یکی از دندان پزشکان معروف که حدود ۲۰ ماه قبل پسرش را در یک درگیری شبانه به قتل رسانده و جسد او را در جاده قدیم فریمان دفن کرده بود، روزگذشته راز این جنایت تکان دهنده را فاش کرد وبدین ترتیب از یک معمای پیچیده جنایی در پلیس آگاهی خراسان رضوی رمزگشایی شد.
به گزارش خراسان، بیست و دوم اردیبهشت سال گذشته، یکی از دندان پزشکان معروف مشهد، با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی، گم شدن پسرش را گزارش داد و از کارآگاهان برای پیدا کردن او کمک خواست. این گونه بود که پروندهای در پلیس آگاهی تشکیل شد و رصدهای اطلاعاتی برای یافتن سرنخی از پسر ۲۹ ساله ادامه یافت.
بهره گیری پلیس از فناوریهای نوین نیز بیانگر آن بود که جوان مذکور از مرزهای کشور خارج نشده و هنوز در داخل کشور است. از سوی دیگر با گذشت چندین ماه از این ماجرا، مشخص شد که خانواده «ف» (جوان گم شده) پیگیری این پرونده را تقریبا رها کردهاند و به دنبال یافتن فرزندشان نیستند. به همین دلیل ماجرا برای پلیس مشکوک شد و احتمال این که رازی در پس پرده گم شدن «ف» باشد، قوت گرفت. ظن کارآگاهان به جایی رسید که با دستور ویژه سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس آگاهی خراسان رضوی) گروهی تخصصی از کارآگاهان زبده اداره جنایی ماموریت یافتند تا این موضوع را زیر ذره بین کنکاشهای پلیسی ببرند.
گزارش حاکی است طولی نکشید که پرونده مذکور روی میز کار کارآگاهان قرارگرفت و جلسه تحلیل کارشناسی ماجرا زیر نظر سرهنگ محمد همتی جوانمرد (رئیس اداره جنایی آگاهی خراسان رضوی) تشکیل شد. بررسی سطر به سطر اظهارات مرد دندان پزشک و فرضیههای پلیسی در نهایت احتمال وقوع قتل را پررنگتر کرد و بدین ترتیب گروه مشترکی از افسران عملیاتی و اطلاعاتی به سرپرستی سرگرد رجبی (افسرپرونده) تحقیقات نامحسوس گستردهای را با راهنماییهای قاضی وحید خاکشور (قاضی ویژه قتل عمدمشهد) آغاز کردند و حدود ۲ ماه همه رفتارها و معاشرتهای خانوادگی دندان پزشک ۵۲ ساله را زیر نظر گرفتند.
سپس با دعوت از پدر «ف» به پلیس آگاهی طوری وانمود کردند که پرونده را به شیوه جنایی پیگیری خواهند کرد. از سوی دیگر گروه رصدهای نامحسوس با رمزهای پلیسی به رئیس پلیس آگاهی گزارش دادند که چند ساعت بعد از این ماجرا، جلسهای خانوادگی در منزل پدر بزرگ مادری «ف» تشکیل شده است. در این شرایط دیگر کارآگاهان به یقین رسیدند که راز مهمی از یک جنایت تکان دهنده در سینه مرد دندان پزشک نهفته است؛ بنابراین عملیاتهای تخصصی رنگ جنایی به خود گرفت و کارآگاهان با کسب دستورهای محرمانه از قاضی شعبه ۲۵۸ دادسرای عمومی وانقلاب مشهد، مرد دندان پزشک و همسرش را به پلیس آگاهی مرکز احضار کردند و هر کدام را به صورت جداگانه مورد بازجوییهای فنی قراردادند.
آنان با سوالات انحرافی و اوضاع خانوادگی واجتماعی تلاش میکردند تا به واقعیتهای نهان پی ببرند که ناگهان همسر دندان پزشک در میان اظهاراتش به طور ناخواسته لفظ «مرحوم» را برای پسرش به کار برد. همین کلمه کافی بود تا کارآگاهان کلید رمز این معمای پیچیده جنایی را پیدا کنند. آنها با همین سند مهم به سراغ مرد ۵۲ ساله رفتند و او نیز به اعتیاد شدید پسرش اقرارکرد. حالا دیگر قطعات این پازل جنایی در مسیر مشخصی قرارگرفته بودند که مادر «ف» در میان رگبار سوالات فنی ناگهان از رفتارهای آزار دهنده پسرش پرده برداشت و ماجرای رفقای ناباب او را بازگو کرد که فرزندش را به کوکائین و کتامین (نوعی مواد مخدرخطرناک است که باعث آسیبهای جسمی و روحی شدیدی میشود) آلوده کردهاند وسپس به درگیری او با همسرش در منزل اشاره کرد.
