امیر عابدینی: تاج دربارۀ پروندۀ ویلموتس شفاف‌سازی کند

فرارو دوشنبه 13 اسفند 1403 - 11:41
انتخابات فدراسیون فوتبال برگزار شد و مطابق پیش‌بینی‌ها مهدی تاج با اکثریت آرا ریاست خود را برای ۴ سال دیگر در این فدراسیون تمدید کرد.

این در حالی است که تنها رقیب جدی او یعنی امیر عابدینی که از وی به عنوان هیزم برای گرم کردن فضای انتخاباتی نام برده می‌شد با اختلاف زیاد رأی در اواسط مجمع مجبور به ترک مراسم شد. بر همین اساس و حالا ۲۴ ساعت بعد از برگزاری انتخابات (در زمان این مصاحبه) بهترین فرصت بود تا برخی ناگفته‌ها را دوباره از زبان عابدینی جویا شویم. صحبت را از انتخابات اخیر فدراسیون فوتبال آغاز کنیم. بعد از انتخابات این عنوان که غریب بودم خیلی سر و صدا کرد.
حرف بدی بود؟!
شما باید در این خصوص صحبت کنید. چطور در این مراسم خبری از گزارش عملکرد و شفافیت مالی صورت نگرفت؟
روی این مسئله مشکلی نداشتم، اما روی فرم برگزاری انتخابات مسئله دارم. اولاً این که وقتی وارد سالن شدم مشاهده کردم که برای برگزاری یک مجمع انتخاباتی این سالن چیدمان قابل قبولی ندارد. چیدمان مبلمان جلو به شکلی بود که از آنجا نگرانی تزریق می‌شد. دو جایگاه برای نوشتن آرا وجود داشت که باز بودند! در فاصله یک متر دو نفر می‌آمدند تا رأی خود را بنویسند و هرکسی می‌توانست رأی بغل‌دستی خود را ببیند. به‌خصوص کلمه تاج که ساده نوشته می‌شود، اما برای نوشتن عابدینی یک مقدار باید خودکار بچرخد. یک آدم آن طرف‌تر هم داشت اینها را نگاه می‌کرد. اصلاً چرا پرده‌ای وجود نداشت؟ در تمام مجامع این شکلی که باید رأی مخفی اخذ شود، حتی در فیفا باید پشت پرده بروید و رأی خود را بنویسید. از همان صحنه‌آرایی و نوع نوشتن آرا و دو سه نفری که برای دیدن آرا به صف اول آمدند، تا آخر ماجرا را خواندم. حتی زمان شمارش آرا دوربین نمی‌توانست این صحنه و برگه رأی را نمایش بدهد. یعنی مشخص نبود وقتی اسمی خوانده می‌شود آن اسم به نمایش دربیاید؛ بنابراین از کجا بدانم که رأی من درست خوانده شده است؟! من هم که اصولاً یک آدم مشکوک هستم و احساس می‌کنم این مجمع بیشتر از اینها به من رأی می‌داد. با این حال اعتراضی هم نکردم.
این صحبت را به جایی می‌توان بسط داد که اگر مهدی نبی یک رأی کمتر آورده بود نمی‌توانست نایب‌رئیس شود.
در تمام قرعه‌کشی‌ها حتی اسامی تیم‌ها را نشان می‌دهند. در خود فیفا اگر قرعه‌کشی می‌شود و مثلاً اسم برزیل درمی‌آید آن را نشان می‌دهند. در تمام انتخابات‌ها هم این شکلی هست که یک ناظر از طرف کاندیدا‌ها باید در جایی که رای‌ها نوشته می‌شود یا خوانده می‌شود بایستد. معمولاً از خود مجمع هم انتخاب می‌شود، اما من این ناظر را نداشتم. وقتی هم به آقای ممبینی این موضوع را تذکر دادند، ایشان گفتند که در لابی که قهوه می‌خوردند ناظرین انتخاب شده‌اند! مگر می‌شود؟ بنابراین ناظرین هم از قبل انتخاب شده بودند. دو بار هم برای تصویب دستورجلسه و یک مورد دیگر با بلند کردن دست رای‌گیری انجام شد. مگر من می‌توانم پشت سرم را ببینم؟ از کجا باید بدانم که این مواردی که نیاز به مصوبه داشته رأی آورده یا نیاورده است؟ اگر بلدید از سیستم الکترونیکی استفاده کنید چرا از دکمه و چراغ برای هر عضو مجمع استفاده نشد تا مشخص شود که این مصوبه‌ها واقعاً رأی می‌آورند یا خیر. یکی از دوستان می‌گفت من شمردم و بیست‌وهفت هشت نفر بیشتر رأی نداده بودند، اما آن مورد خاص مصوب شد!
