1- این روزها جهان در پی پیدا کردن واژگانی است که بتواند اجارهنشین جدید کاخ سفید را توصیف کند.
«حقهباز» ، «احمق»، «شرور»، «دیوانه»، «عهدشکن»، «فریبکار»، «ابله»، «لافزن» و ...
این روزها فیلسوفان سیاسی، حقوقدانان و کسانی که در حوزه روابط و حقوق بینالملل مشغول تدریس و تدرّس و پژوهش هستند شگفتانه رفتار حکام جدید کاخ سفید و سرمایهداران و سرمایهسالاران آمریکا را نظاره میکنند که چگونه استانداردها ، قواعد و اصول سیاسی، حقوقی و اخلاقی در روابط بینالملل جابهجا میشود.
2- «لاف» و «هجمه کلامی» دو تاکتیک ترامپ برای گرفتن امتیازات حتی با رفقا و شرکا و همپیمانان آمریکا است.
بازی روی میز و همزمان با آن تهدید در زیر میز ، تاکتیک سوم آنهاست.
رسانههای اسرائیلی مدعی هستند که ترامپ نامهای برای رهبر ایران فرستاده است.مقامات ایرانی مدعی شدهاند چنین نامهای را دریافت نکردهاند. ارسال نامه آیا لزوما اخذ آن را هم دیکته میکند. ترامپ یک وقتی در ایام ریاستجمهوری قبل خود نامهای را به «آبه» نخستوزیر ژاپن داد که به رهبری بدهد. این نامه نوشته شد اما اصلا وصول نشد. مگر هر نامهای که نوشته میشود لزوما باید وصول هم شود آن هم از سوی کسی که دستش به خون قهرمان مبارزه با تروریسم یعنی سردار شهید قاسم سلیمانی آلوده است.
3- غیر از فضای خبری که نوشتن آن نامه توسط صهیونیستها اول بار فاش شد ترامپ چند کلمه حرف را در ابهام و ایهام مطرح کرده است که تحلیل آن چند کلمه تکلیف ما را با او روشن میکند.
ترامپ گفته است:
- روزهای جالبی در پیش است.
- با ایران به مراحل نهایی رسیدهایم.
- دوران جالبی در تاریخ دنیاست.
- خیلی زود اتفاقی خواهد افتاد.
- امیدواریم بتوانیم یک توافق صلح داشته باشیم.
- ترجیحم این است که صلح کنیم ، اما آن گزینه دیگر مشکل را حل خواهد کرد.
این حرفها شبیه سخنان یک شومن و شعبدهباز سیاسی است. مجموعهای از تهدید، تطمیع، امید و ناامیدی و ...
حرفهای ترامپ شبیه کسی است که مغز او در دَوَران خیال و واقعیت در رفت و برگشت است.
خیال او در مورد وادار کردن ایران به مذاکره به واقعیت نخواهد پیوست. رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با مسئولان نظام فرمودند:« اصرار برخی دولتهای قلدر برای مذاکره به منظور حل مسائل نیست.بلکه برای تحکیم و تحمیل توقعات خودشان است.جمهوری اسلامی توقعات آنها را نخواهد پذیرفت.»
انسان احساس میکند چند نفر فیلسوف سیاسی ورشکسته در اتاق فکر کاخ سفید نشستهاند میخواهند سبک سورئالیسم را از دنیای هنر به دنیای سیاست و روابط بینالملل بیاورند. سناریوی آن را نوشتهاند. ترامپ در نقش یک بازیگر قرار است دیالوگهای آن را در جهان سیاست بازخوانی و بازتولید کند.
4- ترامپ براساس حقهبازی و حماقت برخی طراحان پشت صحنه اتاق فکر کاخ سفید دارد به سرعت به سمتی میرود که از آن میگریزد. سمتی که او در حال فرار به سوی آن است این است که امتیاز ندهد در قصه اوکراین و منازعه غرب آسیا دیدیم که دارد امتیاز میدهد. از سوی دیگر او شتابان به سمتی میرود که از آن وحشت دارد و هرگز خیال رفتن به آن سو را ندارد و آن جنگ است. جنگی که در تازهترین برآورد خود او 7 تریلیون دلار در جنگ عراق، افغانستان و سوریه است.
5- امروز ملتها و حتی دولتهای جهان با روی کار آمدن ترامپ در آمریکا از نخبگان و خبرگان خودشان میخواهند ، این پدیده را تعریف کنند.
ما در ایران در حال بازشناسی، بازخوانی و بازتعریف سیاستهای شیطان بزرگ علیه منافع ملی و مصالح ملی هستیم. عدهای در این شناخت در داخل به طور عمد و سهو اخلال میکنند.
شیطان بزرگ را باید از نو شناخت. این شناخت از دریچه «فعل» و «قول» ترامپ که محصول توطئه جدید آمریکاییها علیه صلح و امنیت جهانی است ، امکانپذیر است.
6- بازی جدیدی که شروع شده یک سرش را باید در «لایحه الحاق ایران به معاهده ممنوعیت یا محدودیت کاربرد برخی سلاحهای متعارف» دید. وقت آن است حقوقدانان دولت و مجلس برای یک بار هم شده عضویت ایران را در کنوانسیونهای جهانی بازخوانی کنند ببینند چه فایدهای از عضویت ما در آنها مترتب است. ما با عضویت در این کنوانسیونها طلبکاریم یا بدهکار فقط به این سؤال پاسخ بدهیم برخی مشکلات کشور را در حوزه امنیت داخلی و خارجی پیشاپیش حل خواهیم کرد.