فرارو- هیچ چیز به اندازه سخنان تلخ یک فرزند بالغ نمیتواند قلب یک والد را جریحهدار کند، زمانیکه با کلماتی روبهرو میشوید که ناعادلانه، تحقیرآمیز یا حتی بیرحمانه به نظر میرسند.
به گزارش فرارو به نقل از سایکولوژی تودی، شاید فرزند بالغ شما در حین بحث و دعوا شکایتی تلخ درباره روشهای فرزندپروری گذشتهتان، کنایهای درباره تصمیمات زندگیتان، یا طعنهای گزنده بزند که شما را متحیر و آزردهخاطر کند. در چنین لحظاتی، واکنش طبیعی شما ممکن است تلاش برای تصحیح رفتار او، دفاع از خود یا حتی قطع مکالمه باشد. اما هیچکدام از این واکنشها، به آنچه واقعاً میخواهید منجر نخواهد شد: کاهش تنش و ایجاد رابطهای مبتنی بر احترام متقابل. پدر و مادرهای معمولاً از سردی، اتهامات یا فاصله عاطفی فرزند بالغشان شگفتزده و ناراحت میشوند. این والدین میگویند: «من همه چیز را برایش فراهم کردم، چرا با من اینگونه رفتار میکند؟» یا ««مجبورم همیشه محتاط باشم، چون نمیدانم چه زمانی قرار است از کوره در برود.»
در چنین شرایطی، شاید وسوسه شوید که با عصبانیت پاسخ دهید یا از او فاصله بگیرید، اما راهکار مؤثرتری وجود دارد. به جای گرفتار شدن در طوفان احساسی، از یک پاسخ ساده، اما قوی استفاده کنید: من دشمن تو نیستم. اینجا هستم تا تو را درک کنم. این جمله که از روش «آرام، قاطع و غیرکنترلگر» در کتاب «۱۰ روز تا کاهش سرکشی در کودکان» الهام گرفته شده است، به چند دلیل مؤثر است:️ احساسات شما و فرزندتان را متعادل میکند، به شما کمک میکند تا وقار و آرامش خود را حفظ کنید و به فرزندتان نشان میدهد که راه سالمتری برای گفتوگو وجود دارد. فرقی ندارد که فرزند شما ۲۰ ساله باشد یا ۴۴ ساله، این جمله میتواند از شدت درگیری بکاهد و جایگاه شما را به عنوان یک فرد باثبات و منعطف حفظ کند.
وقتی فرزند شما از روی عصبانیت یا استرس سخنان تندی به زبان میآورد، در واقع از احساسات حلنشدهای صحبت میکند. پاسخ شما به او و خودتان یادآوری میکند که این یک جنگ نیست. بسیاری از والدین نگرانند که این نوع پاسخ دادن، آنها را ضعیف جلوه دهد. اما برعکس، تنها افراد قوی میتوانند احساسات خود را کنترل کرده و الگوی رفتاری مناسبی ارائه دهند. این به معنای پذیرش رفتار نامناسب نیست، بلکه نشان میدهد که شما در دام درگیری گرفتار نمیشوید.
حمله سرزنشآمیز: «پدر و مادر میلو به او کمک کردند که برای خرید خانه پیشپرداخت بدهد. شما هیچوقت برای من چنین کاری نکردید!» پاسخ مناسب: من دشمن تو نیستم. دوست دارم احساس واقعیات را بشنوم. این پاسخ گفتوگو را از اتهام به سطح احساسات واقعی منتقل میکند.
طعنه و کنایه: «آره، حتماً بیا به من یاد بده که چطور زندگیام را اداره کنم! چون تو در این زمینه کاملاً موفق بودهای» پاسخ مناسب: من مخالف تو نیستم. دوست دارم بدانم چه چیزی تو را آزار داده است. این پاسخ از وارد شدن شما و فرزندتان به حالت تدافعی جلوگیری میکند.
احساس گناه دادن: «مثل همیشه باید خودم همه چیز را یاد بگیرم و روی پای خودم بایستم!» پاسخ مناسب: من دشمن تو نیستم. میخواهم حمایتم را نشان دهم، اما بیا درباره چگونگی آن صحبت کنیم. این پاسخ روشن میکند که شما مایل به کمک هستید، اما به روشی سالم و نه وابستهکننده.
هدف، پیروزی در بحث نیست، بلکه نشان دادن راهی سالمتر برای ارتباط است. با حفظ آرامش، قاطعیت و عدم کنترلگری، شما به فرزند بالغ خود نشان میدهید که چگونه میتوان بدون درگیری، احساسات خود را بیان کرد. والدین اغلب خود را قربانی رفتار فرزندشان میدانند، اما روان شناسان توصیه میکنند والدین به یک مربی احساسی تبدیل شوند. نحوه پاسخگویی شما، حتی اگر فرزندتان متوجه آن نشود، درسی ارزشمند در ارتباطات سالم به او میدهد. پس اگر فرزند بالغ شما دفعه بعد که از کوره در رفت، سخنانی تلخ و نیشدار به زبان آورد، نفس عمیقی بکشید و به خودتان یادآوری کنید: من نه تنها دشمن او نیستم، بلکه میتوانم الگوی او باشم.