سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
خطر این 3 نفر همچنان ایران و ایرانی را تهدید میکند
خط و نشان برای اژهای
حسین کروبی، پسر مهدی کروبی از اضلاع فتنه 88 که در حصر خانگی به سر میبرد؛ اخیرا به دعوت جبهه اصلاحات در جلسهی این جبهه حضور یافته و توضیحاتی دربارهی وضعیت حصر پدرش ارائه کرده است. او در این باره به انصاف نیوز گفت:
"به مناسبت آغاز پانزدهمین سال حصر آقایان کروبی، موسوی و خانم رهنورد کارگروهی تحت عنوان پیگیری رفع حصر در جبهه اصلاحات تشکیل شده است و از اینجانب هم دعوت شد ضمن حضور چند جملهای دربارهی آخرین وضعیت حصر بگویم.
در ابتدا از جبهه بخاطر تشکیل کارگروه برای رفع حصر و کلیه رسانههای داخل و خارج کشور و احزاب و کنشگران سیاسی به خصوص آقایان علی مطهری، غلامرضا حیدری و محمود صادقی نمایندگان سابق مجلس و آقایان احمد زیدآبادی و مصطفی تاجزاده که در این ۱۴ سال با خبررسانی، بیانیه، مصاحبه و توییت، نگذاشتند که حصر به فراموشی رود تشکر کردم.
همچنین با توجه به خبری که اخیرا شنیدم که پرونده حصر در اختیار رییس قوه قضاییه قرار گرفته است اشارهای هم به دیدار خود و مادرم با آقای محسنی اژهای که در چند ماه پیش انجام شده بود کردم که از ایشان خواستم در صورتی که حاکمیت در هر زمانی به جمع بندی رسید که رفع حصر از آقایان کروبی و موسوی صورت پذیرد در ابتدا لازم است حق شهروندی محصوران در انتقاد از وضعیت کشور را به رسمیت بشناسد و همچنین آستانه تحمل خود را در بیانیهها و مصاحبهی محصورین بالا ببرد، نه اینکه مثل گذشته که برخوردهای تند و فیزیکی با شخص آقای کروبی، خانواده و منزل مسکونی ایشان انجام میشد مجددا بخواهند همان اعمال را انجام دهند. "[1]
*بخش جالب اظهارات حسین کروبی آنجاست که به صحبتهای خود در دیدار با حجتالاسلام اژهای، رئیس قوه قضائیه اشاره کرده و میگوید:
" از ایشان خواستم در صورتی که حاکمیت در هر زمانی به جمع بندی رسید که رفع حصر از آقایان کروبی و موسوی صورت پذیرد در ابتدا لازم است حق شهروندی محصوران در انتقاد از وضعیت کشور را به رسمیت بشناسد و همچنین آستانه تحمل خود را در بیانیهها و مصاحبهی محصورین بالا ببرد، نه اینکه مثل گذشته که برخوردهای تند و فیزیکی با شخص آقای کروبی، خانواده و منزل مسکونی ایشان انجام میشد مجددا بخواهند همان اعمال را انجام دهند. "
دقت شود که این ادبیات طلبکارانه، از موضوع بالا و لجوجانه همان دلیل اصلی است که همچنان موسوی و کروبی را در حصر و خاتمی را در انزوا نگه داشته است.
امنیت مردم، ساحت قانون و مردمسالاری و آبروی نظام بازیچه نیست که یک عده با آن بازی کنند و بعد هم نه تنها حاضر به عذرخواهی و توبه علنی نباشند بلکه همچنان برای حاکمیت و مسئولان رده اول کشور خط و نشان بکشند.
باید تأکید کرد که موسوی و کروبی و خاتمی مادام که توبه علنی نداشته باشند و از کار غلط خود در سال 88 بصورت رسمی عذرخواهی نکنند؛ بعید است که از حصر و انزوا به درآیند و ادبیات حسین کروبی بصورت کاملا آشکارا علت این مسئله را نشان میدهد.
