وقتی گفت‌و‌گوی تمدن‌ها جای خود را به رویارویی تمدن‌ها می‌دهد/ اردوغان، شی، مودی و ترامپ به دنبال احیای امپراتوری از دست رفته؛ جهان در یک قدمی عصر آشوب

اقتصادنیوز یکشنبه 03 فروردین 1404 - 12:03
اقتصادنیوز: به باور گروهی از ناظران با بازگشت ترامپ به قدرت، جهان در یک قدمی عصر آشوب قرار گرفته؛ عصری که در قابش بازیگران جهانی با تکیه بر کهن الگوها به جای پیروی از قواعد حاکم به دنبال بازتعریف نقش خود و بازگشت به گذشته هستند؛ رخدادی که بستر را برای رویارویی تمدن ها هموار خواهد ساخت.

در دو دهه پس از پایان جنگ سرد، جهانی‌گرایی بر ملی‌گرایی غالب شد. در این دوران، ظهور سیستم‌ها و شبکه‌های پیچیده‌تر—موسسه های مالی و تکنولوژیکی—نقش فرد در سیاست را تحت‌الشعاع قرار داد. اما در اوایل دهه ۲۰۱۰، تحولی عمیق آغاز شد. با یادگیری استفاده از ابزارهای این قرن، گروهی از چهره‌های کاریزماتیک آرکتایپ‌های(کهن الگوها) قرن پیشین را دوباره زنده کردند: رهبر قوی، ملت بزرگ و تمدن افتخارآمیز.این عبارات بخشی از یادداشت فارن افرز است که اقتصادنیوز آن را در چهار بخش ترجمه کرده که بخش نخست در ادامه آمده است.

بازگشت به کهن الگوها!

این تغییر احتمالاً از روسیه آغاز شد. در سال ۲۰۱۲، ولادیمیر پوتین به یک آزمون کوتاه پایان داد آزمونی که در قابش او به جای ریاست جمهوری چهار سال به عنوان نخست‌وزیر در کنار یک هم‌پیمان سرسپرده فعالیت داشت.پس از آن پوتین به مقام ریاست‌جمهوری بازگشت و اقتدار خود را تقویت کرد، همه مخالفان را سرکوب و خود را وقف بازسازی «دنیای روسی»، بازگرداندن جایگاه قدرت بزرگ که با سقوط اتحاد جماهیر شوروی از بین رفته بود و مقابله با تسلط ایالات متحده و متحدانش کرد. دو سال بعد، شی جین‌پینگ در چین به بالاترین مقام رسید. اهداف او مشابه اهداف پوتین بود، اما در مقیاسی بسیار بزرگ‌تر—چین توانایی‌های بیشتری داشت. در سال ۲۰۱۴، نارندرا مودی، مردی با آرزوهای بزرگ برای هند، پس از صعود سیاسی طولانی‌اش به مقام نخست‌وزیری رسید و ناسیونالیسم هندو را به‌عنوان ایدئولوژی غالب کشورش تثبیت کرد. همان سال، رجب طیب اردوغان که بیش از ده سال نخست‌وزیر ترکیه بود، به مقام ریاست‌جمهوری رسید. اردوغان به سرعت سیستم دموکراتیک کشورش را که دچار تفرقه شده بود، به یک نمایش اقتدارگرایانه یک‌نفره تبدیل کرد.

شاید مهم‌ترین لحظه در این تکامل در سال ۲۰۱۶ رخ داد، زمانی که دونالد ترامپ به ریاست‌جمهوری ایالات متحده رسید. او وعده داد که «آمریکا را دوباره بزرگ کند» و «آمریکا را در اولویت قرار دهد»—شعارهایی که روحیه پوپولیستی، ملی‌گرایانه و ضد جهانی‌گرایی را که حتی در داخل و خارج از غرب در حال جوشیدن بود، بازتاب می‌داد. ترامپ تنها سوار بر موج جهانی نبود. دیدگاه او نسبت به نقش ایالات متحده در جهان از منابع خاص آمریکایی نشأت می‌گرفت، هرچند کمتر از جنبش اصلی «آمریکا اول» که در دهه ۱۹۳۰ به اوج رسید وام گرفته و بیشتر به جریان ضد کمونیسم راست‌گرایانه دهه تکیه داشت. برای مدتی، شکست ترامپ از جو بایدن در انتخابات ۲۰۲۰ به نظر می‌رسید همه چیز به شکل سابق بازگشته است. ایالات متحده در حال بازیابی وضعیت پس از جنگ سرد خود بود، آماده برای تقویت نظم لیبرال و مقابله با طوفان پوپولیسم. با این حال، در پی بازگشت فوق‌العاده ترامپ، اکنون به نظر می‌رسد که بایدن و نه ترامپ، نمایانگر یک انحراف از مسیر اصلی است.

