متن کامل سخنرانی تحلیلگر برجسته آمریکایی در پارلمان اروپا/ جنگ های دنیا زیر سر آمریکاست!

الف سه شنبه 14 اسفند 1403 - 11:05

مایکل،* خیلی ازت ممنونم، و از همه شما که امروز اینجایید تا با هم باشیم و با هم فکر کنیم. این دوره، یه زمان پیچیده‌ست، پر از تغییرات سریع و خطرات واقعی. پس باید شفاف فکر کنیم. من خیلی به این گفتگومون علاقه دارم، برای همین سعی می‌کنم کوتاه و روشن حرف بزنم. من ۳۶ سال از نزدیک اتفاقات اروپای شرقی، شوروی سابق، روسیه و اوکرائین رو دیدم. ۱۹۸۹ به دولت لهستان مشاوره دادم، ۱۹۹۰ و ۹۱ کنار تیم اقتصادی گورباچف بودم، ۱۹۹۱ تا ۹۳ با تیم یلتسین کار کردم، ۱۹۹۳ تا ۹۴ هم با تیم کوچما توی اوکرائین. ارز استونی رو طراحی کردم، به چند کشور یوگسلاوی سابق، بخصوص اسلوونی، کمک کردم. بعد از [انقلاب] میدان، دولت جدید اوکرائین من رو دعوت کرد به کی‌یف، اونجا دور میدان راه رفتم و چیزای زیادی از نزدیک یاد گرفتم. بالای ۳۰ سال با رهبران روس در تماس بودم. سیاستمدارای آمریکایی رو هم خوب می‌شناسم- وزیر خزانه‌داری سابقمون، جنت یلن، ۵۲ سال پیش معلم فوق‌العاده اقتصاد کلانم بود و هنوزم دوستیم. این آدما رو می‌شناسم. اینو می‌گم چون چیزی که می‌خوام بگم، دست دوم نیست، ایدئولوژی نیست، چیزیه که با چشمای خودم دیدم و تجربه کردم. می‌خوام براتون بگم چی به سر اروپا اومده- نه فقط بحران اوکرائین، بلکه صربستان ۱۹۹۹، جنگ‌های خاورمیانه مثل عراق و سوریه، جنگ‌های آفریقا مثل سودان، سومالی و لیبی. اینا تا حد زیادی نتیجه سیاست‌های گمراه‌کننده آمریکاست. شاید تعجب کنید، ولی من از تجربه و دانشم حرف می‌زنم.
 
[۱. سیاست خارجی آمریکا]  

این جنگ‌ها رو آمریکا راه انداخته و هدایت کرده. بالای ۳۰ سال این جریان ادامه داره. از ۱۹۹۰-۱۹۹۱، مخصوصاً بعد از فروپاشی شوروی، آمریکا به این نتیجه رسید که حالا دنیا رو می‌چرخونه و دیگه لازم نیست به خط قرمزها، نگرانی‌ها، دیدگاه‌های امنیتی، تعهدات بین‌المللی یا چارچوب سازمان ملل توجه کنه. ببخشید که این‌قدر صاف می‌گم، ولی می‌خوام بفهمید.  

من ۱۹۹۱ خیلی تلاش کردم برای گورباچف- که به نظرم بزرگ‌ترین دولتمرد زمان ماست- کمک مالی بگیرم. چند وقت پیش یادداشت آرشیوی بحث شورای امنیت ملی آمریکا رو خوندم، از ۳ ژوئن ۱۹۹۱. برای اولین بار دیدم چطور کاخ سفید پیشنهادم رو مسخره کرد و درخواستم برای کمک مالی به شوروی رو دور انداخت. توی اون یادداشت نوشته بودن: "ما حداقل کار رو می‌کنیم که فاجعه نشه، فقط همین." تصمیم گرفتن که کمک کردن کار آمریکا نیست، بلکه برعکس، به نفعشون هم نیست.  

وقتی شوروی ۱۹۹۱ تموم شد، این دیدگاه تندتر شد. می‌تونم جزئیات بگم، ولی خلاصه‌ش اینه: اونا فکر کردن "ما رئیسیم." چنی، ولفوویتز و اسم‌هایی که می‌شناسید، واقعاً باور داشتن دنیا حالا مال آمریکاست و هر کاری بخوایم می‌کنیم. می‌ریم باقیمونده‌های شوروی رو جمع کنیم، متحدای قدیمی‌شون مثل عراق و سوریه رو نابود کنیم. ۳۳ سال این سیاست رو تجربه کردیم. اروپا هم بهای سنگینی داده، چون به نظرم توی این مدت هیچ سیاست خارجی نداشته- نه صدا، نه اتحاد، نه وضوح، نه منافعی، فقط وفاداری به آمریکا.  

چند بار مخالفت کردید، که به نظرم عالی بود. آخرین بار مهمش ۲۰۰۳ بود، قبل از جنگ عراق. فرانسه و آلمان گفتن: "ما با دور زدن شورای امنیت سازمان ملل موافق نیستیم." اون جنگ رو نتانیاهو و همکاراش توی پنتاگون درست کردن. نمی‌گم یه همکاری ساده بود، می‌گم جنگی بود که برای اسرائیل راه انداختن. ولفوویتز و فیث با نتانیاهو هماهنگ بودن. اون آخرین باری بود که اروپا صدایی داشت. با رهبرای اروپایی حرف زدم، خیلی شفاف بودن و شنیدن مخالفتشون با یه جنگ غیرقابل قبول عالی بود. بعدش، مخصوصاً از ۲۰۰۸، اروپا دیگه صدایی نداشت. از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۸، آمریکا تصمیم گرفت تک‌قطبی بودن یعنی ناتو از بروکسل تا ولادیوستوک برسه، قدم به قدم.

[۲. توسعه ناتو ] 

ناتو قرار بود تا ابد به شرق گسترش پیدا کنه. این دنیای تک‌قطبی آمریکا بود. اگه بچه بودید و بازی "ریسک" رو بازی کردید، مثل من، این ایده آمریکا بود: مهره‌ش رو هر جای تخته بذاره. هر جایی که پایگاه نظامی آمریکا نباشه، دشمنه. بی‌طرفی توی فرهنگ سیاسی آمریکا یه کلمه کثیفه.  

شاید بدترین کلمه باشه. اگه دشمن باشی، می‌دونیم دشمنی. اگه بی‌طرف باشی، خرابکاری، چون واقعاً ضد مایی ولی نمی‌گی، فقط ادای بی‌طرفی درمیاری. این طرز فکرشون بود. ۱۹۹۴، وقتی کلینتون رسماً توسعه ناتو به شرق رو امضا کرد، این تصمیم گرفته شد.  

