او را جعبه سیاه ورزش ایران می دانند. مدیر دیرپایی که در طول ۳ دهه اخیر تقریبا تمامی اهالی ورزش از ورزشکار گرفته تا رئیس فدراسیون و مدیر و وزیر وامدار او بوده اند و با اعتبار و کمک او دروازه های دانشگاه ها را دوره کرده اند.
به گزارش خبرآنلاین، قدیمی سالیان سال در دانشگاه کمک کرده تا ورزش از منظر سواد و کیفیت پیشرفت کند و صاحب اعتبار شود. در این میان همین جایگاه سبب شده او تقریبا در تمامی ورزش ها صاحب تخصص و دانش شود. رفت و آمد و چهره های ورزشی مختلف به دفترش سبب شده تا او در همه رشته ها صاحب نظر باشد.
همین رفت و آمد او را بدل به مخزن الاسرار ورزش ایران کرده؛ مدیری که همه چهره های ورزش با او خاطره دارند و او از آنها خاطراتی ناب و جذاب دارد. مردی که حالا در قامت رئیس فدراسیون هاکی برای این رشته تلاش می کند اما در ورزش صاحب جایگاه رفیعی هست که او را متمایز از همه کرده. مردی که در خبرآنلاین بخشی از دفتر خاطرات ریز و درشتش از ورزش را برای ما ورق زد.
هوش مصنوعی وارد هاکی هم شده و روی آنالیزها تاثیر دارد و فکر کنم حتی یک جسد را هم آنالیز می‌کند. فناوری اطلاعات اکنون حرف اول را می‌زند. اروپا از آسیا و آمریکا جلو افتاده و ما در کرواسی فکر می‌کردیم چون در آسیا قهرمان بودیم، انجا هم روی سکو می‌رویم ولی نمی‌دانستیم در این ۲ سال جهش فناوری اطلاعاتی ایجاد شده است. همان لحظه آنالیز می‌کنند و باید برای این یک فکر اساسی کنیم.
بله. خب آسیا نسبت به اروپا عقب است. آرژانتین را که دوره قبل باخته بودیم، این دوره بردیم.
دوره قبل که کرونا بود آلمان و لهستان شرکت نکردند و ارزیابی دقیقی صورت نگرفته بود و باید بدنمان به اروپایی‌ها بخورد و دعوت‌نامه‌های آنها را بپذیریم. الان از روسیه، بلاروس و لهستان برای مسابقه آمده و از مالزی هم آمده ولی آسیا به جای خودش، ما باید اروپایی شویم. یک سرمربی خارجی هم می‌خواهیم از اروپا بیاوریم.
امور بین‌الملل در حال پیگیری است. در اروپا هم جام باشگاه‌های اروپا دارند و هم جام ملت‌های اروپا و هاکی داخل سالن هم فعال است. در ایران چون هاکی داخل سالن المپیکی نیست، بها نمی‌دهند. بیشتر روی هاکی چمنی تمرکز دارند و ما هم برای مسابقات آسیایی ازبکستان که ۲۸ اردیبهشت برگزار می‌شود، خودمان را آماده می‌کنیم. امروز اردوی زنان با حضور ۵۰ ورزشکار اغاز شده. اردوی مردان هم هست و در سمنان اردو داریم. ما هم مثل والیبال با مشکل تعدد رشته و رده‌های سنی مواجه هستیم.
هاکی چمنی و داخل سالن در رده‌های مختلف داریم. زمانی که من در دانشگاه آزاد بودم هم هاکی جزو رشته‌های اصلی ما نبود و ۷۳ تا تیم داشتیم. هاکی از اول مظلوم بود و هنوز یادشان هست که آن زمان ۵ میلیون تومان به آنها دادیم. هاکی هم فقط داخل سالن آقایان بود که ۲۰۰-۳۰۰ ورزشکار داشت ولی ما هاکی زنان را هم راه انداختیم و هاکی روی چمن هم داریم که قبلا تعطیل بود. شمشیربازی و بوکس زنان هم تعطیل بود و اوج‌گیری دوباره‌اش زمان می‌برد.
