«ساواک» چه بود و چه کرد و چه شد؟

فرارو سه شنبه 07 اسفند 1403 - 23:55
بزرگنمایی‌های زیادی درباره ساواک از ابتدای انقلاب صورت می‌گرفت که حقایق جنایت‌های رخ داده در این سازمان را همیشه زیر سوال برده است. مثلاً تا سال‌ها، در تبلیغات سیاسی از عنوان چند میلیون کارمند ساواک استفاده می‌شد یا همه آنها را شکنجه‌گر می‌نامیدند. تمام خبرچینان ساواک هم به عنوان کارمند این تشکیلات معرفی می‌شدند. کم‌کم ساواکی تبدیل به عبارت ناپسندی شد که حتی می‌شد از آن برای تهمت زدن به افراد استفاده کرد.

فرارو – محسن صالحی‌خواه؛ داستان سریال تاسیان به کارگردانی تینا پاکروان که اخیراً خبر توقیف آن آمد، بار دیگر ساواک را بر سر زبان‌ها انداخت. سازمان اطلاعات و امنیت کشور که سال ۱۳۳۵ با هدایت مستشاران اطلاعاتی آمریکا، انگلیس و اسرائیل در ایران تاسیس شد تا حوزه اطلاعات و امنیت را تا حد زیادی متمرکز کند؛ اما این اتفاق به صورت کامل رخ نداد. چرا که اطلاعات شهربانی و رکن ۲ ارتش نیز فعال بودند و در حوزه کاری یکدیگر ورود می‌کردند. اصطکاک‌هایی که در نهایت به تاسیس کمیته مشترک ضدخرابکاری در سال ۱۳۵۰ منجر شد.

به گزارش فرارو، تمام کشور‌های دنیا ساختار اطلاعات و امنیت مختص خود را دارند که الزاماً در یک سازمان یا آژانس دولتی قرار ندارد. برای مثال، جامعه اطلاعاتی روسیه از ۳ آژانس اصلی اطلاعات و امنیت داخلی (FSB)، اطلاعات خارجی (SVR) و اطلاعات نظامی (GRU) تشکیل شده است که هر کدام حوزه ماموریتی مشخصی دارند. یا جامعه اطلاعاتی آمریکا، ۱۷ سرویس زیرمجموعه خود دارد که هر کدام در یک حوزه ماموریتی مشخص فعالیت می‌کنند. این حوزه به طور طبیعی دارای قدرتی بسیار زیاد است و ابزار مختلفی برای کنترل آن وجود دارد. از جمله قوانین و سازوکار‌های نظارتی برای پاسخگو کردن این تشکیلات در مقابل اقدامات‌شان. در ایران پیش از انقلاب، ساواک اگر چه ذیل نخست‌وزیری تعریف می‌شد و رئیس آن معاون نخست‌وزیر بود، اما سندی وجود ندارد که نشان دهد غیر از شاه، به فرد یا نهاد دیگری مانند مجلس پاسخگو بوده است. این سازمان بیش از آن که با یک نگاه جامع دیده و شناخته شود، با فعالیت‌های اداره کل سوم (امنیت داخلی) و سپس کمیته مشترک ضدخرابکاری مورد سنجش قرار می‌گیرد. 

ماموریت ساواک چه بود؟

اولویت‌های موضوعی دستگاه‌های اطلاعات و امنیت هر کشور با اولویت و تهدید‌های زمان خود تنظیم می‌شود. برای مثال، موضوع افغانستان یا پاکستان شاید بین اولویت‌های اصلی دستگاه اطلاعات عراق نباشد، اما همین موضوع برای ایران یا هند در سطح بالایی از اهمیت قرار دارد. اسرائیل به عنوان یک موضوع تخصصی در ایران یک اولویت سطح یک محسوب می‌شود همانطور که ایران در ساختار امنیتی اسرائیل چنین جایگاهی دارد. اما همین اولویت، شاید در کشوری مانند مالزی یا چین جایگاهی معمولی داشته باشد. یا در ایران امروز، موضوع روسیه مهم است، اما نه به اندازه آمریکا. چون منظومه و محاسبات دنیای اطلاعات و امنیت با فضای سیاسی تفاوت زیادی دارد.