یادتون میاد ۷ فوریه ۱۹۹۰، گنشر و بیکر سوم با گورباچف حرف زدن. گنشر بعدش توی کنفرانس خبری گفت ناتو به شرق نمی‌ره. آلمان و آمریکا قرار نبود از فروپاشی پیمان ورشو سوءاستفاده کنن. لطفاً بفهمید، این یه تعهد حقوقی و دیپلماتیک بود، نه حرف الکی. اینا مذاکراتی بود برای پایان جنگ جهانی دوم و اتحاد دوباره آلمان.  
توافق کردن که ناتو یه  اینچ هم به شرق نره. این صریح بود، توی کلی سند هست. برید آرشیو امنیت ملی دانشگاه جرج واشنگتن، یه عالمه مدرک پیدا می‌کنید. یه وب‌سایت هست به اسم "گورباچف درباره ناتو چی شنید." یه نگاه بندازید، چون هر چیزی که آمریکا درباره این وعده بهتون می‌گه دروغه، ولی آرشیوا کاملاً شفافن.  

پس ۱۹۹۴، کلینتون تصمیم گرفت ناتو رو تا اوکرائین ببره. این یه پروژه بلندمدت آمریکایی بود، نه کار یه دولت خاص. یه پروژه دولتی بود که بالای ۳۰ سال پیش شروع شد. ۱۹۹۷ برژینسکی کتاب "شطرنج بزرگ" رو نوشت و توسعه ناتو به شرق رو توضیح داد.  

اون کتاب فقط فکرای برژینسکی نبود، ارائه تصمیمایی بود که دولت آمریکا قبلاً گرفته بود- اینجوری این کتابا کار می‌کنن. توی کتاب می‌گه توسعه اروپا و ناتو به شرق همزمان و به هم وصلن. یه فصل خوب داره که می‌پرسه: "روسیه وقتی اروپا و ناتو به شرق می‌رن چی کار می‌کنه؟"  

من برژینسکی رو شخصاً می‌شناختم. آدم خوبی بود، به من کمک کرد وقتی به لهستان مشاوره می‌دادم. باهوش بود، ولی ۱۹۹۷ همه‌چیز رو اشتباه پیش‌بینی کرد. نوشت که روسیه هیچ کاری جز تسلیم شدن جلوی توسعه ناتو و اروپا نمی‌تونه بکنه. گفت توسعه اروپا، نه فقط اروپا، بلکه ناتو، یه پروژه‌ست. توضیح داد که روسیه هیچ‌وقت با چین یا ایران متحد نمی‌شه- غیرقابل تصوره.  

به نظرش، روسیه فقط باید با اروپا باشه، پس وقتی اروپا به شرق می‌ره، روسیه هیچ کاری نمی‌تونه بکنه. یه استراتژیست آمریکایی دیگه! تعجب داره چرا همیشه توی جنگیم؟ چون آمریکا همیشه "می‌دونه" بقیه چی کار می‌کنن، و همیشه اشتباه می‌کنه! یه دلیلشم اینه که توی تئوری بازی غیرهمکارانه‌ای که استراتژیستای آمریکایی بازی می‌کنن، با طرف مقابل حرف نمی‌زنی، فقط فکر می‌کنی استراتژی‌شون رو می‌دونی. عالیه، کلی وقت صرفه‌جویی می‌کنه- دیگه به دیپلماسی نیازی نیست.

[ ۳. استراتژی دریای سیاه]
  
این پروژه ۱۹۹۴ حسابی شروع شد و ۳۰ سال سیاست دولت آمریکا ادامه داشت، شاید تا دیروز. اوکرائین و گرجستان کلیدای این پروژه بودن. چرا؟ چون آمریکا همه‌چیز رو از بریتانیا یاد گرفته.  

ما می‌خوایم امپراتوری بریتانیا باشیم. چیزی که بریتانیا ۱۸۵۳، با لرد پالمرستون و ناپلئون سوم، فهمید این بود که اگه دور روسیه رو توی دریای سیاه بگیری، راهش به مدیترانه شرقی رو می‌بندی. چیزی که دارید می‌بینید، پروژه آمریکاییه برای همین کار توی قرن ۲۱. ایده این بود که اوکرائین، رومانی، بلغارستان، ترکیه و گرجستان همشون توی ناتو باشن، اینجوری روسیه از هر جایگاه بین‌المللی محروم می‌شه، دریای سیاه رو ازش می‌گیرن و عملاً به یه قدرت محلی تبدیلش می‌کنن. برژینسکی درباره این جغرافیا شفافه.  

بعد از پالمرستون و قبل از برژینسکی، هالفورد مکیندر بود که ۱۹۰۴ گفت: "هرکی اروپای شرقی رو بگیره، قلب زمین رو داره؛ هرکی قلب زمین رو بگیره، جزیره جهان رو داره؛ هرکی جزیره جهان رو بگیره، دنیا رو داره."  

من رئیس‌جمهورا و تیم‌هاشون رو می‌شناسم. از کلینتون تا بوش پسر، اوباما، ترامپ و بایدن، خیلی فرقی نکرد- شاید قدم به قدم بدتر شدن. بایدن به نظرم بدترین بود، شاید چون دو سال آخر دیگه حالش درست نبود. جدی می‌گم، نه مسخره‌بازی. سیستم سیاسی آمریکا، سیستم تصویره، هر روز دستکاری رسانه‌ست، یه سیستم روابط عمومیه. می‌تونی رئیس‌جمهوری داشته باشی که کار نمی‌کنه، دو سال قدرت داشته باشه و حتی دوباره کاندید بشه. فقط یه بار باید ۹۰ دقیقه رو صحنه تنها می‌ایستاد، اونجا کارش تموم شد. اگه اون اشتباه نمی‌شد، کاندیداتوریش ادامه داشت، چه بعد از ۴ عصر خواب بود چه نبود. این واقعیته. همه همراهی می‌کنن. گفتن چیزی که من می‌گم بی‌ادبیه، چون الان درباره هیچی حقیقت رو نمی‌گیم.  

