بااینکه نمودارهای شمعی یا همان چارتهای کندل استیک از محبوبترین و پرکاربردترین مدلهای نمایش قیمت هستند، اما دیگر انواع نمودار و چارت در تحلیل تکنیکال مانند خطی، میلهای، نقطه و شکل، رنکو، کاگی و هیکن آشی وجود دارند که هر کدام برای اهداف مختلفی استفاده میشوند. در این مطلب، ۷ تا از انواع چارت تحلیل تکنیکال و مزایا و کاربردهایشان را بررسی میکنیم.
نمودار یا چارت (Chart)، یک شمای گرافیکی از دادههای قیمت یک دارایی در طول زمان است. چارتها درواقع دادههای تاریخی را براساس ترکیبی از قیمت و بازه زمانی بین آنها روی یک صفحه رسم میکنند. محور عمودی، دادههای مربوط به قیمت و محور افقی، دادههای زمان را نشان میدهد. تریدرها نیز با تحلیل تکنیکال روندهایی که توسط قیمتها در بازههای زمانی مختلف شکل گرفتهاند، نقاط ورود و خروجشان در معاملات را تعیین میکنند.
درست مانند کاری که در زمان مدرسه برای رسم نمودار Z = X + Y یا رسم یک نمودار میلهای برای نشان دادن میزان فروش یک محصول در سال یا ماههای مختلف انجام میدادیم، نمودار و چارت قیمت داراییها مانند ارزهای دیجیتال نیز قابل رسم هستند. البته خوشبختانه امروزه نیازی به رسم دستی این نمودارها نیست و با استفاده از صرافیها و پلتفرمهای معاملاتی و تحلیلی میتوانید این نمودارها را مشاهده کنید.
بیشتر بخوانید: تحلیل تکنیکال چیست؟
صرفنظر از مدل یا نوع نمودار انتخابی، اکثر آنها دارای اجزای ثابتی هستند. البته میزان اهمیت و کاربرد این اجزا در هر نوع چارت متفاوت است، اما معمولاً این ۳ جزء اصلی را در آنها مشاهده میکنید:
تایم فریم یک واحد زمانی برای نمایش هر میله یا کندل قیمت است. در تمام نمودارهای استاندارد شامل میلهای، کندل استیک و خطی و همچنین چارت غیراستاندارد هیکین آشی، تایمفریم کاربرد دارد. اما در دیگر نمودارهای غیراستاندارد شامل کاگی، نقطه و شکل و رنکو، تایمفریم بدون کاربرد است.
بسته به استراتژی معاملاتیتان، شما میتوانید تایم فریم را در انواع چارت و نمودار قیمت بهصورت روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه انتخاب کرده و فاصله زمانی بین تشکیل هر کندل یا میله را که تحت نام «Interval» یا «Resolution» شناخته میشود، ترکیبی از انواع «ثانیهای»، «دقیقهای»، «ساعتی»، «روزانه»، «هفتگی»، «ماهانه» و «سالانه» تنظیم کنید.
در تریدینگ ویو (Tradingview)، از نوار ابزار پایین صفحه چارتها، میتوانید تایمفریم و از نوار ابزار بالای صفحه، فاصله زمانی بین کندلها را انتخاب کنید. البته با انتخاب یکی از تایمفریمها، فاصله زمانی بین کندلها نیز بهصورت پیشفرض به یک مقدار مشخص تغییر میکند تا تعداد دادههای مورد نظر در تایمفریم مورد نظر نمایش داده شود. برای مثال، با کلیک روی تایمفریم ۱Y (یک ساله)، فاصله زمانی بین کندلها به D (روزانه) تغییر میکند تا کل کندلهای سال در یک صفحه نمایش داده شود. نحوه تعدیل خودکار تایمفریم و اینتروال بین کندلها در تریدینگ ویو بهصورت زیر است:
بیشتر بخوانید: تریدینگ ویو چیست؟ آشنایی با نرم افزار TradingView
تایم فریم | فاصله زمانی (Interval یا Resolution) بین کندلها |
۵Y (۵ ساله) | W (هفتگی) |
۱Y (۱ ساله) | D (روزانه) |
۶M (۶ ماهه) | ۲h (۲ ساعته) |
۳M (۳ ماهه) | ۱h (۱ ساعته) |
۱M (۱ ماهه) | ۳۰m (۳۰ دقیقهای) |
۵D (۵ روزه) | ۵m (۵ دقیقهای) |
۱D (۱ روزه) | ۱m (۱ دقیقهای) |
محور قیمت (معمولاً محور عمودی در سمت راست نمودار)، سطوح قیمتی ارز دیجیتال مورد نظر را نشان میدهد. محور حجم (معمولاً محور افقی در پایین نمودار)، حجم معاملات را نشان میدهد و هر میله آن برابر تعداد واحدهای معاملهشده در یک بازه زمانی مشخص است.
