زلنسکی بشار اسد نمی‌شود

عصر ایران سه شنبه 14 اسفند 1403 - 18:26
خوشحالی بابت مصائب دیگران، رافع مصائب ملی ما نیست. ولی نکته این است که حل مشکلات اقتصادی ایران، عزمی می‌خواهد برآمده از ایران‌‌دوستی. میهن‌دوستی به حرف نیست. به عمل است.‌ پوتینیسم در ایران هیچ ربطی به ایران‌دوستی ندارد.
   عصر ایران؛ هومان دوراندیش-  در نخستین روزهای حمله روسیه به اوکراین، روزنامه‌های روس‌گرای داخل کشور تیتر زدند که "آمریکا پشت اوکراین را خالی کرد". علاوه بر تیتر، بشکن هم می‌زدند البته! خوشحال بودند که دولت زلنسکی عن‌قریب سقوط می‌کند و پوتین با فتح کی‌یف، پوزه غرب را به خاک می‌مالد. 
 
    در آن ایام پیشروی ارتش روسیه در خاک اوکراین چنان سریع بود که دولت بایدن به زلنسکی تعارف زد که اگر هوا پس است، جمع کن بیا آمریکا!  اما زلنسکی مثل رضاشاه نبود که به محض ورود ارتش دشمن به خاک کشورش، تسلیم شود. ایستاد و نیروهای تحت امرش را رهبری کرد و بالاخره اوکراینی‌ها موفق شدند ارتش روسیه را در پنج کیلومتری کی‌یف متوقف سازند. 
 
   شجاعت و پایداری زلنسکی در آن روزهای نخستین و پرالتهاب جنگ، موجب شد دولت بایدن به خودش بیاید و به جای پافشاری بر پیشنهاد فرار به زلنسکی، از درِ کمک به اوکراین درآید. 
 
   به تدریج که کمک‌های نظامی آمریکا به اوکراین بیشتر شد، اوضاع چنان شد که می‌دانیم. یعنی روس‌ها تا حد زیادی عقب نشستند و خوابی که برای سقوط کی‌یف دیده بودند، تعبیر نشد. 
 
  دلیل نفرت گردانندگان نشریات روس‌گرای ایران از زلنسکی، این نیست که زلنسکی، برخلاف رئیس‌جمهور قبلی اوکراین، غرب‌گرا است. مقامات سیاسی رده‌بالای ژاپن و کره جنوبی هم غرب‌گرا هستند ولی منفور روسوفیل‌های ایران نیستند. 
 
   دلیل نفرت حضرات مذکور از زلنسکی، ایستادگی زلنسکی در برابر تجاوز و توسعه‌طلبی ارضی پوتین است. زلنسکی صرفا غرب‌گرا نبود بلکه غرب‌گرایی بود که در برابر پوتین، که بزرگ‌ترین دشمن لیبرال‌دموکراسی در جهان کنونی است، قد علم کرد و به همین دلیل خاری شد در چشم آنان! 
 
   اینان زلنسکی را متهم می‌کنند به گدایی از غرب. ولی چنان که پیشتر در یادداشت "رفتار معاون ترامپ، زننده‌تر از خود او..." توضیح دادیم، زلنسکی در پی نقد کردن طلب اوکراین از غرب بوده و طی این سه سال با فشار بر آمریکا و اروپا تقریبا حدود ۲۰۰ میلیارد دلار از این "بدهکارانِ اوکراین" گرفته است تا مانع تاخت‌وتاز مطلق روس‌ها در کشورش شود؛ روس‌هایی که سردار سلیمانی هم - به قول حسین مرعشی - درباره‌شان می‌گفت: خدا نامردتر از این جماعت نیافریده. 
زلنسکی
 
   البته فقط قول قاسم سلیمانی نیست. حسین دهقان وزیر دفاع ایران هم هشت سال در واکنش به اطلاع‌رسانی روسیه درباره استفاده هواپیماهایش از پایگاه نوژه همدان گفت: روس‌ها بی‌معرفتی کردند. 
 
   روسوفیل‌های وطنی، زلنسکی را متهم می‌کنند به نوکریِ آمریکا. در حالی که ترامپ و معاونش از زلنسکی شاکی بودند که چرا همیشه طلبکارانه از آمریکا سلاح و پول گرفته و هیچ وقت هم تشکر نکرده. منابع خبری نزدیک به دولت آمریکا هم اخیرا گفتند تنشی که بین زلنسکی و ترامپ و ونس پیش آمد، در دوره بایدن هم بارها بین زلنسکی و بایدن و سایر مقامات رده‌بالای دولت بایدن پیش آمده بود ولی نه جلوی دوربین رسانه‌ها. 
 
