اتحاد نامقدس ترامپ و پوتین

نامه نیوز دوشنبه 06 اسفند 1403 - 10:50
فرانسیس فوکویاما در متن پیش رو به بررسی سیاست‌های ترامپ نسبت به اوکراین و پیامد‌های جهانی آن می‌پردازد. تحلیل او نشان می‌دهد که چگونه یک تغییر بنیادین در سیاست خارجی ایالات متحده می‌تواند توازن قدرت جهانی را به نفع رژیم‌های اقتدارگرا تغییر دهد و چه خطراتی در کمین دموکراسی‌های غربی است.
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) :

(توضیح مترجم: فرانسیس فوکویاما، نظریه‌پرداز برجسته‌ی علوم سیاسی که با نظریه‌ی مشهور پایان تاریخ و انسان واپسین شناخته می‌شود، در سال‌های اخیر یکی از صریح‌ترین منتقدان دونالد ترامپ بوده است. او که زمانی از مدافعان دموکراسی لیبرال و نظم جهانی مبتنی بر قواعد بود، اکنون با نگرانی به تغییرات سیاسی در آمریکا و جهان می‌نگرد. در مقالات اخیرش، فوکویاما نه‌تنها از سیاست‌های ترامپ در عرصه‌ی داخلی انتقاد کرده، بلکه نسبت به تأثیرات گسترده‌ی آن بر نظم بین‌المللی و رقابت میان دموکراسی‌های لیبرال و رژیم‌های اقتدارگرا هشدار داده است.

یکی از اصلی‌ترین نگرانی‌های فوکویاما، سیاست خارجی ترامپ و تأثیر آن بر جایگاه جهانی ایالات متحده است. در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، حمایت سنتی آمریکا از دموکراسی‌های نوظهور و کشور‌های هم‌پیمان، خصوصا در اروپا و آسیا، دچار تزلزل شد. ترامپ بار‌ها به ناتو به دیده‌ی شک و تردید نگریست، از رهبران اقتدارگرایی مانند ولادیمیر پوتین، ویکتور اوربان، و نایب بوکله تمجید کرد، و سیاست‌هایی را اتخاذ کرد که به تقویت جایگاه رژیم‌های استبدادی در سطح جهانی انجامید. این نگرانی‌ها پس از پایان دوره‌ی اول ریاست‌جمهوری او نه‌تنها کاهش نیافته، بلکه با احتمال بازگشت ترامپ به قدرت، شدت گرفته است.

فوکویاما در تحلیل‌های اخیر خود، سیاست‌های ترامپ نسبت به اوکراین را به‌شدت مورد انتقاد قرار داده است. او معتقد است که حمایت از اوکراین در برابر تجاوز روسیه، نه‌تنها یک وظیفه‌ی اخلاقی است، بلکه در راستای منافع استراتژیک بلندمدت ایالات متحده قرار دارد. با این حال، ترامپ و حامیانش بار‌ها از کمک به اوکراین ابراز نارضایتی کرده و در مواردی حتی از روایت‌های کرملین درباره‌ی این جنگ استفاده کرده‌اند. این مواضع، در کنار تصمیم دولت ترامپ برای کاهش بودجه‌ی دفاعی آمریکا و کم‌رنگ کردن تعهدات واشنگتن به متحدانش، به اعتقاد فوکویاما، می‌تواند نظم جهانی را به‌طور بنیادین تغییر دهد و به گسترش اقتدارگرایی در جهان کمک کند.

نقد‌های فوکویاما به ترامپ، تنها به سیاست خارجی محدود نمی‌شود. او در تحلیل‌های خود تأکید دارد که ترامپ در حال بازتعریف سیاست داخلی آمریکا به نفع یک مدل اقتدارگرای جدید است. از تضعیف نهاد‌های نظارتی گرفته تا حمله به دستگاه قضایی و حمایت از نظریه‌های توطئه، همگی نشان‌دهنده‌ی تلاش برای تغییر موازنه‌ی قدرت در داخل کشور هستند. این روند، به اعتقاد فوکویاما، آمریکا را به نقطه‌ای رسانده که از نظر تاریخی، یادآور سقوط دموکراسی‌های گذشته است.)