خطر این 3 نفر همچنان ایران و ایرانی را تهدید میکند.
گفتنیست، محمدعلی ابطحی، معاون دولت اصلاحات اخیراً طی یک مصاحبه ضمن اعلام نظر خود مبنی بر لزوم رفع حصر اما تأکید کرده است که خیلیها در جامعه از مسئله حصر عبور کردهاند و این موضوع اولویت جامعه نیست. [2]
***
روایت دولت از گرانی نرخ دلار آزاد
گرانی دلار آزاد و کاری که دولت نمیکند!
الیاس حضرتی، رئیس شورای اطلاعرسانی دولت در بخشی از یک مصاحبه با شفقنا پیرامون ماجرای گرانی نرخ ارز آزاد گفته است: دولت به دنبال شفاف سازی تصمیمات و مسائل است. همین شفاف سازی مقدمهای است برای حل فساد و پیدا کردن سرمنشأهای فساد و رانت. یکی از سرمنشاهای رانت و فساد موضوع ارز در ایران است. سیاست کلی این است که به سمت یکسان سازی ارز در دراز مدت پیش برویم در اولین اقدام توافق بر این شد که ارز نیمایی را به ارز توافقی نزدیک کنند بعد از یک ماه هم قیمت آنها یکی شوند.
او میافزاید: الان ما با دو قیمت ارز روبرو هستیم. اولی قیمتی است که در اتاق توافقی بین صادرکننده و کسی که تقاضای ارز دارد، است که بدون دخالت دولت آن را بین خود مبادله می کنند و بالای ۹۰ درصد نیاز و تقاضای مردم در همین اتاقها تعیین می شود و نهادهای متولی ارزی هم نیاز ارزی را در همینجا تامین میکنند. بخش دیگر هم مربوط به بازار آزاد است که این بازار در اختیار دولت نیست و از یک سری اتفاقات متفرقه تابعیت می کنند مثل ایام کریسمس؛ کما اینکه- هر ساله ما از ۲۵ آذر تا اواخر دی با چالشهای قیمتی ارز آزاد روبرو هستیم.
حضرتی گفته است: البته مسائل سیاسی و تحولات منطقه در بازار آزاد و بر قیمت ارز اثر مستقیم دارد و انتظارات تورمی و مسائل روانی حتما بر بازار آزاد اثر دارد. حجم معاملات در بازار آزاد زیاد نیست مثلا حجم معاملات در بازار توافقی ۲۵۰ میلیون دلار معامله می شود، اما در بازار آزاد ۲۵ میلیون است ولی در کشور ما بازار آزاد را به عنوان یک سنجه در نظر می گیرند در حالیکه نیازهای آنها در بازار توافقی تامین و تعریف می شود.[3]
*اگرچه شورای اطلاعرسانی دولت به شدت کمکار است لکن این صحبتهای الیاس حضرتی درباره نرخ ارز شنیدنی است.
حقیقت آنست که بازار ارز آزاد در ایران هرگز یک بازار گسترده نیست و نرخ آن صرفا روان و ذهن جامعه را هدف میگیرد. اما چالش ماجرا از جایی به نام انتظار و کشش تورمی آغاز میشود.
همان جایی که دولت نیز باید وارد شود و مسئله را مدیریت کند اما به دلیل بروز پدیده بیدولتی در اقتصاد ایران؛ شاهد این رویداد نیستیم!
در واقع برای شکلگیری یک مطالبه صحیح و عقلانی اقتصادی در جامعه با ابتنا بر توضیحات رئیس شورای اطلاعرسانی دولت پیرامون واقعیتهای نرخ ارز؛ باید تصریح کرد که "چرا دولت برای مدیریت کشش تورمی در پی گرانی ارز آزاد وارد عرصه نمیشود!؟ "
یعنی اگر آقایان دولت معتقدند که ارز باید تکنرخی شود و اگر معتقدند که به این واسطه برخی انتظارات و کششهای تورمی رخ میدهد؛ پس چرا وارد مدیریت آن انتظارات تورمی نمیشوند؟ چرا در این زمینه شاهد اقتدار دولت نیستیم و چرا بازار و قیمت و قیمتها به حال خود رها شدهاند؟
واضحتر بپرسیم...
