گروه بین الملل، خبرگزاری مهر، الناز رحمت نژاد: جبهه مقاومت به خصوص لبنان در آستانه تشییع حماسی و چند میلیونی شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین به سر میبرند. متأسفانه در آستانه این تشییع تاریخی با مانع تراشیهای آمریکایی_ صهیونیستی مبنی بر عدم صدور مجوز برای پروازهای ایرانی به مقصد بیروت مواجه شدیم. به دنبال این مانع تراشی و جلوگیری از ورود پروازهای ایرانی به بیروت مردم لبنان در حمایت از ایران به خیابانها آمده و شعار «ایران، ایران» سر دادند.
در فرصتی که دست داد با جعفر قنادباشی، کارشناس مسائل بین الملل به گفتوگو پرداختیم که مشروح آن در ادامه گزارش میآید:
بسیاری از مردم در ایران از اصحاب فرهنگ و رسانه گرفته تا مسئولین و دیپلماتها برنامه ریزی کرده و بلیط خریده بودند تا در این تشییع تاریخی حضور داشته باشند اما با مانع تراشیهای آمریکایی_ صهیونیستی مواجه شدند. سخنگوی رژیم صهیونیستی اعلام کردند هواپیماهای ایرانی و عراقی به مقصد لبنان پول با خودشان حمل میکنند. البته این ادعا در صورتی مطرح شد که در جنگهای پیش از جنگهای روزهای اخیر هیچ گاه ایران از طریق فرودگاه بین المللی بیروت به حزب الله پول و اسلحه و مهمات نداده بود. به دنبال صحبت سخنگوی رژیم صهیونیستی دولت لبنان مجوز پرواز برای هواپیماهای ایرانی صدور نکرد. آیا میتوانیم این مانع تراشیها را یک مانع تراشی آمریکایی_ صهیونیستی بدانیم؟ و اساساً آمریکا و صهیونیستها از این مانع تراشیها چه سودی میبرند؟
اگر صحبت از منافع لبنان باشد طبیعتاً باید خود لبنان راجع به رفت و آمدهای اتباع کشورهای مختلف تصمیم گیری کند. دولت لبنان باید دوست و دشمن خودش را انتخاب کند. روابطش با دوستانش را گسترش بدهد. مانعی بر سر موانع ایجاد نکند.
در عدم صدور مجوز برای هواپیماهای ایرانی یک عامل خارجی دخالت کرده است. عملاً روشن است که سفارت آمریکا در بیروت بارها کوشش کرده است تا علیه حزب الله اقداماتی انجام بدهد. دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران تبلیغات زیادی انجام داده است. دشمن و خصومت آنها بسیار آشکار است.
تضعیف مقاومت راهبرد آمریکا است. این راهبرد را گاهی به وسیله رژیم صهیونیستی پیش میبرند. گاهی به وسیله تبلیغات بزرگ به آن میپردازند. بعضاً توسط متحدینشان در منطقه اجرا میشود. جدا کردن حلقههای مقاومت از یکدیگر یکی از این راهبردها است. برای اجرای این راهبرد چنین اقدامی صورت داده اند.
واکنشها نسبت به این راهبرد به نفع آنها نیست؛ زیرا سبب گستردهتر شدن احساسات ضد آمریکایی_ صهیونیستی شده است. با این راهبرد دولت لبنان در معرض سنجش واقع شده تا مشخص بشود تا چه مقدار حافظ منافع ملی لبنان است.
ورودی یک کشور و رفت و آمدهای آن را اگر کشور دیگری بخواهد تنظیم کند این یعنی استقلال آن کشور زیر سوال رفته است. همین امیر سبب میشود احساسات مردم لبنان جریحه دار بشود و به صحنه بیایند. زمانی لبنان مستعمره فرانسویها بود ولی الان اگر دولت باعث بشود دیگران تعیین تکلیف بکنند یعنی کاملاً استقلال آنها زیر سوال میرود.
در این قسمت از گفتوگو مشخصاً راجع به موضع جوزف عون صحبت کنیم. دولت لبنان بیانیه داده است که سلاح باید فقط در دست دولتیها باشد و در مقابل این بیانیه حزب الله اعلام کرده است سلاح مقاومت قابل مذاکره نیست. از طرفی در عدم صدور مجوز برای پروازهای ایران به مقصد بیروت شاهد موضع گیری جوزف عون بودیم.
