نقشه چین برای نفت و گاز خلیج فارس/ چرا پکن نقش‌آفرینی امنیتی را به واشنگتن واگذار کرد؟

اقتصادنیوز دوشنبه 06 اسفند 1403 - 23:33
اقتصادنیوز: در حالی که گروهی از ناظران چین را رقیب آمریکا در خلیج فارس قلمداد می‌کنند، گروهی دیگر براین باورند که پکن صرفا به دنبال تامین نفت و گار خود از طریق این منطقه است و همزمان تلاش دارد تا با سرمایه‌گذاری در کشورهای حاشیه خلیج فارس طرح جاده و کمربند خود را اجرایی کند؛ بدون آن که تمایلی به امنیت سازی در این منطقه داشته باشد.

به گزارش اقتصادنیوز، جاناتان فولتن،استاد علوم سیاسی در دانشگاه زاید ابوظبی و عضو ارشد برنامه‌های خاورمیانه شورای آتلانتیک با انتشار یادداشتی در عرب بیزنس با مدعی شد: به‌ندرت اتفاق می‌افتد که خبری درباره گسترش حضور چین در خلیج فارس منتشر نشود؛ تغییری چشمگیر که طی سال‌های اخیر برجسته‌تر شده است.

سال ۲۰۱۱ زمانی که پژوهش خود را درباره روابط چین و شورای همکاری خلیج فارس (GCC) آغاز کردم، یکی از اقتصاددان فعال در صندوق‌های سرمایه‌گذاری دولتی منطقه، موضوع تحقیقاتی من را بی‌اهمیت دانست و گفت: «چطور می‌خواهی صد هزار کلمه درباره فروش اجناس ارزان و خرید نفت بنویسی؟»

حالا، بعد از تقریباً ۱۵ سال، این دیدگاه کاملاً تغییر کرده است. چین اکنون به‌عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ خارجی در منطقه شناخته می‌شود، اما این بدان معنا نیست که نقش این کشور در خلیج فارس به‌درستی درک شده است.

چرایی اهمیت خلیج فارس برای چین

فولتن در ادامه مدعی شد: در قاب بسیاری از تحلیل‌ها، چین قدرتی در حال ظهور است که قصد دارد سلطه آمریکا را در سراسر جهان، از جمله خلیج فارس، به چالش بکشد. در همین حال، رویکرد مبهم همراه با تغییر آمریکا در خاورمیانه باعث شده برخی تصور کنند که چین به‌زودی نقش برجسته‌ای در جهان عرب ایفا خواهد کرد.

اما برای درک واقعی جایگاه چین در این منطقه، باید بدانیم که پکن چه اهدافی را دنبال می‌کند و خلیج فارس چه نقشی در راهبرد کلان چین دارد. پیش از هر چیز، خلیج فارس برای چین یک منبع حیاتی انرژی است. چین سال‌هاست که یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان نفت و گاز در جهان است و در آینده نزدیک نیز این روند ادامه خواهد داشت.

کشورهای خلیج فارس معمولاً بین ۴۰ تا ۵۰ درصد از نفت خام وارداتی چین را تأمین می‌کنند و سهم آن‌ها در تأمین گاز طبیعی مایع (LNG) چین نیز در حال افزایش است. اگرچه چین اعلام کرده که در سال ۲۰۳۰ به اوج مصرف سوخت‌های فسیلی خواهد رسید، اما همچنان برای تأمین انرژی خود به واردات نفت و گاز وابسته خواهد بود و کشورهای تولیدکننده خلیج فارس در تأمین این نیاز، نقشی کلیدی خواهند داشت.

99

راهبرد استراتژیک پکن در غرب آسیا

به ادعای فولتن، یکی از جنبه‌های کمتر شناخته‌شده روابط چین با خلیج فارس، میزان درآمد شرکت‌های چینی در این منطقه است. پکن به‌عنوان یک قدرت در عرصه تجاری جهانی، همواره یکی از مهم‌ترین شرکای اقتصادی کشورهای خلیج فارس بوده است. اما فراتر از تجارت، هم‌افزایی میان ابتکار کمربند و جاده (BRI) چین و برنامه‌های توسعه‌ای کشورهای خلیج فارس، موسوم به چشم‌انداز ۲۰۳۰، فرصت‌های قابل‌توجهی را برای شرکت‌های چینی ایجاد کرده است.