چرا دولت وقتی میداند که ارز آزاد گران بوسیله کشش تورمی موجب گرانی غیر منطقی نرخ اجاره و نرخ لبنیات و نرخ پوشاک و نرخ مسکن میشود؛ پس چرا وارد این مسئله نمیشود و با اعمال مدیریت جلوی گرانیهای بیقاعده را نمیگیرد؟
شکلگیری یک مطالبه عمومی، محترمانه و نخبگانی درباره لزوم خروج اقتصاد ایران از بیماری بیدولتی یک ضرورت ملی، اسلامی و تمدنی است.
***
موسوی لاری: ما این کارها را وفاق نمیدانیم!
عبدالواحد موسویلاری، وزیر کشور دولت اصلاحات و از اعضای مجمع روحانیون مبارز در مصاحبه با جماران برای انتقاد از دولت پزشکیان گفته است: -آقای- پزشکیان تعامل با خارج و وفاق در داخل را به عنوان شعار خود مطرح کردند. وفاق به معنای شرکت سهامی درست کردن نیست؛ وفاق یعنی آنکه کاری کنیم که آن شصت درصدی که پای صندوق رأی نیامدند، امیدوار شوند و پای صندوق حاضر شوند.
وی افزود: انتظار ما این است که حرکت دولت در جهت جذب حداکثری مردم باشد.
موسوی لاری همچنین اظهار کرده است: آقای پزشکیان و همکاران ایشان که در حوزه سیاسی کار میکنند، باید به این مسأله توجه کنند که چگونه میتوان کسانی که از صندوق های رأی قهر کردند و در انتخابات حضور پیدا نکردند و یا کسانی که پای صندوق رأی آمدند و خواستار تغییر هستند، را جذب کنند؛ جذب حداکثری برای این مسأله است.
او با اشاره به اینکه وفاق یعنی جذب حداکثری مردم است، میگوید: آن چیزی که تحت عنوان "وفاق ملی" مطرح میشود، وفاق نیست؛ بلکه سهمیه دادن به این و آن برای کسب مدیریت است و ما اسم آن را وفاق نمیدانیم.[4]
*در بحث تفسیرهایی که از وفاق صورت میگیرد نباید از پاپ هم کاتولیکتر شد!
به این معنی که رئیسجمهور پزشکیان به عنوان مبدع گفتمان وفاق در دولت؛ بیش از هرکس دیگری متوجه منظور خویش هست و نباید طوری حرف زد که انگار آقای پزشکیان نمیداند معنای وفاق چیست!؟
در اینجا البته یک تفسیر عقلانی وجود دارد که همه اعم از رئیسجمهور، اصلاحطلبان و سایرین باید به آن ملتزم باشیم و آن اینکه هدف سیاستورزی اسلامی، بهبود معیشت مردم و ساختن دنیای آنان برای یک زیست دینمحور و آخرتگرا است.
به دیگر سخن اینکه وفاق، تحزب و سایر مفاهیم و تعاملات سیاسی در ساحت اسلام ناب همگی شکل میگیرد تا یک کلونی انسانی به کارآمدی و پیشرفت برسد و در پرتو زیست بهتر به خداشناسی و جامعه توحیدی برسد.
لذاست که وفاق یا هر شعار سیاسی دیگری مقدمه کارآمدی و پیشرفت است و منطقا نمیتوان معنای دیگری از آن اراده کرد.
آقای موسوی لاری نیز جزو کسانی است که باید درباره فلسفه وفاق و هدف سیاست بیشتر تأمل کند.
***
1_ https://ensafnews.com/577945
2_ mshrgh.ir/1690211
3_https://fa.shafaqna.com/news/1988220/
4_ https://www.jamaran.news/fa/tiny/news-1659554