به گزارش اقتصادنیوز، خبرگزاری سی ان ان با انتشار یادداشتی مدعی شد: گسل خطرناکی در حال باز شدن است، بالاخص آن که ترامپ تلاش دارد تا به جنگ با اوکراین پایان دهد. رئیسجمهور ایالات متحده به دنبال یک پیروزی سیاسی زودهنگام است تا ادعاهای خود را برای دریافت جایزه صلح نوبل تقویت کند.
اما پایان منصفانه این درگیری ممکن است به سادگی قابل حل نباشد، چرا که این موضوع مسائل بنیادینی برای اوکراین و امنیت اروپا را به همراه دارد. طبیعتا تنشها با تصمیم رئیسجمهور برای حذف مقامات کییف و کشورهای اروپایی از مذاکرات ایالات متحده و روسیه که روز سهشنبه در عربستان سعودی برگزار شد، شدت یافت.
به ادعای این خبرگزاری، سرنوشت تلاش ترامپ برای پایان دادن به جنگ به این بستگی خواهد داشت که آیا چنین شتابی قادر است جزئیات حیاتی صلحی را که امکان بقای اوکراین را فراهم ساخته، مرزها و امنیت اروپا را تأمین کند و به روسیه به واسطه تجاوزش پاداشی ندهد را در بر بگیرد.
ترامپ نسبت به تحقق هیچکدام از این سه هدف نگران نیست؛ همین گزاره یکی از دلایلی است که استراتژی او را به یک ریسک بزرگ تبدیل میکند. اما هر یک از طرفهای درگیر در این فرآیند نگرانیهای جدی و اهرمهای قابل توجهی دارند؛ گزارهای که تبیین میکند چرا پایان دادن به جنگ به عنوان وعده ترامپ در کارزار انتخاباتی برای به دست آوردن صلح در ۲۴ ساعت، بسیار سخت خواهد بود.
ترامپ به دنبال یک توافق است، شاید هر توافقی. تلاش برای دستیابی به چنین توافقی میتواند پاشنه آشیل ترامپ باشد، رئیس جمهوری که صرفا به دنبال نشست کنار پوتین به عنوان یکی از رهبران قدرتمند جهان است. با این حال، احتمال دارد که فوریت و قدرت ترامپ، به علاوه ارتباط او با رهبر روسیه، بتواند دینامیک این جنگ فرسایشی به سبک جنگ جهانی اول را تغییر دهد.
ترامپ برای مثال، تنها واقعیتی را بیان میکند که بسیاری از مقامات آمریکایی و اروپایی به طور خصوصی ماهها است که با آن موافقند؛ اینکه اوکراین دیگر نمیتواند جنگ را ببرد و روسیه را از تمامی سرزمینهایی که تصرف کرده، خارج کند.
مقامات ارشد ترامپ او را به عنوان بزرگترین مذاکرهکننده جهان تحسین میکنند، اما تلاشهای رئیس جمهوری تا به حال سادهانگارانه به نظر میرسد. او برخی از اهداف اصلی روسیه را پذیرفته و علیه دوستان اروپایی آمریکا که هزینه حمایت از تلاشهای جنگی اوکراین را به دوش کشیدهاند، شمشیر از رو بسته است؛ همان متحدانی که پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا در مورد آنها میگوید که باید به تنهایی هزینه هر صلحی را بپردازند.
در اقدامی بسیار غیرمعمول، ترامپ تلاش کرد نیمی از ثروت فلزات نادر اوکراین را از آن خود کند؛ تحرکی که نشان از فرصت سازی آمریکا از آسیبپذیری یک کشور اشغالشده قلمداد شد. به همین دلیل ولودیمیر زلنسکی این "توافق" را رد کرد. ترامپ ظاهرا درک کمی از خطرات تاریخی در اوکراین یا حتی در خاورمیانه دارد. این واقعیت را میتوان از برنامهاش برای جابجایی فلسطینیان از غزه به منظور ساخت تفریحگاههای ساحلی برداشت کرد.
