علی ربیعی، دستیار اجتماعی رئیسجمهور، با انتشار یادداشتی در کانال تلگرامی خود، نوشت:
اخیرا نشست مشترک تشکلهای ورزشی در دانشگاه شهید بهشتی تهران برگزار شد و تعدادی از تشکلها، مسایل مختلفی در خصوص چگونگی بهبود بخشی به فعالیتهای تشکلها و دستیابی به رابطه منطقی و موثر با دولتها را مطرح نمودند.
من نیز در این جلسه با تاکید بر نقش مهم تشکلهای ورزشی و آمادگی برای حمایت از فعالیت آنها، گفتم: نگاه دولت به جامعه نه نگاهی کاملا آسیبشناسانه است و نه معتقد به مهندسی اجتماعی که در بیش از ۱۰۰ سال گذشته تاریخ ایران هیچگاه پاسخگو نبوده و حل کننده مسایل اجتماعی نبوده نیست. نگاه دولت به جامعه مبتنی بر مشارکت دادن مردم، ظرفیت سازی برای افزایش فعالیت و مشارکت جامعه و توانمندسازی نهادهای مدنی است. نهادهای مدنی و تشکلها به مثابه میانجیهای اجتماعی عمل میکنند. تشکلهای ورزشی، به عنوان میانجی بین سه ضلع دولت، نهادهای ورزشی/ورزشکاران و جامعه به طور عموم نقشآفرینی میکنند.
در سیر تطور مفهومی توسعه از توسعه به مثابه رشد تا عدالت و آزادی تا امروز که موضوع توسعه به مثابه شادی و نشاط جامعه مطرح است و من به آن باور دارم، نهاد ورزش و تشکلهای ورزشی میتوانند کارکردهای جریانسازی در فرایند توسعه اجتماعی و نشاط در جامعه داشته باشند.
سیاستگذاریهای ما در ورزش دچار سرگشتگی است. در دوران مدرن، برداشت از ورزش تنها معطوف به تندرستی و سلامت جسم نیست، بلکه ورزش بخش اعظمی از زندگی اجتماعی است که موثر بر سایر عرصههای زندگی بشری است. حتی نقش تندرستی ورزش فراتر از توانمند کردن جسم، نقش مقابله با بیماریهای زندگی جدید را هم ایفا میکند. ورزش را فراتر از مفهوم پرورش اندام باید با مفهوم پرورش اجتماعی، معنایابی کنیم. بخشی از تفریح و نشاط جمعی که زاییده جوامع کنونی است، آرامش روان فردی و اجتماعی و فعالیتهای تیمی با ورزش تامین میشود.
من معتقدم نسبت فرهنگ و ورزش از چند جنبه دارای اهمیت است. وقتی بحث از فرهنگ و ورزش میشود به فرهنگ باشگاهها و فرهنگ تماشاگران توجه میشود. در صورتیکه، نهاد ورزش میتواند همانند پلی برای گذار از فرهنگ پهلوانی به فرهنگ زیست انسانی و اخلاقی جامعه عمل کند.
جامعه بدون تشکل و نهادهای مدنی جامعهای پویا نخواهد بود. دولتها و حکومتها بدون این نهادها نمیتوانند خود را تصحیح کنند. حاکمیت ورزشی بدون تشکلهای ورزشی نه تنها قادر به سیاستگذاری درست نیست بلکه در این شرایط سیاستهای ورزشی هم بازتاب دهنده سیاستهای موثر بر جامعه نخواهد بود.
در این میان باید با توجه به کارکردهای تشکلهای ورزشی، برنامهریزیهای لازم برای ارتقا این کارکردها از قبیل توسعه سلامت جسمی و روانی، ایجاد انسجام و ارتباطات اجتماعی، کاهش آسیبهای اجتماعی، تقویت ارزشهای فرهنگی و ملی، تقویت سرمایه اجتماعی، ایجاد فرصتهای شغلی و اقتصادی (به عنوان مثال وجود ۵۰۰۰ باشگاه ورزشی در استان تهران)، و حتی ظرفیت نمایندگی فرهنگی ایران در عرصههای بین المللی و هم صدای مردم ایران در برابر تحریمهای ظالمانه صورت گیرد.
من در تلاش هستم به عنوان دستیار اجتماعی بر تقویت کننده تشکلهای مدنی باشم و زمینه برقراری ارتباط موثر بین نهادها و تشکلها را فراهم آورم.