1

رویارویی تمدن ها؟

ترامپ و شخصیت‌های مشابه که مدعی بزرگ بودن ملت خود هستند، اکنون در حال تعیین دستور کار جهانی هستند. آنها مردان قدرتمندی هستند که کمترین ارزشی برای سیستم‌های مبتنی بر قواعد، اتحادها یا مجامع چندملیتی قائل نیستند. آنها به شکوه گذشته و آینده کشورهایی که رهبری می‌کنند، می‌بالند و یک مأموریت تقریباً عرفانی برای حکمرانی خود را اعلام می‌کنند. گرچه برنامه‌های آنها ممکن است تغییرات رادیکالی به همراه داشته باشد، اما استراتژی‌های سیاسی شان متکی بر ایده‌هایی از محافظه‌کاری است که از سرمشق‌های لیبرال  فراتر می‌روند تا به گروه‌هایی که از گرسنگی به سنت و میل به تعلق رنج می‌برند، اعتبار دریافت کنند.در برخی حوزه ها، این گروه ازرهبران و دیدگاه‌هایشان یادآور "تقابل تمدن‌ها" هستند، مفهومی که ساموئل هانتینگتون، دانشمند علوم سیاسی، در اوایل دهه ۱۹۹۰ پیش‌بینی کرده بود و تصور می‌کرد که پس از جنگ سرد موجب منازعه جهانی خواهد شد. اما این رهبران این کار را به شیوه‌ای انجام می‌دهند که اغلب نمایشی و انعطاف‌پذیر است تا قطعی و افراطی. این نسخه‌ای سبک از تقابل تمدن‌هاست: مجموعه‌ای از نشانه‌ها و سبک رهبری که می‌تواند رقابت‌های اقتصادی و ژئوپلیتیکی را به یک مسابقه میان دولت‌های تمدنی مبدل کند.

این رقابت گاهی اوقات به صورت بلاغی مطرح می‌شود و به رهبران این امکان را می‌دهد که از زبان و روایت‌های تمدنی استفاده کنند بدون آنکه به متن پیش‌بینی‌شده هانتینگتون یا تقسیمات ساده‌انگارانه‌ای که او مطرح کرده وفادار بمانند. (روسیه ارتدوکس در حال جنگ با اوکراین ارتدوکس است، نه با ترکیه مسلمان.) ترامپ در کنوانسیون حزب جمهوری‌خواه ۲۰۲۰ به عنوان "نگهبان تمدن غربی" معرفی شد. رهبری کرملین مفهوم روسیه به عنوان "دولت-تمدن" را توسعه داده است و از این اصطلاح برای توجیه تلاش‌های خود برای تسلط بر بلاروس و سلطه بر اوکراین استفاده می‌کند. در اجلاس دموکراسی ۲۰۲۴، مودی دموکراسی را به عنوان "جان‌مایه تمدن هندی" توصیف کرد. در سخنرانی ۲۰۲۰، اردوغان اعلام کرد که "تمدن ما تمدن فتح است." در سخنرانی در ۲۰۲۳ به کمیته مرکزی حزب کمونیست چین، شی جین‌پینگ از مزایای یک پروژه تحقیقاتی ملی در مورد ریشه‌های تمدن چینی تمجید کرد که آن را "تنها تمدن بزرگ و ادامه‌دار که تا به امروز در قالب دولت باقی مانده" نامید.

2

در سال‌های پیش رو، نوع نظمی که این رهبران ایجاد می‌کنند به شدت به دوره دوم ریاست‌جمهوری ترامپ بستگی خواهد داشت. در نهایت، این نظم تحت رهبری ایالات متحده بود که پس از جنگ سرد به توسعه ساختارهای فراملی کمک کرد. اکنون که ایالات متحده به رقص ملت‌ها در قرن بیست و یکم پیوسته است، اغلب پیش‌خواه این رقص خواهد بود. با ترامپ در قدرت، خرد رایج در آنکارا، پکن، مسکو، دهلی نو و واشنگتن (و بسیاری دیگر از پایتخت‌ها) حکم خواهد کرد که هیچ سیستم واحدی وجود ندارد و مجموعه‌ای از قواعد توافقی موجودیتشان را از دست داده اند. در این محیط ژئوپلیتیکی، ایده‌ای که در ابتدا به نام "غرب" شناخته می‌شد، بیش از هر زمان دیگر محو خواهد شد—و در نتیجه، وضعیت اروپا نیز که در دوران پس از جنگ سرد شریک واشنگتن در نمایندگی از "دنیای غرب" بود، تضعیف خواهد شد. کشورهای اروپایی به گونه‌ای تربیت شده‌اند که رهبری ایالات متحده در اروپا و نظمی مبتنی بر قوانین (که لزوماً از نوع آمریکایی نباشد) در خارج از اروپا را انتظار داشته باشند. تقویت این نظم که سال‌هاست در حال فروپاشی است، بر عهده اروپا خواهد بود، اتحادیه‌ای سست از کشورها که نه ارتش دارند و نه قدرت سخت‌افزاری منظم، و کشورهای آن در حال تجربه دوره‌ای از رهبری ضعیف هستند. دولت ترامپ پتانسیل موفقیت در نظم بین‌المللی بازنگری شده‌ای را دارد که سال‌ها در حال شکل‌گیری بوده است. اما ایالات متحده تنها در صورتی موفق خواهد بود که واشنگتن خطر خطوط گسل ملی تقاطع‌دار متعدد را شناسایی کرده و این خطرات را از طریق دیپلماسی صبورانه و گشوده بی‌پایان خنثی کند. ترامپ و تیم او باید مدیریت بحران را به عنوان پیش‌نیاز عظمت آمریکایی در نظر بگیرند، نه مانعی برای آن.

 

 

 

منبع خبر "اقتصادنیوز" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.