به گزارش اقتصادنیوز، موسسه مطالعاتی ispionline با انتشار یادداشتی مدعی شد: در سال 2025، عربستان سعودی با چالشهای چشمگیری روبرو است. از منظر داخلی، با نزدیک شدن به مهلت اجرای برنامه چشمانداز 2030، این کشور وارد مرحلهای پرچالش خواهد شد؛ بالاخص آن که ریاض اکنون با واقعیت تحویل پروژهها مواجه است که نیاز به بازنگری در هزینهها و زمانبندیها دارد و در عین حال باید تلاش شود تا سرمایهگذاران خارجی را جذب کند.
با این حال، بزرگترین منبع عدم قطعیت برای اقتصاد سعودی، ریاستجمهوری جدید ترامپ است. سیاست اقتصادی سعودی باید همچنان انعطافپذیر و سازگار با تحولات غیرمنتظره باشد، به ویژه در زمینه تولید نفت. اقتصادنیوز این یادداشت را در دو بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.
این موسسه مطالعاتی در ادامه یادداشت ادعاییاش آورد: درخواست اخیر ترامپ برای کاهش قیمت نفت میتواند تاثیرات قابل توجهی بر درآمدهای نفتی عربستان داشته باشد، موضوعی که همچنان به عنوان ارکان تأمین مالی برنامه چشمانداز 2030 شناخته میشود. اما تاثیر «عامل ترامپ» بهمراتب فراتر از مسائل اقتصادی داخلی است و برای سیاست خارجی عربستان نیز اهمیت فراوانی دارد.
ترامپ فشارها بر سعودیها را برای عادیسازی روابط با اسرائیل افزایش داده، اما از آنجا که پیششرط اساسی ریاض -ایجاد دولت فلسطینی است- هیچگونه پیشرفتی حاصل نشده است. علاوه بر این، علیرغم موضع سخت ترامپ، او برای رفع این شکاف گامی جدی برنداشته، بهویژه با بیان مواضع اخیرش درباب اخراج فلسطینیان از نوار غزه؛ موضعی که که بهطور قاطع از سوی عربستان رد شد.
در حالی که محور مقاومت درگیر معادلات بازدارندگی است، نگرانیها درباره رویکرد احتمالی ایران نیز افزایش یافته است؛ گزاره ادعایی که باعث میشود عربستان همچنان رویکرد دوگانهای مبتنی بر مصالحه دیپلماتیک و مهار استراتژیک را دنبال کند. همزمان وضعیت در سوریه نیز نیاز سیاست خارجی پادشاهی را تحت تاثیر قرار داده است.
ریاض در تلاش است تا با دولت جدید سوریه وارد تعامل شود که نشاندهنده تغییر عمدهای در ائتلافهای منطقهای است. در تاریخ 3 فوریه 2025، احمد الشرع، رئیسجمهور دولت انتقالی سوریه، نخستین سفر خارجی خود را با بازدید از ریاض به پایان رساند و این امر نقش فزاینده عربستان در شکلدهی به آینده سوریه را نشان میدهد. اما الشرع تنها رهبری نبود که اوایل سال 2025 به عربستان سفر کرد.
در تاریخ 28 ژانویه، وزیر امور خارجه ترکیه، هاکان فیدان، برای بحث درباره بحرانهای منطقهای و تقویت روابط دوجانبه سعودی-ترکیه به ریاض سفر کرد. تنها یک روز قبل، نخستوزیر ایتالیا، جورجیا ملونی، در تاریخ 27 ژانویه با محمد بن سلمان دیدار داشت و یک توافقنامه به ارزش 10 میلیارد دلار امضا کرد. با وجود چالشهای متعدد پیش رو، عربستان همچنان به عنوان یک بازیگر کلیدی در صحنه خاورمیانه مطرح است و خود را در میان تغییرات دینامیک منطقهای و جهانی بهطور استراتژیک قرار میدهد.