از زمان اعلام ابتکار کمربند و جاده در سال ۲۰۱۳، شرکت‌های چینی بیش از ۱۰۳ میلیارد دلار قرارداد زیرساختی در کشورهای شورای همکاری خلیج فارس امضا کرده‌اند. این رقم شامل ۱۷ میلیارد دلار در عراق و ۱۲ میلیارد دلار در ایران نیز می‌شود. به همین دلیل، خلیج فارس نه‌تنها برای چین یک منبع انرژی، بلکه یک بازار اقتصادی کلیدی محسوب می‌شود.

با توجه به وابستگی اقتصادی چین به خلیج فارس، ممکن است این تصور ایجاد شود که پکن به‌زودی نقش سیاسی یا امنیتی بزرگ‌تری در منطقه ایفا خواهد کرد. اما این فرض در کوتاه‌مدت و میان‌مدت، نادرست است. چین بارها تأکید کرده که قصد ندارد نقش امنیتی مشابه قدرت‌های خارجی دیگر را در خلیج فارس ایفا کند.

221208112439-xi-saudi-arabia-120722

چشم انداز رقابت چین و آمریکا در خلیج فارس

به نوشته فولتن، بررسی اسناد سیاست خارجی چین درباره خاورمیانه نشان می‌دهد که پکن عمدتاً به دنبال منافع اقتصادی است. در سند سیاست چین در قبال اعراب که در سال ۲۰۱۶ منتشر شد و تاکنون تنها سند رسمی پکن درباره خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA) محسوب می‌شود، تمرکز اصلی بر تجارت، سرمایه‌گذاری، انرژی، زیرساخت‌ها و فناوری است.

در این سند، چین به‌عنوان یک نقش‌آفرین حمایتی در مسائل امنیتی معرفی شده و مسئولیت اصلی تأمین امنیت منطقه را بر عهده کشورهای خاورمیانه قرار داده است. به‌عبارت‌دیگر، چین در این منطقه فقط برای تجارت حضور دارد.

به ادعای فولتن، این رویکرد چین منطقی به نظر می‌رسد چرا که خاورمیانه و خلیج فارس، اولویت اصلی سیاست خارجی چین نیستند. چین با ۲۰ کشور مرز مشترک زمینی و دریایی دارد که بسیاری از آن‌ها بی‌ثبات، ضعیف یا حتی متخاصم هستند. مدیریت این چالش‌ها، بخش عمده‌ای از زمان، منابع و توجه تصمیم‌گیرندگان سیاست خارجی پکن را به خود اختصاص داده است.

در این میان، چین باید رقابت استراتژیک خود با ایالات متحده را در نظر بگیرد. برخلاف برخی تصورات، آمریکا همچنان مهم‌ترین قدرت خارجی تأثیرگذار در خاورمیانه است. چین در مقایسه با آمریکا، از نظر تجربه، روابط دیپلماتیک و نفوذ امنیتی در خلیج فارس، فاصله زیادی دارد و توان رقابت با واشنگتن را ندارد.

فوتن در ادامه خاطر نشان کرد: در گفت‌وگویی که اخیراً با یک کارشناس چینی مسائل خلیج فارس داشتم، به شوخی گفتم که چین در این منطقه یک قدرت درجه دوم است. پاسخ او این بود: «در بهترین حالت! ما در خوش‌بینانه‌ترین شرایط، در جایگاه سوم قرار داریم».

او سلسله‌مراتب قدرت‌ها را این‌گونه توصیف کرد: در مرتبه نخست آمریکا قرار دارد، در مرحله دوم، بریتانیا، فرانسه، ترکیه و روسیه و در مرتبه سوم چین.

به ادعای فولتن، این ارزیابی کاملاً منطقی به نظر می‌رسد. بدون شک، چین یک بازیگر مهم در خلیج فارس است، اما برای درک درست جایگاه این کشور، باید بپذیریم که این منطقه اولویت اصلی پکن نیست. تا زمانی که نفت و گاز به چین صادر می‌شود و قراردادهای اقتصادی برقرار است، پکن رضایت خواهد داشت. از همین رو انتظار نقش‌آفرینی سیاسی یا امنیتی چین در خلیج فارس، چیزی جز خوش‌بینی بیش‌ازحد نیست.

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.