به گزارش اقتصادنیوز، عرب گلف بیزنس با انتشار یادداشتی مدعی شد: در سال 2025، تمام مسیرها به ریاض منتهی میشود، تا جایی که این شهر جایگاه ژنو را به عنوان مرکز دیپلماسی جهانی به خود اختصاص داده است.
در همین راستا، رؤسای جمهور آمریکا و روسیه، ترامپ و پوتین در پایتخت سعودی ملاقات خواهند کرد، در حالی که تغییرات عمدهای در سیاست خارجی آمریکا در جریان است و واشنگتن در جنگ اوکراین از طرف کرملین حمایت میکند، بدون توجه به اتحادیه اروپا و دولت در حال نبرد اوکراین.
این وبگاه در ادامه آورد: رئیسجمهور مصر، عبدالفتاح السیسی، در ریاض است تا پیشنهادات خود را که در تضاد با پیشنهاد و طرح ترامپ در خصوص غزه قرار دارد را از طرف اتحادیه عرب هماهنگ کند. حتی عربستان سعودی پیشنهاد کرده است که به عنوان میانجیگری برای کاهش خطر رویارویی بین آمریکا، اسرائیل و ایران عمل کند.
پتانسیل کاهش تحریمها علیه روسیه، همراه با حل و فصل بحران غزه، تأثیر بزرگی بر بازار نفت و گاز جهانی خواهد داشت و سیاستهای انرژی اروپا، چین، هند و خاورمیانه را تحت تأثیر قرار خواهد داد. ترامپ با پذیرش درخواستهای حداکثری پوتین، فقط با موافقت به ملاقات با تزار در ریاض، بدون هیچ نمایندگی از بروکسل یا کییف، تسلیم شده است. اما در یک اقدام غافلگیرکننده در روز سهشنبه، کییف با واشنگتن توافقی بر سر یک قرارداد معدنی امضا کرد که مقامات اوکراینی امیدوارند روابط آمریکا را بهبود بخشد و راه را برای تعهد امنیتی بلندمدت هموار کند.
ترامپ تمایل خود برای دریافت جایزه صلح نوبل با پایان دادن به جنگ اوکراین را پنهان نکرده، در حالی که باید قیمت نفت را کاهش دهد تا با فشارهای تورمی در اقتصاد آمریکا مقابله کند. بنابراین، او منافع زیادی در تسلیم خواستههای پوتین و ارائه تسهیلات تحریمی به کرملین به عنوان انگیزهای برای پایان دادن به جنگ به یکباره دارد.
این گزاره چه معنی برای بازارها دارد؟ قیمت نفت ممکن است زمانی که سیگنالهای دود سفید در اجلاس ریاض توسط بازارهای معاملات آتی نفت در لندن، نیویورک، شیکاگو و سنگاپور دیده شود، کاهش یابد. در چنین شرایطی باید گفت، منفعت استراتژیک عربستان سعودی از نشست ترامپ-پوتین نمیتواند از این بیشتر باشد.
بازارهای آتی و گزینههای نفتی در سراسر جهان اکنون ۱۵ تا ۲۰ برابر مقدار ۱۰۴ میلیون بشکه مصرف روزانه معامله میشوند. بازار نفت جهانی، نه روسیه، عربستان سعودی یا حتی آمریکا، تصمیم خواهد گرفت که قیمتهای مارژینال نفت برنت و وست تگزاس اینترمدیت (WTI) در سال ۲۰۲۵ در کجا معامله شوند.
این وبگاه در ادامه آورد: تعرفههای عجیب ترامپ و تغییرات تحریکآمیز در سیاستهای آمریکا در مورد جنگ اوکراین و روسیه باعث شده است که معاملهگران حرفهای نفت ریسکهای خود را در بازار کاهش دهند. این همان دلیلی است که نوسان در سه هفته گذشته کاهش یافته است، حتی اگر برنت در یک محدوده باریک معامله شده باشد. اما آن محدوده معاملاتی پس از اجلاس ریاض میتواند به طور قابل توجهی گسترش یابد.
حتی اگر یک توافق حاصل شود، ممکن است قابل اجرا نباشد بالاخص آن که اگر شرایط آن برای زلنسکی، رئیس جمهوری اوکراین یا فردریش مرتس، صدر اعظم آلمان قابل قبول نباشد. زلنسکی به طور صریح اعلام کرده که اوکراین "هیچ توافقی درباره این کشور بدون حضور نماینده این بازیگر" را نخواهد پذیرفت. این در حالی است که آلمان غول اقتصادی اتحادیه اروپاست که یک سوم تولید ناخالص داخلی این بلوک را تشکیل میدهد و از زمان دوران شرودر و مرکل هزینه زیادی برای وابستگی به انرژی روسیه از طریق گازپروم پرداخت کرده است.
