مدتی است در اکوسیستم استارتاپی ایران، خبرهای خداحافظی به گوش میرسد. طی یک سال گذشته برخی از پایهگذاران شرکتهای بزرگ اقتصاد دیجیتال کشور سهامشان را واگذار کردند. اتفاقی که عدهای از فعالان این حوزه را نگران کرده است. «رضا خانکی»، مدیرعامل «ازکی سرمایه» و فعال حوزه سرمایهگذاری، نقش شرایط فعالی کشور را بیشتر از عامل رشد و بلوغ اکوسیستم در این تصمیمگیریها اثرگذار میداند. یکی از دلایل او پایین بودن عایدی بنیانگذاران از فروش شرکتشان در مقایسه با نمونههای جهانی است.
به گزارش دیجیاتو، 3 بنیانگذار شرکت تپسی سال گذشته و 2 بنیانگذار آپ چند روز پیش تمام سهامشان را فروختند. به این فهرست خروجهای متعدد سرآوا از اکوسیستم و فروش بخشی از سهام دیجیکالا به همراه اول را اضافه کنید.
فروشهایی که شاید از نظر ریالی رقم نسبتاً بالایی داشته باشند اما از لحاظ دلاری چندان چشمگیر نیستند. طبق اطلاعاتی که در سامانه کدال و سایت سازمان فرابورس منتشر شده، ارزش سهامی که 3 بنیانگذار تپسی در بهمن سال گذشته فروختهاند، نزدیک به ۹ میلیون و 390 هزار دلار بود. 2 بنیانگذار شرکت آسان پرداخت پرشین (آپ) نیز هرکدام سهامشان را حدود 25 میلیون دلار به بانک شهر فروختند.
خروج بنیانگذاران در دنیای استارتاپها بیسابقه نیست. در اکوسیستمهای بالغ، این اتفاق بخشی از چرخه طبیعی رشد شرکت محسوب میشود؛ برای مثال، در جریان فروش توییتر به ایلان ماسک، جک دورسی، همبنیانگذار این پلتفرم، نیز سهامش را فروخت. کوین سیستروم، یکی از همبنیانگذاران اینستاگرام، نیز سال ۲۰۱۲ در جریان فروش این شبکه اجتماعی به فیسبوک سهامش را واگذار کرد. البته او تا سال ۲۰۱۸ مدیریت اجرایی اینستاگرام را بر عهده داشت و بهدلیل اختلاف با زاکربرگ، مدیرعامل متا، از این شرکت جدا شد. همان اتفاقی که برای «میلاد منشیپور»، بنیانگذار تپسی، افتاد.
نمونههای خاورمیانهای این فروشها نیز کم نیست. برای مثال اوبر با پرداخت 3 میلیارد دلار، کریم را تصاحب کرد.
این موج خروج بنیانگذاران از استارتاپها و کسبوکارهای ایرانی حوزه اقتصاد دیجیتال جلبتوجه زیادی کرده است. برخی کارشناسان این روند را نشانهای از بلوغ اکوسیستم نوآوری کشور میدانند که اتفاقات خوبی را رقم میزند؛ زیرا خروج موفق مؤسسین امید و انگیزه تازهواردها به اکوسیستم را افزایش میدهد. همچنین چرخه رشد پایدار در این حوزه ایجاد میکند.
عدهای دیگر از این موضوع با عنوان زنگ خطری برای آینده کارآفرینی ایران یاد میکنند. درحالحاضر کمتر کارآفرین ایرانی را میبینید از مسیری که آغاز کرده، راضی باشد. تحریمها، نوسانات ارزی، مهاجرت نیروی انسانی، چالشهای نهادهای دولتی مثل رگولاتور یا سازمان امور مالیاتی نفس کسبوکارها را بریده است.
برای این امر میتوان سرنوشت صرافیهای رمزارزی را مثال زد که بیش از 2 ماه است به علت تصمیم بانک مرکزی، درگاه پرداخت ریالیشان مسدود شده است.
عدهای از کارشناسان معتقدند فعالان اقتصادی خصوصی دورنمای بهبود سریع شرایط کشور را ندارند یا فشار خصولتیها موجب خروج آنها از اکوسیستم شده است. نگرانیها نیز زمانی بیشتر میشود که نتیجه این خروج، مهاجرت بنیانگذاران به کشورهای دیگر باشد. اینگونه اکوسیستم نوآوری نهفقط از سرمایه آنها بلکه از تجربههای چندین ساله این افراد بیبهره میشود.
