اعترافات فائزه هاشمی
روزنامه جوان نوشت:
فائزه هاشمی، فعال سیاسی اصلاحطلب و از محکومان امنیتی، هر از چند گاهی تلاش میکند تصویری واقعی از براندازان را پیش چشم مخاطب بگذارد و شاید نوعی آسیبشناسی نسبت به جریان اپوزیسیون انجام دهد. یقیناً بسیاری دیگر از براندازان هم به چنین شناخت واقعبینانهای از جریان خود رسیدهاند، اما به دلیل ترس از واکنشهای براندازان و طرد شدن از سوی آنها بیانش نمیکنند. همه که مثل فائزه هاشمی آقازاده نیستند!
اخیراً گفتوگویی از فائزه هاشمی منتشر شده که در بخشی از آن در مورد جریان برانداز میگوید که «ما در این طرف هم مشکل داریم.» و در ادامه به اولین مشکل که فقدان یک رهبری جامع است، در قیاس با انقلاب اسلامی اشاره میکند: «اگر انقلاب پیروز شد، برای اینکه ما یک رهبری داشتیم که راست و چپ و انقلابی و مجاهد و بازاری و سنتی و... همه زیر پرچم آقای خمینی رفتند و آن انقلاب به نتیجه رسید، ولی در این سو، خیلی فاصله داریم و اصلاً نداریم شخصیتی که بتواند این رهبری را برای همه تفکرات داشته باشد. آن درگیریای که خود براندازان با هم دارند، یک رهبری را نیاز هست که چنین چیزی وجود ندارد.»
هاشمی سپس میگوید: «آن ویژگیهایی را که با آنها مبارزه میکنیم، خودمان بیشتر از همه آنها را داریم؛ و خودمان هر جا شرایط پیش آمده که خودی نشان بدهیم، همان دیکتاتوریها، همان تنگنظریها، همان خودی و غیرخودی ها، را نشان دادیم. خودمان هم حقوق دیگران را به رسمیت نمیشناسیم و فقط آنچه ما میگوییم باید اتفاق بیفتد و انگار نه انگار که چندتا گروه و تفکر هستیم و در کنار همدیگر قرار گرفتهایم.»
چند ماه پیش هم فائزه هاشمی که دوران محکومیت خود در اوین را میگذراند، نامه سرگشادهای را علیه لیدرهای زن در جریان اپوزیسیون منتشر کرد که در آن پیرامون دیکتاتوری امثال نرگس محمدی و تعاملات غیر انسانی و ضد حقوق بشری از سوی نرگس محمدی با سایر زندانیان نکاتی نوشته بود. فائزه هاشمی در آن نامه که به تاریخ «شهریور ۱۴۰۳» تنظیم شده بود، براندازان اوین را «در کلام عالی و در عمل خالی و نظریهپردازانی از درون تهی» توصیف کرده بود که «دیکتاتورهای کوچکی که آنچه سالها با آن مبارزه کردهاند بر سر همبندیهای خود میآورند».
یا در بخشی دیگر در توصیف فضای تعاملات براندازان در زندان اوین نوشته بود: «همبندی (بخوانید گروه فشار داخل بند)، همبندی را میپاید، برای او تعیین تکلیف و خط قرمز مشخص میکند، آزادی او را سلب میکند، به او انگ و تهمت میزند، او را تهدید میکند، آرای او را دور میریزد، ضرب و شتم نثارش میکند، فضای وحشت و خفقان میآفریند. چرا؟ چون با او همراه نشده، یا نقدی بر او وارد کرده و پا روی سلطه و اقتدار او نهاده. برخی زندانیان به دلیل نگرانی از طرد و تنها و تهدید شدن در محیط بسته زندان و بدون تمایل قلبی با برنامههای اعتراضی زندانیان همراهی میکنند.»
لیدرهای ضدانقلاب ژستهای حقوق بشری زیادی میگیرند، اما گاه هم دم خروس بیرون میزند و دروغها افشا میشود.