در صرافیهای ارز دیجیتال معمولاً معیار حجم معاملات در پایین چارت قیمت گنجانده شده است. حجم بالا میتواند نشاندهنده علاقه زیاد و حرکت احتمالی قیمت باشد، در حالی که حجم پایین ممکن است عدم علاقه یا عدم اطمینان در بازار را مشخص کند.
انتخاب نوع چارت و نحوه نمایش قیمت ارزهای دیجیتال و دیگر داراییها، به داده مورد نیاز برای تحلیل تکنیکال و همچنین بهتر بودن مقیاس نمایش بستگی دارد. ۷ مدل از انواع نمودار و چارت قیمت از نظر شکل رسم و نمایش دادههای قیمت شامل موارد زیر هستند:
پرکابردترین و محبوبترین مدل در انواع نمودار قیمت، چارت کندل استیک است که در پلتفرمهای تحلیلی مانند تریدینگ ویو و همچنین صفحه قیمت صرافیها بهصورت پیشفرض آن را مشاهده میکنید. این نمودار اولین بار توسط یک تریدر ژاپنی برنج بهنام Munehisa Homa در قرن ۱۸ میلادی طراحی شد.
هر داده قیمت در این نوع نمودار بهشکل یک شمع دارای بدنهای استوانهایشکل و گاهی اوقات یک خط نازک در بالا و پایین آن است که سقف و کف قیمت را نشان میدهد. به این خط نازک، اصطلاحاً «فیتیله (Wick)» یا «سایه (Shadow)» میگویند.
هر بخش از کندل یا شمع، از قیمت باز شدن (Open)، قیمت بسته شدن (Close)، قیمت سقف (High) و قیمت کف (Low) تشکیل می شود. بالاییترین بخش هر کندل که اکثر مواقع با نوک سایه بالایی برابر است، سقف قیمت و پایینیترین بخش آن که معمولاً با نوک سایه پایینی برابر است، کف قیمت را نشان میدهد.
بخش پهنتر هر کندل یعنی بدنه آن نیز حاوی قیمتهای باز و بسته شدن است. اگر کندل صعودی (سبزرنگ) باشد، یعنی قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن بوده است. در مقابل، اگر کندل نزولی (قرمزرنگ) باشد، یعنی قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن قرار گرفته است. در تصویر زیر، تمام این جزئیات را مشاهده میکنید:
الگوهای نموداری کندل استیک نیز از مهمترین اجزای تحلیل تکنیکال هستند. این نوع چارت پترنها در تایمفریمهای کوتاهمدت کاربرد بیشتری داشته و در ابتدا و انتهای روند قیمت (که معمولاً شاهد تغییر روند و معکوس شدن آن هستیم) بیشتر خودشان را نشان میدهند.
بیشتر بخوانید: کندل استیک چیست؟
لاین چارت یا نمودار خطی، سادهترین و پایهایترین مدل نمایش تاریخچه قیمت است که برای تحلیل تکنیکال انواع داراییها از جمله ارز دیجیتال کاربرد دارد. در این نوع نمودار، کل نقاط داده مربوط به قیمتها توسط یک خط به یکدیگر متصل شده و یک منحنی پیوسته از چپ به راست را ترسیم میکنند.
در این نمودار، معمولاً هر داده قیمت با یک نقطه نمایش داده میشود که بهصورت پیشفرض مربوط به «قیمت بسته شدن» داراییهاست. البته در پلتفرمهای تحلیلی مانند تریدینگ ویو، امکان تغییر نقاط نمایش قیمت به دیگر موارد از جمله قیمت باز شدن، سقف، کف و دیگر موارد شخصیسازیشده وجود دارد.