فرانسیس فوکویاما| با وجود اینکه هر ناظر آگاهی می‌توانست وقوع این وقایع را پیش‌بینی کند، اقدامات اخیر دونالد ترامپ درباره‌ی اوکراین و روسیه همچنان ضربه‌ای بزرگ محسوب می‌شود. ما در میانه‌ی نبردی جهانی میان لیبرال دموکراسی غربی و حکومت اقتدارگرا هستیم، و در این مبارزه، ایالات متحده به‌تازگی جبهه‌ی خود را تغییر داده و به اردوگاه اقتدارگرایان پیوسته است.

آنچه ترامپ در روز‌های اخیر درباره‌ی اوکراین و روسیه گفته، حقیقتا باورنکردنی است. او اوکراین را متهم کرده که با امتناع از تسلیم پیش‌دستانه در برابر خواسته‌های ارضی روسیه، جنگ را آغاز کرده است. همچنین مدعی شده که اوکراین کشوری دموکراتیک نیست و تاکید کرده که مقاومت اوکراینی‌ها در برابر تجاوز روسیه اشتباه بوده است. بعید است این ادعا‌ها ساخته‌ی ذهن خود ترامپ باشند؛ احتمال می‌رود مستقیما از زبان ولادیمیر پوتین_مردی که ترامپ بار‌ها تحسینش کرده_وارد گفتمان او شده باشند.

آمریکا در نشست روز سه‌شنبه در عربستان سعودی مذاکره‌ای مستقیم با مسکو را بدون حضور اوکراین و اروپایی‌ها آغاز کرد و دو اهرم حیاتی مذاکره را پیشاپیش واگذار نمود: پذیرش دستاورد‌های سرزمینی روسیه تاکنون، و تعهد به ممانعت از پیوستن اوکراین به ناتو. در مقابل، پوتین حتی کوچک‌ترین امتیازی نداده است. 

این مسئله برای من، به‌شدت شخصی است. من و همکارانم در دانشگاه استنفورد و دیگر مؤسسات از سال ۲۰۱۳ تا امروز، سخت کوشیده‌ایم تا از دموکراسی در اوکراین حمایت کنیم. در همین راستا، برنامه‌هایی برای آموزش حرفه‌ای‌های میانی اوکراینی در حوزه‌ی مهارت‌های رهبری و ارزش‌های دموکراتیک برگزار کرده‌ایم. من بار‌ها به این کشور سفر کرده‌ام و دوستی‌های بسیاری با گروهی بزرگ از اوکراینی‌های الهام‌بخش پیدا کرده‌ام.

این موضوع برای من جنبه‌ی شخصی دارد، چرا که من و همکارانم در دانشگاه استنفورد و سایر نهاد‌ها از سال ۲۰۱۳ تلاش کرده‌ایم تا از دموکراسی در اوکراین حمایت کنیم. ما برنامه‌های متعددی برای آموزش مهارت‌های رهبری و ارزش‌های دموکراتیک به متخصصان اوکراینی طراحی کرده‌ایم. بار‌ها به این کشور سفر کرده و با بسیاری از شهروندان الهام‌بخش آن دوست شده‌ام. 

در اینجا یک مسئله اخلاقی مهم مطرح است: اوکراین هرچند حکومتی لیبرال دموکراتیک جوان، شکننده و ناکامل است، اما همچنان یک دموکراسی لیبرال محسوب می‌شود. در مقابل، روسیه تجسم نوین اتحاد جماهیر شوروی است_ یعنی آنچه که فروپاشی آن در ۱۹۹۱ برای پوتین مایه‌ی تاسف بوده و او بی‌وقفه در پی احیای آن است. روسیه حکومتی دیکتاتوری است، کشوری که حتی یک واژه انتقادی در فضای مجازی می‌تواند سال‌ها زندان به همراه آورد. چند سال پیش، هنگام قدم زدن در میدان مایدان کی‌یف، از دیدن جامعه‌ای واقعا آزاد شگفت‌زده شدم؛ جایی که می‌توان دولت را نقد کرد، آزادانه فعالیت کرد و به نامزد‌های مخالف رای داد (همان‌گونه که اوکراینی‌ها در سال ۲۰۱۹ با انتخاب زلنسکی و حزب «خادم مردم» انجام دادند). هیچ‌یک از اینها در روسیه_که به حکومتی تمام‌خواه بازگشته_ممکن نیست. 

