به گزارش تابناک،در این مقاله، با تکیه بر آیات قرآن، روایات تاریخی و نظرات علمای اسلامی، به بررسی ماهیت، زمینه تاریخی، و کارکرد این لقب میپردازیم تا روشن شود آیا این عنوان صرفاً یک مفهوم تشریفاتی و قانونی است یا معانی عمیقتری دارد.
زمینه تاریخی لقب «ام المومنین»
لقب «ام المومنین» در آیه شریفه ۶ سوره احزاب ذکر شده است: «النبی اولی بالمومنین من انفسهم و ازواجه امهاتهم» (ترجمه: پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسرانش مادران آنها هستند). این آیه در سال پنجم هجری قمری و در مدینه منوره، در دورهای حساس از تاریخ اسلام، نازل شده است؛ زمانی که پیامبر (ص) درگیر جنگ احزاب بود و جامعه اسلامی در حال شکلگیری و تثبیت بود. در این سال، همسرانی که در کنار پیامبر زندگی میکردند، شامل عایشه،ام سلمه، حفصه و زینب بودند؛ همه این زنان در آن زمان جوان و پیش از پیری بودند.
این لقب، اما، در زمان حضور حضرت خدیجه (س)، همسر اول و تنها پیامبر(ص) در مکه، به کار نرفته است. خدیجه(س) که در سال ۶۱۹ میلادی (۸ سال پیش از سال پنجم هجری) درگذشت، در سورههای مکی مانند طه، فرقان، ضحی و کوثر که در دوران حضور پیامبر(ص) در مکه نازل شدند، به شکل دیگری مورد خطاب قرار گرفته است. این تفاوت در رویکرد قرآنی، نشاندهنده زمینههای متفاوتی است که باید مورد بررسی قرار گیرد.
دیدگاههای علمای اسلامی درباره لقب «ام المومنین»
بر اساس منابع تاریخی و دینی اهل سنت، لقب «ام المومنین» بهمنظور مشخصی در قرآن به کار رفته است. علمایی مانند شافعی در کتاب «احکام القرآن» (جلد ۱، صفحه ۱۶۸) تأکید کردهاند که این لقب شامل تمامی معانی و آثار مادری نیست، بلکه تنها به معنای تحریم ابدی ازدواج با همسران پیامبر پس از رحلت ایشان است. به عبارت دیگر، این عنوان نه یک فضیلت مطلق، بلکه یک قاعده حقوقی و اجتماعی بوده است که هدفش جلوگیری از ازدواج مجدد این زنان پس از پیامبر بود.
این دیدگاه توسط دیگر بزرگان اهل سنت، از جمله طبری (۳۱۰ ق)، ابن مسعود البغوی (۵۱۶ ق)، سیوطی (۹۱۱ ق)، ابن الجوزی الحنبلی (۵۹۷ ق)، ابن زمینین (۳۹۹ ق) و البیهقی (۴۵۸ ق)، تأیید شده است. آنها معتقدند که لقب «ام المومنین» صرفاً برای جلوگیری از هرگونه احتمال ازدواج مجدد این زنان پس از پیامبر وضع شده و هیچ جنبه ارثی یا محرمیتی ندارد؛ بهطوریکه ازدواج با فرزندان این زنان جایز است، در حالی که ازدواج با فرزندان واقعی یک مادر حرام است.
ابن العربی المالکی (متفاوت با ابن عربی نویسنده «فصوصالحکم») نیز در کتاب «احکام القرآن» (جلد ۳، صفحه ۵۴۲) تأکید کرده که «ام المومنین» به معنای «مادر مردان مؤمن» است، نه «مادر زنان مؤمن». او این نظر را با استناد به نقل عایشه در کتاب «الطبقات الکبری» ابن سعد (جلد ۸، صفحه ۶۵) تقویت میکند؛ جایی که عایشه در پاسخ به زنی که او را «مادر» خطاب کرد، گفته است: «من مادر تو نیستم، من مادر مردان شما هستم.»
تأکید آیه ۵۳ سوره احزاب
برای تأکید بر این کارکرد، آیه ۵۳ سوره احزاب نیز وارد میشود: «ولاتنکحوا ازواجه من بعده ابدا» (هرگز پس از پیامبر، زنانش را به نکاح درنیاورید). ابن کثیر (۷۷۴ ق) در تفسیر خود (جلد ۶، صفحه ۴۵۵) شان نزول این آیه را اینگونه شرح میدهد: طلحه بن عبیدالله اظهار کرده بود که اگر پیامبر فوت کند، قصد دارد با عایشه ازدواج کند. این آیه در پاسخ، تحریم ابدی ازدواج با همسران پیامبر را دوباره تأیید کرده است. بنابراین، لقب «ام المومنین» بهطور مشخص برای همسران جوان پیامبر در سالهای ۵ تا ۱۱ هجری قمری وضع شده و هیچ فضیلت یا مقامی ذاتی را به آنها اعطا نمیکند.
آیات هشدارآمیز سوره احزاب
اگر به آیات ۲۸ تا ۳۴ سوره احزاب توجه کنیم، متوجه میشویم که خطاب قرآن به همسران پیامبر نه تنها فضیلت مطلق نیست، بلکه شامل هشدارها، شرایط و دستورات خاصی است. این آیات به شرح زیر هستند:
آیه ۲۸: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ الحَیَاةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتَهَا فَتَعَالَیْنَ أُمَتِّعْکُنَّ وَ أُسَرِّحْکُنَّ سَرَاحًا جَمِیلًا» (ای پیامبر، به همسرانت بگو: اگر زندگی دنیا و زینت آن را میخواهید، با پرداخت مهرتان شما را طلاق دهم و رهایتان کنم).
