در عین برتری عنصر دین در انقلاب اسلامی، نظام برخاسته از آن تنها حکومتی بود که توانست یک مساله و چالش ملی و تاریخی ایران را حل کند؛ حل مساله اروندرود برای همیشه، از پیامدهای انقلاب اسلامی و دفاعمقدس بود.
مساله اروندرود به سالها پیش از قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر بازمیگردد. سال ۱۹۵۸ ژنرال عبدالکریم قاسم در عراق روی کار آمد و مدعی اروندرود شد. به طور خلاصه، از سال ۱۳۴۸ در دوران پهلوی دوم، ۱۰۴ درگیری مرزی میان عراق و ایران بر سر مناقشه مذکور درگرفته بود. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، از همان اسفند ۱۳۵۷ و ۱۳ فروردین ۱۳۵۸، عراق تعرضاتی نسبت به مواضع ایران صورت داد.
قابل اشاره است که عراق حتی نسبت به جزایر سهگانه و خرمشهر، اظهارات تحریکآمیزی در دوران پهلوی داشت. این انقلاب اسلامی و دفاعمقدس بود که توانست این مساله ملی و مرزی را برای همیشه حل کند.
نکته دیگر و قابل لمس تر برای ما ایرانیان آن که هیچ ملیگرا و وطنپرست سکولاری به اندازه شهدای دفاعمقدس برای ایران هزینه نداده است. همچنین به تعبیر بنیان گذار جمهوری اسلامی، «چریک های فدائی خلق» هرگز برای خلق فدا نشدند.
در نهایت باید گفت دیگر اثری از وطن پرستان دوران پهلوی نمی بینم. نوسلطنت طلب ها دیگر بویی از شجاعت و والامنشی باستانی و شاهانه هم ندارند. در عوض، انسانهای ضعیف و ترسوهای غرب گرا و تسلیمی هستند که مدام در حال فحاشی اند.