******
چرا دولت گام دوم فیلترینگ را بر نمی دارد؟
روزنامه شرق نوشت:
با تغییر دولت، بسیاری فکر می کردیم با وعده هایی که مسعود پزشکیان داده، وضعیت اینترنت بهتر و فیلترینگ از روی پلفترم های محبوب خارجی برداشــته می شود، اما در هنوز بر همان پاشنه قدیم می چرخد. در حالی که هشت ماه از رفتن مسعود پزشکیان به پاستور می گذرد، وعده های او در بخش های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی و... عملی نشده و وعده رفع فیلتر از پلتفرم ها هم که می توانست سریع تر انجام شود، مردم را کالفه کرده است. مســعود پزشــکیان چه در کارزارهای تبلیغاتی انتخابات چه زمانی که توانست رئیس جمهور چهاردهم شــود، وعده های گوناگونی در مورد رفع فیلتر پلتفرم ها و دیگر محدودیت های اینترنتی داد. او برای یک صدایی تصمیم گیری در مورد رفع فیلتر هم شورای عالی فضای مجازی را به عنوان مرجع اصلی در این زمینه معرفی کرد. اما با نتایجی که تاکنون در این زمینه می توان دید، مشخص اســت که این تصمیم به ضررش تمام شــده و تلاشــش برای وفاق با اعضای شورای عالی فضای مجازی هم به بن بست نزدیک می شــود.
طبق شنیده های «شرق»، تاکنون تیم مذاکره کننده که احتمالا از وزارت ارتباطات انتخاب شده اند با نماینده یوتیوب در دوبی و تلگرام گفت وگو کرده اند. با این حال برخی از اعضای شورا که نامشان قابل حدس است، نسبت به روند مذاکره ها موانع و چالش های گوناگونی ایجاد می کنند. در حالی که گمانه زنی ها خبر از برداشته شدن گام دوم رفع فیلتر تا پایان سال می داد و سخنگوی دولت هم گفته بود احتمالا در این گام یوتیوب و تلگرام رفع فیلتر خواهند شــد، دبیر شــورای عالی فضای مجازی در اظهاراتی جدید مانند همیشه گفته است در حال پیگیری و پیدا کردن راهکارهای مختلفی در این زمینه هستند. به نظر میرسد طولانی شدن فرایند مذاکره با برخی پلتفرم ها یکی از دالیل به تعویق افتادن وعده رئیس جمهوری در این زمینه اســت، اما این طولانی شــدن به دلیل مخالفت های برخی اعضای شورای عالی فضای مجازی و در رأس آن، دبیر شورا با چارچوب های تعیین شده برای مذاکرات است.
******
پزشکیان باج و امتیاز زیادی به رقبای خود داد!
سایت خبرآنلاین نوشت:
هفته گذشته برای دولت پزشکیان با یک استیضاح و یک استعفا همراه بود، موج خبری استیضاح عبدالناصر همتی هنوز آرام نگرفته بود که خبر استعفای محمدجواد ظریف از معاونت راهبردی رئیس جمهور اعلام شد؛ چیزی که تندروها مدت ها به دنبالش بودند. جبهه پایداری که صحنه گردان این استیضاح بود از ابتدا هم دل خوشی از همتی نداشت؛ همانطور که از ظریف خوشش نمی آمد. این طیف سیاسی در یک روز، دو پیروزی سیاسی بزرگ در تقابل با دولت وفاق به دست آورد.
آیا این همزمانی سیگنالی به شخص مسعود پزشکیان نیست که وفاق با این جماعت تندرو به جایی نمی رسد؟ در این باره حجت الاسلام رسول منتجب نیا، فعال سیاسی اصلاح طلب با خبرآنلاین به گفتگو نشسته است. او معتقد است که شعار وفاق ملی در صورتی شدنی است که طرفین حاضر شوند کوتاه بیایند. وقتی رقبا به هیچوجه کوتاه نمیآیند و مدام کارشکنی میکنند وفاق معنایی ندارد.
او با بیان اینکه پزشکیان با باج دادن به رقبای خود داد، اشتباه بزرگی مرتکب شد می گوید: «تندروها به اقدامات خود ادامه می دهند تا دولت در یک گوشه و کنجی قرار بگیرد و نتواند ادامه کار دهد و سپس دولت را ناکارآمد معرفی کنند.»
