پس از پخش سه قسمت از یک سریال ناگهان اعلام می شود که این سریال مجوز تولید نداشته!
از خیر بحث و جدلهای بی شمار درباره چگونگی سیاستگذاری در پلتفرم های آنلاین و خصوصی که بگذریم ( مانند اینکه آیا لزوما در این بسترها هم باید ملاحظات سفت و سخت تلویزیون رسمی نظام جمهوری اسلامی بر قرار باشد یا نه تولیدات هنری در آنجا می تواند علیرغم رعایت حدود شرعی و اخلاقی به جامعه عرفی نزدیک تر باشد یا مانند اینکه حدود آزادی در روایتگری سیاسی در این پلتفرم های غیر رسمی کجاست )، آیا نباید بپرسیم این چه نوع مدیریت و حکمرانی فرهنگی است که طی آن یک سریال پس از ماهها تصویربرداری ،آن هم در وسط شهر ، تولید می شود و به مرحله پخش می رسد و پس از پخش سه قسمت ناگهان اعلام می شود نه تنها ایراداتی برای پخش دارد بلکه از اول هم مجوز تولید نداشته است !
چنین مواجه ای به هر دلیلی که صورت گرفته باشد (تفسیر سیاسی از مضمون سریال یا برخی صحنه های خلاف عرف وشرع) جدا از ناکارآمدی و بی فایده بودن ذاتی اش در اثرگذاری فرهنگی، چیزی بیش از شلم شوربا در مدیریت فرهنگی را به نمایش نمی گذارد. حتی اگر این دیدگاه رادیکال را در نظارت بر آثار هنری بپذیریم که بر اساس آن یک اثر هنری باید از صفر تا صد در هر زمینه و بستری ( رسمی و غیر رسمی) کاملا بر اساس مطلوبات یک نظام سیاسی تولید شود چنین وضعیتی مدیریت فرهنگی یاد شده را بیشتر زیر سوال می برد چرا که بلافاصله این پرسش مطرح می شود که با این حدود سفت و سخت چطور چنین آزادی عملی در یک اثر هنری مخالف خوان وجود داشته؟!
در هر حال وقتی یک اثر هنری بعد از پخش سه قسمت ناگهان متوقف می شود باید توضیح شفافی درباره دلایل آن وجود داشته باشد. اول از همه باید معلوم شود که چطور بدون مجوز تولید شده است؟ دیگر اینکه چطور با وجود چنان ایرادات مورد ادعا ( که البته بر افکار عمومی نامعلوم است) پخش شده و از همه مهمتر اینکه اگر این ایرادات بیشتر ناظر بر پیام سیاسی اثر است با توجه به ضریب مثبت بیشتری که این اقدام حذفی به اثر هنری یاد شده ( که علی الادعا مخالف با پیام ها و باورهای رسمی است) می دهد باید پرسید آیا نمی شد پیش از اقدام برای توقیف و یا عدم نمایش یا هر نام دیگری که برای ممانعت از پخش آن گذاشته می شود راه حل دیگری اندیشیده شود؟!