خیانت چین به ایران با کمک آمریکا

گسترش نیوز دوشنبه 13 اسفند 1403 - 17:33
کریدور اقتصادی شرق-غرب، یک مسیر راهبردی است که کشورهای جنوب غرب آسیا و آسیای مرکزی از جمله افغانستان، جمهوری‌های آسیای مرکزی، هند، ایران و پاکستان را به یکدیگر متصل می‌کند. این پروژه از طریق ایجاد زیرساخت‌های حمل‌ونقل فرامرزی، امکان جابه‌جایی سریع‌تر و کارآمدتر افراد، کالاها، خدمات و انرژی را فراهم کرده و نقشی کلیدی در توسعه تجارت منطقه‌ای ایفا می‌کند.

این کریدور نه‌تنها ظرفیت‌های اقتصادی منطقه را افزایش می‌دهد، بلکه به دلیل نقش کلیدی ایران و افغانستان در مسیر آن، ابعاد ژئوپلیتیکی مهمی نیز دارد. از یک سو، کشورهای منطقه در تلاش‌اند از این مسیر برای توسعه همکاری‌های اقتصادی بهره ببرند، اما از سوی دیگر، ایالات متحده و اروپا به شدت با هر پروژه‌ای که از خاک افغانستان عبور کند یا ایران را از طریق خط لوله گاز به بازارهای انرژی جنوب آسیا متصل کند، مخالفت خواهند کرد.

مخالفت غرب با این کریدور عمدتاً ناشی از ملاحظات ژئوپلیتیکی و اقتصادی است. این مسیر می‌تواند به کاهش وابستگی کشورهای منطقه به غرب منجر شود و ایران را به یک هاب انرژی و ترانزیتی کلیدی در جنوب آسیا تبدیل کند. از همین رو، تحریم‌ها و فشارهای دیپلماتیک برای محدودسازی چنین پروژه‌هایی از سوی واشنگتن و بروکسل به کار گرفته شده است.

اندیشکده «رند» در گزارشی ویژه به بررسی امکان سنجی کریدور اقتصادی شرق-غرب برای آسیای جنوبی و مرکزی پرداخته که در بخش خلاصه این گزارش آمده است: کریدور اقتصادی شرق-غرب (EWEC) به‌عنوان طرحی معرفی شده که کشورهای جنوب غرب و آسیای مرکزی، شامل افغانستان، جمهوری‌های آسیای مرکزی، هند، ایران و پاکستان را از طریق زیرساخت‌های حمل‌ونقل فرامرزی برای جابه‌جایی افراد، کالاها، خدمات و انرژی به یکدیگر متصل می‌کند.

این طرح از لحاظ مقیاس و جاه‌طلبی بسیار گسترده است و باید به نفع تمامی کشورهای منطقه باشد. با این حال، تاریخ گذشته نشان‌دهنده سابقه‌ای تاریک از پروژه‌های ناتمام و زیرساخت‌های هدررفته است که هزینه‌ای معادل میلیاردها دلار را به این منطقه‌ای تحمیل کرده است. بسیاری از این پیشنهادها فراتر از مطالعاتی که صرفاً امکان‌سنجی اقتصادی پروژه‌ها را روی کاغذ نشان می‌دادند، پیش نرفتند. اما چه چیزی می‌تواند تغییر واقعی ایجاد کند؟

توسعه موفق یک کریدور اقتصادی معمولاً با اقدامات موفق پیشین در راستای ادغام منطقه‌ای همراه بوده که صرفاً بر زیرساخت‌ها متمرکز نبوده‌اند، مانند ایجاد مناطق آزاد تجاری. زمانی که همه این عوامل به نفع یکپارچگی منطقه‌ای باشند.

برای پاسخ به این پرسش، ابتدا باید بررسی کنیم که چرا پیشنهادهای پیشین با شکست مواجه شدند. مطالعات ما نشان می‌دهد که علت اصلی این شکست‌ها معمولاً عوامل غیر اقتصادی و در بسیاری از موارد، عوامل مرتبط دیگر بوده‌اند. این عوامل با شدت‌های مختلف شامل وضعیت روابط دوجانبه میان کشورهای عضو، منافع قدرت‌های بزرگ در منطقه، تأمین مالی و وضعیت داخلی کشورها از نظر ثبات مدنی بوده است.