این چهره اصلاحطلب نقش مجلس را در بروز نابسامانیهای اقتصادی بیش از دولت میداند و معتقد است: «آیا اگر آقای همتی وزارت اقتصاد، بانک مرکزی، وزارتخانههای اقتصادی دیگر، نتوانستهاند مشکلات را حل کنند، آیا همه تقصیرها گردن یک وزیر و یا حتی دولت است؟ بنده بر اساس تحقیق عرض میکنم که نقش نمایندگان مجلس در گرانی و تورم به مراتب از نقش دولت بیشتر و موثرتر بوده است؛ قانون و لایحه بودجه را نهایتا آنها تصویب میکنند و آنها هستند که در اظهارات و مصوبات خود نرخها و تورم را زیر و بالا میکنند».
منتجبنیا تأکید میکند: «نمیخواهم بگویم دولت در این قضیه نقشی ندارد؛ دولت مجری است اما نماینده ها فرمانده و قانونگذارند. نمایندگان نمیتوانند خود را از آنچه که اتفاق افتاده مبرا بدانند. اگر از بنده که بر مجلس اشراف دارم بپرسند، میگویم نقش اول در تورم و گرانی به عهده مجلس و نمایندگان مجلس بوده و نقش دوم به عهده دولت، وزارت اقتصاد و وزارتخانه های اقتصادی بوده است. بنابراین نمایندگان نباید به خود ببالند که ما یک حرکت مردمی کردیم و وزیر را انداختیم».
******
رهبر انقلاب با موضعی هوشمندانه توپ را به زمین ترامپ انداخت
حجت الاسلام والمسلمین سیدمحمد علی ابطحی در گفت وگو با ایسنا، با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار رمضانی با مقامات و مسئولان نظام، بیان کرد: «به دنبال اعلام ترامپ مبنی بر ارسال نامهای به رهبر معظم انقلاب، انتظار شنیدن نظرات رهبری در دنیا بالاگرفته بود. خیلی ها به دنبال این بودند تا رهبر انقلاب را تحت فشار قرار دهند تا یا گفت وگوی مستقیم با آمریکا را بپذیریم یا آماده یک درگیری وسیع و رویارویی با تهدیدهای ترامپ شویم».
وی در ادامه اظهار کرد: «از نگاه بنده توپی که شب قبلی توسط ترامپ به سرزمین ایران شوت شد، هم قضییه نامه را مطرح کرده بود و هم موضوع درگیری را، رهبر معظم انقلاب دیشب با هوشمندی توپ را به زمین ترامپ بازگرداند. رهبر انقلاب تاکید کردند که ما زیاده خواهی های آمریکا نسبت به مفاد مذاکرات قبلی را نمی پذیریم؛ چراکه این زیاده خواهی مدام روبه جلو است. با این رویه آنان مذاکره نمی خواهند. از نگاه بنده مفهوم این است که اگر آمریکایی ها مذاکره جدی می خواهند و اگر در چارچوب مفاد مذاکره قبلی صحبت کنند ایران مخالفتی ندارد».
این فعال سیاسی اصلاح طلب تاکید کرد: «بیانات شب گذشته رهبری هم فضا را آرام کرد و هم در برابر شوت محکمی که توپ را به زمین ایران انداخته بود، توپ به زمین آنها بازگشت. رهبر انقلاب موضع هوشمندانه، سیاستمدارانه و قابل توجهی اتخاذ کردند. پاسخ به ادعاهای اروپایی ها نیز قطعا مکانیزم خود را دارد. ایران تاکنون هر بار که در معرض آزمون آژانس بین المللی انرژی اتمی قرار گرفته است، موفق بیرون امده است. در موضوع هسته ای گره ای درکار نیست».
وی افزود: «غربی ها اعلام می کنند که ما می خواهیم ایران هسته ای مسلح نباشد. خود ایران نیز رسما اعلام کرده که مسلح کردن هسته ای بنا به فتوای رهبری غیرقابل قبول است. فلذا در این حوزه مشکلی وجود ندارد».
