زلزلهای به بزرگی ۷٫۷ ریشتر در تاریخ ۲۸ مارس حوالی ساعت ۱۲:۵۰ بعدازظهر به وقت محلی مرکز میانمار را لرزاند. این زمینلرزه تاکنون حداقل ۱۶۵۴ کشته برجای گذاشته و خسارات گستردهای در میانمار و تایلند به بار آورده است. زلزله ۲۰۲۵ میانمار باعث تخریب ساختمانها، شکاف جادهها و فرو ریختن یک سد و یک پل شد. تنها ۱۰ دقیقه بعد، پسلرزهای قدرتمند با بزرگی ۶٫۴ ریشتر رخ داد.
بهگزارش زومیت به نقل از ساینسنیوز، وضعیت در میانمار و تایلند به قدری وخیم است که هر دو کشور بهعنوان مناطق فاجعهزده اعلام شدهاند. امدادگران درحال تلاش برای رساندن کمکهای ضروری مانند غذا، آب و تجهیزات امدادی هستند و سعی میکنند تعداد دقیق کشتهها و میزان خسارات را ارزیابی کنند.
ماری مانریک، هماهنگکننده برنامه میانمار در فدراسیون بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر، ۲۸ مارس به خبرنگاران گفت این سازمان بهویژه نگران خسارات واردشده به زیرساختهای عمومی، ازجمله سدهای بزرگ است.
ویرانی ناشی از زلزله تنها به بزرگی آن بستگی ندارد، بلکه به موقعیت مکانی و عمق آن نیز مرتبط است. زلزلههای کمعمق، حتی اگر قدرت کمتری داشته باشند، میتوانند لرزشهای شدیدی در سطح زمین ایجاد کنند و زیرساختها را در مناطق پرجمعیت به خطر بیندازند.
زلزله اخیر میانمار سه ویژگی خطرناک داشت: قدرت بالا، عمق کم (مرکز زلزله در عمق ۱۰ کیلومتری زمین قرار داشت) و وقوع در منطقهای پرجمعیت با ساختمانها و ساختارهای آسیبپذیر.
زلزله اخیر میانمار زلزله «امتدادلغز» بود. طبق گزارش برنامه خطرات زلزلهشناسی سازمان زمینشناسی ایالات متحده، این زلزله احتمالاً نتیجهی حرکت لغزشی در امتداد ساگاینگ رخ داد؛ گسل بزرگی که از شمال به جنوب از مرکز میانمار عبور میکند.
زلزلههای امتدادلغز زمانی اتفاق میافتند که دو بخش بلوکهای تکتونیکی تلاش میکنند به صورت جانبی از کنار هم حرکت کنند. در این فرایند، ممکن است این بلوکها به دلیل اصطکاک موقتا قفل شوند و نتوانند حرکت کنند. سپس، وقتی این قفل باز میشود، انرژی زیادی بهطور ناگهانی آزاد میشود و این انرژی لرزش زمین و ایجاد زلزله را در پی دارد.
گسل ساگاینگ بخشی از مرز مهم و پرخطر بین دو صفحه تکتونیکی است. این گسل محل برخورد دو صفحه تکتونیکی، یعنی صفحه تکتونیکی هند (که شامل شبهقاره هند و بخشی از اقیانوس هند است) و صفحه سوندا (صفحه کوچکتری که بخشهایی از آسیای جنوب شرقی ازجمله شبهجزیره مالزی را دربرمیگیرد) است.
همانطور که صفحه تکتونیکی هند به سمت شمال حرکت میکند، بهطور جانبی با صفحه سوندا در شرق برخورد میکند. این برخورد باعث ایجاد اصطکاک میشود و گاهی اوقات اصطکاک به حدی میرسد که انرژی زیادی آزاد میشود و زلزلههای شدید به وجود میآید.
منطقه گسل ساگاینگ مملو از خطرات لرزهای است و در طول قرن گذشته، زلزلههای بزرگ امتدادلغزی در این منطقه رخ داده است. برای مثال، زلزلهای به بزرگی ۷ ریشتر در سال ۱۹۹۰ و زلزلهی دیگری به بزرگی ۷٫۹ ریشتر که در سال ۱۹۱۲ رخ داد. طبق گزارش سازمان زمینشناسی ایالات متحده (USGS)، از سال ۱۹۳۰ تا ۱۹۵۶ شش زلزله با قدرت بیشتر از ۷ در این گسل رخ داده که درمجموع جان صدها نفر را گرفته است.