این پروژه از دهه ۹۰ ادامه داشت. بمباران بلگراد، ۷۸ روز پشت سر هم توی ۱۹۹۹، بخشی از این پروژه بود. تکه‌تکه کردن اون کشور- مرزها که مقدس نیستن، هستن؟ به جز کوزوو، اون فرق داره. مرزها مقدسن، مگه اینکه آمریکا عوضشون کنه. تکه‌تکه کردن سودان هم پروژه دیگه آمریکا بود. شورش سودان جنوبی خودش اتفاق افتاد؟ یا باید دفترچه راهنمای CIA رو بهتون بدم؟  

بیاید مثل بزرگسالا بفهمیم این چیه. عملیات نظامی هزینه داره- تجهیزات، آموزش، پایگاه، اطلاعات، پول. اینا از قدرت‌های بزرگ میاد، نه از شورشای محلی. سودان جنوبی توی یه جنگ قبیله‌ای سودان رو نبرد. تکه‌تکه کردن سودان پروژه آمریکا بود. من خودم بارها نایروبی رفتم، با نظامیای آمریکایی یا سناتورایی روبرو شدم که "علاقه عمیقی" به سیاست داخلی سودان داشتن. اینم بخشی از بازی تک‌قطبی بودن بود.

[۴. سیاست خارجی آمریکا و توسعه ناتو ]
 
توسعه ناتو، همونطور که می‌دونید، ۱۹۹۹ با مجارستان، لهستان و جمهوری چک شروع شد. روسیه خیلی ناراحت بود، ولی این کشورها هنوز از مرزاش دور بودن. اعتراض کرد، ولی فایده نداشت. بعد بوش پسر اومد. وقتی ۱۱ سپتامبر شد، پوتین قول همه‌ 

جور حمایت به آمریکا داد. بعد آمریکا تصمیم گرفت حدود ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۱، توی پنج سال، هفت تا جنگ راه بندازه!  

می‌تونید حرفای ژنرال وسلی کلارک رو توی ویدیو ببینید. ۱۹۹۹ فرمانده کل ناتو بود. حدود ۲۰ سپتامبر ۲۰۰۱ رفت پنتاگون، یه کاغذ بهش دادن که نقشه هفت تا جنگ انتخابی آمریکا رو توضیح می‌داد. اینا درواقع جنگای نتانیاهو بودن.  

نقشه دولت آمریکا این بود که هم متحدای قدیمی شوروی رو نابود کنه، هم حامیای حماس و حزب‌الله رو از بین ببره. ایده نتانیاهو این بود و هست که فقط یه دولت باشه - فقط اسرائیل. اسرائیل همه زمین از رود اردن تا مدیترانه رو بگیره. هر کی مخالفت کنه، سرنگونش می‌کنیم. نه دقیقاً اسرائیل، بلکه دوست‌مون، آمریکا. این سیاست آمریکا بود تا همین صبح. نمی‌دونیم عوض می‌شه یا نه. حالا یه پیچ جدید اینه که شاید آمریکا "غزه رو داشته باشه" به جای اینکه اسرائیل داشته باشه.  

ایده نتانیاهو حداقل ۲۵ سال عمر داره. برمی‌گرده به سندی به اسم "گسست پاک" که نتانیاهو و تیم آمریکایی‌ش ۱۹۹۶ نوشتن تا ایده دو کشوری رو تموم کنن. اون سند رو هم آنلاین پیدا می‌کنید.  

اینا پروژه‌های بلندمدت آمریکا بودن. پرسیدن "کلینتونه؟ بوشه؟ اوباماست؟" اشتباهه. این راه خسته‌کننده دیدن سیاست آمریکاست، انگار یه بازی روزمره‌ست. ولی سیاست آمریکا این نیست.  

بعد از ۱۹۹۹، دور بعدی توسعه ناتو ۲۰۰۴ با هفت کشور دیگه اومد: سه تا کشور بالتیک، رومانی، بلغارستان، اسلوونی و اسلواکی. اینجا دیگه روسیه حسابی عصبانی بود. این موج دوم توسعه، نقض کامل نظم بعد از جنگ بود که موقع اتحاد آلمان توافق شده بود. درواقع، یه فریب اساسی یا خیانت آمریکا از یه توافق همکاری با روسیه بود.  

همه یادشونه، چون همین هفته پیش کنفرانس امنیتی مونیخ بود، پوتین ۲۰۰۷ رفت اونجا و گفت: "بس کن، دیگه کافیه." ولی آمریکا گوش نداد.  

۲۰۰۸ آمریکا پروژه قدیمی‌ش رو به زور به اروپا تحمیل کرد: توسعه ناتو به اوکرائین و گرجستان. این یه پروژه بلندمدته. بهار ۲۰۰۸ توی نیویورک حرفای ساکاشویلی رو توی شورای روابط خارجی شنیدم. گفت گرجستان قلب اروپاست و باید به ناتو بپیونده. اومدم بیرون، به زنم زنگ زدم و گفتم: "این دیوونه‌ست، کشورش رو نابود می‌کنه." یه ماه بعد، جنگ بین روسیه و گرجستان شروع شد و گرجستان باخت. اتفاقای اخیر توی تفلیس هم به گرجستان کمک نمی‌کنه- نماینده‌های پارلمان شما اونجا اعتراض راه می‌ندازن. این گرجستان رو نجات نمی‌ده، نابودش می‌کنه، کاملاً نابود.  

همونطور که می‌دونید، ۲۰۰۸، ویلیام برنز، مدیر سابق CIA که اون موقع سفیر آمریکا توی روسیه بود، یه تلگراف دیپلماتیک بلند به کاندولیزا رایس فرستاد که اسمش "نه یعنی نه" بود. پیامش این بود که کل طبقه سیاسی روسیه، نه فقط پوتین، با توسعه ناتو مخالفه.  

ما اینو فقط به خاطر جولیان آسانژ می‌دونیم. باور کنید. دولت یا روزنامه‌های بزرگ‌مون یه کلمه هم به مردم آمریکا درباره این چیزا نمی‌گن. پس از آسانژ ممنونیم که این تلگراف رو می‌تونیم کامل بخونیم.  

همونطور که می‌دونید، ویکتور یانوکوویچ ۲۰۱۰ توی اوکرائین با پلتفرم بی‌طرفی رئیس‌جمهور شد. روسیه هیچ علاقه یا نقشه‌ای برای خاک اوکرائین نداشت. من می‌دونم، چون اون سال‌ها اونجا بودم. چیزی که روسیه ۲۰۱۰ مذاکره می‌کرد، یه اجاره ۲۵ ساله تا ۲۰۴۲ برای پایگاه دریایی سواستوپل بود. همین. هیچ ادعایی برای کریمه یا دونباس نبود. هیچی. این ایده که پوتین داره امپراتوری روسیه رو بازسازی می‌کنه، پروپاگاندای بچگانه‌ست. ببخشید.  

اگه کسی تاریخ روز به روز و سال به سال رو بدونه، این حرفا بچگانه‌ست. ولی انگار حرفای بچگانه بهتر از حرفای بزرگسالا جواب می‌ده. قبل از کودتای ۲۰۱۴ هیچ ادعای ارضی نبود. ولی آمریکا تصمیم گرفت یانوکوویچ باید سرنگون بشه، چون بی‌طرف بود و با توسعه ناتو مخالف بود. اسمش عملیات تغییر رژیمه.  