سرمربی آمریکایی را گول زدیم و آوردیم و هزینه زیادی نداشت. امسال هم آنجا سرمربی آمریکا بود و تایلند که قهرمان آسیاست را شکست داد. مربی خوبی است و باید دوباره از او استفاده کنیم.
مسابقات آسیایی تمام شد و تایلند تنها سهمیه آسیا را گرفت. ما نتوانستیم سهمیه را بگیریم و همزمان با ایران سرمربی آمریکا هم بود. او را برای زنان مدنظر داریم ولی باید از اروپا و کشورهایی مثل آلمان، اتریش، لهستان و بلژیک مربی بیاوریم.
من در دانشگاه آزاد هم از یک اتاق کوچک شروع کردم و همه جای ایران فضای ورزشی ایجاد شد. رشته‌های متعدد تربیت‌بدنی با گرایش‌های مختلف آوردیم. روانشناسی ورزشی، تغذیه ورزشی، فیزیولوژی ورزشی را آوردیم. مدیریت ورزشی را هم آوردیم.
نه آن مهندسی ورزش بود. یک کنگره بین‌المللی گذاشتیم و آقای دکتر جاسبی دید خیلی خوب است و رشته جدیدی بود. سرفصل‌های آن را از استرالیا گرفتیم. در جلسات به حرف ما بها نمی‌دادند و وقتی دیدیم دکتر جاسبی رشته مهندسی ورزش را پسندیده، به دکتر اقبالی گفتیم به دفترچه اضافه کنیم. دکتر جاسبی پرسید اساتیدش را دارید؟ دید استاد هست. معمولا ۲ دفترچه می‌آمد که یکی را به وزارت علوم می‌دادیم و دیگری را خود دانشگاه آزاد چاپ می‌کرد.
در دفترچه‌ای که وزارت علوم داشت، این رشته نبود ولی خودمان ۳۰۰ نفر پذیرش کردیم و استقبال شد و تا دکتری رفته است. امیرکبیر و چند دانشگاه دولتی هم این رشته را آورده‌اند و مجبور شدند سرفصل‌ها را بپذیرند. خیلی طول کشید ولی رشته راه افتاد. جامعه‌شناسی ورزشی هم همینطوری است و اکثر روسای فدراسیون دانشجوی ما هستند. سرفصل ارشد آن را هم از کانادا آوردیم و خودم این سرفصل‌ها را جمع کردم و یک بازبینی کردیم و همه دانشجوها گفتند ارشد هست، دکتری کو؟ سرفصل دکتری را خودم نوشتم ولی اگر می‌گفتم از خودم است، قبول نمی‌کردند و گفتم از کانادا آوردم! البته دروغ نگفتم و سرفصل‌های ارشد از کانادا بود و رشته خیلی خواهان داشت. بعد دیدیم دکتری هیچ جایی نیست و سرفصل‌ها را بردیم و وزارت علوم هم همکاری کرد.
من مدیر گروه علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی مقطع ارشد و دکتری علوم و تحقیقات بودم. دکتر صالحی‌امیری هم در گروه ما تاریخ معاصر ایران را تدریس می‌کرد و به من گفت هاکی و هندبال و وزنه‌برداری برای شما خوب است. من با بهرام شفیع سال‌ها دوست بودم و وقتی وارد شدم دیدم میدان اقتصادی هاکی ضعیف است و مثلا آپارتمانش را می‌فروخت و تیم‌ها را اعزام می‌کرد.