شنیده می‌شد در نامه‌ای خواستار بازشماری آرا شده‌اید.
خیر، این‌طور نیست. من نامه‌ای ندادم و ممکن است نماینده‌ها و بچه‌های دیگر از طرف من این کار را کرده باشند. البته کار بدی هم نیست و دوباره بشمارند. طبق قانون تا دو سال نباید به این آرا دست بزنند و باید آنها را پلمب کرده و نگه دارند. در این صورت هم مگر من می‌دانم چه چیزی پلمب شده و از محتوای آن خبر دارم؟ آنجا باید در مقابل من و ناظرین این اتفاق بیفتد و آنجا به من نشان بدهند.
در هر صورت فضا به گونه‌ای بود که از همان ابتدا مشخص بود مهدی تاج باز هم انتخاب می‌شود، اما به شما ایراد می‌گرفتند که به‌عنوان هیزم انتخابات برای گرم کردن فضا وارد شده‌اید.
جو درست کردند که عابدینی پوششی است، اما وقتی بخواهند تنور را داغ کنند که نمی‌گویند طرف پوششی است. من تنور را داغ کردم، من خیلی‌ها را سوزاندم، من خیلی دست‌ها را رو کردم؛ بنابراین من هیزم نشدم، خود آقایان هیزم شدند! این تنور داغ شد برای اینکه حمایت ملی را پشت آن آوردند. برای اولین بار انتخابات فدراسیون مستقیم پخش می‌شود و مردم دست از کار می‌کشند و جلوی تلویزیون می‌ایستند. آمده بودند جشن بگیرند که آقای تاج قهرمان این صحنه است؟ خیر! آمده بودند ببینند که عدالت چطور تعریف می‌شود. آمده بودند ببینند که معنای امانت‌داری چیست؟ من امانت‌دار یک رأی هستم به‌خاطر مردم. بعد باید دید وجدان جامعه چه می‌خواهد! انتخاب اصلح را که همه از حضرت امام (ره) به ارث برده‌ایم، اما اگر یک ذره اعتقاد داریم باید اینها را مطرح کنیم و ببینیم و از آن حفاظت کنیم.
نکته این است که در نتیجه ماجرا به‌صورت کلی تفاوتی حاصل نشد.
عیبی ندارد. من اعتقاد نداشتم که رأی بیاورم! شما خبرنگاران آدم‌های باهوشی هستید و من هم مثل فلان مدیرعامل نیستم که وقتی سؤالی باب طبعم نباشد بگویم آی‌کیوی پایینی دارید. اتفاقاً خبرنگاران دقیقاً می‌دانند چه چیزی بپرسند، چون آدم‌های باهوشی هستند و می‌خواهند طرف خود را به چالش بکشند. اما شما دیدید که من یک بار با یکی این‌طوری صحبت کنم؟ به اصحاب قلم باید احترام گذاشت تا امانتداری کنند، در غیر این صورت آن قلم شکسته می‌شود.
این حق را به عزیزی‌خادم و کفاشیان می‌دهید که پیگیر رد صلاحیت خود در مراجع بالاتر از فدراسیون فوتبال باشند؟
عزیزی‌خادم خودش می‌داند چه پرونده‌ای جاری است و به نظرم دیگر چیزی را پیگیری نمی‌کند. همان زمان که یکی با عنوان خوبان عالم را گرفتند و من مطمئنم که چیز‌هایی را خواهد گفت که خیلی‌ها خوششان نمی‌آید و اعترافاتی خواهد کرد که برخی‌ها شدید ضربه می‌خورند؛ خیلی‌ها هم دیگر دنبال حق و حقوق خود نمی‌روند. البته حق و حقوقی که در رمل و اسطرلاب و جادو و جادوگری تعریف شود که حق و حقوق نیست. آقای کفاشیان هم که آنقدر حال داشت، خنده‌هایش را کرد و آمد و رفت! آمد دید چیزی که به ارث گذاشته هنوز همان است. هیچ چیزی تغییر نکرده است. ایشان ۸ سال بوده و جالب اینکه با تاج هم کار کرده و حالا نمی‌تواند به او بگوید اعتراض دارم!