از ۱۹۴۷ آمریکا حدود صد تا عملیات تغییر رژیم داشته، خیلی‌هاش توی کشورهای شما [به نماینده‌ها] و جاهای دیگه دنیا. این کار CIA برای زندگی کردنه. بدونید لطفاً. یه جور سیاست خارجی عجیبه. توی دولت آمریکا، اگه از یه طرف خوشت نیاد، باهاش مذاکره نمی‌کنی، می‌ری سرنگونش کنی، ترجیحاً مخفیانه. اگه مخفیانه نشد، علنی می‌کنی. همیشه می‌گی تقصیر ما نیست، اونا متجاوزن، اونا طرف مقابلن.  

اونا "هیتلرن." هر دو سه سال یه بار این میاد- چه صدام حسین، چه اسد، چه پوتین. خیلی راحته. تنها توضیح سیاست خارجی که به مردم آمریکا می‌دن همینه. "داریم با مونیخ ۱۹۳۸ روبرو می‌شیم. نمی‌تونیم با اون طرف حرف بزنیم، اونا شرور و آشتی‌ناپذیرن." این تنها مدل سیاست خارجیه که از دولت و رسانه‌هامون می‌شنویم. رسانه‌ها کاملاً تکرارش می‌کنن، چون کاملاً زیر دست دولت آمریکا هستن.

[۵. انقلاب میدان و پیامدهایش ]

حالا ۲۰۱۴ آمریکا فعالانه یانوکوویچ رو سرنگون کرد. همه تماس تلفنی ضبط‌شده ویکتوریا نولا 

ند، همکارم توی دانشگاه کلمبیا، و پیتر پیات، سفیر آمریکا رو می‌دونن. مدرک از این بهتر نمی‌شه. روس‌ها تماس رو ضبط کردن و گذاشتن اینترنت-گوش کنید.  

جالبه. با این کار، همه‌شون توی دولت بایدن ارتقا گرفتن. این کارشونه. وقتی میدان اتفاق افتاد، سریع بهم زنگ زدن: "پروفسور ساکس، نخست‌وزیر جدید اوکرائین می‌خواد شما رو ببینه، درباره بحران اقتصادی حرف بزنه." پس رفتم کی‌یف. دور میدان راهم بردن و بهم گفتن چطور آمریکا پول همه آدمای دور میدان رو داده- انقلاب خودجوش با عزت، آره؟  

خانم‌ها و آقایون، لطفاً، اون همه رسانه اوکرائینی موقع میدان از کجا پیداشون شد؟ این همه سازماندهی از کجا اومد؟ اون همه اتوبوس، اون همه آدم از کجا اومدن؟ مسخره‌ست؟ این یه تلاش سازمان‌یافته بود. راز نیست، شاید فقط برای مردم اروپا و آمریکا. بقیه خیلی خوب می‌فهمنش. بعد از کودتا، توافقات مینسک اومد، مخصوصاً مینسک دوم، که اتفاقاً مدلش خودمختاری تیرول جنوبی برای آلمانی‌زبانای ایتالیا بود. بلژیکی‌ها هم می‌تونن با مینسک دوم ارتباط برقرار کنن، چون خواستار خودمختاری و حقوق زبانی برای روس‌زبانای شرق اوکرائین بود. مینسک دوم رو شورای امنیت سازمان ملل متفقاً حمایت کرد. ولی آمریکا و اوکرائین تصمیم گرفتن اجرا نشه. آلمان و فرانسه، ضامنای فرایند نرماندی، هم گذاشتن کنار بره. رد کردن مینسک دوم، یه اقدام مستقیم دیگه تک‌قطبی آمریکا بود و اروپا مثل همیشه یه نقش فرعی بی‌فایده بازی کرد، با اینکه ضامن توافق بود.  

ترامپ ۲۰۱۶ برنده شد و بعد ارسال تسلیحات به اوکرائین رو بیشتر کرد. هزاران نفر توی بمباران اوکرائین توی دونباس مردن. مینسک دوم اجرا نشد. بعد بایدن ۲۰۲۱ اومد. امیدوار بودم بهتر بشه، ولی باز ناامید شدم. قبلاً دمکرات بودم، حالا هیچ حزبی نیستم، چون هر دو یه جورن. دمکراتا با گذر زمان کاملاً جنگ‌طلب شدن، هیچ صدایی برای صلح توشون نبود- مثل بیشتر نماینده‌های شما. 

آخر ۲۰۲۱ پوتین یه تلاش آخر کرد برای یه راه‌حل با آمریکا، با دو پیش‌نویس توافق امنیتی- یکی با اروپا، یکی با آمریکا. پیش‌نویس روسیه- آمریکا رو ۱۵ دسامبر ۲۰۲۱ روی میز گذاشت.  

بعدش، یه ساعت با جیک سالیوان توی کاخ سفید حرف زدم، التماس کردم: "جیک، جلوی جنگ رو بگیر. می‌تونی بگیری. فقط بگو ناتو به اوکرائین نمی‌ره." گفت: "اوه، ناتو به اوکرائین نمی‌ره، نگران نباش."  

گفتم: "جیک، علنی بگو." "نه، نه، نه، نمی‌تونیم علنی بگیم." گفتم: "جیک، می‌خوای جنگی راه بندازی سر چیزی که قرار نیست بشه؟" گفت: "نگران نباش جف، جنگی نمی‌شه." اینا آدمای باهوشی نیستن. جدی می‌گم، اگه نظر صادقانه‌م رو بخواید، اینا باهوش نیستن. با خودشون حرف می‌زنن، با هیچ‌کس دیگه نه. تئوری بازی کار می‌کنن. توی تئوری بازی غیرهمکارانه، با طرف مقابل حرف نمی‌زنی، فقط استراتژی خودت رو می‌ریزی. این جوهر تئوری بازیه نه مذاکره، نه صلح‌سازی، بلکه تئوری یه‌طرفه و غیرهمکارانه‌ست، اگه تئوری رسمی بازی رو بدونید.  

اینو بازی می‌کنن. اینجور بازی از رَند شروع شد، هنوزم همونه. ۲۰۱۹ رَند یه مقاله نوشت: "گسترش روسیه: رقابت از زمین برتری." باورش سخته، ولی توی اون مقاله عمومی پرسیده: چطور باید روسیه رو اذیت کنیم، ضعیف کنیم؟ این عیناً استراتژیه. داریم سعی می‌کنیم روسیه رو تحریک کنیم، بشکنیمش، شاید تغییر رژیم بدیم، شاید ناآرامی یا بحران اقتصادی.  