******
ابتذال فراگیر خطرناک
خبرگزاری فارس نوشت:
«ساسی مانکن توبه کرد.» بسیاری از کاربران بعد از دیدن موزیک ویدئوی ساسی مانکن در ابتدای ماه مبارک رمضان این برداشت را داشتند، اما بعد از انتشار آهنگ «مارمولک» کاربران فهمیدند که این هم ترفندی برای جلب مخاطب بیشتر بوده است. آهنگهای ساسی مانکن به گواه کارشناسان، ضدفرهنگ ایرانی است، او این بار در آستانه میلاد امام حسن مجتبی (ع) نام مبارک این امام بزرگوار را در محتوای خود مورد سوءاستفاده قرار داده است.
این خواننده لسآنجلسی هر سال در حوالی عید نوروز، آهنگهایی تابوشکن با تصاویر، عبارات و کلمات مبتذل منتشر میکند و هر بار از یک فیلم مشهور سینمای ایران وام میگیرد. او به روال سالهای پیش از یک زن مشهور در ویدئوکلیپش استفاده کرده و این بار به سراغ همسر بازیکن سابق فوتبال سپهر حیدری رفته است. انتقادات درباره دو ویدئوکلیپ آخر ساسی بهقدری بالا گرفت که هشتگ ساسی در روزهای ۱۵ و ۱۶ اسفند به یکی از ترندهای اول شبکههای اجتماعی و جستجوی گوگل در زبان فارسی تبدیل شد.
از آنجا که نوع ملودی به کار رفته در آثار تولیدی این خواننده جذبکننده قشر نوجوان و جوان است، این نگرانی پدیدآمده که مخاطبان این اثر از نظر فرهنگی دچار آسیب شوند.
فرید حیدری، مدرس دانشگاه و فعال فرهنگی و رسانهای، میگوید که «ساسی مانکن بیشتر از سازمانهای رسانهای تبلیغات را بلد است» و در وایرال کردن موزیک ویدئوهای خود بسیار موفق است و با این شیوه توانسته نسلهای زد و آلفا را با اعتمادبهنفس بالایی با خود همراه کند. اما جامعهشناس و روانشناس اجتماعی علیرضا شریفی یزدی میگوید که «محتوای مبتذل معمولاً دمدستی و عینی است» و نیازهای سطحی و اولیه فرد را پاسخ میدهد به همین دلیل مخاطب بهخصوص نسل زد بهراحتی جذب آن میشود.
سیما فردوسی، روانشناس بالینی، میگوید «اینکه همه به خواب بروند و یکهو با شعر یک خواننده مبتذل و حواشی آن هشیار شوند و مدتی نهادها تقصیرها را گردن هم بیندازند و موضوع تمام شود نتیجهای نخواهد داشت». اگر میخواهیم کودکان و نوجوانان آهنگ افرادی مانند ساسی مانکن را گوش نکنند، باید برای آنها جایگزینی در نظر بگیریم و کاری کنیم فرزندان ما بهراحتی جذب ابتذال نشوند.
******
روایتهای بین المللی درباره متن نامه ارسالی ترامپ به ایران
ادعای تازه رئیسجمهور آمریکا درباره ارسال مستقیم نامه به رهبرمعظمانقلاب، بازتاب سریع و گستردهای در رسانههای بینالمللی داشته است که در ادامه به برخی از آنها اشاره میشود:
آسوشیتدپرس: این خبرگزاری آمریکایی در گزارشی به این نامه پرداخت و با بیان اینکه کاخسفید ارسال چنین نامهای را تایید کرده، نوشت: تمرکز این نامه بر برنامه هستهای به سرعت در حال پیشرفت تهران است.
رویترز: خبرگزاری انگلیسی رویترز هم در گزارشی به این موضوع پرداخت و با اشاره به اینکه «ترامپ میگوید برای مذاکره درباره توافق هستهای به رهبر ایران نامه فرستاده است»، نوشت: ترامپ میگوید که میخواهد درباره توافق هستهای با ایران مذاکره کند و در نامهای که به ایران ارسال کرده، پیشنهاد گفتوگو با جمهوریاسلامی را مطرح کردهاست، زیرا غرب نگران است ایران به سرعت به توانایی ساخت سلاح اتمی نزدیک شود. رویترز همچنین عنوان کرد که دفتر نمایندگی ایران در سازمان ملل در نیویورک اعلام کرده ایران هنوز این نامه را دریافت نکرده است.
