در روزهای اخیر مطالب و موضع گیری های مختلفی در مورد رویکردهای تحقیرآمیز دولت ترامپ در رابطه با اوکراین جهت تشدید فشارها به این کشور برای خاتمه دادن به جنگ آن با روسیه منتشر و مطرح شده است. دولت ترامپ بدون هماهنگی با اوکراین اقدام به انجام مذاکره با روسیه جهت برقراری آتشبس در قالب جنگ اوکراین کرده است. حتی ولادیمیر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین را به مذاکرات ریاض که با محوریت خاتمه دادن به جنگ اوکراین تشکیل شده بود، راه ندادند!
عجیبتر اینکه دونالد ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا در چندین نوبت ولادیمر زیلنسکی رئیس جمهور اوکراین را دیکتاتور خطاب کرده و خواستار کناره گیری وی از قدرت شده است. برای اولین بار از زمان آغاز جنگ اوکراین نیز آمریکاییها به تازگی به یک قطعنامه در سازمان ملل متحد که روسیه را به عنوان متجاوز در قالب جنگ اوکراین محکوم می کرد، رای مخالف دادهاند.
با این همه، بدترین بخش ماجرا این است که در مدت اخیر ترامپ تاکید کرده که اوکراین باید کنترل منابع معدنی غنی خود را به آمریکا واگذار کند. رئیس جمهور آمریکا این تفسیر را دارد که هر آنچه آمریکا از منظر سلاح و پول به اوکراین داده کمک نبوده بلکه قرض بوده و اوکراینی ها باید بدهی خود را به آمریکا تا آخرین دلار تسویه کنند. در این میان، جدیدترین پرده از تحقیر ملت اوکراین توسط آمریکا به تازگی رقم خورده است.
اخیرا و علی رغم مخالفت های ابتدایی زیلنسکی، ترامپ اعلام کرده که رئیس جمهور اوکراین روز جمعه(10 اسفندماه) به آمریکا سفر خواهد کرد و یک توافقنامه در مورد فلزات کمیاب و سایر موارد را با واشنگتن امضا خواهد کرد. نقطه قابل تامل اینکه زیلنسکی تاکید کرده بود که نیاز به مذاکرات بیشتر با کاخ سفید است. با این حال، کاخ سفید تاکید کرده که اگر زیلنسکی نمیخواهد توافق مطلوب آمریکا را امضا کند، هیچ دلیل ندارد که انتظار ملاقات با رئیس جمهور این کشور را داشته باشد!
این موضع گیری کاخ سفید به معنای ساده این پیام را به ذهن متبادر می کند: آقای زیلنسکی! یا کشورت را بفروش و به خواستههای آمریکا تن بده یا سناریوهای وخیمی در انتظار تو و مردم کشورت خواهد بود (به واسطه اقدامات آتی آمریکا). بله، این منطق واقعی آمریکا است که فردی نظیر ترامپ صرفا آن را به عیانترین شکل ممکن پیش جهانیان قرار داده است. اینجاست که ژرفای موضع گیرهای اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر ضرورت تقویت بنیان های قدرتساز داخلی و تلقی نکردن مذاکره با آمریکا به عنوان امری که می تواند مشکلات ایران را حل کند، مشخص می شود.
اینجاست که اهمیتِ تحرکات نیروهای مسلح و مجموعه نظامی کشورمان در برگزاری مانورهای نظامی گسترده در مدت اخیر در ایران و البته رونمایی از دستاوردهای پیشرفته امنیتی و دفاعی، ارزش واقعی خود را برای کشورمان به نمایش می گذارد. در جهانی که غربی ها و متحدان آن ها در پوشش تعهد ادعایی خود به قانون محوری، با زور دستورکارهای مطلوبشان را پیش میبرند، قویتر شدن، نه یک گزینه و انتخاب، بلکه یک الزام فوری برای منافع ملی ایران است.