ما هم دیگر گرفتارش شدیم ولی خوب است و گسترش دادیم. فرقی که با دانشگاه دارد این است که دانشگاه یک میز و صندلی و ارتقای عملکرد علم و دانش است ولی در ورزش مناسبات اقتصادی مهم است. اسپانسر که می‌آمد، قبل از اینکه با ما صحبت کند، دفتر را می‌دید. میدان دانشگاه و ورزش تفاوت دارد. الان دفتر را عوض کردیم و بهتر شده است. انگار عقل‌شان به چشم‌شان است و باید حتما تجملات باشد! شاگردانم کمک کردند دفتنر بازسازی شد. دکتر اسدی، دبیرکل فدراسیون به من پیام داد در سایت اتومبیلرانی گفتند شما زمین را ۱۴۰۰ گرفتید و باید ۱۴۰۰ استادیوم بین‌المللی را افتتاح کنید که در اختیار ما قرار ندادند.
به دکتر دنیامالی که خودش عمرانی است گفتیم و ما را از محدودیت بیرون آورد. جلوی کار ما را هم می‌گرفتند ولی مهرماه تلفن زد و به نوعی شرکت توسعه و تجهیز را دور زدیم. پاسخ اتومبیلرانی را دادیم که گفتند ۱۴۰۰ گرفتید و باید ۱۴۰۰ افتتاح کنید. ما سال ۱۴۰۳ تحویل گرفتیم و می‌خواهیم افتتاح کنیم. منتهی مشکل این بود ما را راه نمی‌دادند. ما نقشه هم داده بودیم ولی تجهیز می‌گفت شما جزو ۱۰ فدراسیون برتر نیستید و باید نقشه بدهید و داستان داشتیم. به جای اینکه ما را توانمند کنند، ما را محدود می‌کردند. در نهایت با یک تلفنی به نصیبی، مدیر ورزشگاه آزادی حل شد!
باید به ما کمک کنند. فدراسیون‌ها بخش عمرانی ندارند ولی خود شرکت توسعه مانع ایجاد می‌کرد. البته نفر جدیدی که آمده خودش اهل فن است و این رشته را خوانده. با ما همراه است و یک برگه نوشتیم که ما با هزینه خودمان بازسازی را انجام دهیم و با همان یک هفته‌ای مشکل حل شد. الان هم آرزوی من افتتاح زمین چمن بین‌المللی است. منتظر رئیس فدراسیون جهانی هستیم که برای افتتاح به ایران بیاید. من چون رئیس هاکی داخل سالن آسیا هم هستم، اولین دوره جام باشگاه‌های آسیا را هم شهریور در ایران برگزار خواهیم کرد.
تهران، تبریز و سمنان امکانات خوبی دارند و در یکی از این شهرها برگزار می‌کنیم.
فعلا اینجا را آباد کنیم. هرجا خرابه باشد می‌روم. وقتی مدیرکل دانشگاه آزاد شدم در حد یک زیرپله بود. شما هل می‌دادی، من به دیوار می‌چسبیدم! بعد گسترش پیدا کرد و خود دانشگاه آزاد با وزارت ورزش رقابت داشت.
فکر کنم آره. رشته‌های مهندسی ورزش و جامعه‌شناسی ورزش را ایجاد کردیم و به رشته‌های دیگر کمک کردیم ایجاد شوند. این همه ساخت و ساز و اماکن ورزشی یادگار دکتر جاسبی و زمان ماست. از آن زمان چیزی اضافه نشده است. ما به ۱۰ منطقه تقسیم کرده بودیم و دانشجویان معاف از شهریه هم بودند. ورزش همگانی در کنار ورزش قهرمانی گسترش پیدا کرد ولی الان از بین رفته است.
نه فوتبال یک برگ برنده دارد که غیرقابل پیش‌بینی بودن است. پایگاه افراد نامطمئن است. وضعیت منچسترسیتی را ببینید. در فوتبال از بچه ۷ ساله تا فرد ۹۰ ساله هم نظر می‌دهند.
نه چون همه درباره فوتبال اظهار نظر می‌کنند. هاکی و وزنه‌برداری و کشتی تخصصی است ولی فوتبال یک تجربه و زبان مشترک است. هوش اجتماعی را از بین می‌برد و مردم را سرگرم می‌کند. در فوتبال قلمروی ایجاد شده که این کار انگلیس است که کنترل کند و هوش اجتماعی را از بین ببرد.
