عصر ایران- آداب و رسوم ازدواج در عصر هخامنشیان، یکی از موضوعات تاریخی نسبتا مبهم است که اسناد زیادی دربارۀ آن وجود ندارد. البته شرایط ازدواجهای سلطنتی در آن دوران، تا حدی روشنترند چراکه تاریخنویسی در جهان قدیم، عمدتا با نظر به وقایع سیاسی و حوادث زندگی شاهان و درباریان و مقامات بلندپایۀ سیاسی و نظامی صورت میگرفت.
ازدواجهای سلطنتی در عصر هخامنشیان، مثل سایر ازدواجهای سلطنتی در طول تاریخ، غالبا گره خورده بودند به انگیزهها و اهداف سیاسی. معمولا دختران و خواهران پادشاه هخامنشی با چنین انگیزههایی به همسری فرمانروایان کشورهای دیگر و نیز بزرگان ایران درمیآمدند.
یکی از پژوهشگرانی که دربارۀ ازدواج "دختران سلطنتی" در ایران باستان تحقیق کرده، ژوزف ووگت پژوهشگر آلمانی است. ووگت دختران سلطنتی را وسیلهای برای معاملۀ سیاسی و کسب امتیاز از سوی پادشاهان به شمار میآورد.
آخرین مورد از این نوع معاملات سیاسی برای جلب دوستی، داستان ازدواج اسکندر مقدونی با دختران داریوش سوم و اردشیر سوم است که آخرین پادشاهان هخامنشی بودند. اسکندر پس از ازدواج با دختران این دو پادشاه، از سران سپاه خود خواست با دختران ایرانی وصلت کنند و خود یک مجلس عروسی دستهجمعی بین سرداران سپاهش و دختران ایرانی در شوش ترتیب داد.
اسکندر از ازدواج با دختران آخرین پادشاهان هخامنشی و ترغیب سرداران سپاه خود به ازدواج با دختران ایرانی، هدف سیاسی داشت. او میخواست حکومت یونانیان در قلمرو امپراتوری هخامنشی پس ازمرگش هم پایدار بماند و چنین هم شد؛ زیرا سلوکیان که همان سرداران سپاه اسکندر و اعقاب آنها بودند، قریب یک قرن پس از مرگ اسکندر بر ایران حکومت کردند و نفوذ فرهنگ یونانی در ایران پس از سقوط سلوکیان، در دوران حکومت پانصدسالۀ اشکانیان نیز باقی ماند.
ازدواج دختران سلطنتی با بزرگان و سرداران سپاه هخامنشی، یا به قول ژوزف ووگت "هدیۀ پادشاه به بزرگان و سرداران سپاهش" انگیزه و هدف ساسی داشت. پادشاه هخامنشی میخواست با دادن چنین هدیهای و ایجاد پیوند زناشویی و خویشاوندی، روابط خود را با نجبا و بزرگان و سران قبایل و سرداران سپاهش استوارتر سازد و وفاداری آنها را نسبت به خود تضمین نماید.
اما شرایط چنین معاملهای چگونه بود و در انتخاب خانوادهها و کسانی که شایستۀ دریافت چنین هدایای گرانبهایی تشخیص داده میشدند چه ضوابط و معیارهایی در نظر گرفته میشد؟
یکی از پژوهشگران ایران باستان، مارک فینلی، نوشته است که پادشاهان هخامنشی قبل از اینکه دختران سلطنتی را به خانوادههای بزرگان یا رؤسای قبایل و سرداران سپاه خود اهدا کنند، هدایایی دریافت میکردند و در واقع این بزرگان و سرداران سپاه و رؤسای قبایل بودند که با تقدیم هدایایی به پادشاه، از یکی از دختران سلطنتی خواستگاری میکردند.
اینکه خواستگاران دختر مورد نظر خود را از میان دختران سلطنتی قبلا انتخاب میکردند یا شاه یکی از دختران سلطنتی را برای آنان در نظر میگرفت معلوم نیست. قدر مسلم این است که پادشاه دختر مورد نظر را از میان دختران و خواهران یا بستگان نزدیک خود (نوه، برادرزاده یا خواهرزده) به تناسب مقام و موقعیت یا ارزش هدایای خواستگار تعیین و انتخاب مینمود.
تحقیقات پژوهشگران فرانسوی (پییر بریانت و گابریل هرمان) و سوئدی (کولدستریم) دربارۀ ازدواج دختران سلطنتی و نقش و اهمیت این ازدواجها در ساختار حکومت پادشاهان هخامنشی نیز مؤید یافتههای محققانی چون ژوزف ووگت و مایک فینلی است. یعنی پادشاهان هخامنشی از داریوش اول تا آخرین آنها، دختران سلطنتی را همواره به صورت وسیلهای برای معاملات سیاسی و تحکیم قدرت خود به کار بردهاند.
از نویسندگان و مورخان یونانی بیش از همه هرودوت به موضوع ازدواجهای سیاسی در دربار پادشاهان هخامنشی پرداخته و در تحقیقات خود به منابع ایرانی و بابلی اشاره میکند. همچنین موضوع ازدواج دختران سلطنتی در دوران پادشاهی داریوش اول نخستین بار از جانب هرودوت مطرح شده و دیگر مورخان یونانی ضمن نقل نوشتههای او، مستقلا نیز تحقیقاتی دربارۀ این موضوع به عمل آوردهاند. با این حال آنچه امروزه دربارۀ مصادیق و موارد این ازدواجها میدانیم، چندان زیاد نیست. یعنی بسیاری از این ازدواجها امروزه در تاریخ ثبت نشده است.