«رضا خانکی»، مدیرعامل «ازکی سرمایه» و فعال حوزه سرمایهگذاری، در گفتگو با دیجیاتو ضمن تحلیل این روند، راههای خروج از این شرایط را بررسی میکند. خانکی معتقد است نمیتوان صرفاً یک عامل را مسئول سرعتگرفتن خروج بنیانگذاران دانست. او دراینباره به دیجیاتو میگوید:
«بخشی به شرایط کشور بازمیگردد و بخشی به بلوغ استارتاپها. من وزن بیشتری را به اثرات شرایط کشور میدهم؛ زیرا اساساً ارقام خروج بنیانگذاران در مقایسه با استارتاپهای جهانی چندان چشمگیر نیست. زمانی که بنیانگذاری تصمیم به خروج میگیرد، انتظار داریم ثروتی قابلتوجه نصیبش شود. بنیانگذاران آپ پس از اینهمه سال فقط 25 میلیون دلار عایدشان شد و درباره تپسی هم میزان عایدی بنیانگذاران نشاندهنده موفقیت تجاری قابلتوجهی نبود. نمیتوان کتمان کرد در مرحلهای هستیم که کسبوکارها به حدی بزرگ شدهاند که دنبال سرمایهگذاران جدید باشند و بنیانگذاران از آنها خارج شوند.»
او با اشاره به تجربههای جهانی میگوید حتی در کشورهای پیشرفته نیز اکثر بنیانگذاران استارتاپهای موفق در شرکتهای خود باقی ماندهاند. خانکی به نمونه اپل و استیو جابز اشاره میکند که بهرغم جدایی موقت، مجدد به شرکت بازگشت.
به اعتقاد این فعال حوزه سرمایهگذاری، آنچه این موضوع را در ایران پررنگتر میکند، تجربه محدود در چنین چرخههایی و کمبود نیروی انسانی متخصص برای جایگزینی است. خانکی توضیح میدهد: «در ایران اگر بنیانگذاری از کسبوکار خارج شود، تعداد محدودی تیم جایگزین یا افرادی لایق برای مدیریت آن وجود دارند، برخلاف مثلاً آمریکا که پر از نیروی انسانی متخصص است. این امر میتواند نگران کننده باشد.»
طی یک سال گذشته مشاهده کردیم که سرمایههای حاصل از خروج بنیانگذاران و سرمایهگذاران به اکوسیستم بازنگشته است. این را میتوان به معنی تمایلنداشتن به کارآفرینی این افراد در ایران دانست؟ خانکی معتقد است هنوز برای قضاوت و پاسخ به این سؤال زود است. او با اشاره به اینکه بخشی از سرمایههای این افراد همچنان درگیر استارتاپهاست، اعتقاد اینکه بخشی از این پول صرف بهبود شرایط زندگی بنیانگذاران کسبوکارها شود، طبیعی است. البته شنیده میشود یکی از بنیانگذاران تپسی سرگرم برنامهریزی برای راهاندازی کسبوکار جدیدی است.
خانکی در پاسخ به سؤال دیجیاتو که آینده اکوسیستم استارتاپی را چگونه میبیند، گفت:
«موج اول استارتاپهای ایرانی شکل گرفته و بالغ شدهاند و از اینجا به بعد باید با احتیاط درباره اینکه چه کسبوکاری استارتاپ به حساب میآید و تکنولوژیمحور است، صحبت کنیم. فکر میکنم تغییر این رویه در دنیا هم مطرح است. اینکه کسبوکارهای استارتاپی جدیدی مثل استارتاپهای 2 دهه گذشته شکل بگیرند، خیلی محتمل نیست.»
او تأکید دارد تغییر شرایط عمومی کشور نقش مهمی در آینده اکوسیستم دارد. اکثراً منتظرند این تغییر در شرایط کشور را ببینند و بعد وارد این حوزه شوند؛ ریسکهای فعلی آنقدر زیاد است که همه با احتیاط درباره آینده حرف میزنند.
این فعال حوزه سرمایهگذاری راهحل کلیدی برای تقویت اکوسیستم نوآوری را در توسعه بازار سرمایه میداند. او با تأکید بر اهمیت بورسی شدن استارتاپها میگوید: «تقریباً هرکسی در اکوسیستم نوآوری جهان ثروتمند شده است، ثروت او ناشی از عرضه اولیه سهام استارتاپش در بورس بوده، از تسلا و ایلان ماسک بگیرید تا فیسبوک و زاکربرگ.»