اینه که شما بهش متحد می‌گید؟ داشتم با سالیوان حرف می‌زدم، توی سرمای یخ‌بندان وایستاده بودم، وسط یه روز اسکی. "اوه، جنگی نمی‌شه جف." می‌دونیم ماه بعد چی شد: دولت بایدن مذاکره درباره توسعه ناتو رو رد کرد. احمقانه‌ترین ایده ناتو، سیاست به ‌اصطلاح در بازه، بر اساس ماده ده معاهده ناتو ۱۹۴۹. ناتو حق داره هرجا بخواد بره، به شرطی که دولت میزبان بگه باشه، بدون اینکه هیچ همسایه‌ای- مثل روسیه- حرفی داشته باشه.  

به مکزیکی‌ها و کانادایی‌ها می‌گم: "امتحان نکنید." می‌دونید، شاید ترامپ بخواد کانادا رو بگیره. دولت کانادا می‌تونه به چین بگه: "چرا توی اونتاریو پایگاه نظامی نسازید؟" توصیه نمی‌کنم. آمریکا نمی‌گه: "خب، در بازه، کار کانادا و چینه، به ما ربطی نداره." آمریکا کانادا رو اشغال می‌کنه.  

ولی بزرگسالا، از جمله توی اروپا، توی این پارلمان، توی ناتو، توی کمیسیون اروپا، این شعار مسخره رو تکرار می‌کنن که روسیه توی توسعه ناتو حرفی نداره. این حرفای بی‌معنیه. این حتی ژئوپلیتیک بچه‌گانه هم نیست. اصلاً فکر کردن نیست. پس جنگ اوکرائین فوریه ۲۰۲۲، وقتی دولت بایدن مذاکره جدی رو رد کرد، بالا گرفت.

[۶. جنگ اوکرائین و کنترل تسلیحات هسته‌ای]  

هدف پوتین توی جنگ چی بود؟ می‌تونم بهتون بگم. می‌خواست زلنسکی رو مجبور به مذاکره برای بی‌طرفی کنه. این چند روز بعد از شروع تهاجم اتفاق افتاد. باید این نکته ساده رو بفهمید، نه پروپاگاندایی که می‌گه هدف روسیه فتح اوکرائین با چند ده هزار سرب

از بود.  

بیائید جدی باشیم، خانم‌ها و آقایون. هدف تهاجم این بود که ناتو رو از اوکرائین دور نگه داره. ناتو چیه واقعاً؟ ارتش آمریکا با موشک‌هاش، استقرار CIA و همه اون چیزاست. هدف روسیه این بود که آمریکا رو از مرزاش دور نگه داره. چرا اینقدر براشون مهمه؟ فکر کنید اگه چین یا روسیه بخواد توی ریو گرانده یا مرز کانادا پایگاه نظامی بزنه، نه‌تنها آمریکا دیوونه می‌شه، بلکه توی ده دقیقه جنگ می‌شه. وقتی شوروی ۱۹۶۲ توی کوبا این کار رو کرد، دنیا نزدیک بود با آرماگدون هسته‌ای تموم بشه.  

همه اینا چون آمریکا ۲۰۰۲ یه‌طرفه از معاهده ضد موشک بالستیک خارج شد و چارچوب نسبتاً پایدار کنترل تسلیحات هسته‌ای رو نابود کرد، خیلی شدیدتر شده. اینو باید بفهمید. چارچوب کنترل تسلیحات هسته‌ای بیشتر برای جلوگیری از ضربه اول [نابودکننده] طراحی شده. معاهده ABM یه جزء حیاتی اون پایداری بود. آمریکا ۲۰۰۲ یه‌طرفه ازش خارج شد. این روسیه رو دیوونه کرد. پس هر چیزی که درباره توسعه ناتو گفتم، توی بستر نابودی چارچوب هسته‌ای توسط آمریکا بوده. از ۲۰۱۰ آمریکا شروع کرد سیستم‌های موشکی ضدبالستیک اِیجِس رو توی لهستان و بعد رومانی بذاره. روسیه اینو دوست نداره.  

یکی از مسائل روی میز دسامبر ۲۰۲۱ و ژانویه ۲۰۲۲ این بود که آیا آمریکا ادعا می‌کنه حق داره توی اوکرائین سیستم موشکی بذاره؟ به گفته ری مک‌گاورن، تحلیلگر سابق CIA، بلینکن ژانویه ۲۰۲۲ به لاوروف گفت آمریکا حق داره هرجا بخواد سیستم موشکی بذاره.  

اینه متحد فرضی شما، دوستان عزیزم. حالا آمریکا می‌خواد سیستم‌های موشکی میان‌برد توی آلمان بذاره. یادتون باشه آمریکا ۲۰۱۹ از معاهده INF یه‌طرفه خارج شد. الان هیچ چارچوب تسلیحات هسته‌ای نیست- تقریباً هیچی.  

وقتی زلنسکی چند روز بعد از تهاجم روسیه گفت اوکرائین آماده بی‌طرفی شده، یه توافق صلح نزدیک بود. من جزئیاتش رو می‌دونم چون با مذاکره‌کننده‌ها و میانجی‌ها مفصل حرف زدم و از حرفای عمومی بقیه هم خیلی چیزا یاد گرفتم. کمی بعد از شروع مذاکرات مارس ۲۰۲۲ یه سند بین طرفا رد و بدل شد که پوتین تأییدش کرده بود و لاوروف ارائه‌ش داده بود. میانجی‌های ترکیه‌ای مدیریتش می‌کردن. بهار ۲۰۲۲ رفتم آنکارا تا از نزدیک بشنوم میانجی‌ها چی کار کردن. حرف آخر اینه: اوکرائین یه‌طرفه از یه توافق نزدیک کنار کشید.

[ ۷. پایان جنگ اوکرائین]  

چرا اوکرائین از مذاکرات کنار کشید؟ چون آمریکا بهشون گفت، و بریتانیا با فرستادن بوریس جانسون [بوجو] اوایل آوریل به کی‌یف، روی کیک خامه زد و همین حرف رو زد. استارمر از اونم بدتر شد، جنگ‌طلب‌تر. باورش سخته، ولی حقیقته. جانسون توضیح داده- توی وب پیداش می‌کنید- که چیزی که اینجا خطرناکه، هژمونی غربیشه، نه اوکرائین، بلکه هژمونی غربی.  