آیه ۲۹: «وَ إِنْ کُنْتُنَّ تُرِدْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ الدَّارَ الْآخِرَةَ فَإِنَّ اللَّهَ أَعَدَّ لِلْمُحْسِنَاتِ مِنْکُنَّ أَجْرًا عَظِیمًا» (و اگر خدا و پیامبر و آخرت را میخواهید، بدانید برای نیکوکارانتان پاداشی عظیم آماده کرده است).
آیه ۳۰: «یا نِساءَ النَّبِیِّ مَنْ یَأْتِ مِنْکُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُبَیِّنَةٍ یُضاعَفْ لَهَا الْعَذابُ ضِعْفَیْنِ» (ای زنان پیامبر، هرکس از شما گناه و فاحشه آشکاری انجام دهد، عذابش دو برابر خواهد شد).
آیه ۳۱: «وَ مَنْ یَقْنُتْ مِنْکُنَّ لِلَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تَعْمَلْ صالِحًا نُؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَیْنِ» (و کسی از شما که از خدا و رسول خاضعانه اطاعت کند و عمل صالح انجام دهد، پاداشش دو برابر خواهد بود).
آیه ۳۲: «یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ» (ای زنان پیامبر، شما مانند سایر زنان نیستید، اگر تقوا پیشه کنید).
آیه ۳۳: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولَی وَ أَقِمْنَ الصَّلاةَ وَ آتِینَ الزَّکاةَ وَ أَطِعْنَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ» (و در خانههای خود بمانید و مانند زنان جاهلیت زینت خود را آشکار نکنید، نماز بخوانید، زکات دهید و خدا و پیامبر را اطاعت کنید).
آیه ۳۴: «وَ اذْکُرْنَ ما یُتْلَی فِی بُیُوتِکُنَّ مِنْ آیاتِ اللَّهِ وَ الْحِکْمَةِ» (و آنچه از آیات خدا و حکمت در خانههایتان خوانده میشود، به یاد داشته باشید).
این آیات نشان میدهند که خطاب قرآن به همسران پیامبر، نه تنها فضیلت مطلق نیست، بلکه شامل شرطها و هشدارهایی درباره تقوا، اطاعت از خدا و پیامبر، و اجتناب از گناه است. فضیلت در اینجا تنها به کسانی تعلق میگیرد که این شرایط را رعایت کنند (مانند آیه ۳۲ که میگوید: «اگر تقوا پیشه کنید»).
مقایسه رویکرد قرآن نسبت به حضرت خدیجه و دیگر همسران
برخلاف همسران پیامبر در مدینه که در سوره احزاب با هشدار و شرط مواجه شدهاند، قرآن در سورههای مکی مانند طه، فرقان، ضحی و کوثر، که در دوران حضور پیامبر در مکه و تنها با همسری حضرت خدیجه (س) نازل شدهاند، رویکرد متفاوتی دارد. در این سورهها، خطابها به خانواده پیامبر، بهویژه خدیجه، همراه با ستایش و برکت است:
سوره طه، آیه ۱۳۲: «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاةِ وَ اصْطَبِرْ عَلَیْهَا» (خانوادهات را به نماز فرمان بده و خودت نیز بر آن شکیبایی کن).
سوره فرقان، آیه ۷۴: «رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَ ذُرِّیَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْیُنٍ وَ اجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ إِمَامًا» (پروردگارا، از همسران و فرزندانمان روشنی چشم به ما عطا کن و ما را برای پرهیزگاران پیشوا قرار ده).
سوره ضحی، آیه ۸: «وَ وَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَی» (تو را نیازمند یافت و بینیاز کرد)، که به نقش خدیجه در پشتیبانی مالی از پیامبر اشاره دارد.
سوره کوثر، آیات ۱ تا ۳: «إِنَّا أَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ * فَصَلِّ لِرَبِّکَ وَ انْحَرْ * إِنَّ شَانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَرُ» (ما به تو کوثر عطا کردیم... دشمن تو قطعاً ابتر است)، که به برکت نسل پیامبر از طریق حضرت فاطمه زهرا (دختر پیامبر و خدیجه) اشاره دارد.
این مقایسه نشان میدهد که رویکرد قرآن نسبت به خدیجه، که تنها همسر پیامبر در مکه بود، با ستایش و قدردانی همراه است، در حالی که خطاب به همسران دیگر در مدینه، بهویژه در سوره احزاب، بیشتر جنبه تذکر و شرط دارد.
در نهایت می توان گفت لقب «ام المومنین» که در قرآن برای همسران پیامبر در سالهای ۵ تا ۱۱ هجری قمری (عایشه،ام سلمه، حفصه و زینب) به کار رفته، کارکردی حقوقی و اجتماعی دارد و تنها به منظور تحریم ابدی ازدواج مجدد این زنان پس از رحلت پیامبر وضع شده است.
این لقب نه یک فضیلت مطلق، بلکه یک قاعده برای حفظ جایگاه اجتماعی و دینی آنها در جامعه اسلامی است. آیات سوره احزاب نیز با تأکید بر شرط تقوا و هشدار درباره عذاب، نشان میدهند که این لقب هیچگونه برتری ذاتی یا مقام خاصی به همسران پیامبر(ص) نمی دهد، بلکه حرمت ویژه ای برای آنان در نظر می گیرد./ مجتبی