ترانزیت-ایران

توسعه موفق یک کریدور اقتصادی ممکن است؟

اگرچه روابط دوجانبه پایدار و نظم داخلی کشورها برای موفقیت لازم به نظر می‌رسند، اما این شرایط بدون حمایت قدرت‌های بزرگ و دسترسی به منابع مالی کافی، کافی نبوده‌اند. علاوه بر این، توسعه موفق یک کریدور اقتصادی معمولاً با اقدامات موفق پیشین در راستای ادغام منطقه‌ای همراه بوده که صرفاً بر زیرساخت‌ها متمرکز نبوده‌اند، مانند ایجاد مناطق آزاد تجاری. زمانی که همه این عوامل به نفع یکپارچگی منطقه‌ای باشند، موفقیت ممکن می‌شود، چنان‌که تجربه‌های گذشته در اروپا و آسیای جنوب شرقی این مساله را نشان داده است.

اما چه عواملی برای کریدور اقتصادی شرق-غرب مهم هستند؟ بسیاری از شرایط در میان کشورهای عضو تغییر کرده است. مهم‌ترین تغییر، ظهور هند به‌عنوان یک بازیگر جهانی با ظرفیت‌های اقتصادی، نظامی و دیپلماتیک قوی و جاه‌طلبی بی‌وقفه برای دستیابی به جایگاه یک قدرت بزرگ است.

دوم، جمهوری‌های آسیای مرکزی در حال ادغام اقتصادی هستند و برخی از آنها، به‌ویژه قزاقستان، به‌دنبال شرکای تجاری و سرمایه‌گذاری فراتر از روسیه‌اند.

سوم، دولت طالبان در افغانستان پس از خروج آمریکا در سال ۲۰۲۱ پیشرفت‌های قابل‌توجهی در زمینه امنیت داخلی، توسعه اقتصادی و روابط تجاری داشته است.

چهارم، پاکستان از سال ۲۰۲۳ یک الگوی توسعه‌ای جدید را در پیش گرفته که در آن سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی مبتنی بر بازار نقش عمده‌ای ایفا خواهد کرد.

ترانزیت-ایران-1

ظهور چین و واکنش رقابتی آمریکا

مهم‌ترین تغییر در محیط خارجی، ظهور چین و واکنش رقابتی ایالات متحده است که پیامدهای منطقه‌ای این تحولات می‌تواند چشمگیر باشد. از حدود سال ۲۰۱۷، چین و ایالات متحده برای نفوذ در کشورهای مختلف رقابت می‌کنند. برای این منظور، آنها از ظرفیت‌هایی استفاده می‌کنند که قدرت‌های کوچک‌تر قادر به برابری با آن نیستند و فعالیت‌های نفوذسازی را به نحوی تغییر می‌دهند که با اهداف خودشان همسو باشد. در صورتی که سیاست‌های چین و ایالات متحده با منافع منطقه همخوانی نداشته باشد، قدرت‌های کوچک‌تر ممکن است در برابر این نفوذ مقاومت کنند، اما حتی قوی‌ترین قدرت در منطقه نیز به تنهایی یا حتی در ائتلاف با قدرت‌های کوچک‌تر منطقه، توان رقابت با هیچ‌یک از قدرت‌های بزرگ را نخواهد داشت.

به‌طور خلاصه، اگرچه تحولات داخلی ممکن است عاملیت برخی کشورهای منطقه را افزایش داده باشد، اما تحولات خارجی به نظر می‌رسد می‌توانند پیامدهای منفی قاطعی برای کشورهای درگیر در این کریدور داشته باشند. موفقیت کریدور اقتصادی شرق-غرب تا حد زیادی به منافع قدرت‌های بزرگ در منطقه بستگی دارد. برای مثال، ایالات متحده و اروپا با هر پروژه‌ای که از افغانستان عبور کند یا ایران را از طریق خط لوله گاز به بازارهای انرژی جنوب آسیا متصل کند، مخالفت خواهند کرد.

