به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، از زمان ساخت سد کرج، هیچکس تا به امروز چنین منظرهای ندیده بود. شکافهای عمیق در بستر خشکشده سد، نمایی آخرالزمانی از بحران آب در کشور را به تصویر میکشد.
تصاویر منتشرشده نشان میدهد که میزان ذخیره آب این سد که سهم قابلتوجهی در تأمین آب شرب و کشاورزی تهران دارد، به شدت کاهش یافته است. بسیاری از شهروندان از خود میپرسند که آیا این بحران یک پدیده ناگهانی است یا نتیجه سالها بیتوجهی و سوءمدیریت؟
طبق آمارهای منتشرشده از سوی شرکت آب منطقهای البرز، میزان ذخیره آب این سد در سال جاری نسبت به سال گذشته ۵۵ درصد کاهش یافته و به تنها ۸ درصد ظرفیت کل خود رسیده است. در حالی که در مدت مشابه سال قبل، این میزان حدود ۱۸ درصد بود، اما امسال وضعیت به مراتب وخیمتر شده است.
کارشناسان میگویند عوامل متعددی در این فاجعه دخیل هستند. تغییرات اقلیمی و کاهش بارشها، از جمله اصلیترین دلایل افت سطح آب سد کرج است. اما ماجرا تنها به کاهش بارندگی ختم نمیشود. برداشت بیرویه و مدیریت نادرست منابع آبی، نقش پررنگی در این بحران ایفا کرده است. حفر چاههای غیرمجاز و افزایش مصرف آب در بخشهای صنعتی و کشاورزی بدون برنامهریزی اصولی، شرایط را بحرانیتر کرده است.
سد کرج یکی از منابع حیاتی تأمین آب تهران است. کاهش شدید آب این سد به معنای کاهش چشمگیر سهم آب ورودی به شبکه آبرسانی پایتخت خواهد بود. این بحران میتواند منجر به جیرهبندی آب، افزایش قطعیهای گسترده و حتی آلودگی بیشتر منابع آبی تهران شود. در چنین شرایطی، بسیاری از مناطق شهر با کمبود آب شرب مواجه خواهند شد و فشار بیشتری بر سدهای دیگر، همچون سد طالقان و لار، وارد میشود.
اگر روند کنونی ادامه یابد، تهران با یکی از سختترین بحرانهای آبی تاریخ خود روبهرو خواهد شد. کاهش منابع آبی نهتنها زندگی روزمره مردم را تحت تأثیر قرار خواهد داد، بلکه تبعات اقتصادی، بهداشتی و زیستمحیطی جبرانناپذیری به همراه خواهد داشت. به گفته کارشناسان، تنها راه جلوگیری از این فاجعه، مدیریت علمی و صحیح منابع آبی، کاهش مصرف غیرضروری و سرمایهگذاری در روشهای نوین تأمین آب، همچون تصفیه و بازیافت آب، خواهد بود.
سالهاست که کارشناسان و فعالان محیطزیست نسبت به بحران آب در کشور هشدار دادهاند، اما سیاستهای اجرایی، همچنان بر مدار بیتوجهی به این بحران حرکت میکنند. امروز، سد کرج تنها یک نمونه از شرایط وخیم منابع آبی کشور است. اگر دولت و مردم به طور همزمان وارد عمل نشوند، فردا شاید نهتنها لاشه پیکان، بلکه نشانههای حیات نیز در بستر خشکشده سدها مدفون شوند