بااینکه نمودار خطی بهخاطر عدم نمایش قیمت باز شدن، سقف و کف، جزئیات زیادی از حرکات یک ارز دیجیتال ارائه نمیدهد، اما محبوبترین گزینه برای گزارشدهی و ارائه نتایج عملکردی است و دید کلی خوبی از تاریخچه و جهت فعلی حرکت قیمت فراهم میکند. بههمینخاطر، این نمودار برای تریدرهایی که «قیمت بسته شدن» را مهمتر از قیمت باز شدن، سقف و کف در یک بازه زمانی میدانند، کاربرد بسیار بیشتری دارد.
بیشتر بخوانید: حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال
نمودار میلهای، یکی دیگر از انواع پرکاربرد چارت قیمت است که بهخاطر نمایش قیمتهای باز شدن، بسته شدن، سقف و کف، نوع پیچیدهتر نمودار خطی محسوب میشود. بههمینخاطر، به بار چارت اصطلاحاً نمودار HLOC یا OHCL که سرنام کلمات High, Low, Open و Close است نیز میگویند. نمودار میلهای، نسخه غربی نمودار ژاپنی کندل استیک محسوب میشود.
در این نمودار، دادههای قیمت بهشکل میلههای عمودی هستند و نقاط باز شدن و بسته شدن در آنها با یک خط کوتاه افقی مشخص شده است. همانطور که در تصویر زیر مشاهده میکنید، خط افقی در سمت راست هر میله، قیمت بسته شدن و خط افقی در سمت چپ آن، قیمت باز شدن را نشان میدهد. ابتدا و انتهای میله نیز قیمتهای کف و سقف هستند.
حال اگر قیمت بسته شدن پایینتر از قیمت باز شدن باشد، میله به رنگ قرمز و بهمعنای نزولی بودن آن است. در مقابل، اگر قیمت بسته شدن بالاتر از قیمت باز شدن باشد، میله به رنگ سبز و بهمعنای صعودی بودن آن است.
نمودار نقطه و شکل که به آن PAF و PnF نیز میگویند، از قرن ۱۸ میلادی تا کنون استفاده شده است. چارلز داو (Charles Dow) اولین نفری بود که با ثبت تحرکات قیمت سهام شرکتها، روش تحلیلی بهنام «Figuring» را ابداع کرد. این روش بعدها بهنام «Point and Figure» نامگذاری شد.
چارت قیمت پوینت اند فیگر از ترکیب ستونی Xها و Oها تشکیل میشود. هر X در این نمودار نشاندهنده افزایش قیمت و هر O بهمعنای کاهش قیمت است. در این نمودار، بازه زمانی هیچ اهمیتی ندارد و صرفاً هدف استفاده از آن، شناسایی الگوها صرفنظر از زمان رخداد آنهاست. بههمینخاطر، در این نمودار هر X و O زمانی تشکیل میشود که یک پرایس اکشن یا تغییر قیمت داشته باشیم؛ درصورتی که روند قیمت ثابت باشد، X یا O جدیدی تشکیل نخواهد شد.
بهخاطر شکل و نحوه ارائه قیمت، این چارتها محبوبیت زیادی ندارند و عمدتاً تریدرهای حرفهای برای تأیید سیگنالهای شکست از آنها استفاده میکنند. علاوهبراین، واکنش نمودار نقطه و شکل به تغییرات قیمت بسیار آهسته و کند است.
بیشتر بخوانید: پرایس اکشن چیست؟
نمودار رنکو نیز یکی از انواع چارت قیمت در تحلیل تکنیکال است که نویز کمی دارد و دادههای کماهمیت را از چارت حذف میکند. مشابه نمودار نقطه و شکل، رنکو نیز بر تحرکات بزرگ قیمت متمرکز است و به زمان و حجم معاملات توجهی ندارد. این نمودار نیز ساخت تریدرهای ژاپنیها است.
