استیضاح ها ادامه دار خواهد بود/جریان سوپرانقلابی مخالف دولت نیست مخالف ساختار فعلی نظام است

تابناک دوشنبه 20 اسفند 1403 - 16:05
یک تحلیلگر سیاسی با بیان اینکه اگر دولت در برابر سوپرانقلابی ها گامی به عقب بردارد، آنان گام‌های بیشتری به جلو برمی‌دارند، گفت: دولت باید تعارف را کنار بگذارد جریان سوپرانقلابی تنها مخالف دولت نیست، بلکه مخالف ساختار فعلی نظام جمهوری اسلامی است.
استیضاح ها ادامه دار خواهد بود/جریان سوپرانقلابی مخالف دولت نیست مخالف ساختار فعلی نظام است
روح الله جمعه ای، فعال رسانه ای و مشاور وزیر کشور در دولت روحانی پیرامون رویدادهای اخیر بین دولت و مجلس و چشم انداز آتی فعالیت دولت پزشکیان به سوالات خبرنگار سیاسی تابناک پاسخ داد. متن گفتگو به شرح زیر است :
 
نظر شما در مورد استیضاح وزیر اقتصاد و استعفای ظریف که در دولت رخ داده چیست و چرا دولت آقای پزشکیان با چنین چالش‌هایی روبه‌رو شد؟
 
 در رابطه با استیضاح و استعفا، ابتدا یک نکته را عرض کنم. به هر حال، استیضاح حق مجلس است و از حق قانونی خود استفاده کرد، هرچند که این حق در واقع به درستی مورد استفاده قرار نگرفت و در زمان مناسبی نیز انجام نشد. زیرا مجلس و نمایندگان آن به‌خوبی واقف بودند که دلایل مشکلاتی که منجر به استیضاح شد و همچنین عللی که استیضاح را مطرح کردند، چه بوده است. قاعدتاً تمام این دلایل ارتباط مستقیمی با وزارت اقتصاد و دارایی و آقای همتی نداشت، بلکه ناشی از ساختار معیوب و نادرستی بود که در سال‌های گذشته، به‌ویژه طی یکی دو دهه اخیر، در کشور مستقر شده است. در هر صورت، هر وزیری که در این جایگاه قرار گیرد، میراث‌دار این ساختار معیوب خواهد بود و مجلس نیز به‌خوبی به این موضوع آگاه است. اما استیضاح را در موقعیت مناسبی انجام نداد، چرا که این اقدام این پیام را به جامعه منتقل کرد که مجلس در مقابل دولت قرار گرفته است.
  استیضاح‌کنندگان و بانیان و طراحان استیضاح عمدتاً متعلق به جریانی بودند که در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ از رقبای اصلی آقای پزشکیان محسوب می‌شدند و از هر روشی که در اختیار داشتند، برای موفقیت در انتخابات استفاده کردند، اما در نهایت مورد اقبال اکثریت مردم قرار نگرفتند و رأی نیاوردند.
 
به‌ویژه اینکه استیضاح‌کنندگان و بانیان و طراحان استیضاح عمدتاً متعلق به جریانی بودند که در انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ از رقبای اصلی آقای پزشکیان محسوب می‌شدند و از هر روشی که در اختیار داشتند، برای موفقیت در انتخابات استفاده کردند، اما در نهایت مورد اقبال اکثریت مردم قرار نگرفتند و رأی نیاوردند. به همین دلیل، این شائبه در ذهن مردم ایجاد شد که این استیضاح، یک استیضاح سیاسی است.
 
بنابراین، هرچند که استیضاح حق مجلس بود و مجلس می‌توانست از آن استفاده کند، اما این حق به‌درستی مورد استفاده قرار نگرفت. به نظر من، در اینجا در واقع مجلس استیضاح شد، نه وزیر یا دولت، و این نکته اصلی ماجرا است.
 
