افسانه شهرها؛ اصفهان را چه کسی ساخت؟

فرارو چهارشنبه 15 اسفند 1403 - 15:57
اگر خیابان‌های اصفهان می‌توانستند صحبت کنند، چه داستان‌هایی از پیدایش خود برایمان بازگو می‌کردند؟ از جمشید و اسفندیار تا شاه عباس، روایت‌های شگفت‌انگیزی در دل این شهر نهفته است.

اگر روزی در یکی از کوچه‌های قدیمی اصفهان قدم بزنی، صدای تاریخ را در دل خشت‌های کهن و سنگ‌فرش‌هایش خواهی شنید. این شهر، نه فقط یک نقطه روی نقشه، بلکه قصه‌ای هزارساله است که در دل اسطوره‌ها و واقعیت‌های تاریخی جا خوش کرده.

به گزارش راهنماتو، اما اصفهان از کجا آمد؟ چه کسی آن را ساخت؟ و چرا هنوز هم نامش با شکوه و جلال بر سر زبان‌هاست؟

جمشید و نخستین شعاع‌های خورشید بر اصفهان

افسانه‌ها می‌گویند که جمشید، شاهِ طلایی ایران، روزی در سفرهایش به سرزمینی سبز و خوش‌آب‌وهوا رسید. او که در پی مکانی برای ساخت شهری بی‌مانند بود، چشمانش به این دشت افتاد و فرمان داد تا در میان آن، شهری بنا کنند که زیبایی‌اش همپای بهشت باشد. بعضی می‌گویند که اصفهان، بازمانده آن رویای جمشید است؛ شهری که از دل افسانه‌های کهن جان گرفته است.

اسفندیار و نبردی که شهری را ساخت

اما برخی دیگر داستان را جور دیگری روایت می‌کنند. می‌گویند روزی اسفندیار، آن پهلوان شکست‌ناپذیر، در نبردهایش به این دیار رسید. او که در پی یافتن پایگاهی مستحکم برای لشکرش بود، دستور داد قلعه‌هایی عظیم در این سرزمین بسازند. این دژها بعدها بزرگ‌تر شدند، دیوارها گسترده‌تر و زندگی در میانشان جریان یافت. شاید همین بود که اصفهان را از یک دژ نظامی به شهری زنده و پرهیاهو تبدیل کرد.

کیخسرو و سنگ‌های افسانه‌ای

حکایت دیگری هم وجود دارد؛ داستان کیخسرو، پادشاه دادگر که در جستجوی آرامش، به این سرزمین رسید. او در اینجا قلعه‌هایی بنا کرد که بسان نگینی در دل ایران می‌درخشیدند. برخی حتی می‌گویند که سنگ‌های نخستین بناهای اصفهان، همان‌هایی هستند که به فرمان کیخسرو بر هم نهاده شدند.

از افسانه تا تاریخ؛ اصفهان چگونه پدیدار شد؟

اما تاریخ، داستانی مستندتر برای ما روایت می‌کند. رد پای اصفهان را در دوران ساسانیان می‌توان یافت، زمانی که شاهپور اول، یکی از مقتدرترین پادشاهان ایران، این سرزمین را به عنوان یکی از پایگاه‌های مهم خود انتخاب کرد.

پس از اسلام، اصفهان به دست آل‌بویه افتاد و نخستین نشانه‌های تمدن اسلامی در آن پدیدار شد. اما این شهر، سرنوشتش با شکوه و عظمت گره خورده بود، و چه کسی بهتر از سلطان ملکشاه سلجوقی می‌توانست آن را به اوج برساند؟ او با همراهی وزیر خردمندش، خواجه نظام‌الملک، اصفهان را پایتختی بزرگ و پرشکوه کرد.

طلوع اصفهان؛ دورانی که شاه عباس آن را به بهشت تبدیل کرد

اما شاید بزرگ‌ترین معمار اصفهان، کسی جز شاه عباس صفوی نبود. در روزهایی که ایران در اوج تمدن خود می‌درخشید، شاه عباس تصمیم گرفت پایتختش را جایی بنا کند که هم در مرکز ایران باشد و هم زیبایی‌اش زبانزد خاص و عام.

و این‌گونه شد که میدان نقش جهان پدید آمد، با کاشی‌های فیروزه‌ای و گنبدهایی که در آسمان اصفهان می‌درخشیدند. پل سی و سه پل بر زاینده‌رود کشیده شد، تا رهگذران را از دیروز به امروز بیاورد و دوباره به فردا بسپارد. مسجد شیخ لطف‌الله ساخته شد تا آرامشی بی‌نظیر را در قلب این شهر جاودانه کند.

اصفهان؛ شهری که همچنان زنده است

شهرها می‌آیند و می‌روند، اما اصفهان همچنان ایستاده است؛ گویی که زمان، در کوچه‌های آن به آرامی قدم می‌زند و هر دیوارش قصه‌ای برای گفتن دارد. از جمشید و اسفندیار گرفته تا شاه عباس، هرکدام سنگی بر بنای این شهر نهاده‌اند و آن را به یکی از زیباترین نقاط جهان تبدیل کرده‌اند.

پس اگر روزی گذرت به این شهر افتاد، یادت باشد که در دل هر گنبد، هر میدان و هر پل، رازی نهفته است؛ رازی که تنها گوش‌های شنوا و دل‌های عاشق می‌توانند آن را درک کنند.

منبع خبر "فرارو" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.