به گزارش تابناک به نقل از میزان، استقلال به عنوان آخرین بازمانده ایران در لیگ نخبگان آسیا، در مرحله یکهشتم نهایی این تورنمنت نهایتاً پس از برگزاری دیدار رفت و برگشت برابر النصر عربستان شکست را پذیرفت و از دور رقابتها کنار رفت. شکستی که البته چندان هم دور از انتظار نبود!
طی فصول گذشته شاید تیمهای ایرانی توانسته باشند جواز حضور در مسابقات آسیایی را کسب کنند، اما هر دوره در یکی از مراحل این تورنمنتها در جا زدهاند و قدرتشان به حدی نبوده که بتوانند برابر حریفانشان برتری داشته باشند. مدیریت ضعیف، قدرت و سطح پایین بازیکنان و همینطور زیرساختها باعث شده تا نمایندگان ایران در مسابقات آسیایی همواره ناکام باشند.
تیم فوتبال استقلال چند روز گذشته برابر النصر با شکست سنگین ۳ بر صفر در خاک عربستان شکست خورد. نتیجهای که دور از انتظار نبود و مطابق معمول افسوس و ناراحتیاش برای هواداران ماند و بازیکنانی که شاید کمترین ناراحتی را از خود نشان دادند.
به اعتقاد برخی هواداران بازیکنان استقلال در این فصل نشان دادند که تعصبی روی پیراهن آبی ندارند و نکته عجیب که در پایان مسابقه با النصر رخ داد انتشار یک عکس از سوی جوئل کوجو در فضای مجازی با پیراهن رونالدو بود که نمک روی زخم هواداران شد.
سوال اینجاست که چطور میشود بازیکنان ایرانی با این سطح کیفیت، مبالغ نجومی دریافت میکنند و از انجام یک بازی منطقی نیز عاجز هستند.
برخلاف سالهای گذشته باشگاه استقلال به لطف مالک متمول خود از لحاظ مالی ساپورت شد و ابتدای فصل هم با انواع و اقسام وعده و وعیدها سعی کردند بازیکنان با کیفیت جذب کنند، اما غافل از اینکه بدترین سال فوتبالی تاریخ باشگاه استقلال در حال رخ دادن است.
حالا نهتنها بازیکنان باکیفیت جذب نشد، بلکه میانگین سنی تیم هم بالا رفت؛ تا جایی که برخی از بازیکنان تا نیم فصل حتی نای دویدن تا اواسط دقایق بازی را هم نداشتند و از لحاظ فنی ضعیفترین نمره را از آن خود کردند.
استقلال این فصل با تقریباً ۲۰ میلیون دلار بسته شد. بازیکنانی مثل اندونگ، ماشاریپوف، رضاییان و چشمی را اگر کنار بگذاریم؛ سایر بازیکنان حتی در حد نام استقلال هم ظاهر نشدند و با اشتباهات فردی نیز تیم را به دردسر انداختند.
جالب اینکه همین بازیکنان وقتی فصل تمام شود تلفن همراهشان را خاموش میکنند و مدیربرنامهها را به جان باشگاه میاندازند که اگر مبالغ قراردادشان افزایش نیابد تیم را ترک میکنند. چنین بازیکنانی در حال حاضر مبالغ نجومی خود را دریافت میکنند و در زمین مسابقه هم در سطح تیمهای لیگهای دسته پایینتر بازی میکنند و اینگونه میشود که هواداران شاهد بدترین استقلال تاریخ میشوند.
اما مدیریت باشگاه در این زمان چه کرد؟ ابتدا علی خطیر سپس فرشید سمیعی و بعد از آن نظری جویباری، که تمام این مدیران عامل طی کمتر از یکسال روی صندلی مدیریت استقلال نشستند.
این عدم ثبات باعث شده تا تمام اعضای باشگاه استقلال از جمله کادرفنی، بازیکنان و حتی هواداران سردرگم شوند که سیاست باشگاه به چه شکلی پیش میرود. آوردن پنج مربی طی نیم فصل حتی برای تیمهای عربی هم قفل بود. تیمی که زیر نظر ۵ مربی بازی کرد و آخر هم نفهمید که دقیقاً چه تاکتیکی را باید در زمین اجرا کند. حال ما شاهد یک استقلال سلیقهای شدهایم که هر بازیکن به سبک خودش بزرگتری میکند و اگر طبق میلش پیش نرود قهر میکند یا اینکه در تمرینات شرکت نمیکند.
حال مدیریت باید پاسخگو باشد که سازوکار خرید چنین بازیکنانی دقیقاً چه بوده است؟ خرید بازیکنان درجه ۲ و حتی درجه ۳ با مبالغ نجومی که نهتنها آوردهای برای باشگاه نداشتند بلکه این امکان را به وجود آورد تا در آینده همین بازیکنان باعث بسته شدن پنجره نقل و انتقالاتی باشگاه شوند.
مدیران استقلال نشان دادند که گوش به فرمان برخی دلالان بودهاند که واضحتر اگر بخواهیم بگوییم مشخص نیست خرید بازیکنانی مثل آرمین سهرابیانها و زکیپورها چه کمکی به تیم استقلال کرد. کاکوتا یکی از بازیکنانی بود که با مبلغ بالا آبیپوش شد و با عملکردی فاجعهبار استقلال را ترک کرد. مسعود جوما یکی دیگر از این بازیکنان است که به تیم استقلال پیوست و در حالی که در پست تخصصی مهاجم بازی میکند، اما شناخت کافی از چارچوب دروازه ندارد.