شما به استادیوم بروید، پشت دروازه افرادی هستند که شرایط اقتصادی خوبی ندارند. هولیگانسم و اوباش‌گری درست می‌شود. فوتبال داستانش این است که تقسیم‌بندی دارد. مثلا با ویلموتس ۵ میلیون یورو قرارداد بستند که تقریبا ۵۰۰ میلیارد می‌شود. به هر فدراسیونی ۱۰ میلیارد می‌رسید هم کافی بود.
نه عمرا نمی‌بستم!
آره. ما آذری‌ها همیشه مستقل کار می‌کنیم و واقعیت‌ها را باید گفت.
نمی‌توانند! اگر آنها اصفهانی هستند ما هم آذری هستیم.
بله.
نه. من فدراسیون بین‌دانشگاهی جهان را ایجاد کردم چون دیدم ما ورزشکاران حرفه‌ای را می‌بریم و آماتورها دیده نمی‌شوند. سعید معروف و محمد موسوی ۱۷-۱۸ ساله بودند که با من به مسابقات بین‌دانشگاهی آمدند و دیده شدند. از امسال این را پررنگ می‌کنیم و اروپایی‌ها هم استقبال کردند و اردیبهشت فوتبال و فوتسال را اعزام می‌کنیم.
یک آقایی به من زنگ زد که بعد از عید رئیس صندوق بازنشستگی می‌شوم و شما هم عضو هیئت‌مدیره باش. گویا می‌خواهند در مسابقات ما شرکت کنند. من متوجه نبودم و یک عده برای بلژیک دعوت‌نامه زده بودند و سفارت بلژیک زنگ زد که این‌ها ناآشنا هستند. دیدیم یک عده با تیم فوتسال و فوتبال خانم‌ها به بلژیک بروند. سراغ آقای فائقی رفتند و طرف گفت من در آلمان زندگی می‌کنم و اجازه دهید این‌ها بیاند.
همه فوتبال را نگاه می‌کنند.
شرایط خوب است و همیشه انتهای فصل شرایط غیرقابل پیش‌بینی است. دیدید که یک بار سپاهان در تبریز جام را برد. فوتبال پشت صحنه هم دارد. امسال تیم خوبی بسته شده و پرسپولیس و سپاهان هم خوب هستند. این همه هزینه شده تراکتور ببرد بهتر است! شما باید شرط‌بندی‌ها را هم ببینید.
من در جامعه‌شناسی ورزشی هم می‌گویم. الان آقای اسبقیان و پولادگر هم مشغول تحصیل این رشته هستند. یک بازی تراکتور مساوی شود یا تراکتور ببازد، چه پولی رد و بدل می‌شود. فقط علاقه شرط نیست و باید پشت صحنه را هم بررسی کنی. مثلا پرسپولیس به هوادار ببازد میلیاردها دلار جابجا می‌شود و رقم خیلی کلانی است و باید تحقیقات میدانی کنند و از جامعه‌شناسان کمک بگیرند.
در ورزش حتی پلاتینی و بلاتر هم باید اطاعت کنند و دیدید که نکردند و مافیا آنها را کله کرد. الان دور زمین فوتبال نایکی و آدیداس و ویزا کارت است و دیگر مثل ما برنج و فرش نیست! همه دنیا هم باید آنها را ببینند. یک تضاد شهری و محلی است. منچسترسیتی و آرسنال اندازه استقلال و پرسپولیس طرفدار دارند ولی مدیران آنها را نمی‌شناسیم و مدیران این‌ها را می‌شناسیم. تماشاگران ما بیشتر ولی تولیدات و احترام آنها بیشتر است.
