عصر ایران ؛ نهال موسوی - روز سهشنبه 21 اسفند، خانم کبری حسنزاده اصفهانی مادربزرگ علیرضا داودنژاد کارگردان معروف و با سابقه سینمای ایران درگذشت. او متولد ۱۳۰۱ بود و در سن ۱۰۲ سالگی از دنیا رفت.
علیرضا داودنژاد سالی سخت را از سر گذراند، سال را با کوچ ابدی پسرش رضا داودنژاد در 13 فروردین شروع کرد و آخر سال هم به فوت مادربزرگ منجر شد.
نکته جالب توجه این است که تقریبا تمام خانواده داودنژاد فراخور فیلمها و نقشهای مختلف در فیلمهای علیرضا داودنژاد بازی کردهاند و از این حیث یک استثنا در سینمای ایران را رقم زدهاند.
خانم حسن زاده هم در دو فیلم مرهم و کلاس هنرپیشگی در نقش مادربزرگ ظاهر شد ولی با بازی نقش اشرف السادات در فیلم مرهم یک اتفاق جالب در سینمای ایران رقم زد. بازی روان و عمق درد و غمی که در چهره او دیده میشد یک شخصیت جالب را به سینمای ایران اضافه کرد. شخصیتی که در 88 سالگی آنرا بازی کرده بود.
اتفاقا این شخصیت اشرف السادات برای مخاطبان غیر ایرانی هم تا همین اندازه به چشم آمد و مادربزرگ برای بازی در فیلم مرهم جایزه بهترین بازیگر زن را در بخش مهر آسیا و آفریقای جشنواره بینالمللی فیلم دبی دریافت کرد.
درباره جایزهای که از جشنوارهی فیلم دوبی مادربزرگ قصهی «مرهم» گرفته بود در جملاتی کوتاهی گفته بود:«کار خدا بود؛ ما بالاخره بازی کردیم و بازی ما را پسندیدند و جایزه هم گرفتیم. همه اینها کار خدا بود.» و درباره این نقش آفرینی هم اضافه کرده بود که: «بیاندازه نوههایم را دوست دارم. یکبار «علیرضا» به من گفت؛ مییای فیلم بازی کنی و من هم گفتم بله و آمدم فیلم بازی کردم.»
قصه فیلم مرهم این است که: «احترام پیرزن متمولی است که همراه با نوه اش رضا که والدینش در خارج از ایران زندگی میکنند، در ویلایی بزرگ در متل قو زندگی میکند. احترام تعدادی ویلا در شمال دارد که آنها را اجاره میدهد و پیشکار دغلی به نام معمار دارد که با سرمایه او به ویلاسازی مشغول است.
احترام خواهر بزرگتری به نام اشرف سادات دارد که ساکن تهران است و سالهاست با او قهر است و طبعاً بیخبر. یک روز اشرف سادات بدون اطلاع قبلی نزد احترام میآید. او در واقع به شمال آمده تا نوه اش مریم (با بازی طناز طباطبایی) را که به شیشه معتاد است و از خانه فرار کرده، پیدا کند و ...»
زنده یاد احترامسادات حبيبيان مادر عليرضا داودنژاد یا همان مامان اتی معروف فیلمهای داودنژاد، كه در فيلم «مرهم» نقش خواهر كبری حسنزاده را بازی ميكند، درباره فیلم و نقش آفرینی خانم کبری حسنزاده گفته بود: «عزيز ـ اشرفسادات ـ چهل سال است كه سينما نرفته است و اهل سينما رفتن و فيلم ديدن هم نيست. من تحتتاثير بازي او در فيلم «مرهم» قرار گرفتم.
سر فيلم احساس خجالت میكردم كه ايشان همش از خدا حرف میزد و عليرضا نقشی را به من داده بود كه فقط بايد از پول حرف میزدم. اما همش در طول فيلمبرداری به خودم آرامش میدادم كه اين نقش را بايد بازی بكنم و اين نقش من هست و كاريش هم نمیتوان بكنم.»
عليرضا داوودنژاد ادامه ميدهد:« وقتي سكانسي نميشد و تكرار ميكرديم، اشرف سادات خيلي عميق ناراحت ميشد. يكي از مشكلات اساسي من اين بود و كلي زمان برد تا توانستم ايشان را قانع كنم كه تكرار سكانسها طبيعي است و تقصير شما هم نيست.»
داودنژاد به مادربزرگش اشرفسادات اشاره ميكند و ميگويد: «ايشان زن پدر بزرگم هستند ولي همچون مادرم هستند. همانقدر كه مادرم محبت كرد،ايشان به من محبت كردند.همانقدر كه مادرم را دوست داشتم،ايشان را هم دوست دارم. ما وقتي بچه بوديم كه اينجور چيزها را خيلي درك نميكرديم. آن موقعهها وقتي ميرفتيم خانه مادربزرگ، اشرفسادات خيلي محبت ميكرد و ما را دوست داشت.»
خانم حسن زاده با حضور کوتاهش در 2 فیلم سینمایی یک مادربزرگ دیگر به سینمای ایران اضافه کرد که شاید کمتر دیده بودیم همزمان که دلسوز و نگران فرزندان و نوههایش بود اما صلابتی در نگاه و رفتارش داشت که شاید بتوان گفت چنین میمیک چهرهای را فقط زندگی به او داده بود، برای همین هم تا این اندازه تاثیرگذار شد.
روح خانم حسن زاده شاد ویادش ماندگار و آرزوی صبر و سلامت برای علیرضا خان داودنژاد و خانواده سینماییاش.