تعریف ماموریت‌های ساواک را نیز باید از همین دریچه نگاه کرد. در منابع متعدد تاریخ شفاهی و اسناد، ماموریت و نگرانی اصلی ساواک موضوع شوروی تعریف شده است. سرتیپ منوچهر هاشمی، رئیس اداره ضدجاسوسی ساواک در جریان مصاحبه‌ای که سال ۱۹۸۵ با شاهرخ مسکوب در لندن ذیل پروژه تاریخ شفاهی هاروارد داشت، در پاسخ به این که رکن ۲ ارتش (پیش از تاسیس ساواک) چه ماموریتی را به طور جدی دنبال می‌کرد یک کلمه می‌گوید: «کشور‌های چپ.» و سپس پاسخش را اینگونه تکمیل می‌کند: «بیشتر شوروی. بیشتر شوروی آن موقع شاید فرض کنید در نقاط مرزی با افغانستان گاهی مسائلی داشتیم، یا با عراق مسائلی داشتیم. آنجا‌ها هم دیگر مسئله شوروی زیاد در خوزستان مطرح نبود، هدف‌ها فرق می‌کرد، بستگی به شکلش، اما در مرکز به‌طور کلی از نظر رقیب مملکت‌مان هدف برای ما شوروی بود. برای اینکه یک کشور قوی بود. می‌خواست همیشه در ایران تسلط پیدا بکند و اینها و هدف بیشتر شوروی بود.» این حساسیت بر شوروی تا آخرین روز حکومت پهلوی وجود داشت.

تیمسار هاشمی در بخش دیگری از مصاحبه خود با شاهرخ مسکوب، به حضور مستقیم مستشاران اطلاعاتی آمریکا در اداره کل ضدجاسوسی و سیطره بر همه چیز اشاره می‌کند که در نهایت با تائید شاه از این ادارات حذف می‌شوند. اما همکاری روی کشور‌های کمونیستی را با هدایت سرویس‌های آمریکا و انگلستان ادامه می‌دادند. او همچنین به این موضوع اشاره می‌کند که اجازه کار روی آمریکا و انگلیس به آنها داده نمی‌شده است که اگر هم داده می‌شد، سازمان جوان آنها توانایی این کار را به صورت حرفه‌ای نداشت. کشور‌های غربی شرکای امنیتی ساواک محسوب می‌شدند.

در حوزه داخلی نیز اسناد به ما نشان می‌دهد که گروه‌های چپ تحت تاثیر یا مرتبط با شوروی در صدر اولویت‌ها بودند و بعد از آن نیز گروه‌های مذهبی قرار داشتند. با این دسته‌بندی کلی، فعالان در گروه‌های مختلف اجتماعی مانند دانشجویان و کارگران در داخل و خارج کشور در این حیطه ماموریتی قرار می‌گرفتند. این اولویت‌ها به ما نشان می‌دهد که تهدید در آن زمان چه بوده است. به طور طبیعی، ادارات مختلف روی این موضوعات کار می‌کردند. 

ساواک؛ از افسانه تا واقعیت

تصویری از فضای درونی ساواک در سریال تاسیان

ساختار ساواک

چارت ساواک از زمان تاسیس تا انحلال در سال۱۳۵۷، یکسان باقی نماند. آخرین چارت سازمانی ساواک به روایت تیمسار علوی‌کیا (تاریخ شفاهی هاروارد) معاون امنیت داخلی در آغاز به کار این سازمان (دوران تیمور بختیار) و قائم‌مقام این سازمان در دوران تیمسار پاکروان، بر این اساس است: 

«اداره کل اول: امور ستاد فرماندهی ساواک، دوم: جمع‌آوری اطلاعات خارجی، سوم: امنیت داخلی، چهارم: حفاظت اطلاعات، پنجم: امور فنی، ششم: امور مالی، هفتم: بررسی اطلاعات خارجی، هشتم: ضدجاسوسی، نهم: اسناد، دهم: آموزش.»