در چارت رنکو، دادههای قیمت به شکل بلوک یا آجر بههمراه یک سایه در یک طرف آن هستند. در زبان ژاپنی، «Renga» بهمعنای آجر یا بلوک است. هر بلوک در این نمودار با یک زاویه ۴۵ درجهای نسبت به بلوک قبلی قرار داده میشود و صعودی (سبز یا سفید) و نزولی (قرمز یا مشکی) بودن آن نیز به میزان تغییر مثبت و منفی قیمت نسبت به بلوک قبلی بستگی دارد.
بسته به تنظیمات رسم نمودار، فاصله بین هر بلوک قیمت میتواند به دلخواه تغییر کند، اما بهتر است پس از هر حداقل ۱۰ واحد تغییر قیمت، بلوک بعدی را داشته باشیم. در پلتفرمهای تحلیلی و رسم نمودار مانند تریدینگ ویو، تنظیمات پیشفرض رسم نمودار رنکو روی ۱۴ واحد است که میتوان آن را به دلخواه تغییر داد. بنابراین، پس از مثلاً ۱۴ واحد تغییر قیمت، یک بلوک جدید صعودی یا نزولی تشکیل میشود و هیچ ارتباطی با گذر زمان ندارد؛ ممکن است این تغییر چند دقیقه تا چند ماه زمان ببرد.
هیکین آشی یا HA یکی دیگر از نمودارهای محبوب برای تحلیل تکنیکال انواع داراییها از جمله ارزهای دیجیتال است که منشاء ابداع آن مشابه چارت کندل استیک و نمودار رنکو، به ژاپن برمیگردد. در زبان ژاپنی، هیکن آشی بهمعنای «میانگین میله» است.
دادههای قیمت در چارت هیکین آشی از نظر شکل ظاهری و رنگ صعودی و نزولی بودن، شباهت زیادی به کندلها در نمودار شمعی دارند. اما هیکین آشی بهخاطر استفاده از متوسط تغییرات قیمت برای ساخت میلهها یا کندلها، با چارت کندل استیک متفاوت است و حرکت روانتری دارد. در نتیجه میانگینگیری از قیمتها برای ساخت هر کندل، قیمتهای دقیق باز و بسته شدن در هیکن آشی مشخص نیست.
چارت کاگی یکی دیگر از ابداعهای ژاپنیها در دنیای تحلیل تکنیکال و انواع نمودار قیمت است که در قرن ۱۸ میلادی ساخته شد. این نوع چارت قیمت مشابه نمودار نقطه و شکل و نمودار رنکو، به زمان متکی نیست و تغییرات در آن تنها پس از ریورسال قیمت ظاهر میشوند.
در این نمودار، دادههای قیمت بهشکل خطوط عمودی و افقی متصل بههم هستند. خطوط عمودی (که در تصویر زیر با عدد آنها را مشخص کردهایم)، حرکت بدون تغییر جهت قیمت و خطوط افقی (مشخصشده با حروف انگلیسی در تصویر زیر)، ریورسال قیمت را نشان میدهند. مثلا خط عمودی ۱، نشاندهنده کاهش قیمت از ۴۰ هزار دلار تا ۱۱ هزار دلار است. بازه زمانی این افت قیمت مشخص نیست؛ ممکن است بهصورت ناگهانی یا بهمدت چند ماه اتفاق افتاده باشد. پس از خط عمودی ۱، خط افقی a را داریم که بهمعنای ریورسال روند در سطح ۱۱ هزار دلار و آغاز افزایش قیمت است. زمان رخداد این ریورسال نیز مشخص نیست.
رنگ (صعودی یا نزولی بودن) هر خط نیز به میزان افت یا افزایش قیمت نسبت به خط قبلی بستگی دارد؛ مثلاً در سال ۲۰۰۹، قیمت بیت کوین از نزدیکی ۰ دلار دائما رشد داشته و پس از رسیدن به ۲۰ هزار دلار، شاهد افت آن به نزدیکی ۷ هزار دلار و مجدداً تغییر روند به صعودی هستیم، اما این سطح همچنان از کف قبلی نزدیک به ۰ دلار بالاتر، بنابراین رنگ آن سبز است.
