طی چند هفته اخیر رسانههای خبری، بلاگرهای فضای مجازی و سلبریتیهای معروف درباره وضعیت بحرانی آب در تهران و البرز محتواهای بسیار زیادی تولید کردند که شرایط را به گونهای بحرانی و آخرالزمانی توصیف میکند. در همین رابطه عکسهای مختلفی از سد کرج، آمار بارشها و... همگی مورد استفاده قرار گرفته است تا تصویری هولناک از کمبود آب در کشور به مخاطب ارائه شود. اما این سوال به وجود میآید که علت این بازتاب گسترده از شرایط فوقالعاده ذخایر آب در کشور چیست و آیا در روزهای پایانی سال ۱۴۰۳ درگیر بحران آب هستیم؟
به گزارش دانشجو، تصویر پرشدگی سدهای تهران و البرز در فصل زمستان، به خصوص در ماههای بهمن و اسفند، نشاندهنده کاهش حجم ذخایر آب است. این پدیده تنها مختص سال جاری نیست و بررسی دادههای مربوط به آب ورودی سدها در سالهای گذشته نیز این روند را تایید میکند. یکی از مهمترین دلایل این کاهش، الگوی بارشها در فصول مختلف سال است. در فصل زمستان، میزان بارشها به نسبت فصل بهار کمتر است و عمده ذخیرهسازی آب سدها در بهار و در ماههای فروردین و اردیبهشت، اتفاق میافتد. در این فصل، بارشهای بهاری و ذوب برفهای زمستانی باقی مانده در ارتفاعات، باعث افزایش آب ورودی به سدها و حجم ذخایر آنها میشود.
نمودار بالا روند بارشها را در ۵۶ سال اخیر را نشان میدهد. میانگین بلندمدت (خط چین مشکی) بیانگر آن است که معمولاً بارشها در نیمه اول سال آبی روندی افزایشی داشتهاند. در بیشتر سالها، بارندگی در این دوره قابل توجه بوده و شیب صعودی داشته است.
علاوه بر این، در روزهای پایانی سال و همزمان با تعطیلات نوروزی، مصرف خانگی آب به طور چشمگیری افزایش مییابد. این افزایش مصرف، در مناطق مختلف شهری از جمله تهران و البرز، فشار بیشتری بر منابع آبی وارد میکند و به کاهش ذخایر سدها دامن میزند.
از سوی دیگر، در فصل زمستان و روزهای سرد سال، بخش قابل توجهی از بارشها به صورت برف در ارتفاعات و قلههای کوهستانی باقی میماند و به دلیل سرمای هوا، فرصتی برای ذوب و جریان یافتن به سمت سدها پیدا نمیکند. این برفهای انباشتهشده در ارتفاعات، در واقع به عنوان یک ذخیره طبیعی عمل میکنند که با گرمشدن هوا در فصل بهار، به تدریج ذوب شده و به سدها سرازیر میشوند. این فرآیند ذوب برفها در بهار نیز به نوع دیگری به پرشدگی سدها کمک میکنند.
البته ذکر این نکته ضروری است که کشور پنجمین سال پیاپی خشکسالی را پشت سر میگذارد و میزان بارشها به طور قابل توجهی کاهش یافته است. به همین دلیل، موضوع مدیریت مصرف آب و سیاستگذاریهای مرتبط با آن بیش از هر زمان دیگری اهمیت پیدا کرده است.
با این حال، به نظر میرسد برخی از جریانها و گروهها از این شرایط برای پیشبرد اهداف خاص خود استفاده میکنند. در روزهای پایانی سال، که همواره ذخایر سدها به دلیل افزایش مصرف خانگی و کاهش بارشها با افت مواجه میشود، شاهد تبلیغات گستردهای درباره کمآبی و بحران آب هستیم. اما سوال اینجاست که این سیاهنماییها دقیقاً به نفع چه کسانی است و چه اهدافی را دنبال میکند؟
همزمان با این موج تبلیغاتی، در جلسه شورای برنامهریزی و توسعه استان تهران، چند پروژه بزرگ با اعتباری نزدیک به ۵ هزار میلیارد تومان به تصویب رسید که به اذعان یکی از کاربران توییتر، این اتفاق همزمان با تبلیغات گسترده بلاگرها و اشاعه اخبار کمآبی، بود. این موضوع این سوال را به وجود میآورد که آیا این سیاهنماییها و بزرگنماییهای مکرر درباره بحران آب، تنها بهانهای برای تصویب چنین پروژههای کلانی بوده است؟ یا اینکه اهداف دیگری در پشت پرده این جریانها وجود دارد؟