   اگر زلنسکی نوکر آمریکا بود، چه نیازی بود با روسای جمهور آمریکا مشاجره و جر و بحث کند؟ همین که زلنسکی در گفت‌وگو با ترامپ، امضای قرارداد مربوط به منابع معدنی را منوط کرد به دریافت تضمین‌های امنیتی قوی‌تر، و چون ترامپ حاضر نشد چنین تضمینی بدهد، او هم به امضای قرارداد تن نداد، به خوبی نشان می‌دهد که زلنسکی برای تامین منافع اوکراین به کاخ سفید رفته بود نه برای تامین منافع آمریکا.  
 
    نشریه‌ای که به سیاسیون داخل کشور توصیه می‌کرد بحث مذاکره با غرب را پیش نکشید چراکه باعث می‌شود چین و روسیه "به صداقت ما در اصلاح سیاست خارجی و روی کردن به 'سیاست اولویت شرق' شک کنند کمااینکه شک کرده و بی‌رغبتی نشان داده‌اند"، به جای اینکه زلنسکیِ طلبکار از غرب را متهم کند به نوکری آمریکا، ابتدا باید توضیح دهد که چرا این قدر دغدغه ناراحت نشدن مسکو و پکن را دارد؟
 
   باری، نوکر مشخصات روشنی دارد. طلبکار اربابش نیست و با او با "لحن تند" حرف نمی‌زند. احمد شاه معتقد بود لبوفروشی در پاریس بهتر از پادشاهی در ایران است. اگر میزان وطن‌دوستی زلنسکی در حد احمدشاه و محمدرضاشاه و حتی رضاشاه بود، دعوت آمریکا را اجابت می‌کرد و فی‌الفور از اوکراین می‌گریخت یا که تسلیم قشون متجاوز خارجی می‌شد. 
 
   خلاصه، زلنسکی می‌توانست مثل احمدشاهِ بی‌غیرت یا کرنسکی که رهبر انقلاب فوریه (۱۹۱۷) روسیه بود، یا مثل اشرف غنی، یا مثل بشار اسد از کشورش فرار کند و برود دنبال یک زندگی شخصیِ توأم با رفاه.
 
     ولی خوشبختانه زلنسکی بشار اسد نمی‌شود که حامیانش (به ویژه همین روسیه) پشتش را خالی کردند و حکومت او که مظهر بارز حکومت تیرانی(Tyranny) بود، ظرف ده روز سقوط کرد. دیگر اینکه زلنسکی با دشمن خارجی درگیر است. دشمنان او، برخلاف اسد، مردم کشورش نیستند. اروپا از اوکراین حمایت می‌کند چراکه اولا منافعش چنین اقتضا می‌کند، ثانیا رهبران فرانسه و آلمان و بریتانیا، برخلاف ترامپ که مثل روسوفیل‌های وطنی خودمان دشمن لیبرال‌دموکراسی است، به حفظ رژیم‌های دموکراتیک در این‌جا و آن‌جای جهان باور دارند. ضمنا اروپا در غرب اوکراین و چسبیده به این کشور است. یعنی هیچ نیرویی نمی‌تواند راههای کمک‌رسانی به اروپا به اوکراین را ببندد. 
 
   باری، نشریات روس‌گرای وطنی، که گفتیم چرا از زلنسکی بیزارند، در ابتدای جنگ اوکراین خوشحال بودند که آمریکا پشت اوکراین را خالی کرده. بعد که دیدند دولت بایدن تمام‌قد پشت اوکراین ایستاده، ادعای اولیه‌شان را رها کردند و مدعی شدند که آمریکا جنگ‌افروز است و به همین دلیل مشغول کمک نظامی و مالی به اوکراین است. 
 
   در واقع آمریکا هر سیاستی پیشه کند، این‌ها آن سیاست را دستمایه آمریکاستیزی‌شان می‌کنند.  دستاورد این آمریکاستیزی را هم در آینه اقتصاد کشورمان بوضوح داریم می‌بینیم. حتی اگر اروپا هم پشت اوکراین را خالی کند و نهایتا اوکراین از روی نقشه سیاسی جهان حذف شود، مشکلی از انبوه مشکلات اقتصادی مردم ایران حل نمی‌شود.
 
    خوشحالی بابت مصایب دیگران، رافع مصائب ملی ما نیست. ولی نکته این است که حل مشکلات اقتصادی ایران، عزمی می‌خواهد برآمده از ایران‌‌دوستی. میهن‌دوستی به حرف نیست. به عمل است.‌ پوتینیسم در ایران هیچ ربطی به ایران‌دوستی ندارد.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.