با باز کردن نمودار یک دارایی مانند نمودار قیمت بیت کوین در تریدینگ ویو، چارت آن به صورت پیشفرض بهشکل کندل استیک نمایش داده میشود. برای تغییر نمایش دادههای قیمت به یکی از انواع چارت که در این مطلب آنها را بررسی کردیم، کافی است از نوار ابزار بالای صفحه، روی نماد کندل کلیک کنید.
اکنون از بین گزینههای منوی آبشاری، نوع چارت مورد نظر را انتخاب کنید تا شکل نمایش دادههای قیمت به گزینه مورد نظر تغییر یابد.
بیشتر بخوانید: آموزش تریدینگ ویو
خواندن انواع نمودار و چارت قیمت معاملاتی یکی از مهارتهای مهم برای افرادی است که قصد ورود به دنیای ترید یا سرمایهگذاری در بازار ارز دیجیتال را دارند. این چارتها، شمای بصری دادههای بازار را ارائه میدهند و به معاملهگران در گرفتن تصمیمات آگاهنهتر کمک میکنند.
از جمله مزایا و کاربردهای چارتهای قیمت شامل:
نمودارهای قیمت مانند نقشهای برای تریدرها هستند. درست مانند یادگیری خواندن نقشه قبل از یک سفر، نمودارها نیز به معاملهگران کمک میکنند تا با مشاهده روندها و حرکات قیمتی، در بازار بهتر حرکت کنند. همانطور که نقشه مسیرهای بهینه و موانع را نشان میدهد، نمودارها نیز روندهای بازار و نقاط احتمالی تغییر قیمت را نمایان میکنند.
خیر. خواندن نمودارهای قیمت تنها بخشی از تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال و دیگر داراییهاست. یادگیری و تسلط بر چارتها نیاز به تمرین زیاد دارد و برای استفاده مؤثر از آنها، باید الگوهای نموداری را شناسایی کرده و آنها را با اندیکاتورها ترکیب کنید.
برای تفسیر دادههای قیمت ارزهای دیجیتال در انواع نمودار و چارت، باید یک سری نکته شامل انتخاب پلتفرم مناسب، ترکیب با اندیکاتورها، شخصیسازی و آزمایش استراتژیهای معاملاتی را رعایت کنید.
انتخاب یک پلتفرم قدرتمند برای تحلیل مؤثر بسیار مهم است. پلتفرمهای محبوب مانند تریدینگ ویو و ابزارهای نموداری داخلی صرافیهایی مانند بایننس، ویژگیهای جامعی ارائه میدهند. بهدنبال پلتفرمهایی باشید که طیف گستردهای از اندیکاتورها، ابزارهای ترسیمی و گزینههای سفارشیسازی را ارائه کردهاند.
استفاده از چندین اندیکاتور که یکدیگر را تکمیل میکنند، میتواند دید جامعتری از بازار ارائه دهد. برای مثال، ترکیب یک اندیکاتور روند مانند میانگین متحرک با یک اندیکاتور مومنتوم مانند RSI میتواند سیگنال واضحتری نسبت به استفاده از یک اندیکاتور واحد فراهم کند.
بااینحال، دقت داشته باشید پیادهسازی تعداد زیادی اندیکاتور و اسیلاتور روی نمودارها باعث شلوغی و سردرگمی میشود. بنابراین، بهتر است بهصورت همزمان از دو یا نهایتاً سه اندیکاتور استفاده کنید.
ظاهر نمودار، خوانایی آن را بهتر میکند. بسیاری از پلتفرمهای چارتینگ و رسم نمودار مانند تریدینگ ویو قابلیت تنظیم رنگ کندلها، پسزمینه و خطوط اندیکاتورها مطابق با ترجیحات شخصی را دارند. ازآنجاکه ترید و تفسیر چارت قیمت ارزهای دیجیتال ممکن است زمان زیادی طول بکشد، با گزینههای سفارشیسازی میتوانید خوانایی چارتها را افزایش داده و از خستگی چشم جلوگیری کنید.
یک چک لیست یا مجموعهای از قوانین برای تحلیل نمودارها بسازید. این موارد میتوانند شامل مراحل زیر باشند:
بک تست کردن یعنی استفاده از دادههای تاریخی قیمت، حجم معاملات و سایر اطلاعات بازار برای شبیهسازی اجرای یک استراتژی معاملاتی در گذشته. پیش از اجرای هر استراتژی معاملاتی، آن را با دادههای تاریخی آزمایش کنید.
