اسطورهها انگار اگر در زنده بودنشان بیشباهت به هم بوده باشند، در مرگ نزدیک به همند؛ نه آنقدری عمر میکنند که سپیدی مویشان از داغ فقدانشان کمی بزداید و نه نوع مرگشان شفاف و باورپذیر است. از اتاق شماره ۲۳ هتل آتلانتیک، همچنان ناگفتهها و ناشنیدههایی هست که جوانمرگِ تهرانی -که او را «پهلوانی» میدانستند که در زمان حیات، عنوانِ بیبدیل «جهان پهلوانی» را به خود اختصاص داده بود- همچنان سوژه جذاب و در عین حال عزیزی در روز پنجم شهریور (تولد) و هفدهم دیماه هر سال تبدیل کند. از همان هفدهم دی ماهِ سرد ابنبابویه، به سال ۱۳۴۶؛ تا امروز که قریب به ۵۷ سال از آن میگذرد؛ بیش از نیم قرن.
در روزهای یخزده تهران، خبر دیگری از مسکو مخابره شد؛ فراتر از جنگ عجیب دو رئیس جمهوری در کاخ سفید، به سودِ دولت مسکو. این خبر در کوتاه زمانی، تمام اخبار کشتی جهان را تحتالشعاع خود قرار داد: درگذشت سایتییف کبیر. مرد بیتکرار ۷۴ کیلوگرم جهان. کسی که کشتی، دیگر مشابه دستان معجزهگرش و اعجازش روی تشک را ندید.
فضای مجازی تمامی گوش شکستهها، چه ایرانی و چه روس و با ملیتهای مختلف پر شد از افسوس و حسرت و شوک، برای فقدان یک اسطورهی بزرگ. شوکی شبانه بر کشتی جهان؛ داغی که قامت کشتی را به وسعت سالها، خمیده کرد و یک شبه، مویش را سپید. دارنده سه نشان طلای المپیک، ۶ طلای جهانی و برنده نبردهای سنگین و جذاب تاریخ کشتی جهان؛ با بدنی کشیده که، چون مار، دور حریف پیچیده و اجرای فن میکرد. قهرمانی شکستناپذیر برای ایامی طولانی؛ افسوس که سال ۲۰۰۲، آخرین مسابقهای که کشتی ایران توانست میزبان جهانی باشد، به تهران نیامد و انتخابی داخلی روسیه، مغلوب عیسی حاجییف شد. حاجییف را مهدی حاجیزادهی جوان، در فینال مسابقات جهانی تهران شکست داد و اولین و آخرین مدال جهانیاش را گرفت.
چیزی که منابع روسی از مرگ سایتییف نوشتند، گنگ و عجیب بود. ایست قلبی، اخرین سکانس اسطوره این بود و برخی بیماری ریوی را دلیل آن عنوان کردند.
در اخبار روسها آمد که پدر سه پسر و یک دختر، بر اثر یک مسمومیت مشکوک، در ۴۹ سالگی در گذشته است. روایت هم این بود: در حیاط خانهاش احساس درد کرده و سرایدار خانه، آمبولانس خبر کرده، مرگ او در بیمارستانی در مسکو اتفاق افتاده است، در حالیکه مامیاشویلی رئیس فدراسیون کشتی روسیه و نایبرئیس اتحادیه جهانی، اعلام کرده قرار بود دوشنبه (فردای درگذشت سایتییف)، آنها همراهِ هم سفری با هواپیما داشته باشند، اما پیش از آن سفری دیگر برای سایتییف کبیر به سفر ابدی تبدیل شد.
نوع مرگ؛ مشکوک، با عنوان «مسمومیت»؛ کسی دوست ندارد به این فکر کند که مرگ مشکوک قهرمان بزرگ تاریخ کشتی جهان، به علتی باشد که از نظر جامعه مذموم است. درست همانطور که غالب مردم همچنان ترجیح میدهند مرگ جهان پهلوان تختی، نه خودکشی، که کشته شدن باشد.
هرچند جهان پهلوانِ عصر ما، در ۳۷ سالگی درگذشته و در آن هنگام، از او فرزندی ۴ ماهه ماند و همسری که هرگز لب به شکوه و گلایه از بدعهدی دوستان و قضاوت نابهجای برخی دوستداران همسر نکرد؛ اما ۵۷ سال گذشته از فقدانش، همچنان در کنار پهلوانیهای بیتکرار او، همه ساله از مرگ مشکوک او سخن به میان میآید؛ مرگی که حالا خیلیها بر این باورند که خودکشی بوده است و این شاید جزو معدود خود ویرانگریهایی برای دهههای طولانی باشد که خرده از آن گرفته نشد و با کشته شدن، برابری کرد.
همچنان اتاق شماره ۲۳ هتل آتلانتیک -هتلی که تغییر نام داده- مکانی مرموز در تاریخ کشتی ایران است، جایی که برای آخرین بار، قامتِ قهرمان جهان و المپیک را در خود جای داد و آخرین لحظههای حیات او را به ثبت رساند.
تصویری که از آخرین صحنه این اتاق و آن جهان پهلوان بزرگ در رسانهها به ثبت رسید، لیوانی بود با محتویات مشکوک و امروز آخرین صحنهای که از سایتییف کبیر در ۴۹ سالگی برای عموم تصویرسازی شد؛ مسمومیت مشکوک بود.
هر چه که هست، مردی که چند سال قبل طی مصاحبهای گفته بود از مرگ میهراسد: «وقتی با هواپیما پرواز میکنم، از مرگ میترسم. ظاهرا میفهمم که هنوز برای آن آماده نیستم. من از مرگ میترسم، چون نمیدانم در نهایت چه چیزی به دست خواهم آورد.» از شب گذشته دیگر در میان ما نیست.
او این بار به پرواز هم نرسید. منابع روسی چیز زیادی از جزئیات مرگش اعلام نکردهاند، ایست قلبی بر اثر بیماری و یا آنی و بدون دلیل اتفاق افتاده باشد و یا بر اثر سبک اشتباه زندگی؛ دنیای کشتی حالا دیگر یاد و خاطره او را دارد و به زودی روسها، در حالیکه با تغییرات فوری اتفاق افتاده در سیاست جهان، آرام آرام به اسم خود به صحنه مسابقات کشتی بازمیگردند و جامی باکیفیت هر ساله به نامش برگزار خواهند کرد؛ و اینست پایان مردی که حسرت سپیدی مویش و زندگی به قدرِ کفایت، مثل تختیِ بزرگ، به تاریخ سپرده شد.
قهرمانی که میتوانست به میزانی عمر کند که از داغ فقدانش اندازهای کاسته شود، اما او هم به سیاق اسطورهها، رازآلود و همچنان با شوقِ زندگی و زنده بودن، به استقبال مرگ و خواب ابدی رفت.
منبع: تابناک