به گزارش خبرآنلاین، مرد مهاجر که در حاشیه بزرگراههای پایتخت زنان و دختران را آزار داده بود بار دیگر با حکم قضات دادگاه کیفری به اعدام، حبس و پرداخت دیه محکوم شد.
روزنامه ایران نوشت: رسیدگی به این پرونده جنجالی از اواسط سال ۹۹ با شکایت زن جوانی به پلیس آغاز شد. وی با تنظیم شکایتی از یک جنایت سیاه خبر داد و گفت: در حال قدم زدن در پارک مهرگان بودم که مردی به بهانه پرسیدن ساعت به من نزدیک شد از لهجهاش فهمیدم ایرانی نیست. او ناگهان چاقویی زیر گلویم گذاشت و من را به محل خلوتی کشاند چنان گلویم را فشار داد که فکر کردم میخواهد خفهام کند وقتی بیحال شدم به من تعرض کرد اما همان موقع صدایی شنید و از ترساش رهایم کرد و گریخت.
چند روز بعد از این شکایت، دختر جوانی که به همین صورت به او تعرض شده بود به پلیس آگاهی رفت و گفت: در یک بوستان قدم میزدم که مردی به بهانه پرسیدن ساعت نزدیکم شد و بعد با چاقو تهدیدم کرد و من را به لای شمشادها کشاند و تعرض کرد و آخر هم گوشی و دستبندم را سرقت و فرار کرد.
در حالیکه تلاش برای شناسایی مرد متجاوز ادامه داشت ۷ شاکی دیگر هم که با همین ترفند مورد تعرض قرار گرفته بودند، شکایتشان را ثبت کردند و مأموران در عملیاتی گسترده موفق به شناسایی متجاوز سریالی شده و او را دستگیر کردند.
وی پس از انتقال به پلیس آگاهی و مواجهه با شاکیها منکر اتهاماتش شد و ادعا کرد: همه آنها دروغ گفتهاند و من هیچکدام از آنها را نمیشناسم. اما یکی از شاکیها با ارائه دی ان ای به جا مانده از متهم روی لباسش که به تأیید پزشکی قانونی رسیده بود، ثابت کرد او عامل جنایت سیاه بوده است. بنابراین با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه۱۱دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
اولین جلسه دادگاه
در اولین جلسه رسیدگی به این پرونده ۶ نفر از شاکیها حضور داشتند که یک به یک به تشریح شکایتشان پرداختند و همگی خواستار اشد مجازات برای متهم شدند. پس از آن متهم به جایگاه رفت و گفت: من هیچکدام از آنها را نه میشناسم و نه آزار دادهام. بعد از پایان اظهارات متهم، قضات ادامه رسیدگی به پرونده را به جلسه بعد موکول کردند تا سایر شاکیها هم در جلسه حاضر شوند.
دومین جلسه دادگاه
در دومین جلسه رسیدگی به این پرونده نیز ۳ شاکی از جمله دختر دانشآموزی که به دام متهم افتاده بود به تشریح شکایتشان پرداختند. متهم این بار نیز اتهاماتش را رد کرد و گفت: من خودم همسر و فرزند دارم و به آنها علاقهمند هستم و چشمانم هیچ زنی را نمیبیند که بخواهم آزار بدهم. با پایان جلسه، قضات با توجه به مدارک موجود در پرونده این مرد را به اعدام محکوم کردند. با اعتراض متهم، پرونده به دیوانعالی کشور رفت و قضات دیوان با توجه به اظهارات متناقض دو نفر از شاکیها در دادگاه حکم اعدام را شکستند و خواستار تحقیقات بیشتر از دو شاکی شدند.
سومین جلسه دادگاه
در ابتدای این جلسه زن جوانی که با آزمایش DNA تأیید شدهاش به دادگاه آمده بود به جایگاه رفت و با تشریح ماجرا خواستار اعدام متهم شد. سپس سه شاکی دیگر که در دادگاه حضور داشتند یک به یک به تشریح ماجرا پرداختند. پس از آن متهم بار دیگر اظهاراتش را تکرار کرد و گفت: من کسی را آزار ندادهام.
قاضی پرسید: خانوادهات کجا هستند؟
متهم جواب داد: بله اما قبلاً به دروغ گفتم در خارج از کشور هستند. آنها در ایران زندگی میکنند.
در پایان قضات متهم را به خاطر تجاوز به عنف به یکی از شاکیها به اعدام محکوم کردند. همچنین وی به ۲ سال حبس برای آزار چند شاکی و به خاطر مجروح کردن چند شاکی دیگر به پرداخت دیه محکوم شد.