ارزشگذاری لحظهای دارایی این بنیانگذاران از طریق قیمت سهامشان در بورس موجب میشود خبرگزاریها بیشتر به آنها بپردازند و این قصههای موفقیت شکل بگیرند. او باور دارد تسهیل شرایط بورسی شدن کسبوکارهای نوآور ایرانی و عرضه سهام آنها در بازار سرمایه روی اقبال سرمایهگذاران به این حوزه تأثیر بسیاری دارد؛ زیرا سایر سرمایهگذاران با مشاهده رشدهای چندبرابری درآمد این کسبوکارها به فعالیت در این حوزه علاقهمند میشوند. خانکی دراینباره به دیجیاتو میگوید:
«بورس بازار تبادل ریسک است. وقتی سرمایهگذاران ببیند مثلاً استارتاپ حوزه هوش مصنوعی در بورس عرضه شده و در کمتر از دو سه سال، درآمدش دهها برابر شده، انگیزه پیدا میکنند شرکتهای حوزه هوش مصنوعی را توسعه دهند، آنها را در بورس عرضه کنند و منفعت ببرند. این یکی از کارکردهای بورس است.»
این فعال سرمایهگذاری یکی از موانع جذب سرمایه توسط اکوسیستم استارتاپی را مسئله ارزشگذاری میداند، مشکلی که با عرضه سهام در بورس حل میشود: «وقتی در بورس ارزشگذاری لحظهای است، دیگر استارتاپها درگیر مسئله ارزشگذاری نمیشوند. درحالحاضر وقتی روی استارتاپی ارزشگذاری میشود، ممکن است شرایط کسبوکار دگرگون شود و این شرکت نیازمند ارزشگذاری مجدد است.»
البته افشای میزان درآمد و ارزشگذاری استارتاپها، معمولاً با واکنشهای منفی فعالان سرمایهگذاری روبهرو شده و این اعداد را قابلتوجه نمیدانند. خانکی با تأیید این موضوع به دیجیاتو میگوید راهحل این امر هم بورسی شدن کسبوکارهاست که موجب میشود ارزش منصفانه آن مشخص شود و اگر تخمین اشتباهی وجود داشته باشد، سریع اصلاح میشود. او تپسی را مثال میزند که باوجود اختلافنظرها در ارزشگذاری اولیه، اکنون در بورس ارزشی بسیار بالاتر از پیشبینیها دارد.
البته او تأکید میکند نباید اینطور فرض کرد که سهام همه استارتاپها باید در بورس عرضه شود، بلکه برای بسیاری از کسبوکارها ادغام و تملک گزینه بهتری است. اتفاقی که بارها در دنیا افتاده است. بیشتر معاملاتی که در دنیا انجام میشود، از جنس M&A یا Merge and Acquisition (ادغام و تملک) است که استارتاپها در دل کسبوکارهای بزرگتر قرار میگیرند. مثل اینستاگرام که فیسبوک آن را خرید یا کسبوکارهایی که گوگل، مایکروسافت و اپل آنها را میخرند و به عنوان یک سرویس جدید در کسبوکار خود ادغام میکنند.
اتفاقی که به باور خانکی نهفقط بد نیست، بلکه شاید از نگاه کارآفرینها گزینه بهتر و جالبتری از ipo باشد. نمونه این اتفاق برای کافه بازار افتاد و گروه هزاردستان بااینکه بازار پس از 4 سال بالاخره مجوز پذیرش این شرکت در بورس را گرفت، پیش از درج نماد و عرضه اولیه، کل سهام آن را به شرکت تپسل واگذار کرد.
موج خروج بنیانگذاران از استارتاپهای ایرانی را نمیتوان صرفاً با یک عامل توضیح داد. اگرچه این پدیده میتواند نشانهای از بلوغ اکوسیستم باشد، شرایط کشور و چالشهای موجود نیز در آن نقش پررنگی دارند. بااینحال راهکارهایی مانند تسهیل ورود استارتاپها به بورس میتواند به حفظ پویایی اکوسیستم استارتاپی کمک کند. مسیری که البته نیازمند همراهی سیاستگذاران و بهبود شرایط کلی کسبوکار در کشور است.