کارشناسان انرژی معتقدند؛ مسیر پیشرو نهتنها هزینهبر بلکه شامل موانع متعددی از جمله مسائل ژئوپلیتیک، اقتصادی و فناوری است. یکی از مهمترین چالشهای این انتقال، سرمایهگذاری عظیمی است که برای توسعه زیرساختهای انرژیهای تجدیدپذیر موردنیاز است. این سرمایهگذاری نهتنها باید در زمینه تولید انرژیهای پاک مانند خورشیدی و بادی صورت گیرد، بلکه شامل سیستمهای ذخیرهسازی انرژی، شبکههای توزیع هوشمند و فناوریهای بهینهسازی مصرف نیز میشود. از سوی دیگر، برخی کشورها که اقتصادشان به صادرات سوختهای فسیلی وابسته است، دربرابر این تغییرات مقاومت نشان میدهند؛ چراکه کاهش مصرف نفت و گاز میتواند بر درآمدهای ملی آنها تاثیر منفی بگذارد.
تغییر غیرخطی سیستم انرژی جهانی: اخیرا مقالهای در اساندپی گلوبال (S&Pglobal) در اینباره منتشر شد. این مقاله تاکید میکند که تغییر در سیستم انرژی جهانی بهصورت خطی یا یکنواخت پیش نخواهد رفت، بلکه چندبعدی خواهد بود. این بدان معناست که گذار انرژی در کشورهای مختلف، تحتتاثیر عوامل متعددی مانند سیاستهای ملی، منابع طبیعی، توان مالی و فناوریهای موجود، به شیوههای متفاوتی انجام خواهدشد. برخی کشورها قادر خواهند بود سریعتر به سمت انرژیهای پاک حرکت کنند، درحالیکه برخی دیگر همچنان به سوختهای فسیلی وابسته خواهند ماند.
تحلیلگران معتقدند؛ جهان از دستیابی به هدف انتشار خالص صفر تا سال۲۰۵۰ فاصله زیادی دارد. یکی از دلایل این امر، هزینههای سرسامآور این تغییر است. برای تحقق اهداف اقلیمی، سرمایهگذاریهایی در مقیاس چندینتریلیون دلاری موردنیاز است، اما همچنان مشخص نیست که چهکسی این هزینهها را پرداخت خواهد کرد. در کشورهای درحالتوسعه، این چالش حتی بزرگتر است، زیرا این کشورها علاوهبر نیاز به انرژی پاک، به توسعه اقتصادی و کاهش فقر نیز توجه دارند.
هزینههای اقتصادی و بار مالی انتقال انرژی: یکی از مهمترین موانع در مسیر گذار انرژی، هزینههای سنگین آن است. تخمینزده میشود که برای تغییر ساختار انرژی جهانی و جایگزینی سوختهای فسیلی با انرژیهای تجدیدپذیر، هزاران میلیارد دلار سرمایهگذاری لازم است. این هزینهها شامل توسعه فناوریهای جدید، زیرساختهای انرژی پاک و سازوکارهای نوین برای ذخیرهسازی و توزیع انرژی میشود. علاوهبر این، دولتها باید برنامههایی را برای جبران خسارت اقتصادی صنایعی که به دلیل این تغییرات دچار رکود میشوند، درنظر بگیرند.
چالشهای سیاسی و ژئوپلیتیک: نویسندگان مقاله Foreign Affairs به این موضوع اشاره میکنند که گذار انرژی با تنشهای ژئوپلیتیک نیز گرهخورده است. برخی از کشورهای تولیدکننده نفت و گاز ممکن است با کاهش تقاضا برای سوختهای فسیلی متضرر شوند و همین موضوع میتواند باعث بیثباتی اقتصادی و سیاسی در این کشورها شود. علاوهبر این، رقابت بین کشورها برای دستیابی به فناوریهای انرژی پاک و کنترل منابع حیاتی مانند لیتیوم و کبالت، تنشهای جدیدی در سطح جهانی ایجاد کردهاست.
فناوری و نیاز به نوآوری: یکی دیگر از چالشهای اساسی در مسیر گذار انرژی، توسعه فناوریهای لازم برای جایگزینی سوختهای فسیلی است. اگرچه انرژیهای تجدیدپذیر مانند خورشیدی و بادی در سالهای اخیر پیشرفت چشمگیری داشتهاند، اما همچنان نیاز به توسعه فناوریهای جدید برای ذخیرهسازی و توزیع پایدار انرژی وجود دارد. بهعنوان مثال، باتریهای مورداستفاده در شبکههای برق نیاز به بهبود راندمان و کاهش هزینه دارند تا بتوانند بهعنوان جایگزین پایدار برای سوختهای فسیلی مطرح شوند.