فکر می‌کنید در این دو سه ماه اخیر رد پای امیر عابدینی در روند انتخابات و جریان فوتبال ایران مانده است؟
من روی روند تفکر مردم نسبت به فوتبال تأثیرگذار بودم. ببینید چه کسانی رأی نیاوردند! کاربلد‌ها هیچ کدام رأی نیاوردند. البته منظورم خودم نیستم، اما امثال رسول خطیبی چرا رأی نیاوردند! یا درویش باید ۵ رأی بیاورد! اصلاً اوضاع یک‌جور دیگر شده بود.
چرا برای تبریک به سمت نبی نرفتید و زمانی هم که او سمت شما آمد مسیرتان را کج کردید تا با او برخوردی نداشته باشید؟
دیگر جایگاهی را برای نبی در رفاقت نمی‌بینم. ایشان می‌توانست به من زنگ بزند و به من اطلاع بدهد که از نایب‌رئیسی من انصراف می‌دهد. من به دفترش رفتم و گفتم می‌خواهم این کار را بکنم و او پذیرفت. ما که نباید رفیقمان را بگذاریم و به پیشانی او شلیک کنیم! اگر از کسی توقع نداشتم از نبی توقع داشتم. میرشاد ماجدی در یک دفتری با من می‌نشیند و بعد از یک ساعت بررسی قبول می‌کند که من نایب‌رئیسی او را اعلام کنم و ۳ بار هم می‌پرسم، اما بعد می‌گوید با کسی نبسته‌ام. از طرفشان هم کس دیگری این حرف‌ها را می‌زند که آن فرد می‌آید و به تاج بعد از انتخاب تعظیم می‌کند، به جان بچه‌هایم تعظیم کرد! آقا بت‌پرستی نکنید! من تاج را می‌شناسم و در این بخش‌ها داریم او را منحرف می‌کنیم. آدم‌ها از چاپلوسی دیگران خوششان می‌آید درحالی‌که مرز بین تملق با تواضع یک مو است.
برای تاج چه صحبتی دارید؟
این یک ورق از تاریخ فوتبال بود. امیدوارم درک و باور کرده باشی که مردم حق دارند. مردم یعنی هواداران روی سکو‌ها که در سرما و گرما با بلیت گران‌قیمت می‌آیند. همان‌هایی که وقتی تیم ملی بازی دارد از آنها درخواست می‌کنیم تا بیایند. همان‌هایی که به‌خاطر ارتباط عاطفی به نفعت می‌نویسند یا آدم‌هایی که برنامه‌هایی می‌روند که باب طبعشان نیست؛ اما می‌روند تا مناظره را هوا کنند و چیزی که شما دوست داری را انجام بدهند. رفیق‌های شما آدم‌های بزرگی‌اند و پشت صحنه شما بودند و از شما با قدرت حمایت و حفاظت کردند. آقای تاج، خداوکیلی خوب فکر کنید و به سه سؤال من جواب بدهید. چطور عطف به ماسبق را معنی کردید که در اساسنامه وجود ندارد. براساس آن سؤال اول اینکه شما سه دوره خود را سپری کرده بودید، چطور دوباره آمدید؟ دوم اینکه کسی که در صداوسیما اعتراف می‌کند که پرونده دارد و با داشتن این پرونده به شما براساس اساسنامه اجازه ثبت‌نام نمی‌دهد، پس چطور تأیید صلاحیت شدید! حکم شکسته‌شده دیوان را در تلویزیون نشان می‌دادید درحالی‌که حکم نشکسته است و آن حکم اجرا شده است! و سؤال سوم اینکه شفاف‌سازی پرونده ویلموتس همچنان یک علامت سؤال بزرگ در فدراسیون شماست! این را هم تعیین تکلیف کنید و درباره‌اش جواب بدهید.

 

منبع: فرهیختگان

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.