عصرایران ؛ حسین دلیر - هجدهم اسفند را در ضمیمه تقویم ملی کشور به روز «بوشهر» نامگذاری کردهاند. برابر با سالگرد تاسیس مدرسه «سعادت» در این شهر که به مادر آموزشگاههای جنوب ایران مشهور است. مدرسهای نوین و اثرگذار در روزگار خود که به دارالفنونی بسیار دورتر از پایتخت میماند؛ با همان ارزشمندی و شایستگی.
چنین یادکردهایی بهرسم معمول؛ دستاویزی برای بازگشت به تاریخ میشوند. هر آنکه ذوقی در نوشتن و علاقه به چنین جستارهایی دارد، گوشهای از گذشته را میکاود و از ناگفتههایی زنگار میزداید. با همهی ارجمندی این نگره؛ در این نوشتار از گذشتهنویسی پرهیز و تمایل به آیندهنگری دارم. بدین معنا که گذشته بوشهر را پاس بداریم و آرزومندانه به آیندهاش دل بسپاریم. چه آنکه زمانپریشی و ماندن بر صِرف یادکرد از دیروزها، میتواند دامی گسترده در پیمایش به آینده باشد.
اغلب نوشتهها درباره روز بوشهر، دچار همین عارضه گذشتهنگری و زمانپریشیاند. گویی روزگار پیشاروی این شهر در میان دغدغههای اهل اندیشه، اندکی محل برای پرداختن ندارد! شاید این نوشته ناچیز، تلنگری شود برای رجوع به زمانآگاهی و بزرگداشت امروز و فردای بوشهر. با این روشنگری که میکوشم در این حوصله اندک، خامه بهسوی اتوپیسم و رؤیاپردازی نچرخانم.
یکصد و بیستوپنج سال پس از راهاندازی مدرسه سعادت و در تقارن با آن تاریخ، جای دیروز؛ بر امروز و فردا درنگ میکنم. بوشهرِ امروز، حال چندان خوشی ندارد و اگر سرپا و سرخوش مانده به اعتبار جامعه و فرهنگ پویندهاش است. میتوان چنین پنداشت که شهرهای کرانهای دو دریای فارس و عمان در چهار استان جنوبی کشور، جملگی ابتلا به رنجوریهایی همانند و گاه مشترک دارند. چالشهایی که سرنوشت توسعه نامتوازن و ناپایدار برایشان به ارمغان آورده است. دولتهای ما در همهی دورهها چنان به بلعیدن مواهب اقتصادی از جنوبگان این سرزمین عطش داشته که پرداختن به توسعه آنها را فراموش کردهاند. رهاوردش شده پیدایی و ماندگاری گونههای ناجوری از چالشهای زیستمحیطی، بهداشتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی زیرساختی.
اولیترین چالش فراروی بوشهر و از اساس تمام این سرزمین؛ سهگانهی محیطزیست، بهداشت و سلامت است. بهواسطه دگرگونیهای اقلیمی؛ رویاروی پدیدههایی چون ریزگردها، افزایش دما و کاهش بارندگی کار چندانی ممکن نیست. اگرچه از تاثیر خشکسالی و کمبود آب با برنامهریزی و سرمایهگذاری میتوان بهقدر قابلتوجه کاست.
بوشهر چنان دیگر شهرهای صنعتی ما، وادار به مدارا با آلودگیهای صنایع است. جای جدل با غول صنعت، میتوان به توسعه فضای سبز، مدیریت پسماند، پالایش پساب و جلوگیری از آلودگی زیستبوم بحر و بر امید داشت. بوشهر در رسیدن به استاندارد دلخواه در گستره سلامت؛ مراکز درمانی و بهداشتی باکیفیت و مجهزتری طلب میکند.
بوشهر هرساله میزبان خیل پرشماری از مهاجران جویای کار از دیگر شهرهاست. همین افزایش غیرطبیعی جمعیت طی دو دهه واپسین، افزون بر تاثیر منفی پدیده حاشیهنشینی، موجب فشار بر زیرساختهای شهری شده است. سرریز شدن جمعیت بوشهر به شهرها و مناطق پیرامونی، از این نظر قابلیت تحلیل و تامل دارد.
سرانه بالای درآمدی، رشد اقتصادی و افزایش جمعیت؛ بهمثابه سه مولفه بهظاهر مثبت، در گرانی شهر بوشهر موثر بودهاند. تا جایی که در برخی شاخصهای آماری؛ بوشهر در ردیف گرانترین شهرهای کشور قرار دارد. نهتنها برای امروز که گرانی و تورم شهری بوشهر، خطر نابرابری و افزایش شکاف طبقاتی برای آینده را نیز هشدار میدهد.
با سرمایهگذاری و توجه پیوسته به صنایع انرژی در جنوب استان بوشهر؛ تراز توسعه اقتصادی در این استان علیه شهرهای شمالی بر هم خورده است. شهر بوشهر نیز به دو گونه از این بیتعادلی رنجور است؛ در برهمکنش با قدرت صنعتی و اقتصادی شهرهای جنوبی و هم نادیده گرفتن بخشهای کشاورزی و گردشگری به دلیل تمرکز بر حوزه صنعت! همین تجمیع و تراکم قدرت اقتصادی و صنعتی در جنوب استان؛ بعضاً عامل کاهش سیادت و تضعیف حکمرانی مرکز استان طی سالیان اخیر بوده است.
بدیهی است متاثر از مهاجرتها؛ بوشهر درگیر با ابرچالش بیکاری بهویژه در میان دانشآموختگان مقاطع عالی تحصیلی میشود. جذب نیروی کار در صنایع این شهر به مرز اشباع رسیده و تنها با تکیهبر اقتصاد چندوجهی و متنوع میتوان به آفرینش ظرفیتهای شغلی تازه دلخوش بود. گرانیگاه اقتصادی بوشهر و شهرهای کرانهای؛ بهرهوری و توسعه آگاهانه اقتصاد دریاپایه است. چنین مزیتی را در شهرهای مرکزی و مرزهای خشکی نمیتوان یافت.
بر چالشهایی که ذکرشان رفت، تنها با اراده و فهم دوراندیشانه به «برنامهریزی جامع» امکان چیرگی و مهار وجود دارد. برنامهای عملگرا که در تکریم توسعه پایدار؛ به آینده بوشهر نگاهی واقعبین دارد نه رؤیایی!
در ترسیم چشمانداز مطلوب شهر بوشهر؛ برخی اولویتها از ارزش بیشتری برخوردارند. همچون نقش بیبدیل گردشگری پایدار با تاکید بر گردشگری تاریخی، دریایی و اکوتوریسم؛ نگرش نوین و دانشبنیان به کشاورزی، آبزیپروری و شیلات؛ توسعه زیرساختهای حملونقل ترکیبی با نگاه ویژه به توسعه بندر و اسکلههای روزآمد و ارتقای فرودگاه بوشهر به پایانهای بینالمللی؛ تشویق سرمایهگذاری برای راهاندازی هر چه بیشتر صنایع سبز و توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و کارآمدسازی مدیریت شهری و دگرگونی آن از واحدی خدماتی و عمرانی به نهادی اجتماعی.
اینها ایدههایی کلی و پیشگیرانه برای مهار برخی تهدیدها و شاخصهای نگرانکننده در فردای شهر بوشهر بودند. شهرها به تعبیر برنامهریزان شهری، موجوداتی زنده و پویندهاند؛ امیدوارم هر روز که به آیندهی دلخواه خود نزدیک میشوند فارغ از چالشهای همیشگی و برخوردار از فرصتهای نوین باشند.