اکثر پلتفرمهای نموداری دارای گزینه بازپخش (Replay) شرایط گذشته بازار هستند. استفاده از این گزینه به شما اجازه میدهد نحوه عملکرد استراتژیتان در سناریوهای مختلف بازار را بسنجید و برای استفاده در معاملات واقعی، موارد مورد نیاز را در آن اصلاح کنید.
همانطور که گفتیم، مشاهده صرف قیمت و تعیین سطوح حمایت و مقاومت یا روند برای تحلیل تکنیکال کافی نیست و باید آن را با اندیکاتورها، اسیلاتورها و ابزارهای مناسب ترکیب کنیم. در این قسمت، محبوبترین و پرکاربردترین اندیکاتورها و سطوح کلیدی برای تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال در انواع چارت و نمودار قیمت (البته بهغیر از مواردی که مبتنی بر زمان نیستند) را بررسی میکنیم.
بیشتر بخوانید: بهترین اندیکاتور ارز دیجیتال برای ترید کدام است؟
مهمترین کاربرد میانگین متحرک (Moving Average)، هموارسازی دادههای قیمتی و کمک به شناسایی جهت روند است. تریدرها از میانگینهای متحرک برای تعیین جهت روند و نقاط احتمالی بازگشت قیمت استفاده میکنند. همچنین، این میانگینها در شناسایی سطوح حمایت و مقاومت مفید هستند.
بیشتر بخوانید: میانگین متحرک چیست؟
بیشتر بخوانید: چگونه از میانگین متحرک ساده و نمایی برای ترید استفاده کنیم؟
باندهای بولینگر (Bollinger Bands) شامل سه خط هستند:
باند میانی معمولاً روی میانگین ۲۰ دورهای تنظیم میشود و میانگین قیمت را در یک بازه زمانی مشخص (مثلاً روزها) نشان میدهد. دو باند بیرونی در فاصلهای معین (معمولاً دو برابر انحراف معیار) از باند میانی قرار میگیرند. تفسیر این باندها بهصورت زیر است:
سطوح اصلاحی فیبوناچی (Fibonacci retracement) از خطوط افقی برای نشان دادن سطوح احتمالی حمایت و مقاومت در نسبتهای کلیدی فیبوناچی استفاده میکند از جمله:
این ابزار که بر اساس دنباله فیبوناچی ساخته شده است، به معاملهگران کمک میکند تا سطوح احتمالی ریورسال و معکوسشدن قیمت را شناسایی کنند. با استفاده از سطوح اصلاحی فیبوناچی، میتوان نواحی که احتمال وجود حمایت یا مقاومت در آن بیشتر است را پیدا کرد.
شاخص قدرت نسبی یا RSI، سرعت و میزان تغییرات قیمت را برای شناسایی شرایط اشباع خرید یا اشباع فروش اندازهگیری میکند. مقدار RSI در انواع چارت و نمودار قیمت تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال، بین صفر تا ۱۰۰ متغیر است:
معاملهگران از این اندیکاتور برای پیشبینی ریورسالهای احتمالی و ارزیابی قدرت روند استفاده میکنند.
بیشتر بخوانید: RSI چیست و چگونه از آن در تحلیل تکنیکال استفاده کنیم؟
اندیکاتور مکدی (MACD) که مخفف «Moving average convergence divergence» است، سه بخش دارد:
مکدی یک اندیکاتور مومنتوم است که جهت روند و نقاط احتمالی بازگشت را مشخص میکند:
بیشتر بخوانید: اندیکاتور مکدی (MACD) چیست؟ آموزش ترید با اندیکاتور MACD
اسیلاتور استوکستیک (Stochastic oscillator)، قیمت بسته شدن را نسبت به محدوده قیمتی یک دوره مشخص مقایسه میکند تا مومنتوم را تعیین کند. این اندیکاتور بین ۰ تا ۱۰۰ متغیر است:
تریدرها از این اندیکاتور برای شناسایی نقاط احتمالی ریورسال قیمت و تعیین زمان مناسب برای خرید یا فروش استفاده میکنند.