در همین راستا، تیم کالن، پژوهشگر مهمان در موسسه عرب خلیج فارس مستقر در واشنگتن بر این باور است که چالش اصلی عربستان در سال 2025 پیشبرد اصلاحات داخلی بلندپروازانهاش است، در حالی که سیاستهای ایالات متحده تحت ریاستجمهوری ترامپ این بازیگر را درگیر عدم قطعیتهای بیشتری خواهد کرد. برای مدیریت این عدم قطعیتها، سیاست اقتصادی سعودی باید همچنان انعطافپذیر باشد و بهسرعت به تحولات غیرمنتظره واکنش نشان دهد.
بازار نفت همچنان برای تحقق خواستههای عربستان حیاتی است. درآمدهای بالای نفتی برای تأمین مالی پروژههای چشمانداز 2030 ضروری هستند، اما این درآمدها ممکن است بهدلیل درخواست اخیر ترامپ برای کاهش قیمت نفت به سختی حفظ شوند. نیاز اساسی برای اقتصاد سعودی، جذب سرمایهگذاریهای خارجی بیشتر برای کمک به توسعه بخشها و صنایع جدید است که برای تنوع اقتصادی و ایجاد شغل حیاتی هستند.
طبیعتا همین گزاره نیز میتواند تحت تاثیر رویکرد ترامپ قرار بگیرد. الئونورا آردماگنی، پژوهشگر ارشد موسسه مطالعات بینالمللی ایتالیا با کالن هم رای است و در این باره مدعی است: در حال حاضر، چالشهای عمده سیاست خارجی عربستان ریاستجمهوری جدید ترامپ است. در خاورمیانه، ریاض قرار است از موانع زیادی عبور کند که توسط کاخ سفید تشدید شده است. بازگشت به سیاست «فشار حداکثری» آمریکا علیه ایران با روند کاهش تنشهایی که سعودیها با تهران کلید زدند، در تضاد است.
علاوه بر این، تصمیم اخیر ایالات متحده برای تعریف دوباره نام حوثیها در لیست سیاه، دیپلماسی سعودی در یمن را مختل میکند. در این میان، خواست ترامپ برای گسترش توافقهای آبراهام با پیششرط سعودی مبنی بر ایجاد یک دولت فلسطینی قبل از بهرسمیت شناختن اسرائیل در تضاد قرار دارد.
در اقتصاد جهانی، تعرفههای ایالات متحده و قطببندی اقتصادی، برای برنامههای مبتنی بر سرمایهگذاری چشمانداز 2030 خبری منفی است، در حالی که ریاض همچنان بر افزایش تدریجی تولید نفت تمرکز دارد که با خواستههای کاخ سفید در تضاد است. در چند کلمه، محمد بن سلمان و ترامپ متحدان و دوستان نزدیکی هستند، اما سوال این است، آیا عربستان میتواند در میان این چالشها تعادلی برد-برد با ایالات متحده برقرار کند؟
هشام الغانم، پژوهشگر غیر مقیم، مرکز کارنگی خاورمیانه براین باور است که در سال 2025، عربستان با مجموعهای از چالشهای متعدد در عرصه سیاست خارجی خود در خاورمیانه مواجه است. روابط با ایران همچنان با تنشهای تاریخی و کنونی روبروست که نیاز به مانور دیپلماتیک دقیقی دارد.
درگیری در یمن همچنان نگرانی بزرگی است، بالاخص در شرایطی که عربستان برای دستیابی به یک راهحل پایدار و امن در فرایند رایزنیها مشارکت دارد. تلاشها برای عادیسازی روابط با اسرائیل به واسطه طرح ترامپ در ارتباط با فلسطین صورت مسئله را پیچیده کرده و نیاز به رویکردی ظریف برای حفظ ثبات منطقهای و حمایت داخلی دارد.
ذیل چشمانداز 2030، عربستان فعالانه در حال تنوع بخشی به اقتصاد خود به واسطه شراکتهای جدید بینالمللی فراتر از متحدان سنتی مانند ایالات متحده، از جمله با چین است تا بدین طریق رشد اقتصادیاش را تقویت کند. این کشور همچنین خواهان ایفای نقش اساسی در میانجیگریهای منطقهای با هدف حل و فصل مناقشات از سودان تا جغرافیاهای دیگر است. در نهایت، تضمین امنیت مسیرهای دریایی در دریای سرخ حیاتی است، بهویژه با توجه به اهمیت استراتژیک این آبراهها برای تجارت جهانی.