دیدگاه ترامپ نسبت به بحرانهای ژئوپولیتیکی به سان معامله ملکی است که توافق دربارهاش در انتظار نهایی شدن است. همین گزاره نشان میدهد که ترامپ ممکن است توافقی را بپذیرد که به پوتین اجازه میدهد تمامی اراضی که تصرف کرده را حفظ کند، فقط برای اینکه کشتار متوقف شود.
این مقوله ریسک بزرگی به همراه دارد؛ چرا که نشان از آن دارد که رئیس جمهوری آمریکا توسط پوتین بازی داده شده است. رهبر روسیه جو مذاکرات عربستان را با تحویل پیروزیهایی به ترامپ برای آزادی چندین زندانی آمریکایی، از جمله کالوب بییرز ۲۸ ساله که هفته گذشته به اتهام قاچاق مواد مخدر دستگیر شده بود، گرم کرده است.
ترامپ فکر میکند که پس از تماس هفته گذشتهاش با رهبر روسیه، تعهدی برای مذاکرات در باب کاهش گسترده تسلیحات هستهای به دست آورده است. این یکی از دلایلی اهمیت مذاکرات عربستان با حضور مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مایک والتز، مشاور امنیت ملی است. آنها باید جدیت روسیه را آزمایش کنند و ترامپ را از تفسیرهای پرشور از امتیازات روسیه بر حذر دارند.
اهمیت این مذاکرات بسیار زیاد است. یک توافق صلح شتابزده که روسیه را تقویت کرده و امنیت اروپا را با تایید گسترشطلبی پوتین تضعیف کند، احتمالاً دانههای جنگی خطرناکتر در آینده را میکارد. در پایان جنگ سرد، جورج بوش پدر، رئیس جمهوری وقت سقوط اتحاد جماهیر شوروی و اقمارش در اروپای شرقی را گاها با اعمال نظر بر سران منطقهای به نفع منافع وسیعتر غرب و امنیت آنها مدیریت کرد.
هیچ نشانهای از اینکه ترامپ چنین علاقهای به اروپا یا آینده این قاره داشته باشد، وجود ندارد. حال سوال این است، آیا اوکراین میتواند خود را نجات دهد؟ در حالی که ترامپ به دنبال شهرت سیاسی است، زلنسکی در حال مبارزه برای موضوعی عمیقتر است؛ بقای کشورش به عنوان بازیگری مستقل و دارای حاکمیت در آینده.
تصمیم ترامپ برای آغاز مذاکرات با روسیه در عربستان سعودی روز سهشنبه، بدون حضور اوکراین، نگرانیهایی را به وجود آورد دال بر این که ترامپ به دنبال رسیدن به توافقی سریع با پوتین باشد و مفاد آن را بعداً به کییف تحمیل کند.
زلنسکی هفته گذشته در کنفرانس امنیتی مونیخ هشدار داد که او هرگز توافقاتی که پشت پرده و بدون حضور اوکراین حاصل شود را نمیپذیرد. اما اگر ترامپ عقبنشینی کند، زلنسکی باید تصمیم بگیرد که به جنگ بدون حمایت تسلیحاتی ایالات متحده و با تکیه بر ضربههای کمتر مؤثر اروپا ادامه خواهد داد یا نه.
زلنسکی میداند که نمیتواند به حمایت آمریکا در دوره ترامپ حساب کند، از همین رو هفته گذشته گفت که زمان آن رسیده که یک ارتش اروپایی تشکیل شود زیرا "دورانی که آمریکا به اروپا کمک میکرد، تمام شده است." ترامپ نشان داده که علاقهای به منافع اوکراین ندارد. برای مثال، هفته گذشته او یکی از دلایل پوتین برای جنگ را تکرار کرد و گفت که آرزوهای اوکراین برای عضویت در ناتو باعث تحریک حمله روسیه شده است.
همدلی ایالات متحده با روسیه، به عنوان قربانی نه عامل جنگ سه ساله، دلیل دیگری است که مشارکت اروپا در مذاکرات صلح را ضروری جلوه میدهد تا میدان بازی متعادل شود.
همزمان روسیه نیز از فرصتهای جدید استقبال میکند. ترامپ روز یکشنبه گفت که پس از تماس تلفنیاش با پوتین، قانع شده است که رهبر روسیه میخواهد جنگ را تمام کند. اما از نظر استراتژیک، پوتین ممکن است دلایل خود را برای ادامه جنگ داشته باشد. علیرغم تلفات وحشتناک، نیروهای او در حال پیشرفتهای کند و خونین در میدان جنگ هستند.