مایکل فن درشولنبورگ و من بهار ۲۰۲۲ توی واتیکان با یه گروه کارشناس دیدار کردیم و یه سند نوشتیم که توضیح می‌داد هیچ چیز خوبی از ادامه جنگ نمیاد. گروه ما محکم گفت- ولی فایده نداشت- که اوکرائین باید فوری مذاکره کنه، چون تأخیر یعنی مرگ‌های زیاد، خطر تشدید هسته‌ای و شاید باخت کامل جنگ.  

یه کلمه از اون چیزی که اون موقع نوشتیم رو عوض نمی‌کنم. هیچی توش اشتباه نبود. از وقتی آمریکا اوکرائین رو از میز مذاکره دور کرد، شاید یه میلیون اوکرائینی مردن یا شدید زخمی شدن. سناتورای آمریکایی که به نظرم بطرز وحشتناکی بدجنس و بدبین هستن، می‌گن این بهترین خرج پول‌مونه، چون آمریکایی نمرده. این یه جنگ نیابتی خالصه. یکی از سناتورای نزدیک نیویورک، ریچارد بلومنتال از کانتیکت، اینو صریح گفت. میت رامنی هم گفت. بهترین پولیه که آمریکا می‌تونه خرج کنه، چون آمریکایی نمی‌میره. باورکردنی نیست.  

حالا، تا دیروز، پروژه اوکرائین آمریکا شکست خورده. ایده اصلی پروژه این بود که روسیه دستش رو جمع کنه. همیشه فکر می‌کردن روسیه نمی‌تونه مقاومت کنه، همونطور که برژینسکی ۱۹۹۷ گفت. آمریکایی‌ها فکر کردن ما دست بالا رو داریم.  

ما می‌بریم چون اونا رو گول می‌زنیم. روس‌ها واقعاً نمی‌جنگن، واقعاً بسیج نمی‌کنن. ما گزینه هسته‌ای اقتصادی رو می‌ذاریم وسط- روسیه رو از SWIFT قطع می‌کنیم، این اقتصادشون رو نابود می‌کنه. تحریم‌هامون اونا رو به زانو درمیاره. هیمارس، ATACMS، اف-۱۶ها اونا رو تموم می‌کنن. راستش، بالای ۵۰ سال اینجور حرفا رو شنیدم. رهبرای امنیت ملی‌مون دهه‌هاست چرت و پرت می‌گن.  

به اوکرائینی‌ها التماس کردم: بی‌طرف بمونید، به آمریکایی‌ها گوش ندید. براشون یه حرف معروف هنری کیسینجر رو تکرار کردم: دشمن آمریکا بودن خطرناکه، ولی دوستش بودن کشنده‌ست. اینو برای اروپا تکرار می‌کنم: دشمن آمریکا بودن خطرناکه، ولی دوستش بودن کشنده‌ست.

[۸. دولت ترامپ ]
 
بذارید با چند کلمه درباره دونالد ترامپ تموم کنم. ترامپ دست بازنده بایدن رو نمی‌خواد. برای همین به احتمال زیاد با پوتین توافق می‌کنه جنگ تموم بشه. حتی اگه ا

روپا به جنگ‌طلبی‌ش ادامه بده، مهم نیست. جنگ داره تموم می‌شه. پس لطفاً اینو از سیستم‌تون بیرون کنید. به همکاراتون بگید: "تموم شد." تموم شده چون ترامپ نمی‌خواد یه بازنده رو نگه داره. چیزی که با مذاکرات الان نجات پیدا می‌کنه، اوکرائینه. دومیش شماهایید، اروپا.  

بازار سهام‌تون این چند روز به خاطر "خبر وحشتناک" مذاکرات و صلح احتمالی بالا رفته. می‌دونم این احتمال صلح توی این سالن‌ها با وحشت محض روبرو شده، ولی این بهترین خبریه که می‌تونید بگیرید. سعی کردم با بعضی رهبرای اروپا تماس بگیرم. گفتم: به کی‌یف نرید، برید مسکو. با همتاهاتون مذاکره کنید. شما اتحادیه اروپایید، ۴۵۰ میلیون نفرید، اقتصاد ۲۰ تریلیون دلاری دارید—مثل اون عمل کنید.  

اتحادیه اروپا باید شریک اصلی تجاری روسیه باشه. اقتصادای اروپا و روسیه مکمل همن، تناسب برای تجارت سودمند دوطرفه خیلی قویه. راستی، اگه کسی بخواد درباره اینکه آمریکا چطور نورد استریم رو منفجر کرد حرف بزنیم، خوشحال می‌شم بگم. دولت ترامپ توی قلبش امپریالیسته. ترامپ معلومه فکر می‌کنه قدرت‌های بزرگ دنیا رو می‌چرخونن. آمریکا بی‌رحم و بدبین خواهد بود، و بله، حتی با اروپا. نرید واشنگتن التماس کنید، کمکی نمی‌کنه- شاید بی‌رحمی رو بیشتر کنه. جای اون، یه سیاست خارجی واقعی اروپایی داشته باشید.  

نمی‌گم داریم وارد عصر جدید صلح می‌شیم، ولی الان توی یه نوع سیاست متفاوتم، بازگشت به سیاست قدرت‌های بزرگ. اروپا به سیاست خارجی خودش نیاز داره، نه فقط سیاست روس‌هراسی. به سیاستی نیاز داره که واقعی باشه، موقعیت روسیه رو بفهمه، موقعیت اروپا رو بفهمه، بفهمه آمریکا چیه و دنبال چیه، و سعی کنه جلوی اشغال اروپا توسط آمریکا رو بگیره. اصلاً بعید نیست آمریکا توی گرینلند نیرو پیاده کنه. شوخی نمی‌کنم، فکر نمی‌کنم ترامپم شوخی کنه. اروپا به یه سیاست خارجی واقعی نیاز داره، نه اینکه بگه: "بله، با آقای ترامپ معامله می‌کنیم و نصف راه می‌ریم." می‌دونید اون چجوری می‌شه؟ بعدش بهم زنگ بزنید.  

لطفاً سیاست خارجی اروپایی داشته باشید. قراره با روسیه برای مدت طولانی زندگی کنید، پس باهاش مذاکره کنید. مسائل امنیتی واقعی برای اروپا و روسیه روی میزه، ولی این سر و صدا و روس‌هراسی هیچ کمکی به امنیت شما نمی‌کنه، به امنیت اوکرائینم نمی‌کنه. این ماجراجویی آمریکایی که شما بهش پیوستید و حالا تشویق‌کننده اصلیش هستید، حدود یه میلیون تلفات اوکرائینی داشته.