استقلال در دوره مدیریت سمیعی پیتسو موسیمانه را آورد و با کلی هزینه و فرش قرمز پهن کردن از او رونمایی کرد که پس از آن حتی هواداران هم از اقدامات او شگفتزده میشدند. اینکه چطور ممکن است یک تیم از لحاظ بدنی مشکل داشته باشد و شرایط بحرانی را تجربه کند، اما تمرینات به شکل عجیبی تعطیل شوند.
اینها تنها قسمتی از تصمیمات اشتباه مدیران استقلال در این فصل بود، در حالیکه میتوانستند با هزینههای بالای صورت گرفته برای این نفرات، بازیکنان درجه یک و ملیپوش را به استقلال بیاورند. تیمی که در آسیا و در لیگ نخبگان برابر ستارههای جهان بازی میکند چه دلیلی دارد که از بازیکنان درجه ۲ و ۳ استفاده کند و سپس سرمربی ۲ تا ۴ میلیون یورویی درجه یک بیاورد.
حال اگر بخواهیم استقلال را با النصر و یا هر تیم عربستانی مقایسه کنیم موارد گوناگونی به چشم خواهد خورد. شاخصترینهای آن مدیریت قوی تیمهای عربستانی در قبال مدیران ضعیف استقلال است. وقتی کمپ تمرینی تیمهای عربستانی را میبینیم ناخودآگاه متوجه میشویم که با این امکانات و تجهیزات حقمان پیروزی و صعود نیست.
استقلال در مرحله یکهشتم برابر تیمی قرار گرفت که دروازهبان آن برای تیم ملی برزیل بازی میکند و در خط حمله کریستیانو رونالدو را دارد و سوای آنها بازیکنان سطح اولی دارد که هرکدام از تیمهای معتبر جهان پیشنهاد دریافت میکنند. در این سو استقلال بازیکنانی دارد که حتی تیم ملی هم آنها را نمیخواهد و سوال اینجاست که چطور استقلال با تقریباً ۲۰ میلیون یورو هزینه میخواهد برابر تیمی به ارزش تقریباً نیم میلیارد دلار ایستادگی کند.
موضوع این نیست که استقلال هم به اندازه النصر هزینه کند، اما خرید یک بازیکن حرفهای ۲ میلیون دلاری بهتر است یا ۴ بازیکن سطح پایین ۵۰۰ هزار دلاری؟
با این تفاسیر به طور مختصر میتوان مشکلات استقلال را اینگونه بیان کرد؛ عدم ثبات در کادرفنی و کادرمدیریتی که تغییرات مکرر در آن و نداشتن برنامهریزی بلندمدت تاثیر منفی روی تیم میگذارد. آسیبدیدگی برخی بازیکنان به دلیل عدم بدنسازی مطلوب و تمرینات اشتباه و زمینهای تمرینی غیراستاندارد که میتواند یکی از علل تغییرات مکرر سیستم تیم شود. نکته مهم دیگر فشار روانی ناشی از انتظارات بالای هواداران استقلال بود. هواداران بدون در نظر گرفتن شرایط تیم انتظارات بزرگی داشتند که البته به ناحق هم نیست و اگر استقلال نتوانسته انتظارات هواداران را برآورده کند به دلیل سوءمدیریتی بوده که تصمیمات اشتباهشان استقلال را به این روز انداخت.
استفاده از بازیکنان آکادمی نیز اوج ناامیدی را به هواداران تزریق کرد. زمانی که به دلیل عملکرد ضعیف بازیکنان بزرگسال، بازیکنان جوانتر وارد تیم شدند؛ از سطح کیفیت پایینی برخوردار بودند به شکلی که برخی از آنها اعتماد به نفس کافی را نداشتند و نتوانستند خلاءهای ترکیب استقلال را پر کنند. اگر مدیریت استقلال به جای صرف هزینههای هنگفت برای بازیکنان درجه ۲ و ۳ نیم نگاهی به آکادمی داشتند میتوانستیم حداقل در این زمینه با تیمهای حوزه خلیج فارس رقابت کنیم چراکه در زمینه آکادمی هم از بسیاری از کشورهای حوزه خلیج فارس عقبتر هستیم.
حال با این تفاسیر انتظار میرود مدیران تیم در فصل آینده یک خانه تکانی اساسی صورت دهند و به جای قرارگرفتن روبهروی دوربینها، در خفا و کاملاً نامحسوس به خرید بازیکنان بپردازند. مدیران باید این موضوع را بدانند که تیم استقلال در صورتی مربی بزرگ جذب کند که پیش از آن بازیکنان بزرگ داشته باشد که هرکدام از آنها ملیپوش و با امتیاز بالا باشند نه اینکه پس از یکسال استراحت تصمیم بگیرند برای استقلال بازی کنند.
در حال حاضر با این شیوه باید تا سالیان طولانی قید آسیا را بزنیم چراکه فوتبال ایران با قوانین موجود و رقابتهای رنگی، نمیتواند برابر تیمهای توسعهیافته و بابرنامه غرب آسیا بایستد.