به گزارش همشهری آنلاین، سردار شهید مصطفی عبداللهی، پدر شهید مدافع حرم مرتضی عبداللهی، که اخیراً، ۱۶ اسفند ۱۴۰۳ در حادثهای در یکی از مراکز نیروی دریایی سپاه پاسداران در تهران به شهادت رسید، از پیشکسوتان عرصه ایثار و شهادت و فرماندهان تخریب نیروی دریایی سپاه در دوران دفاع مقدس بود. او در خانوادهای مذهبی رشد کرد و همواره تأکید بر تربیت دینی فرزندان داشت. در خاطراتش درباره تولد مرتضی میگوید که به دلیل همزمانی با شهادت امام جواد (ع)، نام شناسنامهای او را محمد گذاشتند، اما در خانه او را مرتضی صدا میکردند.
فرزندی که پیش از پدر عروج کرد
شهید مرتضی عبداللهی، فرزند دوم خانواده، ۹ اسفند ۱۳۶۶ در محله نظامآباد تهران به دنیا آمد. او از کودکی علاقهمند به اهل بیت (ع) بود و برای دفاع از حرم اهل بیت (ع)، دورههای تخصصی مانند غواصی، پاراگلایدر و راپل را گذراند. پس از این دورهها، با پدرش که خود از فرماندهان دفاع مقدس بود، برای اعزام به سوریه صحبت کرد و عازم سوریه شد و در نهایت به عنوان مدافع حرم به شهادت رسید. بر اساس زندگی شهید مرتضی عبداللهی، کتاب «هواتو دارم» به قلم محمدرسول ملاحسنی تالیف و منتشر شده و با تقریظ مقام معظم رهبری همراه است. انتشار این تقریظ باعث افتخار و غرور خانواده شهید و علاقهمندان به این شهید بزرگوار شده است. شهید مصطفی عبداللهی با تربیت فرزندی چون مرتضی، نشان داد که عشق به اهل بیت (ع) و دفاع از حریم آنان، مسیر روشنی برای رسیدن به کمال انسانی است.
زندگی شهید مرتضی عبدالهی در کتاب«هواتو دارم»
کتاب«هواتو دارم» از دوازده فصل تشکیل شده و قصّه زندگی شهید مهندس مرتضی عبداللهی است که از سال ۱۳۸۵ شروع میشود و در سال ۱۳۹۷ تمام میشود؛ روایت دوازده سال از زندگی پُرپیچوخم و مملو از لحظههای ناب یک قهرمان. داستان از یک خواب شروع میشود؛ خوابی که سرچشمه تغییرات اساسی در یک انسان است؛ خوابی که همسر او قبل از ازدواجشان میبیند و تحوّل عجیبی را در او ایجاد میکند. همسر مرتضی با اسم مستعار «ستاره» راوی داستان زندگی آنها است. ماجرای خواستگاری مرتضای بیستساله را تعریف میکند: «... چیزی که برایم خیلی جالب بود این بود که مرتضی تکلیفش با خودش روشن بود، هدفش مشخّص بود، میدانست از زندگی چه میخواهد. برایم خیلی هیجانانگیز بود که پسری با این سنّوسال بخواهد اینقدر پخته و حسابشده حرف بزند. صداقت و اطمینان خاطر را در حرفهای یک پسر بیستساله میدیدم و از همان ابتدا، این انرژی مثبت من را گرفت و محبّت خاصّی به مرام و صداقت و سادگی آقامرتضی پیدا کردم که نه کار داشت، نه سرمایه، نه درسش تمام شده بود، ولی کاملاً شفّاف بود؛ بیهیچ شیلهپیلهای.» مرتضی آن موقع دانشجوی سال سوّم مهندسی عمران بود. بعد از کشوقوسهای فراوان، در آذرماه سال ۱۳۸۷ عقد میکنند و مهرماه سال ۱۳۹۰ و در شب ولادت حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) سر زندگی مشترکشان میروند.