ای. بی. سی نیوز: این رسانه آمریکایی هم دراین باره نوشت: افزایش میزان اورانیوم غنیشده ایران، فشار بیشتری بر ترامپ وارد میکند. او بارها گفته آماده مذاکره با جمهوریاسلامی است و درعینحال فروش نفت ایران را بهعنوان بخشی از سیاست «فشار حداکثری» هدف قرار دادهاست.
آکسیوس: خبرگزاری آمریکایی آکسیوس در گزارشی دلیل اهمیت ارسال چنین نامهای را «اولین تعامل مهم بین آمریکا و ایران از زمان روی کار آمدن دولت جدید» دانست و تاکید کرد که «رهبر ایران اخیرا گفته است از مذاکره مستقیم با دولت ترامپ حمایت نمیکند، چراکه آمریکا قابل اعتماد نیست». آکسیوس به اقدام مشابه باراک اوباما، رئیسجمهور پیشین آمریکا نیز اشاره کرد و نوشت: «این اقدام ترامپ بهدنبال اقدام مشابهی ازسوی باراک اوباما، رئیسجمهور سابق آمریکا صورت می گیرد که در سال ۲۰۰۹ نامهای به رهبر ایران ارسال و در آن، پیشنهاد مذاکره برسر توافق هستهای را مطرح کرد».
الجزیره: خبرگزاری قطری الجزیره هم درباره این نامه نوشت: ترامپ میگوید نامهای به ایران ارسال کرده و از تهران خواسته با مذاکرات توافق هستهای موافقت کند. ایران قبلاً اعلام کرده بود آماده مذاکره است، اما زمانی که دولت ترامپ سیاست «فشار حداکثری» خود را تعلیق کند.
المانیتور: این رسانه آمریکایی نیز با اشاره به اینکه نامه ترامپ، نخستین تعامل مستقیم رسمی میان تهران و دولت او است، نوشت: ترامپ در دوره اول ریاستجمهوری خود، آمریکا را از توافقی که در دوران اوباما منعقد شده بود، خارج کرد؛ توافقی که در ازای لغو تحریمها، فعالیتهای هستهای ایران را محدود میکرد.
اسرائیل هیوم: رسانه عبریزبان اسرائیل هیوم نیز در گزارشی با تاکید بر اینکه ترامپ امیدوار است با این اقدام، ایران را برای گفتوگو درباره برچیدن صلحآمیز برنامه هستهای خود از طریق توافق ترغیب کند، نوشت که کاخسفید تا این لحظه از توضیح اینکه آیا خطاب نامه به رهبر ایران بوده یا نه، خودداری کردهاست.
******
واکنش به تجمع حجاب مقابل منزل آیتالله جوادی آملی
روزنامه خراسان نوشت:
صحنه سیاست و دیانت در ایران، همواره شاهد کنشهایی بوده است که در بطن خود، بیش از آن که ناشی از تقوا و دغدغهمندی واقعی باشد، به نوعی به عصبیت و سطحینگری آلوده شده است. تجمع اخیر گروهی از مدعیان دفاع از حجاب در برابر خانه آیتا... جوادی آملی، مفسر بزرگ قرآن و یکی از استوانههای علمی حوزه، تنها یکی از جلوههای نگرانکننده این روند است که هر روز بیش از پیش در عرصه عمومی کشور خود را نشان میدهد.
این که جمعی با دغدغه دینی و با شعار دفاع از احکام الهی، مقابل بیت یکی از بزرگترین فقیهان و متفکران معاصر گرد هم میآیند تا به او اتمام حجت کنند، خود نشانهای از بحران عقلانیت در میان برخی جریانهای مدعی انقلابیگری است آیا واقعاً اینان خود را فقیهتر، عالمتر از آیتا... جوادی آملی میدانند که تازهترین اثر قرآنی او، مجموعهای ۸۰ جلدی از عمق قرآن است؟ آیا درک، اجتهاد و بصیرت او را در فهم و اجرای احکام اسلامی زیر سوال میبرند؟
اگر چنین است، این جماعت خود را در جایگاه اجتهاد و مرجعیت تصور کردهاند و این دقیقاً همان نقطهای است که افراط، چهره واقعی خود را نشان میدهد. البته این سخن به معنای مسدود کردن باب نقد و گفتوگو در حوزههای دینی نیست. اما اولاً حرمت و جایگاه مرجعیت باید حفظ شود و نقد، هرچند مجاز، نباید در قالب تحکم بیان شود.