همچنین ما امروزه دربارۀ رسوم و شرایط ازدواج ایرانیان، چه ازدواجهای سلطنتی چه ازدواجهای مردم عادی، در دوران هخامنشی اطلاعات زیادی نداریم. با این حال این قدر میدانیم که چیزی تحت عنوان "آداب و رسوم ایرانی" در امر ازدواج وجود داشته و اسکندر نیز دستور داده بود که مراسم عروسی سردارانش با دختران ایرانی، با رعایت آداب و رسوم ایرانی برگزار شود.
در این مراسم عروس وارد اتاق میشد و در کنار داماد مینشست. داماد دستهای عروس را میگرفت و هر دو دست او را میبوسید. سپس عروس و داماد قطعه نانی را که در سفره گذاشته بودند برمیداشتند و با هم قسمت میکردند و پس از انجام این مراسم بود که داماد عروس را با خود به خانهاش میبرد.
اسناد مربوط به دوران پادشاهی کمبوجیه تا اردشیر دوم یا سوم، متضمن حقوق و وظایف زن در زندگی زناشویی، جهیزیه و شرایط اقتصادی و تعهدات شوهر نسبت به همسرش در صورت جدایی آنها است.
بخش اصلی این اسناد، مربوط به موافقتنامۀ خواستگار با خانوادۀ عروس قبل از انجام مراسم ازدواج است. این موافقتنامه با شرح تعهدات شوهر نسبت به زن آغاز میشود و به دنبال آن موافقت پر یا برادر عروس با تعهدات و شرایطی که خواستگار تعیین کرده قید شده است.
بعضی از این شرایط و تعهدات شامل مواردی از این قبیل است که اگر زن به شوهر خیانت کند، شوهر حق کشتن او را دارد؛ یا در صورتی که شوهر بخواهد زن دیگری اختیار کند، باید مبلغ معینی که معمولا با نقره محاسبه میشد به همسر اول خود بدهد و سپس همسر حق ترک خانه و رفتن به خانۀ والدین خود را داشت. در بعضی از اسناد آمده است که این مبلغ مستقیما به زن داده میشود ولی در بعضی از اسناد هم آمده است که این مبلغ به مادرزن پرداخت میگردد.
زن همچنین حق داشت در صورت طلاق، جهیزیهاش را پس بگیرد و به خانۀ خود ببرد. زمین و ملک و اثاثیه خانه و جواهرات و فلزات قیمتی از جمله اقلامی است که در جهیزیههای آن دوران نام برده شده است. در یک سند ازدواج، یک باغ میوه و یک مزرعه و اثاث خانه به عنوان جهیزیه قید شده است.
در یک سند دیگر، جهیزیۀ دختر عبارت است از جواهرات به ارزش یکسوم "شکل" (واحد سکۀ نقرۀ هخامنشی به وزن تقریبا پنجونیم گرم)، یک جفت گوشوارۀ طلا به ارزش یک شکل، یک تختخواب آکادی، یک میز و پنج صندلی و یک سینی برنز. هر یک از این اسناد را چند نفر که اسامی آنان پای سند نوشته میشد، مهر میزدند.
در مورد ازدواجهای سلطنتی در ایران عصر هخامنشی، به دو نوع ازدواج سیاسی میتوان اشاره کرد که اندکی با هم تفاوت داشتند. نخست، ازدواج پادشاهان ایرانی با دختران خانوادههای سلطنتی غیرایرانی و دختران بزرگان و سران قبایل ایرانی.
ازدواج با دختران سلطنتی غیرایرانی همراه با قراردادهایی بین پادشاهان برای دوستی و اتحاد و به رسمیت شناختن حقوق طرف مقابل بود. ازدواجهای کمبوجیه اول (پدر کوروش) و کوروش و پسرش کمبوجیه دوم متضمن چنین قول و قرارهایی بود که آخرین آنها ازدواج کمبوجیه دوم با یک پرنسس مصری بود.
ازدواج با دختران بزرگان ایرانی نیز برای تحکیم وحدت داخلی صورت میگرفت. مثل ازدواج کوروش با "کاساندان" که دختر یکی از بزرگان پارس بود، و نیز ازدواج کمبوجیه دوم با "رکسانا".
چند همسری در میان نخستین پادشاهان ایرانی نیز مرتبط بود با مصالح سیاست خارجی یا سیاست داخلی. ازدواجهای سیاسی داخلی و خارجی، همگی در خدمت تحکیم موقعیت پادشاهیِ هخامنشی بودند. خواهران و دختران پادشاه نیز غالبا به همسری بزرگان (یا فرزندان اشراف) یا ساتراپها (حکام محلی) و نظامیان ردهبالا درمیآمدند.
در مورد ازدواج دختران سلطنتی (خواهران و دختران پادشاه یا بستگان نزدیک وی) فقط شخص پادشاه تصمیم میگرفت. این رویه تا دوران سلطنت آخرین پادشاه هخامنشی (داریوش سوم) نیز معمول بود.