در دنیا هاکی هم مافیا دارد. تقسیم‌بندی هست و کسی که پشت دروازه هست را به VIP راه نمی‌دهند و کسی که در VIP هست هم با کت و شلوار نمی‌تواند به پشت دروازه برود. هاکی در کنار تنیس و گل و کریکت جزو ۱۰ رشته پرطرفدار جهان است. تماشاگرانش را ببینید. در تنیس سکوت می‌کنند ولی در رشته دیگر تشویق می‌کنند. رشته‌های ورزشی تقسیم‌بندی شده و دست ما هم نیست. انتخابات فوتبال را دیدید که از دولت هم آمدند. ارتباطشان با اینفانتینو هم خوب است. مافیا هم نیست و در فوتبال میدان اقتصادی باید قوی باشد که اینفانتینو تو را قبول داشته باشد. عزیزی‌خادم این را بلد نبود و فکر کرد او را بردارند فیفا کمکش می‌کند که نکرد.
او هم می‌خندید و با همان خنده کار کرد. با نبی هم دوست هستیم ولی حتی یک بلیت VIP نگرفتیم! در دانشگاه طرف پدرش استاد دانشگاه است و برای او از آقای اسبقیان بلیت گرفتیم.
زنوزی در صنعت موفق بوده. همه او را قبول دارند و در مراسم همسرش همه رفته بودند. از لحاظ میدان اقتصادی سلامت است. برای نشاط تلاش می‌کند ولی باید یکی هم داخل میدان باشد که در خرید بازیکن داخلی و خارجی دقت کند. دست را باز می‌کند که آذربایجانی‌ها شاد باشند. مشاورهای بهتر داشته باشند کمتر پول از جیبش می‌رود. الان بیرانوند به من گفته می‌خواهد دکتری بگیرد و از مهرماه دانشجو می‌شود. اگر دکتری بگیرد باید استاد دانشگاه شود! مهدی ترابی در بوئین‌زهرا لیسانس گرفت و برای ارشد تربیت‌بدنی در میانه پیش ما آمده است. حسین‌زاده هم می‌خواهد لیسانس را تمام کند.
تجربه و تخصص است و می‌بینند هرچه در توانم باشد انجام می‌دهند. چیزی که از من می‌خواهند را اگر از آنها بخواهم محال است انجام دهند ولی من انجام می‌دهم. باورشان نمی‌شود که انجام دهم. به غیر از تجربه و تخصص، من به قومیت و نژاد و این‌ها نگاه نمی‌کنم.
فکر کنم باشم. دعای پدر و مادر را هم دارم. برای موفقیت باید دعای پدر و مادر پشت سرت باشد.
دانشگاه آزاد خودش مثل یک وزات ورزش است. استعدادیابی، پژوهش، ورزش قهرمانی و همگانی و عمرانی داریم. یک و نیم میلیون متر مربع فضای ورزشی ایجاد کردیم و فرقی بین دانشگاه آزاد و وزارت ورزش نیست و خودش پادشاه است.
آن موقع ۷۳ رشته ورزشی و ورزش دانشگاه آزاد را داشتیم و قهرمانان هم می‌آمدند و یک دست خط می‌گرفتند که معاف از شهریه شوند. معاون ورزش استان تهران می‌گفت بهرام قدیمی یک برگه داد من فوق‌لیسانس خواندم.
* این افرادی که دکتر می‌شوند در کلاس شرکت می‌کنند یا فقط با ضوابط و این داستان هاست؟
بله مثلا علی دایی و مایلی کهن یکی رو باید می‌فرستادیم تهران مرکز یکی رو جای دیگر، آنها دعواشون شده بود و مایلی کهن نسبت به دایی اعتراض می‌کرد، مایلی کهن در پایان نامه خیلی سختگیر بود اما خوب تلاش کرده بود، من استاد راهنمای علی دایی بودم از ترس مایلی کهن ما شب دفاع کردیم، چون یک دفعه می‌آمدند و همه چیز را بر هم میزدند، علی دایی چند روز پیش به من زنگ زده بود گفت مدرک فوق لیسانسش رو می‌خواهد بعد گفتند او دانشجوی اینجا نیست! گفتیم من استاد راهنمایش بودم عکس دفاعش هم هست، بعد فهمیدیم مدرک را گم کرده بودند، حالا دارند می‌گردند تا پایان نامه را پیدا کنند، نمی‌دانیم چطور گم شده بود!
