عصر ایران؛ فرنود حسنی/ دکترای مدریریت - من به دلیل شغلم این شانس را دارم که ارتباط زیادی با هموطنان در تهران و شهرها و بعضاً روستاهای مختلف داشته باشم و به دلیل علاقه در همه سفرهای درونشهری و بینشهری در برخی امور ازجمله ویژگیهای جامعهشناسی خیلی دقیق و موشکافانه مسائل را نگاه میکنم.
موضوعی که در سالهای اخیر بهعنوان یکروند صعودی با وضوح بیشتری در همه این سفرها و دیدارها با آن مواجه شدهام مشاهده چهره خسته و خشن و زخمی پدیده فقر در ظاهر و رفتار و ناخودآگاه انسانهاست. اینکه این روزها مردم کمتر لبخند میزنند، عصبی هستند و زود دعوا میکنند، شاهد افزایش دزدی و ناهنجاری اجتماعی هستند، دندانهای خراب زیادی دارند که نیاز به رسیدگی فوری دارد، چهرههایشان خسته و در هم و چشمانشان خیره به افق میماند شاید بهظاهر شاخصهایی ساده به نظر برسند اما واقعیتی پنهان را فریاد میزنند که اثرات آن در کوتاهمدت، میانمدت و درازمدت بر پیکره ایران عزیز قابلتحلیل و بررسی است.
چیزی که از آن صحبت میکنم پدیده "فقر" است که بهعنوان یک شاخص اقتصادی که حاصل سیاستگذاریها و رفتار حاکمیت و دولتهای مختلف در عرصه داخلی و بینالمللی است اثراتی مستقیم و سریعالوصول و ناپیدا و دیر ظهور دارد.
تا اواسط دهه ۸۰ حدود ۱۲ تا ۱۵ درصد فقر مطلق داشتیم که بعد از موج اول تحریمها تا میانه دهه ۹۰ به حدود ۲۰ درصد رسید، اما با شروع موج دوم تحریمها و تورم شدید، از سال ۱۳۹۷ با شیب تندتری افزایش پیداکرده و به ۳۰ درصد در سال ۱۳۹۸ رسید.
بر اساس دادههای مرکز آمار ایران و گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، از سال ۱۳۹۸ تا ۱۴۰۱ نرخ فقر نسبتاً ثابت و حدود ۳۰ درصد یا ۲۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر بوده است. بر اساس این آمار بیشترین میزان فقر متعلق به استان سیستان و بلوچستان است که ۶۲ درصد مردم این استان زیرخط فقر هستند. پس از سیستان و بلوچستان استانهای خراسان شمالی، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد، گلستان و لرستان در رتبههای دوم تا پنجم قرار دارند.
در سطحی دیگر باید این عدد را هم موردبررسی قرارداد که حدود 90 درصد مردم ایران مشمول دریافت یارانه هستند که این عدد بزرگ نشاندهنده شکاف عمیقی در وضعیت اقتصادی است.
اما این آمار و شاخصها نمایشگر ظاهر و اثرات سطحی این پدیده هستند و عدم توجه به سایر شاخصها و اثرات آن سهلانگاری و خاماندیشی است. اثراتی که نهتنها بر جسم و جان نسل حاضر بلکه بر اندیشه و تفکر و عملکرد و ژنتیک نسلهای بعد هم مؤثر است. در این یادداشت سعی داریم این اثرات مهم و ثانوی را موردبررسی و اشاره قرار دهیم.
اگر شرایط دوره جنگ و سالهای پس از آن را با درک اثرات پدیده جنگ بر هر اقتصادی کنار بگذاریم، در بررسی روند باثبات وضعیت اقتصاد ایران باید گفت ایران در دوره قابلمطالعه بیستساله اخیر با چالشهای اقتصادی متعددی مواجه بوده است که عمده موارد آن شامل موارد زیر است:
الف) کاهش قدرت خرید
ب) نابرابری اجتماعی
همانطور که در مقدمه گفته شد برای درک واقعیتر از اهمیت فقر باید این پدیده را عمیقتر و جزئیتر بررسی کرد تا اثرات متعدد آن را شناسایی کنیم.