در رابطه با استعفا، به هر حال، ابهاماتی وجود دارد. در واقع، مشخص نیست که درباره آقای ظریف و افرادی هم‌تراز با ایشان که درگیر این مسئله هستند، قانون دقیقاً چه می‌گوید. آیا قانون به‌صراحت بیان کرده است که افرادی مانند آقای ظریف باید استعفا دهند؟ اگر چنین باشد، افراد زیادی باید استعفا دهند، اما چرا دیگران این کار را انجام ندادند؟
 
و اگر این قانون شامل ایشان نمی‌شد، چرا باید به این شکل استعفا دهند؟ این موضوع نه به این معناست که استعفا خودخواسته بوده است، بلکه به نظر می‌رسد استعفا با توصیه انجام شده است.
 
به نظر من، این نیز یک نقص است که قوه قضاییه باید در این زمینه شفاف‌سازی کند. اگر قانونی در این مورد وجود دارد، باید همه را شامل شود و اگر چنین قانونی وجود ندارد، قوه قضاییه نباید در این موضوع ورود کند. زیرا در صورت وجود هرگونه مصلحت، دستگاه‌ها و نهاد‌های دیگری هستند که باید در این زمینه تصمیم‌گیری کنند. در نهایت، این موضوع باید با تصمیم و اراده رئیس‌جمهور تعیین تکلیف شود.
 
اگر این شفاف‌سازی از سوی قوه قضاییه انجام نشود، همانند ماجرای «چای دبش»، ممکن است تخلفات ادامه پیدا کند. چنانچه سیستم قضایی و نظارتی وظایف و تکالیف خود را به‌درستی انجام می‌دادند، قطعاً در همان مراحل ابتدایی از وقوع تخلفات قانونی جلوگیری می‌شد و در نتیجه، به استمرار این تخلفات و در نهایت مواردی همچون تخلف یا اختلاس ۳ میلیارد دلاری منتهی نشود.
 
بنابراین، می‌خواهم بگویم که هر دو این مقوله، از جمله ابهاماتی هستند که در فضای کشور وجود دارند و باید درباره آنها شفاف‌سازی صورت گیرد. همچنین، مجلس وظیفه دارد که در مورد استیضاح، شفافیت لازم را ایجاد کند تا شائبه سیاسی بودن آن از ذهن افکار عمومی زدوده شود. قوه قضاییه هم در رابطه با این موضوعی که بحث شده که با توصیه قوه قضاییه این اتفاق افتاده توضیح بدهد اگر قانون هست چرا برای همه نیست و اگر هم قانون است چرا اجرا نمیشود.
 
در مورد راهبرد وفاق ملی آقای پزشکیان چه می شود گفت؟ آیا این ایده به انتهای خود رسیده است ؟
 
در مورد راهبرد وفاق ملی آقای پزشکیان، باید توجه داشت که هنگامی که یک موضوع مطرح می‌شود، ضروری است که تمامی ابعاد و مختصات آن در نظر گرفته شود.
 
وفاق ملی که آقای پزشکیان مطرح کرده‌اند، در واقع یک گفتمان است، نه یک روش اجرایی، و این نکته‌ای است که باید مورد توجه قرار گیرد. یک گفتمان پیش از هر چیز، نیازمند تعیین مبانی و اصول خود است. باید مشخص شود که این وفاق ملی چه ویژگی‌هایی دارد، همان‌طور که در دولت‌های گذشته نیز ما داشتیم: بحث اعتدال، اصلاحات یا اصول‌گرایی .. همه‌ی این‌ها یک گفتمان‌هایی هستند که این گفتمان‌ها باید مبانی مشخصی داشته باشند؛ اگر وفاق ملی به‌عنوان یک راهبرد توسط آقای پزشکیان مطرح می‌شود، باید روشن شود که مقصود از آن چیست. وفاق با چه چیزی، تحت چه شرایطی، با چه افرادی و با چه رویکرد‌هایی قرار است محقق شود و در نهایت، هدف نهایی آن چیست؟
 