[۹. خاورمیانه و چین]
  
توی خاورمیانه، اتفاقاً، آمریکا ۳۰ سال پیش سیاست خارجی‌ش رو کامل به نتانیاهو سپرد. لابی اسرائیل سیاست آمریکا رو می‌چرخونه. شک نکنید. می‌تونم ساعت‌ها توضیح بدم چطور کار می‌کنه، خیلی خطرناکه. امیدوارم ترامپ دولتش رو، و بدتر، مردم فلسطین رو به خاطر نتانیاهو نابود نکنه- کسی که به نظرم جنایتکار جنگیه و دادگاه کیفری بین‌المللی درست بهش اتهام زده.  

تنها راه برای صلح توی مرزهای شما با خاورمیانه، راه‌حل دو کشوریه. فقط یه مانع جلوشه: وتوی آمریکا توی شورای امنیت سازمان ملل، به دستور لابی اسرائیل. اگه اتحادیه اروپا می‌خواد تأثیری بذاره، به آمریکا بگید وتو رو بندازه دور. اینجوری با حدود ۱۶۰ کشور دیگه دنیا هم‌جهت می‌شید. تنها کسایی که با دولت فلسطین مخالفند، عملاً آمریکا، اسرائیل، میکرونزی، نائورو، پالائو، پاپوآ گینه نو، آرژانتین و پاراگوئه‌ان.  

خاورمیانه جاییه که اتحادیه اروپا می‌تونه تأثیر ژئوپلیتیکی بزرگی داشته باشه. ولی اروپا درباره برجام و ایران ساکت شده و نصف اروپا درباره جنایت های جنگی اسرائیل و جلوگیری از راه‌حل دو کشوری ساکته.  

بزرگ‌ترین آرزوی نتانیاهو توی زندگی، جنگ بین آمریکا و ایرانه. هنوزم ول نکرده، بعید نیست اینم بشه. ولی اگه اروپا سیاست خارجی خودش رو داشته باشه، می‌تونه جلوش رو بگیره. امیدوارم ترامپ سلطه نتانیاهو رو روی سیاست آمریکا تموم کنه. حتی اگه نه، اتحادیه اروپا می‌تونه با بقیه دنیا برای صلح خاورمیانه کار کنه.  

آخرین حرفم درباره چین: چین دشمن نیست. چین فقط یه داستان موفقیته. برای همین آمریکا اون رو دشمن می‌بینه، چون اقتصادش (با قیمت‌های بین‌المللی) از آمریکا بزرگ‌تره. آمریکا با واقعیت می‌جنگه. اروپا نباید این کار رو بکنه. تکرار می‌کنم، چین نه دشمنه نه تهدید- شریک طبیعیه با اروپا توی تجارت و نجات محیط زیست جهانی.  

همین. خیلی ممنون.

[پرسش و پاسخ]  
سئوال مخاطب: آیا اروپا باید هزینه نظامی‌ش رو بیشتر کنه؟  

پاسخ جفری ساکس: اگه اروپا دو تا سه درصد از تولید ناخالص داخلی‌ش رو برای یه ساختار امنیتی یکپارچه خرج کنه و توی اروپا و تکنولوژی اروپایی سرمایه‌گذاری کنه، و نذاره آمریکا استفاده از تکنولوژی اروپا رو دیکته کنه، من مخالف نیستم. هلند تنها ماشینای پیشرفته نیمه‌هادی با لیتوگرافی فرابنفش شدید رو تولید می‌کنه—شرکت ASML. ولی آمریکا هر سیاست ASML رو تعیین می‌کنه. اگه من جای شما

بودم، همه امنیت و تکنولوژی رو به آمریکا نمی‌دادم.  

پیشنهادم اینه که چارچوب امنیتی خودتون رو داشته باشید تا سیاست خارجی خودتون رو هم داشته باشید. اروپا چیزایی رو نمایندگی می‌کنه که آمریکا نمی‌کنه. اروپا طرفدار اقدام برای آب و هواست- رئیس‌جمهور ما رو این کاملاً دیوونه‌ست. اروپا طرفدار شایستگیه، دمکراسی اجتماعی بعنوان یه فرهنگ. اروپا طرفدار چندجانبه‌گراییه، منشور سازمان ملله. آمریکا هیچ ‌کدوم اینا رو قبول نداره. وزیر خارجه‌مون، مارکو روبیو، سفرش به آفریقای جنوبی رو کنسل کرد چون برابری و پایداری تو برنامه بود. این یه بازتاب واقعی، ولی تلخ، از لیبرتارینیسم آنگلوساکسونه. برابری توی فرهنگ آمریکا کلمه‌ای نیست، پایداری هم نیست.  

شاید بدونید از ۱۹۳ عضو سازمان ملل، ۱۹۱ کشور برنامه‌های اهداف توسعه پایدار (SDG) رو توی اجتماعات سیاسی سطح بالا ارائه دادن. فقط سه تا کشور این کار رو نکردن: هائیتی، میانمار و ایالات متحده آمریکا. خزانه‌داری بایدن حتی اجازه نداشت بگه "اهداف توسعه پایدار." اینا رو می‌گم چون شما به سیاست خارجی خودتون نیاز دارید.  

من هر سال دو تا گزارش می‌دم. یکی گزارش شادی جهانه- توی گزارش ۲۰۲۴، ۸ تا از ۱۰ کشور برتر اروپایی‌ان. اروپا بهترین کیفیت زندگی توی کل دنیا رو داره. آمریکا رتبه ۲۳ بود. گزارش دیگه، گزارش توسعه پایداره- توی گزارش ۲۰۲۴، ۱۹ تا از ۲۰ کشور برتر توی توسعه پایدار اروپایی‌ان. آمریکا رتبه ۴۶ بود. برای محافظت از این کیفیت زندگی به سیاست خارجی خودتون نیاز دارید! من طرفدار سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) بودم و هستم و هنوزم فکر می‌کنم OSCE چارچوب درست برای امنیت اروپاست. می‌تونه واقعاً کار کنه.