اجازه دهید این بخش را با ذکر این نکته شروع کنیم که در هنگام بروز پدیده فقر یا تنشهای اقتصادی در افراد و خانوادهها و سازمانها و جوامع تقریباً شاهد یک رفتار مشابه در حذف اولویتها و پذیرش حداقلها هستیم. بهطور مثال اقلام خوراکی سبد خانوار جز آخرین موارد حذف یا کاهش هستند اما اقلام آموزشی و تفریحی در ردیف اول چکلیست حذف هستند. با ذکر این نکته به بررسی انواع اثرات پدیده فقر میپردازیم:
فقر آموزشی که ازجمله اولین اولویتهای حذف در سبد اقتصادی فرد، خانواده و سازمان است به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل مشکلات مالی و اقتصادی از دسترسی به آموزش باکیفیت و منابع آموزشی لازم و فرصتهای یادگیری و رشد محروم میشوند یا مجبور به ترک فضا و شرایط آموزش میشوند. این پدیده میتواند به نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی منجر شود و بر توانایی و مهارت افراد برای بهبود وضعیت زندگیشان تأثیر بگذارد. ابعاد فقر آموزشی شامل موارد زیر است:
الف) محدودیتهای مالی
ب) زیرساختهای ضعیف
1-1) اثرات فقر آموزشی
الف) روی فرد
ب) روی جامعه
1-2) مشکلات افرادی که دچار فقر آموزشی هستند
فقر بهداشتی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل محدودیتهای اقتصادی و اجتماعی، از دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی مناسب محروم میشوند یا به دلیل حذف از اولویتها خود را از آن محروم میکنند. این فقر میتواند ناشی از عوامل اقتصادی مختلفی باشد که مانع از تأمین نیازهای بهداشتی میشود. ابعاد فقر بهداشتی شامل موارد زیر است:
الف) محدودیتهای مالی
ب) دسترسی محدود به خدمات بهداشتی
2-1) اثرات فقر بهداشتی
الف) روی فرد
ب) روی جامعه
2-2) مشکلات افرادی که دچار فقر بهداشتی هستند
فشارهای اقتصادی زمینهساز تلاش بیشتر افراد برای کار بیشتر است و این مسئله دو اتفاق را به همراه دارد خستگی فردی و اجتماعی و کاهش شدید روابط معنوی افراد با عزیزان و پدیدههای مسرتبخش که زمینهساز بسیاری از بیمارهای نامشهود مثل استرس و اضطراب و افسردگی است. فقر روانی و معنوی به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل محدودیتهای اقتصادی، ازنظر روانی و معنوی دچار کمبود و بحران میشوند. این نوع فقر به عدم دسترسی به منابعی مانند آموزش، حمایت اجتماعی و فرصتهای رشد شخصی مربوط میشود. ابعاد فقر روانی و معنوی عبارتاند از:
الف) محدودیتهای اقتصادی
ب) نداشتن فرصتهای تخلیه ذهنی
ج) بحرانهای معنوی
3-1) اثرات فقر روانی و معنوی
الف) بر روی فرد
ب) بر روی جامعه
3-2) مشکلات افرادی که دچار فقر روانی و معنوی هستند
فقر غذایی که معمولاً آخرین حلقه اولویت در لیست چهارگانه ماست به وضعیتی اشاره دارد که در آن افراد به دلیل محدودیتهای اقتصادی، از دسترسی به مواد غذایی کافی و مغذی محروم میشوند؛ یعنی در این شاخص ما هم با بحران کمی و هم بحران کیفی تغذیه مواجه هستیم. ابعاد فقر غذایی و تغذیه عبارتاند از:
الف) محدودیتهای مالی
ب) کمبود منابع غذایی
ج) آگاهی و آموزش
4-1) اثرات فقر غذایی و تغذیه
الف) بر روی فرد
ب) بر روی جامعه
4-2) مشکلات افرادی که دچار فقر غذایی هستند
همانطور که در مقدمه گفته شد اثرات فقر علاوه بر شاخصهای چهارگانه بالا بروز و ظهور کوتاهمدت و میانمدت دارد ولی نباید از اثرات عمیق و بلندمدت آن غافل ماند. در این بخش ما به بررسی ویژگی قابلیت انتقال ژنوم و تفکر فقر در نسلها و اثرات آن بر روح کشور خواهیم پرداخت و از دو بعد فقر و انتقال ژنتیکی و فقر و تخلیه ژنتیکی کشور موردبررسی قرار خواهیم داد.
1) فقر و انتقال ژنتیکی
مطالعات دانشگاه نورث وسترن در سال 2019، درک غالب از ژنها را بهعنوان ویژگیهای تغییرناپذیر زیستشناسی که در زمان تصور ثابت میشوند، به چالش کشید. تحقیقات قبلی نشان میداد که وضعیت اجتماعی-اقتصادی یک عامل تعیینکننده قوی برای سلامت و بیماری انسان است و نابرابری اجتماعی یک عامل استرسزا در همهجا برای جمعیتهای انسانی در سراسر جهان است. برای مثال، سطح تحصیلات و/یا درآمد پایینتر، خطر ابتلا به بیماریهای قلبی، دیابت، بسیاری از سرطانها و بیماریهای عفونی را افزایش میدهد. علاوه بر این، فقر زیاد با فرآیندهای فیزیولوژیکی مثل التهاب مزمن، مقاومت به انسولین و اختلال در تنظیم کورتیزول که به توسعه بیماری کمک میکند، مرتبط است.