با تحلیل تکنیکال قیمتها در انواع چارت، میتوانید الگوهای نموداری را نیز در آنها مشاهده کنید. از جمله رایجترین پترنها را در ادامه بررسی میکنیم.
بیشتر بخوانید: الگوی نموداری چیست؟ آشنایی با ۱۰ الگوی نموداری در تحلیل تکنیکال
سر و شانه (Head-and-Shoulders Pattern) یک الگوی بازگشتی است که درصورت مشاهده آن، میتوانیم منتظر تغییر روند باشیم. این الگو دو نوع شامل سقف (Top) و معکوس (Inverse) دارد. نوع سقف این الگو، شامل سه قله: یک قله بلندتر (سر) و دو قله کوتاهتر (شانهها) است. نوع معکوس آن نیز شامل شامل سه دره: یک دره پایینتر (سر معکوس) و دو دره کوتاهتر (شانههای معکوس) است.
در الگوی سروشانه سقف، میتوانیم منتظر نزولی شدن قیمت در یک روند صعودی باشیم. در سروشانه معکوس، میتوانیم منتظر صعودی شدن قیمت در یک روند نزولی باشیم.
بیشتر بخوانید: الگوی سر و شانه در تحلیل تکنیکال
الگوهای سقف دوقلو (Double Tops) و کف دوقلو (Double Bottoms) نیز از الگوهای بازگشتی هستند که احتمال تغییر جهت روند را نشان میدهند:
مثلثها (Triangles) نیز در انواع چارت و نمودار قیمت ارز دیجیتال پیدا میشوند. مثلثها الگوهای ادامهدهنده هستند که احتمال ادامه قیمت در همان جهت روند فعلی را نشان میدهند. الگوی مثل سه نوع دارد: مثلث افزایشی، مثلث کاهشی و مثلث متقارن.
بیشتر بخوانید: الگوی مثلث (Triangle Pattern)
چارت قیمت نمایش گرافیکی تغییرات قیمت یک دارایی در طول زمان است. معاملهگران از آن برای تحلیل روندها، پیشبینی حرکات آینده قیمت و تصمیمگیری درباره خرید یا فروش استفاده میکنند.
نمودار شمعی یا کندل استیک چارت (Candlestick Chart)، خطی یا لاین چارت (Line Chart، میلهای یا بار چارت (Bar Chart)، نقطه و شکل یا پوینت اند فیگر چارت (Point and Figure Chart)، رنکو (Renko Chart)، هیکین آشی (Heikin-Ashi Chart) و کاگی (Kagi Chart) از جمله رایجترین نمودارهای قمیت هستند.
با بررسی خط روند، میانگین متحرک و الگوهای قیمتی میتوان روند بازار را شناسایی کرد. سقفها و کفهای بالاتر نشاندهنده روند صعودی و سقفها و کفهای پایینتر نشاندهنده روند نزولی هستند.
اندیکاتورهایی مانند RSI برای تشخیص اشباع خرید و فروش، MACD برای شناسایی مومنتوم و تغییر روند، و میانگین متحرک برای تشخیص جهت روند، از ابزارهای مفید در تحلیل چارت هستند.
سطوح حمایت و مقاومت معمولاً در نقاطی که نمودار چندین بار به آن واکنش نشان داده است، شکل میگیرند. این سطوح را میتوان با ابزارهای رسم خط و بررسی حجم معاملات شناسایی کرد.
چارتهای قیمت ابزارهایی ضروری برای تحلیل بازار ارزهای دیجیتال هستند که به تریدرها کمک میکنند روندها، نقاط ورود و خروج و الگوهای قیمتی را شناسایی کنند. مهمترین انواع چارتها شامل کندل استیک، خطی، میلهای، نقطه و شکل، هیکین آشی، کاگی و رنکو هستند که هرکدام اطلاعات متفاوتی درباره تغییرات قیمت ارائه میدهند. با استفاده از اندیکاتورها (مانند RSI و MACD) و الگوهای تکنیکال (مثل سر و شانه، دو قله و مثلث)، میتوان رفتار بازار را تحلیل و تصمیمگیری بهتری برای خرید یا فروش انجام داد.