تاثیر بر بازار کار و صنایع وابسته: انتقال انرژی نهتنها بر اقتصاد جهانی بلکه بر بازار کار نیز تاثیر قابلتوجهی خواهدداشت.میلیونها شغل در صنایع وابسته به سوختهای فسیلی در معرض خطر قرار دارند و ایجاد فرصتهای شغلی جدید در حوزه انرژیهای پاک نیازمند برنامهریزی دقیق است. از سوی دیگر، برخی مشاغل جدیدی که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر ایجاد میشوند، ممکن است نیاز به مهارتهای پیشرفته داشته باشند که دسترسی به آنها برای کارگران فعلی دشوار خواهد بود.
نقش دولتها و سیاستهای کلان: نویسندگان مقاله تاکید میکنند که سیاستگذاران باید رویکرد عملگرایانهتر را در پیش بگیرند و علاوهبر اهداف اقلیمی، سایر اولویتهای اقتصادی و اجتماعی را نیز درنظر داشته باشند. آنها استدلال میکنند که اولین قدم در این بازنگری، درک این است که چرا فرضیات کلیدی پشت انتقال انرژی ناکام ماندهاند. این امر مستلزم آن است که دولتها نهتنها بر کاهش انتشار کربن تمرکز کنند، بلکه امنیت انرژی، رشد اقتصادی و توسعه اجتماعی را نیز در تصمیمگیریهای خود لحاظ کنند. بهعنوان مثال، برخی کشورها ممکن است مجبور شوند برای مدتی طولانیتر از سوختهای فسیلی استفاده کنند تا بتوانند ثبات اقتصادی خود را حفظ کنند.
شکاف شمال- جنوب در انتقال انرژی: یکی از مسائل مهمی که در این مقاله مورد بررسی قرارگرفته، شکاف بین کشورهای توسعهیافته و درحالتوسعه در زمینه گذار انرژی است. کشورهای ثروتمند که منابع مالی و فناوری بیشتری دارند، قادر خواهند بود سریعتر به سمت انرژیهای پاک حرکت کنند، درحالیکه کشورهای فقیرتر با چالشهای بیشتری مواجه خواهند بود. این موضوع میتواند نابرابریهای جهانی را افزایش دهد و نیاز به همکاری بینالمللی برای تامین منابع مالی و فناوری برای کشورهای کمتر توسعهیافته را برجستهتر کند.
با وجود چالشهای متعدد، کارشناسان بر این باورند که انتقال انرژی اجتنابناپذیر است، با اینحال سرعت و نحوه این انتقال به عوامل مختلفی بستگی دارد. دولتها، شرکتهای خصوصی و نهادهای بینالمللی باید راهکارهای عملی و قابلاجرا برای کاهش هزینهها، توسعه فناوریهای جدید و ایجاد تعادل بین اهداف اقلیمی و نیازهای اقتصادی ارائه دهند. یکی از مهمترین چالشهای این گذار، سرمایهگذاریهای عظیمی است که برای توسعه زیرساختهای انرژیهای تجدیدپذیر لازم است. منابع مالی نهتنها باید برای تولید و توزیع انرژی پاک تامین شود، بلکه باید هزینههای تحقیق و توسعه فناوریهای نوین، از جمله ذخیرهسازی انرژی و بهبود بهرهوری شبکههای برق نیز درنظر گرفته شود. در این میان، سیاستهای حمایتی دولتها میتوانند نقش کلیدی در تسریع این روند داشته باشند.
گذار انرژی یکی از پیچیدهترین تغییرات ساختاری در اقتصاد جهانی است که نیازمند سرمایهگذاریهای عظیم، تغییرات سیاستی و توسعه فناوریهای نوین است، درحالیکه اهداف اقلیمی همچنان در دستور کار کشورها قرار دارد، اما چالشهای اقتصادی، سیاسی و اجتماعی باعثشده که این مسیر دشوارتر از آنچه در ابتدا تصور میشد، باشد.بنابراین دولتها و نهادهای بینالمللی باید یک رویکرد عملگرایانه و چندبعدی را اتخاذ کنند تا علاوهبر کاهش انتشار کربن، امنیت انرژی و رشد اقتصادی را نیز حفظ کنند. تنها از طریق هماهنگی جهانی، سرمایهگذاریهای مناسب و توسعه فناوریهای جدید میتوان به یک انتقال انرژی پایدار و منصفانه دستیافت.