آنچه از ساواک شناخته و معرفی می‌شود اداره کل سوم ساواک است که مسئولیت پیگیری پرونده‌های امنیت داخلی و سرکوب مخالفان را بر عهده داشت. بنا بر روایت اسناد، این اداره‌کل بزرگ‌ترین و قدرتمندترین مجموعه در ساواک بوده است. همانقدر که پرویز ثابتی مشهورترین مدیر ساواک در جامعه است، اداره‌کل او نیز همین وضعیت را دارد. پس از اداره کل سوم، کمیته مشترک ضدخرابکاری بیشتر شناخته شده است. این دو تشکیلات به اشتباه معادل کل ساواک گرفته می‌شوند. حتی تمام کارمندان اداره سوم در زمره شکنجه‌گران قرار نمی‌گرفتند.

فجایع کمیته مشترک

کمیته مشترک ضدخرابکاری ۴ بهمن ۱۳۵۰ تشکیل شد تا پایان‌دهنده تداخل ماموریت تشکیلات اطلاعاتی در حوزه امنیت داخلی باشد. تاریخ ایرانی در این باره می‌نویسد: «در آذر ۱۳۴۹ شورای امنیت کشور تصمیم گرفت برای اجتناب از برخورد میان تیم‌های عملیاتی با ایجاد یک تشکل واحد، زمینه هماهنگی و وحدت رویه را میان سازمان‌های اطلاعاتی و امنیتی کشور بوجود آورد. این تصمیم در بهمن ۱۳۵۰ عملی شد و ظهور تشکیلاتی به نام کمیته مشترک ضد خرابکاری در چهارم این ماه حاصل همین تلاش بود. با انحلال دو کمیته ساواک که در اوین مستقر بودند- که اولی مسئول شناسایی عاملین تظاهرات دانشجویی سال ۴۹ و گروه‌های کمونیستی و دومی مسئول شناسایی و دستگیری اعضای آشکار و مخفی سازمان مذهبی مجاهدین خلق و گروه‌های وابسته به آن بودند- مقرر می‌شود با تشکیل کمیته مشترک ضد خرابکاری، تمام سرنخ‌های عملیاتی در اختیار این کمیته قرار گیرد و همه مامورین دو کمیته قبلی ساواک مامور به خدمت در کمیته جدیدالتاسیس شوند. کمیته مزبور مرکب از واحد‌های اطلاعاتی و امنیتی شهربانی، ارتش، ژاندارمری و اداره کل سوم ساواک (اداره تأمین امنیت داخلی) بود. نمودار تشکیلاتی کمیته مشترک شامل سه واحد اطلاعاتی، اجرائی و پشتیبانی با ۳۷۵ پست سازمانی دائم و ۱۸۸ پست موقت بود. کمیته محل استقرار مجرب‌ترین و خشن‌ترین شکنجه‌گران رژیم شاه بود.» آنهایی که از ساواک اعدام شدند، مربوط به این تشکیلات سرکوب مخالفان داخلی بودند. ناظران تاریخ، اقدامات خشن کمیته مشترک و اداره سوم را یکی از دلایل وقوع انقلاب می‌دانند. این سازمان ۱۷ بهمن منحل اعلام شد.