به نظر من، اصلا نقص در طرح این موضوع است. در سال‌های اخیر مرسوم شده که دولت‌ها پس از شکل‌گیری، یک گفتمان یا موضوعی را مطرح می‌کنند تا به نوعی ویژگی‌های دولت خود را معرفی کنند. اما وفاق یعنی یک اتحاد ملی، خب اتحاد ملی یک ضرورت است اینطور نیست که بخواهد در باره اش راهبرد داشته باشد. یک اصل بدیهی ست. اگروفاق به این معنی ست که ما بخواهیم با رقبای انتخاباتی خود به همگرایی برسیم، صحبت کنیم و به اهدافی برسیم قاعدتا دیگر نمی‌توانیم بگوییم گفتمان است بلکه این یک رویکرد سیاسی است؛ و اگر وفاق به این معناست که کل جامعه ایران در شرایط حساس کنونی اختلافات را کنار بگذارند و همگی در یک مسیر مشخص حرکت کنند، باید دقیقاً مشخص شود که این مسیر چیست و چه چارچوب‌هایی دارد.
 
بنابراین، مسئله اصلی این است که تعریف دقیقی از وفاق ارائه نشده است. ازآنجاکه ابعاد این مفهوم مشخص نیست و معلوم نیست که در چه جغرافیای فکری و سیاسی مطرح می‌شود، می‌توان هم موفقیت‌هایی برای آن در نظر گرفت و هم شکست‌هایی برای آن مطرح کرد.
 
بدنه حامیان دولت در شرایط کنونی در چه وضعیتی است؟ از پزشکیان ناامید شده است؟
 
اکنون  برخی از طرفداران، دوستان و هواداران دولت عنوان می‌کنند که آقای پزشکیان باید وفاق ملی را کنار بگذارد؛ که من نمی‌دانم منظور از کنار گذاشتن وفاق چیست یا اینکه آقای پزشکیان تاکنون چه رویکردی در پیش گرفته‌اند که اکنون باید تغییر دهد. به هر حال، کابینه‌ای که تشکیل شده، با نظر خود ایشان بوده است و آقای پزشکیان کاملاً آگاه بوده‌اند که وارد چه عرصه‌ای می‌شوند. ایشان اشراف کامل بر مسائل ریاست‌جمهوری، تشکیل کابینه و مدیریت امور کشور داشته‌اند و اکنون کابینه‌ای که انتخاب کرده‌اند، مطابق نظر خودشان در حال فعالیت است.بنابراین، اگر در ادامه مسیر، مشکلاتی ایجاد شود، لازم است این مشکلات در چارچوب نظام اجرایی کشور شناسایی و برطرف شوند. در غیر این صورت، اگر برنامه‌های مدنظر محقق نشوند، این امر ناشی از موانع اجرایی خواهد بود.
 
به نظر من، بحث وفاق هم مانند سایر مواردی نظیر اعتدال، همچنان موضوعی مبهم است و نمی‌تواند خیلی گره گشا برای دولت آقای پزشکیان باشد یا نمی‌تواند خیلی محلی برای مخالفین باشد که بخواهند از این قضیه بهره برداری سیاسی خودشان را داشته باشند. 
 
آیا به نظر شما همچنان باید منتظر استعفا یا استیضاحی در دولت باشیم؟
 
بستگی به عملکرد خود آقای پزشکیان دارد. من معتقدم آقای رئیس جمهور اختیارات کافی، اشرافیت کافی و اطلاعات لازم را دارند و می‌دانند که در چه جایگاهی قرار گرفته‌اند، بنابراین بستگی دارد به اینکه از این جایگاه و اختیارات و امکاناتی که در اختیار دارد به خوبی و با سیاست و منطبق با شرایط و اقتضائات زمان و اقتضائات جامعه استفاده کنند یا خیر؟ اگر چنانچه نتوانند استفاده کنند قاعدتا هم شاهد استعفا‌ها خواهیم بود وهم استیضاح‌ها، چون بهرحال مجلس هم تکلیفی دارد و موظف است که به موکلین خود پاسخگو باشد و حتی اگر مسائل سیاسی را کنار بگذاریم، از نمایندگان مجلس در حوزه‌های انتخابی شان مطالبه می‌شود و باید در رابطه با مشکلاتی که در کشور وجود دارد اقدامات انجام دهند.
 با توجه به شواهد و قرائنی که در آن زمان وجود داشت، اگر حادثه ناگوار سقوط بالگرد رخ نمی‌داد و مرحوم شهید رئیسی در قید حیات بود، اکنون شاهد آغاز پروژه عبور از رئیسی از سوی این جریان بودیم و آن مسیر را دنبال می‌کردند. این جریان در واقع با نظام مخالفت دارد.
 