دانشمندان در این مطالعه، شواهدی پیدا کردند که نشان میدهد فقر میتواند در بخشهای وسیعی از ژنوم جاسازی شود. آنها کشف کردند که وضعیت اجتماعی- اقتصادی پایین با سطوح متیلاسیون DNA (DNAm) - یک علامت اپی ژنتیکی کلیدی که پتانسیل شکلدهی تغییر ژن را دارد - در بیش از 2500 مکان، در بیش از 1500 ژن مرتبط است. به عبارت سادهتر، فقر بر روی 10 درصد از ژنهای ژنوم اثری بر جای میگذارد. مکدید، عضو هیئتعلمی مؤسسه تحقیقات سیاست نورث وسترن، در بیان علت این موضوع میگوید: تجربیات در طول دوره توسعه در ژنوم تجسم مییابند تا به معنای واقعی کلمه ساختار و عملکرد آن را شکل دهند.
او گفت: «این الگو مکانیسم بالقوهای را نشان میدهد که از طریق آن فقر میتواند تأثیری پایدار بر طیف وسیعی از سیستمها و فرآیندهای فیزیولوژیکی داشته باشد.»
بر اساس گفته نیکول آرنولد، دکترای ژنتیک در دانشگاه ایالتی وین که نتایج مطالعاتش را در نشست سالانه انجمن ژنتیک انسانی آمریکا 2021 ارائه کرده است، عامل اجتماعی-اقتصادی (فقر) تأثیر بالقوهای بر فعالیت ژن و سلامت دارد. بر اساس مقالات منتشر شده از سوی پژوهشگران اروپایی بسیاری از مطالعات زیست پزشکی و علوم اجتماعی پیچیدگی تعیین نقش عوامل اجتماعی و عوامل ژنتیکی را در خطر ابتلا به بیماری یا تاب آوری مستند کردهاند. مطالعات اخیر همچنین نشان داده است که این عوامل ممکن است از طریق یک مکانیسم بیولوژیکی به نام اپی ژنتیک ارتباط متقابل داشته باشند که از طریق آن بسیاری از تجربیات زندگی میتوانند ژن را تغییر دهند. چنین تغییراتی در ژن میتواند با عوامل اجتماعی و اقتصادی مرتبط باشد.
برای بررسی بیشتر این رابطه، دکتر آرنولد و همکارانش اثرات بالقوه اپی ژنتیکی فقر را در میان ساکنان شهر بالتیمور که در مطالعه پیری سالم در محلههای تنوع در سراسر طول عمر (HANDLS) شرکت داشتند، بررسی کردند. محققان نمونه خون 239 شرکتکننده را که درآمد خانوار گزارششده آنها بالاتر یا پایینتر از خط فقر فدرال بود، جمعآوری کردند، ازجمله 119 نفر که خود را سیاهپوست و 120 خود را سفید معرفی کردند. آنها توالی یابی RNA را برای شناسایی الگوهای بیان ژن متفاوت انجام دادند. تجزیهوتحلیلهای اولیه نشان داد که 15 ژن بهطور متفاوتی بین افرادی که در فقر زندگی میکنند و افرادی که بالای خط فقر زندگی میکنند وجود دارد،
دکتر آرنولد اظهار میکند: «مطالعه ما نشان میدهد که وضعیت فقر براثر ژن در سیستم ایمنی تأثیر میگذارد.» مفهوم گستردهتر این مطالعه این است که بهبود نتایج سلامت برای جمعیتهای در معرض خطر میتواند از طریق درک بهتر مکانیسمهای بیولوژیکی زیربنایی که محیط اجتماعی-اقتصادی بر بیماریها تأثیر میگذارد، قابلدستیابی باشد.
1-1) تکثیر ژنتیکی فقر
همانطور که در آمارهای رسمی نشان دادهشده است چیزی در حدود 30 درصد جامعه ایران شرایط زیرخط فقر را تجربه میکنند که این آمار در برخی استانها مثل سیستان و بلوچستان تا 60 درصد هم رسیده است؛ اما نکته نگرانکننده اینجاست که با توجه به هرم جمعیتی کشور و وضعیت فرزند آوری و سیاستهای حاکم بر این حوزه، غالب زادوولدها و خانوادههای پرجمعیت در میان دهکهای با درآمد پایین و زیرخط فقر هستند و از همین رو تسهیلات مربوط به این حوزه برای این طبقه و گروه جذاب و کاراست.