اگر مرتس از مفاد توافق ریاض فرصت سازی کند تا با روسیه در ازای واردات گاز ارزان سازش تازهای ترتیب دهد، ایجاد نقطه عطف عمده در قیمتهای انرژی جهانی اجتنابناپذیر است. منافع استراتژیک عربستان سعودی از اجلاس ترامپ-پوتین نمیتواند از این بیشتر باشد. منافع ملی برجسته این کشور موفقیت پروژه چشمانداز ۲۰۳۰ برای تحول اجتماعی و اقتصادی است.
آخرین چیزی که عربستان سعودی به آن نیاز دارد، کاهش عمده قیمتهای نفت است؛ زیرا قیمت برنت هماکنون ۳۰ دلار پایینتر از قیمت تعادلی بودجه سلطنتی است. اگرچه نسبت بدهی به تولید ناخالص داخلی عربستان سعودی زیاد نیست و ۳۴ درصد است، این کشور اکنون بزرگترین وامگیرنده دولتی در بازارهای سرمایهگذاری جهانی بدهیهای خارجی است. بنابراین، عربستان سعودی تلاش خواهد کرد تا ترامپ را ترغیب کند که لفاظیهایی چون "حفر کن، بچهها، حفر کن" را تعدیل کرده و استراتژی خود برای تبدیل شدن به یک ابرقدرت جهانی در زمینه گاز طبیعی مایع را بازتعریف کند.
تولید نفت عربستان به ۹ میلیون بشکه در روز کاهش یافته که کمترین میزان در چهار سال اخیر است، زیرا این کشور سهم غیرمنصفانهای از کاهش تولید اوپک پلاس را متحمل شده است که برای تثبیت بازار طراحی شده بود. این امر قابل توجه است که ظرفیت تولید ریاض هماکنون ۱۲ میلیون بشکه در روز است، همانطور که در سال ۱۹۸۰ چنین بود؛ سالی که دو عضو مؤسس اوپک پس از حمله صدام حسین به ایران درگیر جنگ شدند.
تقاضای جهانی نفت در سال ۱۹۸۰ فقط ۶۰ میلیون بشکه در روز بود و به همین دلیل، عربستان سعودی دیگر تنها بازیگر اصلی در اوپک نیست و این کشور ارتباط خود را با کرملین از سال ۲۰۱۶ بازتعریف کرده است. اگر تحریمها برداشته شوند، عربستان سعودی و روسیه باید به یک شیوه جدید برای تقسیم سهم بازار در بازارهای پاییندستی در چارچوب اوپک پلاس دست یابند تا از وقوع جنگ قیمت در مقیاس ۲۰۱۴-۲۰۱۵ جلوگیری کنند.
با کاهش قیمت نفت، این احتمال وجود دارد که سرمایهگذاران از خلیج فارس دوری کنند. در چنین شرایطی سهم بازار اوپک پلاس کاهش خواهد یافت، زیرا آمریکا تولید نفت خود را افزایش میدهد. افزایش تولید نفت در ساحل برزیل، آفریقای غربی و کانادا همچنین یک واقعیت سخت برای مسکو و ریاض است، مانند تخلف از سهمیهها توسط قزاقستان، عراق و نیجریه در داخل اوپک پلاس. همچنین باید رشد متوسط تقاضا برای محصولات نفتی در چین، بزرگترین واردکننده نفت جهان، در نظر گرفته شود.
در جبهه تأمین، تحریمهای "فشار حداکثری" علیه ایران ممکن است به تنگتر شدن بازار نفت کمک کند، اما ترامپ همچنین به ایران پیشنهاد دیپلماتیک داده که در صورتی که تهران پیشرفت برنامه هستهایاش را متوقف کند، ممکن است آن را بپذیرد.
پیشبینیها برای محدوده معاملاتی برنت در نیمه اول سال ۲۰۲۵، بین ۶۵ تا ۷۵ دلار است. با این حال، سال ۲۰۲۵ سال تغییر بازی برای سیاست جهانی است، مشابه سالهای ۱۹۱۸، ۱۹۴۵، ۱۹۸۹ و ۲۰۰۱. نوسانات قیمت نفت قطعاً افزایش خواهد یافت.