابر اسرائیل که قرار ندارید، در برابر آمریکا هم قرار دارید، لذا اتفاقاً دولت – ملت ایران باید در کنار دولت – ملتها و کشورها و جنبشهای دیگر قرار بگیرد در دفاع از حقوق فلسطینیان.
۲۹۲۱۹