ثانیاً محل نقد در مجامع علمی و در چارچوب روشهای اجتهادی است، نه کف خیابان و در فضایی هیجانی و غیرعلمی. ثالثاً کسانی که دست به نقد میزنند، باید از صلاحیت فقهی و اجتهادی برخوردار باشند؛ نه آن که چهرههای رسانهای و فعالان سیاسی، که نه صاحبنظر در فقهاند و نه درک عمیقی از مبانی اجتهاد دارند، خود را در جایگاه منتقد فقیهان و مراجع بزرگ ببینند. این همان مسیری است که اگر ادامه پیدا کند، به تضعیف اعتبار مرجعیت دینی و ایجاد هرجومرج در سپهر فکری و اجتماعی خواهد انجامید.
******
چه طور میشود به دولت کمک کرد؟
روزنامه فرهیختگان نوشت:
استعفای ظریف پس از استیضاح همتی، دولت مسعود پزشکیان را در متفاوتترین موقعیت ۸ ماه اخیر قرار داده است. در این لحظه پیچیدگی ماجرا در این است که چطور میتوان نسخهای پیچید که در شرایط مهم و حساس، هم اجماع بر سر تولید کارآمدی مخدوش نشود هم استقلال قوا حفظ شود و هم روح قانون آسیب نبیند؟ مخاطب متن از اینجا به بعد کسانی که قصد دارند از دولت پزشکیان دولت مستعجل بسازند، نیست. تکلیف آنها مشخص است، قیچی مستعجلسازی دولت دو لبه دارد؛ نخست رادیکالهای تجدیدنظرطلبی در جریان اصلاحات که پزشکیان آن طور که باید و شاید به سازشان نرقصیده و دوم جریانی که هنوز رخت و لباس انتخابات را از تن درنیاورده و سالهاست رؤیای پاستور را میبیند و هرروز و دقیقه را میتینگ انتخاباتی میبیند. این دو جریان علیرغم همه اختلافهای ظاهری خواسته و یا ناخواسته میخواهند یک پیام مشترک به مردم بدهند؛ راه تغییر از مسیر صندوق مسدود است. آخر خط آنها پایان مردمسالاری دینی و بردن ایران به مسیر آشوب یا دیکتاتوری است. اما آنها که میخواهند به دولت کمک کنند و با دو جریان رادیکال مرزگذاری دارند باید چه کنند؟
کمک اول، باور همه ارکان و اضلاع همگرا به این مسئله است که آمدن و رفتن یک وزیر و مواجهه قانونی با معاون رئیسجمهور به معنای نفی کل دولت یا دستاندازی به ایده دولت نیست، چهبسا برخی تغییرات به اصلاح روند دولت در راستای ایدهاش کمک کند.
کمک دوم، تشریح این مسئله است که وفاق باید بر سر ایدههای مشترک برای حل مسائل کشور شکل بگیرد، پس یک کمک مهم سوق دادن دولت به سمت ایدههایی چون توسعه اجتماعی است که کابینه پزشکیان هم در نظر و عمل زمینه اجرای آن را دارد.
کمک سوم، باور منتقدان به این مسئله که همگرایی با دولت به معنای به رسمیت شناختن پایگاه اجتماعی متفاوت دولت است. پزشکیان در انتخابات ۱۴۰۳ در حوزههای مختلف اجتماعی و سیاسی وعدههایی داده که باید تلاش شود آنهایی که در راستای قانون اساسی و برنامههای توسعه کشور است، رنگ واقعیت ببیند.
کمک چهارم، لزوم همگرایی تشکیلاتی و نظاممند برای مقابله با دو جریان رادیکال مستجعلسازی است. آنها میخواهند خط حاکمیت دوگانه و خط ناکارآمدسازی حاکمیت را با هم به پیش ببرند، پس هر اقدامی که حاکمیت دوگانه را تشدید کند یا منجر به برساخت ناکارآمدی شود کمک به ایده رادیکالهاست و باید جلوی آن را گرفت.