مگر اینکه آقای پزشکیان با صراحت و شفاقیت شرایط را برای مردم تبیین کند، و در واقع از مردم کمک و همراهی بخواهد. این همراهی ممکن است در قالب صبوری در قبال برخی سیاست‌ها یا پذیرش برخی برنامه‌ها باشد. البته این مسئله بستگی به تصمیم خود دولت دارد که با در نظر گرفتن شرایط موجود، چگونه این مسائل را مدیریت کند. اگر دولت با مردم صادقانه صحبت کند، سطح مطالبات مردمی کمتر می‌شود.در مورد استیضاح آقای همتی هم به نظر من، دولت نتوانست آن را به‌خوبی برای افکار عمومی و حتی نمایندگان مجلس تبیین کند. اگر دولت در این زمینه عملکرد بهتری داشت، شاید نتیجه رأی‌گیری نیز متفاوت رقم می‌خورد.
 
و حرف آخر؟
 
  تنها نکته‌ای که به نظر من می‌رسد این است که دولت باید بسیار آگاه باشد، شرایط، شرایطی بسیار خاص است. مسئولیتی که بر عهده گرفته، مسئولیتی بسیار سنگین است و نباید تعارفات را در نظر بگیرد. باید بدون رودربایستی و تعارف و حتی ملاحظات نسبت به جریانی که جریانی بسیار خطرناک است، در نظر نگیرد که جریان مقابل، صرفاً جریان مخالف دولت است.
 
 
جریانی وجود دارد که می‌توان آن را با هر نامی، سایه نشین، سوپرانقلاب  یا "پایداری" یا هر عنوان دیگری، نام‌گذاری کرد. این جریان مشکلی با دولت ندارد، بلکه مشکل آن با ساختار سیاسی نظام است. این جریان قائل به این ساختار سیاسی نظام نیست، به جمهوریت معتقد نیست، و بر این باور نیست که مردم باید نقش‌آفرینی کنند و نظرات آنان تأمین شود؛ و از سوی دیگر، نظام و دولت باید برای منافع ملی و منافع همه مردم ایران تلاش کنند، اما این جریان به این موضوعات نیز اعتقاد ندارد. پس از انتخابات ۱۴۰۰، شرایطی را برای خود متصور بود که نتوانست موفقیتی در آن کسب کند. حتی رؤیا‌های خود را نیز در این مسیر از دست داد.
این جریان مشکلی با دولت ندارد، بلکه مشکل آن با ساختار سیاسی نظام است. این جریان قائل به این ساختار سیاسی نظام نیست، به جمهوریت معتقد نیست، و بر این باور نیست که مردم باید نقش‌آفرینی کنند
 
تحلیل من این است که با توجه به شواهد و قرائنی که در آن زمان وجود داشت، اگر حادثه ناگوار سقوط بالگرد رخ نمی‌داد و مرحوم شهید رئیسی در قید حیات بود، اکنون شاهد آغاز پروژه عبور از رئیسی از سوی این جریان بودیم و آن مسیر را دنبال می‌کردند. این جریان در واقع با نظام مخالفت دارد.
 
آقای پزشکیان باید این موضوع را به‌صورت شفاف مطرح کند و آن را جا بیندازد و مرزبندی خود را با این جریان آشکار سازد و مطمئن باشد که حمایت مردم و حمایت نخبگان سیاسی از جریانات مختلف را در این زمینه دارد.
 
چون این جریان، جریانی کاملاً محدود و کوچک، اما پرهیاهو هستند. اگر دولت در برابر آنان گامی به عقب بردارد، آنان گام‌های بیشتری به جلو برمی‌دارند. دولت باید تعارف را کنار بگذارد، واقعیت را تبیین کند و این موضوع را جا بیندازد که این جریان به اصطلاح سوپرانقلابی تنها مخالف دولت نیست، بلکه مخالف ساختار فعلی نظام جمهوری اسلامی است.

منبع خبر "تابناک" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.