بدیهی است که این نوع تسهیلات عاملی برای رهایی این گروه از 4 مؤلفه اصلی فقر آموزشی، روانی، تغذیه و بهداشتی و همه ابعاد ذکرشده نیست و ازاینرو موالید این گروه با همان چالشها و مسائل بزرگ میشوند و رنجهای ناخواستهای را بر دوش جسم و ژن خود به نسل بعدی منتقل میکنند و ازآنجاکه طبقات غنیتر و میانیتر به دلیل سطح بالاتر سواد و آگاهی و مشغله گرایش کمتری به فرزند آوری دارند اینگونه حمایتها برای تکثیر جامعه در دهکهای پایین اقتصادی اثری جز تکثیر فقر و ژنوم آن در جامعه نخواهد داشت. بهبیاندیگر اگر با همین فرمان پیش برویم در اندک زمانی جامعهای خواهیم داشت که باور و ژن فقر در آن تکثیرشده است و این جامعه آماده پذیرش هر فشار و محدودیتی هست.
1-2) آثار تکثیر ژن فقر در درازمدت
تکثیر ژن فقر به معنای تداوم و گسترش شرایط اقتصادی و اجتماعی نامساعد در یک نسل از خانواده یا جامعه است. این پدیده میتواند تأثیرات عمیق و گستردهای داشته باشد. در ادامه به برخی از این تأثیرات اشاره میکنم:
الف) مشکلات اجتماعی
ب) تأثیر و تغییر در سلامت جسمی و روحی
ج) تأثیر بر اقتصاد
د) تأثیر بر فرهنگ و هویت
2) فقر و تخلیه ژنتیکی (مهاجرت)
مواردی که در خصوص فقر و انتقال ژنتیکی گفته شد برآیند تأثیرات فقر بر دهکهای پایین جامعه است. در این بند از مقاله قصد داریم موضوع فقر را در دهکهای میانی جامعه بررسی کنیم. بدون شک دهکهای میانی نیز از پدیده فقر بیتأثیر نیستند و همه آنها در تلاشاند تا باکار و تلاش خود را بالای خط فقر و در شرایط بهینه نگهدارند اما یکی از تبعات جدی جامعهای که 30 درصد آن زیرخط فقر هستند و با مشکلات عدیده در حوزه اشتغال و تورم مواجه است بروز ناامیدی و یاس اجتماعی است و طبیعتاً در چنین شرایطی اولین گزینه مهاجرت است.
تخلیه ژنتیکی به معنای خروج و مهاجرت افراد تحصیلکرده، نخبگان و نیروهای ماهر از کشور به دلیل عواملی همچون فقر و تورم، پدیدهای است که میتواند تأثیرات عمیق و بلندمدتی بر روی جامعه و توسعه کشور داشته باشد. تخلیه ژنتیکی معمولاً به دلیل شرایط نامساعد اقتصادی، اجتماعی و سیاسی صورت میگیرد. فقر و تورم، عدم فرصتهای شغلی، بیثباتی سیاسی ازجمله علتهای این پدیده هستند.
2-1) تأثیرات بر نسلهای بعدی
2-2) تأثیرات بر وضعیت توسعه کشور
فقر در ایران بهعنوان یک پدیده چندبعدی، تأثیرات عمیق و گستردهای بر زندگی فردی و اجتماعی مردم دارد. این پدیده نهتنها بر وضعیت اقتصادی و معیشتی افراد تأثیر میگذارد، بلکه بهسلامت روانی، اجتماعی و فرهنگی جامعه نیز آسیب میزند. با افزایش نرخ فقر و نابرابری اجتماعی، نسلهای آینده نیز تحت تأثیر این شرایط قرار خواهند گرفت و این روند ممکن است به تداوم و گسترش فقر در جامعه منجر شود. دو پدیده انتقال ژنتیکی فقر و تخلیه ژنتیکی در اثر فقر به علت شرایط اقتصادی نامساعد، میتواند به کاهش سرمایه انسانی، کاهش نوآوری و تضعیف هویت اجتماعی منجر شود. ازاینرو لازم است سیاستگذاران در دولت و مجلس و حاکمیت با در نظر گرفتن این گزاره برنامهها و اقدامات خود را برای اصلاح روند معیوب کنونی و جلوگیری از تبدیلشدن ایران به ویرانه بهطورجدی آغاز کنند.