به گزارش رکنا، یک نمونه انشای ساده و روان را مناسب برای تمام مقاطع تحصیلی تقدیم حضورتان کرده ایم. پس این مطلب را از دست ندهید و تا انتها با ما همراه باشید.
اواخر زمستان است و در بین مردم جنب و جوش زیادی به وجود آمده است، خانه تکانی ها شروع شده و همه ما خودمان را برای رسیدن سال جدید و عید نوروز آماده می کنیم. طبیعت هم مثل ما که با آمدن عید لباس نو می پوشیم در حال عوض کردن لباس خودش است.
نوروز اولین روز فصل بهار است، در این روز همه ما ایرانی ها که از قبل خانه های خود را خانه تکانی کرده ایم منتظر آمدن مهمان های خود هستیم. من خیلی عید نوروز را دوست دارم، ما مراسم عید نوروز را با نشستن دور سفره هفت سین قشنگی شروع می کنیم و تحویل سال را در کنار هم جشن می گیریم.
مهمانی رفتن و مهمان آمدن یکی از سنت های مهم عید نوروز است. ما هنگام مهمانی رفتن ابتدا به دیدن بزرگترهای فامیل می رویم و پدربزرگ و مادربزرگ از همه مهم تر هستند. در اولین روز عید همه فامیل ما در آن جا جمع می شوند.
اما به نظر من بهترین رسم در عید نوروز عیدی دادن بزرگ ترها به ما کوچک ترها است، من هر سال عیدی هایم را در قلک جمع می کنم و مادرم بعد از عید با پول های خودم یکی از چیزهایی که خیلی دوست دارم را برایم می خرد.
بسیاری از ما در تعطیلات عید نوروز به مسافرت می رویم، مسافرت بسیار لذت بخش و خوب است، ما بعضی از سال ها با ماشین خودمان به سفر می رویم و بسیار مراقب هستیم که هنگام رانندگی با پدر صحبت نکنیم و حواس او را پرت نکنیم تا اتفاقی برای ما یا دیگران رخ ندهد.
یکی از روزهای مهم عید نوروز سیزده بدر است که بسیاری از ایرانی ها سعی می کنند این روز را در دل طبیعت بگذرانند، اگرچه باید دقت کنیم که طبیعت را آلوده نکنیم، شاخه های درختان را نشکنیم و خدای نکرده آتش سوزی راه نیندازیم. من و پدر و مادرم همیشه قبل از بازگشت به خانه زباله های خود را از طبیعت جمع می کنیم.
یکی از آرزوهای بزرگ من این است که فردای سیزده به در تعطیل باشد چون معمولا روز سیزده بدر آنقدر بازی کرده ام که تمام بدنم تا چند روز درد می کند!