رهبر روسیه پیش از نشستن با ترامپ، برخی از اهداف خود را به دست آورده است. رئیسجمهور ایالات متحده با صحبت کردن درباره احتمال برگزاری نشستهای سران در هر دو کشور آمریکا و روسیه، تصویر پوتین به عنوان یک متجاوز در غرب را شکسته است. همزمان با تغییر مسیر عضویت اوکراین در ناتو و استقرار نیروهای آمریکایی برای حفظ صلح در آینده، دولت ترامپ تعدادی از منابع کلیدی اهرم فشار را از دست داده است.
پوتین ممکن است در تلاش خود برای تصرف تمام اوکراین، گرفتن کییف و جایگزینی زلنسکی با یک رهبر حامی مسکو شکست خورده باشد. اما او یک قطعه بزرگ از سرزمینهای جنوبشرقی را از آن خود کرده که میتواند برای حفاظت از کریمه استفاده کند و همچنین یک خط ساحلی طولانی در کنار دریای سیاه، که از اهمیت استراتژیک بالایی برخوردار است را به دست آورده است. اکنون روسیه باید محاسبه کند که ادامه جنگ سود آور است یا ارائه توافق صلح به ترامپ.
بیشتر سناریوهای پایان جنگ، مرزی سخت بین اوکراین شرقی و غربی را پیشبینی میکنند، شبیه به مرزهایی که در پس از جنگ جهانی دوم میان آلمان شرقی کمونیستی و آلمان غربی شکل گرفت. تاریخ نشان میدهد که پوتین از چنین سرزمینی برای تقویت مجدد ارتش خود برای از سرگیری احتمالی جنگ یا بیثبات کردن بقیه اوکراین با امید به اینکه در نهایت یک دولت حامی روسیه در کییف به وجود آورد، استفاده خواهد کرد.
او به مدت طولانی بر این باور بوده که میتواند غرب را در مسئله اوکراین خسته کرده و منتظر نتیجه بماند. اکنون به نظر میرسد شرط بندی پوتین نتیجه داده و تلاشش برای احیای امپراتوری از دست رفته بینتیجه نماینده است.
پوتین درگیر بازی بسیار طولانیتر از بازی با رئیسجمهور "لنگ" آمریکاست که به شدت به دنبال یک توافق سریع است. همزمان اروپا در تلاش است تا نقش خود را در حیاط خلوتش پیدا کند. تا چند هفته پیش، برخی از دیپلماتهای اروپایی و صاحب نظران در سیاست خارجی معتقد بودند که نگرانیها در مورد انتخاب مجدد ترامپ بیش از حد بزرگنمایی شده و نوسانات رئیسجمهور جدید قابل مدیریت خواهد بود.
پس از آن، رویکردهای تهاجمی هگست و جی.دی. ونس در اروپا بیداری تلخی به همراه داشت. در شرایط کنونی نیز اعزام تیم مذاکره کننده آمریکایی به عربستان برای رایزنیهای صلح با تیم پوتین بدون مشاوره با اروپا، زنگ خطری برای قاره سبز را به صدا درآوده است.
جای تعجب است که چرا دولتهای اروپایی اینقدر غافلگیر شدند. ترامپ در حال انجام دادن همان کاری است که در دوران کارزار انتخاباتی خود وعدهاش را داده بود. اشتباه اروپا در درک رئیسجمهور ایالات متحده منجر به صحنه شرمآوری شد که در آن رهبران کلیدی برای گفتوگوهای اضطراری به پاریس شتافتند تا تصمیم بگیرند چگونه باید کنار گذاشته شدن خود از بازی را هضم کنند.
نتیجه جنگ اوکراین تقریباً به اندازه اوکراین برای اروپا حیاتی است. یک توافق صلح که روسیه را تقویت و قاره را با دشمنی جسور روبرو کند. در حالی که ایالات متحده تهدید کرده که تضمین های امنیتی 80 ساله اش در ارتباط با اروپا را رها خواهد کرد.