جوزف عون و مقامات لبنانی بر سر یک دو راهی قرار گرفته اند. یک راه تبعیت از آمریکا و رژیم صهیونیستی و پذیرش فشارهای آنها است. راه دیگر حفظ منافع ملی لبنان و خواست مردم آن میباشد. عبور از این دو راهی به اعتماد به نفس، اراده، شجاعت و شهامت آنها بستگی دارد که در مقابل آمریکا باشند. مرد قدرتمندی میخواهد که در برابر طوفان فشارهای آمریکایی، صهیونیستی، انگلیسی و فرانسوی ایستادگی کند. بعضی از فشارها مثل فشارهای فرانسویها پنهانی است. ج. زف عون در چنین شرایطی قرار دارد. وقتی میپذیری مقدرات کشورت به دست کشور دیگری رقم بخورد استقلال کشور را که باید حافظ آن باشی به خطر انداخته ای. به نفع لبنان است با دوستانش در منطقه دوست باشد.
آمریکا و رژیم صهیونیستی از حضور ایرانیها در تشییع حماسی و چند میلیونی شهید سید حسن نصرالله و شهید هاشم صفی الدین هراس دارند. چه ارتباط و نزدیکیای بین ایرانی و لبنانیها میبینند که باعث هراس آنها شده است؟
پیوند ایران و لبنان برای حالا نیست. در دوران صفویه شیخ بهایی که لبنانی بود به ایران آمد و آثار او را نیز میبینیم. کتبی که در حوزههای علمیه در ایران تدریس میشود کتبی است که شخصیتهای بزرگ لبنانی آنها را نوشته اند. روابط فرهنگی با لبنان داشته ایم. حر عاملی که لبنانی است در مشهد دفن شده است. طی ۳۰ سال گذشته ایرانیها و لبنانیها برای یکدیگر خون داده اند. بالاترین حد وحدت زمانی است که دو برادر برای یکدیگر خون بدهند. ایرانیها برای لبنانیها جانشان را فدا کردند و لبنانیها برای ایرانیها. سید حسن نصرالله را محکوم میکردند که سنگر ایران است. حزب الله در برابر دشمن در سنگر اول خود را جای داده است.
لبنانیها از ایرانیها دفاع میکنند و ایرانیها از آنها. چنین چیزی در دنیا نداریم؛ کشوری کیلومترها از ما دور باشد و از ما دفاع کند. ما هم کیلومترها از آنها دور هستیم و در دفاع از آنها نقش داریم. اگر ایرانیها نبودند همچنان رژیم صهیونیستی در جنوب لبنان حضور داشت. سردار سلیمانی، عماد مغنیه و سید حسن نصرالله مغز متفکر جنگ ۳۳ روزه بودند. افسانه شکست ناپذیری رژیم صهیونیستی ابتدا در سال ۲۰۰۰ و بعد در جنگ ۳۳ روزه شکست. از آن روز به بعد تاکنون رژیم صهیونیستی پیروزی نداشته است.
در آخر گفتوگو به این بپردازیم که آیا تشییع شهید سید حسن نصرالله یک تشییع سیاسی است؟ این تشییع سیاسی در سیاست خارجه حزب الله و جبهه مقاومت چه تأثیری میتواند داشته باشد؟
شهید سید حسن نصرالله در جهان یک مقام سیاسی است، به همین دلیل تشییع او یک تشییع سیاسی است. مثل سایر رهبران سیاسی جهان باید برای او یک مراسم سیاسی رسمی برگزار بشود. حزب الله گروهک در حاشیه نبود! در مجلس لبنان نمایندگانی داشته و دارد. ملتهای منطقه از جمله یمین ها و حماس مبارزات خود را مرهون خدمات شهید نصرالله میدانند. اگر شهید سید حسن نبود حماس هم نبود. یمنیها و حماس از حزب الله الگو گرفتند و با الگو گرفتن آنها از حزب الله جبهه مقاومت احیا شد. تشییع حماسی و میلیونی شهیدان سید حسن نصرالله و سید هاشم صفی الدین جرم رژیم صهیونیستی را ثابت میکند که فرد محبوب لبنان و منطقه را به شهادت رسانده است. با این تشییع تاریخی بیش از پیش محبوبیت حزب الله آشکار خواهد شد.