همچنین چین ممکن است نگران این باشد که کریدور اقتصادی شرق-غرب بیشترین منفعت را برای هند داشته باشد، کشوری که با آن روابط سیاسی چندان خوبی ندارد. بااین‌حال، چین نیز از کریدور اقتصادی شرق-غرب سود خواهد برد، زیرا این کریدور از شهرهای بزرگ پاکستان مانند کراچی، لاهور و اسلام‌آباد عبور می‌کند که از طریق پروژه‌ «ابتکار کمربند و جاده» چین، تحت عنوان «کریدور اقتصادی چین-پاکستان» و همچنین جاده قدیمی «قره‌قروم»، که اکنون به یک بزرگراه شش بانده در حال توسعه است، به چین متصل هستند. از این رو، کریدور اقتصادی شرق-غرب به چین اجازه خواهد داد تا کالاهای خود را به افغانستان، ایران و هند صادر کند.

در مجموع، این تحولات داخلی و خارجی، این چالش را مطرح می‌کنند که آیا کشورهای عضو کریدور اقتصادی شرق-غرب به‌طور مشترک ظرفیت‌های لازم، اعم از اقتصادی و غیر اقتصادی برای ساخت این کریدور را دارند یا خیر. این پرسش مطرح است که برنامه راهبردی که بتواند کریدور اقتصادی شرق-غرب را به واقعیت تبدیل کند، چیست؟

آمریکا-چین

فشار به ایران از سوی دو قدرت جهانی

در مسیر توسعه کریدور اقتصادی شرق-غرب، هرچند چین و آمریکا در ظاهر در بسیاری از مسائل تجاری و اقتصادی رقابت دارند، اما در زمینه نفوذ و تأثیرگذاری بر ایران و پروژه‌های منطقه‌ای، ممکن است هم‌زمان با فشارهایی به ایران وارد کنند، با هدف تأثیرگذاری بر استراتژی‌های اقتصادی و سیاسی این کشور.

آمریکا و تحریم‌ها: آمریکا به‌طور مداوم سیاست‌هایی را اتخاذ کرده که به‌ویژه از طریق تحریم‌ها و محدودسازی‌های اقتصادی، ایران را از مشارکت در پروژه‌های بزرگ منطقه‌ای و جهانی بازدارد. این کشور به دنبال کاهش وابستگی کشورهای جنوب آسیا به ایران است، به‌ویژه در زمینه انرژی و ترانزیت، تا جایگاه ایران را در بازارهای جهانی تضعیف کند.

چین و تعاملات اقتصادی با ایران: از سوی دیگر، چین به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین شرکای اقتصادی ایران، در بسیاری از پروژه‌ها و قراردادهای بزرگ ایران شریک شده است، از جمله در بخش‌های انرژی، زیرساخت‌ها و حمل‌ونقل. اما چین در زمینه‌هایی نیز به‌طور غیرمستقیم ممکن است به خواسته‌های آمریکا توجه کند، به ویژه در روابط خود با کشورهایی که از تحریم‌های آمریکا پیروی می‌کنند.

 منافع متضاد چین و آمریکا در ایران: در حالی که چین در تلاش است تا با تقویت روابط اقتصادی با ایران، دسترسی به منابع انرژی این کشور را تأمین کند، آمریکا تلاش دارد با استفاده از سیاست‌های تحریمی و دفاع از متحدان منطقه‌ای خود، از گسترش نفوذ ایران جلوگیری کند. این وضعیت ممکن است به نوعی رقابت پنهانی و منافع متضاد میان چین و آمریکا در ایران منجر شود، به‌ویژه در پروژه‌هایی که از ایران عبور می‌کنند.

در نهایت، چین و آمریکا به‌طور مستقیم علیه ایران اقدام نمی‌کنند، بلکه سیاست‌های هرکدام ممکن است به‌طور غیرمستقیم به محدودسازی توان اقتصادی و ژئوپلیتیکی ایران در منطقه کمک کند.

کدخبر: 348293 سهیل مافی

منبع خبر "گسترش نیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.