حرکت صفحه هند به سمت شمال باعث برخورد آن با صفحه اوراسیا نیز میشود. این برخورد بهطور مداوم باعث بالا آمدن رشتهکوههای هیمالیا و فلات تبت میشود. علاوهبراین، این برخورد به وقوع برخی از مرگبارترین زلزلهها در منطقه هیمالیا منجر شده است. زلزله کشمیر در سال ۲۰۰۵ که دهها هزار نفر را به کام مرگ فرستاد، از زلزلههای شدیدی بود که در منطقه یادشده رخ داد.
پدیدهای به نام «روانگرایی» خطر شناختهشدهای در منطقهای است که زمینلرزه در آن رخ داد. در مناطقی که لایههای ضخیم خاک شل وجود دارد، هنگام وقوع زلزله، این خاک میتواند به شکلی تبدیل شود که مثل ماسه روان عمل کند. در این حالت، خاک نمیتواند وزن سازهها را تحمل کند و این وضعیت میتواند باعث فرو ریختن ساختمانها و ایجاد خسارات شدید شود.
زلزلههای قبلی در این منطقه باعث رانش زمین و روانگرایی شدهاند که این دو پدیده تعداد کشتهها را در آن حوادث به شدت افزایش داده است. ممکن است این اتفاقات در ویرانیهای زلزله اخیر نیز تأثیر داشته باشد.
جفری پارک، استاد زمین و علوم سیارهای در دانشگاه ییل توضیح میدهد چون این زلزلهها عمق کمی داشتند، میتوان آنها را با زلزلههای ۷٫۸ و ۷٫۵ ریشتری سال ۲۰۲۳ ترکیه مقایسه کرد که باعث مرگ و ویرانی عظیمی شدند.
هرچند بسیاری از مردم با مقیاس ریشتر برای اندازهگیری اندازه زلزله آشنا هستند، استاندارد کنونی «مقیاس بزرگی گشتاوری» است.
مقیاس ریشتر معیاری قدیمی است که ابتدا برای اندازهگیری زلزلهها در کالیفرنیا طراحی شده بود. این مقیاس بیشتر برای زلزلههای کوچک کاربرد دارد و در تمایز دادن اندازه زلزلههای بزرگتر چندان دقیق و مفید نیست.
محاسبه مقیاس بزرگی گشتاوری براساس چند عامل انجام میشود: قدرت سنگهایی که در آنها لغزش رخ داده، مساحت گسلی که دچار لغزش شده و مسافتی که گسل حرکت کرده است. بنابراین، هرچه سنگها قویتر باشند، مساحت گسل بزرگتر یا حرکت گسل بیشتر باشد، شدت زلزله بزرگتر خواهد بود.
مقیاس بزرگی گشتاوری مانند مقیاس ریشتر، مقیاس لگاریتمی است؛ یعنی وقتی شدت زلزله یک واحد افزایش پیدا میکند، میزان لرزش زمین ده برابر بیشتر میشود. بهبیان سادهتر، هر افزایش یک واحدی در مقیاس، بدان معنا است لرزش زمین ده برابر قویتر از قبل خواهد بود. زلزلهی اخیر میانمار ازنظر شدت زمینلرزهای بزرگ محسوب میشود و تأثیر آن به دلیل کمعمق بودن (فقط ۱۰ کیلومتر) بسیار بیشتر است. اگر عمق زلزله مثلاً ۱۰۰ کیلومتر میبود، تأثیر آن کمتر میشد.
اندازهگیری شدت زلزله میتواند بسته به موقعیت و محل قرار گرفتن دستگاههای لرزهنگاری (که برای ثبت امواج زلزله استفاده میشوند) نیز میتواند متفاوت باشد. مرکز شبکههای زلزله چین، بزرگی زلزله میانمار را ۷٫۹ ریشتر ثبت کرد و لرزهها در استان یوننان در جنوب غربی چین نیز احساس شد.