شمال نیوز: آمار زنان آسیبدیده، سرپرست خانوار و بانوان نیازمند حمایت در مرکز استان مازندران بالاست اما به همان میزان، ظرفیت ساری برای بهکارگیری این زنان در اقتصاد خُرد « Microeconomics» هم کم نیست و با اجرای طرحهای ویژه، اعمال مدیریت و نظارت، میتوان به این زنان که عموماً سرپرستی فرزندان خود را نیز برعهده دارند، مساعدت کرد.
این کار در گام نخست مستلزم همکاری بین بازیگران اصلی حوزه مدیریت شهری اعم از شورای شهر، شهرداری و سازمانهای تابعه آن در تعامل با فرمانداری مرکز استان است و در گام دوم حمایت ادارهکل امور بانوان استانداری مازندران، مشارکت فعالانه سمنهای تخصصی حوزه زنان و نخبگان اقتصادی شهر را طلب میکند که در نوشتن طرحی جامع که در قامت نقشه راه حمایت از حضور زنان در اقتصاد شهری باشد، همفکری کنند.
با توجه به اینکه اقتصاد مازندران بر محور کشاورزی است و بخش اعظمی از رونق در بازار به این بخش وابسته است و هر ساله در زمان برداشت محصول برنج در تیر و مرداد و همچنین برداشت باغات مرکبات در آبان و آذر، شاهد جان تازه گرفتن کسب و کارها و تزریق رونق به اقتصاد بازار هستیم، هدایت زنان سرپرست خانوار به این بخش میتواند آنان را به فعالان مفید و موثر در اقتصاد خُردهپا تبدیل کند. این اقدام البته طیف گستردهای از برکات و خیرات را برای جامعه به همراه دارد که در ادامه به آن اشاره میشود :
اول اینکه حمایت از زنان در متن و بطن خود معنایی جز حمایت از آینده ندارد چون زنان و بهویژه مادران، مربیان فرزندانی هستند که فردای جامعه ما در دست آنان خواهد بود و اگر ما امروز به این مادران که عمدتاً تنها و خودسرپرست هستند، توجه ویژه بدهیم، آنان نیز در تربیت فرزندان خود دغدغه کمتری خواهند داشت و در این امر خظیر که به فردای جامعه مربوط است، موفقتر عمل خواهند کرد.
دوم اینکه اقتصاد در ذات و کلیّت خود، یک مقوله فازی است به این معنا که وقتی شما از زن یا مردی که در بازار هفتگی و روزبازار در مرکز شهر، کالایی را مانند چند کیلو سبزی خریداری کردید، ضمن اینکه نیاز خانواده خود به آن کالا را مرتفع کردید، از کشاورزی در روستایی دوردست که این محصول در آنجا تولید شد حمایت کردید، بخشی از پول شما به حساب تولیدکننده کشاورز و بخشی نیز به رانندهای که این محصول را تا بازار مورد نطر رسانده، واریز میشود ضمن اینکه فروشنده نیز درصدی از سود را برای خود برمیدارد. اگر تولیدکننده، خود فروشنده باشد نیز یک نفر از این حلقه حذف میشود و خللی در این فرایند فازی ایجاد نمیشود.
سوم اینکه رونق اقتصاد و فعال بودن کسب و کارها، موجب رفع نیازهای فعالان این حوزه و خانوادههایشان میشود و رفع نیاز مهمترین عامل در کاهش انواع آسیبهای فردی و اجتماعی است. فرد و خانوادهای که در تأمین نیازهای اولیه خود درمانده محتمل است در دام انواع افسردگی، بداخلاقی و در موارد شدیدتر به اعتیاد و قتل و جنایت بیفتد و در جامعهای که آمار آسیبها و بداخلاقی بالا باشد، انسجام اجتماعی و اعتماد عمومی که عناصری حیاتی برای زیست شهری انسان در جامعه مدرن است، زخمی میشود.
نتیجه کلام این است که غفلت ما از همدیگر بهویژه زنان آسیبدیده، بانوان سرپرست خانوار و مادران نیازمند امری است که تبعات و عوارض منفی آن در نهایت به خود ما بازمیگردد و قطعاً به همین علت است که جناب مولانا در کتاب مثنوی سرود:
این جهان کوه است و فعلِ ما ندا
بازگردد این نداها را صدا
* دانشآموخته اقتصاد و مدرس دانشگاه