سئوال مخاطب: اروپا چطور باید با روسیه دیپلماتیک کار کنه؟  

پاسخ جفری ساکس: فکر می‌کنم مسئله فوق‌العاده مهمی هست که اروپا باید مستقیم با روسیه مذاکره کنه. برای همین به رئیس کاستا و رهبرای اروپا پیشنهاد می‌کنم گفتگوی مستقیم با پوتین رو باز کنن، چون امنیت اروپا روی میزه. من خیلی از رهبرای روس رو خوب می‌شناسم. مذاکره‌کننده‌های خوبی‌ان. باید باهاشون مذاکره کنید، و خوب مذاکره کنید. از همتاهاتون چند تا سئوال بپرسید. بپرسید چه تضمین‌های امنیتی می‌تونه کار کنه که این جنگ برای همیشه تموم بشه؟ تضمین‌های امنیتی برای کشورهای بالتیک چی باشه؟ بخشی از فرایند مذاکره اینه که از طرف مقابل درباره نگرانی‌هاتون بپرسید. من لاوروف، وزیر خارجه، رو ۳۰ سال می‌شناسم. به نظرم یه وزیر خارجه درخشانه. باهاش حرف بزنید، مذاکره کنید. ایده‌هاش رو بگیرید، ایده‌هاتون رو بذارید رو میز. مهم‌ترین چیز اینه که داد زدن و جنگ‌طلبی رو تموم کنید و با همتاهای روس حرف بزنید. التماس نکنید که با آمریکا سر میز باشید. لازم نیست با آمریکا تو یه اتاق باشید. شما اروپایید. باید با اروپا و روسیه تو یه اتاق باشید. سیاست خارجی‌تون رو به هیچ‌کس واگذار نکنید- نه به آمریکا، نه به اوکرائین، نه به اسرائیل. یه سیاست خارجی اروپایی نگه دارید. این ایده اساسیه.

سئوال مخاطب: کشورها مثل لهستان، مجارستان، جمهوری چک و اوکرائین می‌خواستن به ناتو بپیوندن. چرا نباید اجازه داشته باشن؟  

پاسخ جفری ساکس: ناتو انتخاب مجارستان، لهستان، جمهوری چک یا اوکرائین نیست. ناتو یه اتحاد نظامی به رهبری آمریکاست. سئوالی که ۱۹۹۱ و امروز جلوی اروپاست اینه که چطور صلح رو تضمین کنیم. اگه من ۱۹۹۱ تصمیم‌گیر بودم، وقتی پیمان ورشو منحل شد و مخصوصاً وقتی خود شوروی تموم شد، ناتو رو کامل تعطیل می‌کردم. وقتی این کشورها درخواست عضویت دادن، بهشون توضیح می‌دادم چیزی که ویلیام پری، وزیر دفاعمون، جورج کنان، دولتمرد بزرگ، و جک ماتلاک، آخرین سفیرمون توی شوروی، دهه ۹۰ گفتن: "احساساتتون رو می‌فهمیم، ولی توسعه ناتو ایده خوبی نیست چون به راحتی می‌تونه یه جنگ سرد جدید با روسیه راه بندازه."  

یه کتاب جدید خوب از جاناتان هاسلم، منتشرشده توسط انتشارات دانشگاه هاروارد، به اسم "تکبر" هست. جزئیات تاریخی توسعه ناتو رو مستند کرده. توضیح می‌ده چطور آمریکا اون‌قدر مغرور بود که با روسیه حرف نزنه، مذاکره نکنه، و خط قرمزاش رو- حتی بعد از قول ندادن به توسعه ناتو- رعایت نکنه.

سئوال مخاطب: پیامدهای بلندمدت این جنگ باخته چیه؟  

پاسخ جفری ساکس: ما توی بزرگ‌ترین پیشرفت تکنولوژی تاریخ بشر هستیم. واقعاً شگفت‌انگیزه الان چی می‌تونیم بکنیم. من متحیرم که کسی که شیمی زیادی نمی‌دونست، جایزه نوبل شیمی رو برد چون توی هوش مصنوعی و شبکه‌های عصبی عمیق فوق‌العاده‌ست- دمیس هسابیس Demis Hassabis نابغه واقعی. اون و تیمش توی دیپ‌مایند با هوش مصنوعی مشکل تاخوردگی پروتئین رو حل کردن، مشکلی که نسل‌ها زیست‌شیمی‌دانا رو مشغول کرده بود. اگه ذهن‌مون، منابع‌مون و انرژی‌مون رو بذاریم روش، می‌تونیم سیستم انرژی جهانی رو برای امنیت آب و هوا تغییر بدیم. می‌تونیم تنوع زیستی

رو حفظ کنیم، مطمئن بشیم هر بچه‌ای آموزش باکیفیت می‌گیره. الان می‌تونیم کلی کار فوق‌العاده بکنیم. برای موفقیت چی لازم داریم؟ به نظرم، از همه مهم‌تر، صلح. حرف اصلیم اینه که هیچ دلیل عمیقی برای درگیری هیچ‌جا نیست، چون هر درگیری‌ای که مطالعه می‌کنم فقط یه اشتباهه. برای "فضای زندگی" نمی‌جنگیم. اون ایده، که از مالتوس اومد و بعداً نازی شد، همیشه اشتباه بود، یه خطای فکری اساسی. جنگای نژادی، جنگای ملی برای بقا داشتیم، از ترس اینکه برای همه رو این سیاره به اندازه کافی نیست، پس توی یه جنگ بقاییم. من بعنوان اقتصاددان بهتون می‌گم، برای توسعه پایدار همه روی این سیاره به اندازه کافی داریم. خیلی زیاد. با چین توی درگیری نیستیم، با روسیه هم نه. اگه آروم بشیم، اگه به بلندمدت نگاه کنیم، بلندمدت خیلی خوبه- اگه قبلش خودمون رو منفجر نکنیم. این حرفمه. اگه صلح رو بسازیم، چشم‌انداز خیلی مثبته.

سئوال مخاطب: فکر می‌کنید راه خروج از این درگیری، فنلاندی‌سازی اوکرائینه؟  

پاسخ جفری ساکس: سئوال عالیه. بذارید یه جنبه از فنلاندی‌سازی رو بگم. فنلاندی‌سازی فنلاند رو سال به سال شماره یک توی گزارش شادی جهان کرد. فنلاند ثروتمند، موفق، خوشحال و امنه. این فنلاند قبل از ناتوئه که دارم درباره‌ش حرف می‌زنم. پس 'فنلاندی‌سازی' برای فنلاند یه موفقیت بزرگ بود، وقتی که سوئد، فنلاند و اتریش بی‌طرف بودن- عالی بود، خیلی هوشمندانه. همینطور وقتی اوکرائین بی‌طرف بود، انتخاب هوشمندانه‌ای بود. اگه دو تا ابرقدرت داری، یه کم فاصله بین‌شان بگذار. اگه آمریکا یه ذره عقل داشت، این کشورها رو بعنوان فضای بی‌طرف بین ارتش آمریکا و روسیه نگه می‌داشت، ولی آمریکا خیلی کم عقل داره.

---
+ ترجمه فارسی از آدرس زیر:‌
https://scheerpost.com/2025/02/27/the-geopolitics-of-peace-jeffrey-sachs-in-the-european-parliament/

* منظور از مایکل در این متن مایکل فن درشولنبورگ، عضو پارلمان اروپا و دیپلمات سابق آلمان در سازمان ملل، است. 
Michael von der Schulenburg

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.