* دعوای دایی و مایلی کهن سر چی بود یادتان هست؟
نه یادم نیست دعوا داخل کلاس هم نبود اما از بیرون به داخل کلاس هم کشیده شده بود.
* دکتر شما تا حالا برای قهرمانان نمره گرفته‌اید؟
نه واقعا، قهرمانان فقط با این طرح وارد دانشگاه شدند که همراه با ورزش تحصیل هم بکنند، نمره نه اما اگر ورزشکاری در تهران مذکز اریت می‌شد انتقالیش را به کرج می‌گرفتم
* یکی مثل حسین رضا زاده واقعا آمد سر کلاس و درس خواند؟
حسین رضا زاده ۴۷۲ کیلو وزنه زده هر جای دنیا بود به او لیسانس افتخاری میدادند، ماسهمیه‌اش را بهش دادیم پ رفت اردبیل و یک روز هم رفتیم و لیسانسش را به او دادیم، طول تحصیلش را ما خیر نداریم اما ورود و خروجش را می‌دانم.
* اگر عباس قدیمی نبود خیلی از این ورزشکاران مدرکی بالاتر از دیپلم نداشتند
ما این طرح رو درست کردیم و البته آنها نیز زمان گذاشتند و آمدند درس خواندند.
* نظرتان در مورد درخواست مبینا نعمت زاده برای تحصیل در رشته پزشکی به دلیل مدال آوردن در المپیک چیست؟
ما دکترای فیزیولوژی و تغذیه ورزشی هم داریم، من پیشنهاد داده بودم که به فیزیوتراپی برود، در این بخش ها می‌توانند موفق شوند اما پزشکی نه، برای پزشکی باید نابغه و تیزهوش باشی، من هیچ وقت پزشکی را وارد قهرمانی نکردم.
* بهترین خاطره‌ای که ار دوران تحصیل ورزشکاران در ذهنتان هست چی بوده؟
یکبار بچه‌های ما در شطرنج قهرمان شده بودند آقای دهخدا به استقبال آنها رفتند کاپشان را گرفتند و خیلی احساس خوبی بود.
*دکتر شما یک کنسرت با علی دایی رفتید؟ خواننده آن ور آبی
من هیچ کنسرتی در عمرم نرفتم اما می‌شود آنها را جایی بیرون از کنسرت دید.
* موسیقی هم گوش می‌کنید؟
زیاد نه، قدیم بچه بودیم هایده و حمیرا خوب می‌خواندند، بچه بودیم صدایی از هوا می‌آمد و همه گوش می‌کردند و قطع نمی‌کردند.
* سیاسی که نیستید نه؟
نه
* از سیاست کلا حرف نمی‌زنید؟
سیاست که وقتی در ورزش بودیم به صورت ناخواسته برای ما پیش می‌آمد، ما در ستاد آقای هاشمی رفسنجانی بودیم، خیلی هم فعال بودیم
* نظرتون در مورد ترامپ چیه؟
خانم او زنی بوده که مدل و روسپی می‌گفتند بوده اما او بازی را بلد بود و از زیباییش به خوبی استفاده کرد، اما مرلین مونرو ناپدید شد، ترامپ هم قمارباز بوده اما به کشتی کج و شرط بندی علاقه داشته، رفتارش غیر قابل پیش بینی است دیگر، از مذاکره صحبت می‌کنند، در صورتی که اگر هسته‌ای ما را بگیرند خلع سلاح می‌شویم، باید درست مذاکره کنیم اما هسته‌ای رو داشته باشیم.