سرنوشت ساواکی‌ها بعد از انقلاب

بزرگنمایی‌هایی درباره ساواک از ابتدای انقلاب صورت می‌گرفت که حقایق جنایت‌های رخ داده در این سازمان را همیشه زیر سوال برده است. مثلاً تا سال‌ها، در تبلیغات سیاسی از عنوان چند میلیون کارمند ساواک استفاده می‌شد یا همه آنها را شکنجه‌گر می‌نامیدند. تمام خبرچینان ساواک هم به عنوان کارمند این تشکیلات معرفی می‌شدند. ساواکی تبدیل به عبارت ناپسندی شد که حتی می‌شد از آن برای تهمت زدن به افراد استفاده کرد. این فضا در ابتدای انقلاب و سال‌های بعد از آن طبیعی بود. کشور درگیر انقلاب بزرگ اجتماعی و تحولات فراوان شده بود و کسانی که در انقلاب نقش داشتند شکنجه‌های ساواک را تجربه کرده بودند. طبیعی بود که از این سازوکار به طور کامل تنفر داشته باشند. 

اما نگاهی به آمار اعدامی‌های ساواک پس از انقلاب نشان می‌دهد که تعداد محدودی از آنها به جوخه تیرباران سپرده شدند. شناخته‌شده‌ترین آنان نیز شکنجه‌گران کمیته مشترک ضدخرابکاری و رؤسای ساواک بودند. تیمسار پاکروان که سال ۱۳۳۹ تا ۱۳۴۳ ریاست سازمان را بر عهده داشت، فروردین ۱۳۵۸ تیرباران شد. تیمسار نصیری رئیس ساواک در سال‌های ۱۳۴۳ تا ۱۳۵۷، ۲۶ بهمن در مدرسه رفاه مقابل جوخه اعدام رفت. سپهبد ناصر مقدم آخرین رئیس ساواک نیز به رغم همکاری‌هایی که با تیم بازرگان داشت، ۲۱ فروردین ۱۳۵۸ اعدام شد. تعداد شکنجه‌گران اعدام یا کشته‌شده نیز بر اساس اخبار و اسناد موجود کمتر از ۱۰ نفر است. بعضی عوامل سرکوب و شکنجه توانستند از کشور خارج شوند که در میان آنها، فردی به نام منوچهر وظیفه‌خواه معروف به منوچهری رئیس بازجویان ساواک و واحد اطلاعات کمیته مشترک بود که سال ۱۳۵۹ در لندن کشته شد. دیگران به مرگ طبیعی در کشور‌های دیگر درگذشتند.

اما مجموع این افراد شناخته شده را اگر با اعدام‌های احتمالی ناشناس یا کشته شدن افراد ساواک در درگیری‌های پس از سقوط نظام شاهنشاهی کنار هم بگذاریم، شاید به ۱۰۰ نفر نیز نرسد. طبق گفته رئیس کارگزینی و مدیرکل آموزش ساواک در مصاحبه با ماهنامه عصر اندیشه (۱۳۹۴) ساواک ۵۰۰۰ کارمند داشته است. آنها که اعدام نشدند. 

تشکیلات مربوط به ضدجاسوسی ساواک به طور کامل بعد از انقلاب حفظ شد و ذیل نخست‌وزیری قرار گرفت. نسل اول کارشناسان ضدجاسوسی پس از انقلاب را نیرو‌های آموزش‌دیده ساواک تعلیم دادند. نیرو‌هایی که یا دوره آموزشی را در کشور‌های خارجی گذرانده بودند یا در ایران تحت تعلیم مربیان خارجی قرار گرفتند. بعضی کارشناسان خبره حوزه‌های موضوعی طی سال‌های بعد طرف مشورت قرار گرفتند. منوچهر هاشمی رئیس ضدجاسوسی ساواک در تاریخ شفاهی هاروارد که سال ۱۹۸۵ (۱۳۶۳) در لندن ضبط شد، به این موضوع اشاره می‌کند که ۸۰ تا ۹۰ درصد کادر ضدجاسوسی ساواک مشغول فعالیت هستند. چرا که کار آنها یک حوزه ملّی و تخصصی بود. ساواکی‌هایی که جنایتی نکردند یا خطر را به جان خریدند و در کشور ماندند، اگر زنده باشند در حال حاضر بازنشسته دولت محسوب می‌شوند. 

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.