توافق صلحی که دولت ترامپ و روسیه اکنون درباره‌اش «مذاکره» می‌کنند، صلحی به‌همراه نخواهد داشت. شاید مدتی آتش‌بس برقرار شود، اما روس‌ها سرانجام دوباره مسلح خواهند شد و به‌محض آمادگی، جنگ را از سر می‌گیرند. آنها هیچ دلیلی برای رعایت خطوط آتش‌بس ندارند و در نهایت به دنبال تصرف تمام اوکراین خواهند بود.

در میان جنجال‌های اخیر، یک مسئله‌ی دیگر کمتر به چشم آمده است: سیاست جدید اعلام‌شده از سوی پیت هگست، وزیر دفاع، مبنی بر کاهش هرسال ۸ درصد از بودجه‌ی نظامی آمریکا طی پنج سال آینده. این تصمیم درست برخلاف آن چیزی است که ایالات متحده برای رویارویی با تهدید‌های فزاینده‌ی روسیه نیاز دارد. در آینده‌ی نه‌چندان دور، روسیه کشور‌های همسایه‌ی خود از جمله گرجستان، مولداوی، کشور‌های بالتیک و لهستان را بیشتر تهدید خواهد کرد. واشنگتن حتی لازم نیست رسماً از ناتو خارج شود؛ چرا که ترامپ پیشاپیش نشان داده به تعهدات ماده‌ی ۵ برای دفاع جمعی پایبند نیست. درنتیجه، آمریکا هم از منظر قصد و اراده و هم از نظر توانایی نظامی، در برابر تهدید‌های آتی قدرت‌های بزرگ آسیب‌پذیرتر خواهد شد.

اگر کسی گفت این کاهش بودجه برای تمرکز بر تهدید‌های شرق دور است، سخنی بیراه گفته است. در این مقطع، بعید است ترامپ از ارتش آمریکا برای دفاع از تایوان در برابر چین بهره بگیرد. اگر چین دست به محاصره بزند یا برای تهاجم آماده شود، ترامپ احتمالاً مانند رفتارش با پوتین، باب مذاکره با شی جین‌پینگ را خواهد گشود و در عمل کنترل این جزیره را واگذار خواهد کرد؛ سپس مدعی می‌شود که جنگی را متوقف کرده است.

آمریکا از ۱۹۴۵ تاکنون، حامی نظم لیبرال جهانی مبتنی بر اصولی مانند ممنوعیت تغییر مرز‌ها با زور و پیمان‌های دفاعی مانند ناتو و معاهدات با ژاپن و کره جنوبی بوده است. این نظام در گسترش صلح، رفاه و دموکراسی موفق عمل کرده و آمریکا با ابزار‌هایی مانند «صندوق ملی دموکراسی»، از جنبش‌های مردمی در برابر اقتدارگرایانی، چون روسیه، ایران و کره شمالی حمایت کرده است. 

بااین‌حال ترامپ نه‌تنها گوشه‌گیری پیشه نکرده، بلکه فعالانه وارد اردوی اقتدارگرایان شده است و از رژیم‌های راست‌گرای اقتدارگرا در جهان_از ولادیمیر پوتین و ویکتور اوربان گرفته تا نایب بوکله و نارندرا مودی_حمایت می‌کند. چه‌بسا «صندوق ملی برای دموکراسی» تبدیل به «صندوق ملی برای دیکتاتوری» شود. چگونه می‌توانیم از روسیه و چین بخواهیم به کشورگشایی پایان دهند، در حالی که خودمان به‌دنبال تسلط بر پاناما و گرینلند هستیم؟ این تحولات در سیاست خارجی کاملا با حملات داخلی دولت ترامپ به حاکمیت قانون، تقویت قدرت اجرایی و تضعیف سازوکار‌های نظارتی هم‌خوانی دارد.

نگویید که که مردم آمریکا در نوامبر گذشته دقیقاً خواهان چنین کشوری یا جهانی بودند؛ آنان به‌اندازه‌ی کافی آگاه نبودند و حال باید خود را آماده کنند تا شاهد دگرگونیِ بنیادینی در ایالات متحده و در سراسر جهان باشند؛ دگرگونی‌ای که دیگر برایشان قابل‌شناسایی نخواهد بود.

منبع: رویداد 24

منبع خبر "نامه نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.