با این اعترافات، دیگر دندان پزشک معروف نتوانست بیشتر از این، راز جنایت تکان دهنده خود را پنهان کند. او در حالی که بسیار نگران و نادم به نظر میرسید، درباره یک شب وحشتناک و رفتارهای آزار دهنده فرزندش گفت:پسر۲۹ سالهام سالها بود که به مواد مخدر الکل و روان گردانها اعتیاد داشت و ما هم در خطر آسیبها و درگیریهای ناشی از استعمال این گونه مواد خطرناک قرار داشتیم تا حدی که چندین بار قصد جان ما را داشت. او برای گرفتن پول از من اخاذی میکرد. شب حادثه هم (هجدهم اردیبهشت۱۴۰۲) در نیمههای شب با حال غیرطبیعی به خانه آمد و درخواست مبلغ زیادی پول داشت. او چاقویی را از آشپزخانه برداشت و به سوی من حمله ور شد. من هم برای دفاع از خودم گلدان را به سرش کوبیدم که چاقو از دستش افتاد و بعد از چند دقیقه از حال رفت.
در این هنگام از همسرم که با شنیدن سر وصدا به پشت در اتاق آمده بود، خواستم به اتاق خودش بازگردد و به او گفتم اتفاقی نیفتاده است! وقتی همسرم خوابید، پیکر بی جان پسرم را درون کیسه برزنتی گذاشتم و پراید مشکی را به داخل حیاط آوردم. بعد هم جسد را در صندوق عقب گذاشتم و به طرف جاده قدیم فریمان به راه افتادم. در یک جایی نخالههای ساختمانی ریخته بودند که من به طرف همان منطقه پیچیدم و به خاطر ترس و اضطرابی که داشتم، جسد را درون یک شیار دفن کردم و به مشهد بازگشتم.
حدود ۴ یا ۵ روز بعد از قتل هم برای آن که پلیس را گمراه کنم گوشی تلفن او را به اطراف بولوار شاهنامه بردم و در آن جا رها کردم.
متهم این پرونده جنایی ادامه داد: واقعا اگر آن شب از خودم دفاع نمیکردم او من و شاید همسرم را به قتل میرساند، چون وضعیت روحی و روانی مناسبی نداشت. من هم فقط به خاطر حفظ آبرویم تا کنون این ماجرا را مخفی کردم و اکنون بسیار پشیمانم! او بارها مرا برای گرفتن میلیونها تومان پول تهدید به مرگ کرده بود.
در ادامه بازجویی ها، مادر «ف» (مقتول) زوایای وحشتناک دیگری را فاش کرد و گفت:از رفتارهای خطرناک پسرم میترسیدم حتی وحشت داشتیم به نوههایمان آسیبی برساند. او سگ بیچاره ما را گروگان میگرفت تا از ما اخاذی کند. همه طلاهای مرا فروخته بود! به خاطر مصرف کتامین حتی نمیتوانست ادرارش را کنترل کند. او به مطب دندان پزشکی پدرش میرفت و بارفتارهای زشت و زننده طوری آبروریزی میکرد که مجبور بودیم هر چه میخواهد در اختیارش بگذاریم.
در واقع همسرم این کار را برای محافظت از من و فرزندانم و دیگر اعضای خانواده انجام داد. رفتارهای ترسناک پسرم به جایی رسیده بود که قیچی زیر گلوی شوهرم میگذاشت تا پول اخاذی کند. حتی مرا گروگان میگرفت و داخل خانه حبس میکرد و این گونه از پدرش باج میگرفت ولی ماسعی میکردیم با او خوب رفتار کنیم تا مواد مخدر خطرناک را ترک کند، اما متاسفانه اوضاع او روز به روز بدتر شد تا این که این حادثه تلخ رخ داد.
در پی اعترافات تلخ این زوج، قاضی خاکشور دستور آزادی مادر مقتول را صادر کرد وسپس گروهی از کارآگاهان با راهنمایی دندان پزشک معروف مشهدی به سوی جاده فریمان به راه افتادند وبقایای جسد «ف» را از درون شکاف زمین بیرون کشیدند. تحقیقات بیشتر در این باره برای کشف زوایا و ابعاد دیگر این جنایت تکان دهنده همچنان ادامه دارد.