روزیکه به امر ناصرالدین شاه قاجار، ماموران سیاسی ایران (دیپلماتها) موظف شدند تا هر هفته مطبوعات کشورهای محل ماموریت خود را برای ترجمه به زبان فارسی به دارالترجمه در دارالخلافه قاجار بفرستند، آیا پادشاه ایران میدانست که بنیان «شناخت راهبردی یا استراتژی انگلستان» در امپراتوری ایران تا به امروز را پایهگذاری کرده است؟!
به گزارش اعتماد، یکی از مهمترین سیاستمداران انگلیسی که ابتدا به عنوان خبرنگار به ایران آمد و سپس در بسیاری از تحولات سیاسی بحرانخیز در ایران دوره قاجاریه، نقش جدی را برای تأمین منافع ملی انگلستان بازی کرد، لُرد کرزن است. چنانچه دکتر آزاده حیدری درکتاب ۳جلدی «نمایهنامه تحلیلی موضوعی سفرنامههای ترجمه شده سیاحان انگلیسی درباره ایران»، درخصوص بیوگرافی جورج ناتانیل کرزن (۱۹۲۵.۱۸۵۹م) برابر با (۱۳۴۴ –۱۲۷۶ق.) نوشته است که وی در سالهای۱۸۹۴–۱۸۸۶ م (۱۳۱۲ –۱۳۰۴ق.) و همزمان با حکومت ناصرالدین شاه قاجار، چهارمرتبه از سراسر هند و مستملکات آسیایی روس دیدن کرد.
سپس وی برای نخستینبار در سال ۱۸۹۹م. (۱۳۱۷ق.) به عنوان «خبرنگار» به ایران سفر کرد و سفرنامه دوجلدی «ایران و قضیه ایران» را نوشت. در ادامه فعالیتها، این سیاستمدار و ایرانشناس معروف انگلیسی در سالهای (۱۹۰۵ -۱۸۹۹م. یا۱۳۲۴-۱۳۱۷ ق.)، «نایبالسلطنه» بریتانیا در هندوستان شد. تااینکه، در سال ۱۹۰۳م (۱۳۲۲ق.) که همزمان با پادشاهی مظفرالدینشاه قاجار بود، به بنادر خلیج فارس سفر کرد. درنهایت، پس از رسیدن به مقام «وزیر امورخارجه انگلستان»، قرارداد ۱۹۱۹ بین ایران و انگلیس را امضا کرد تا انگلستان ناظر بر سازمانهای ارتشی و دارایی ایران شود.
اکنون با توجه به این بیوگرافی کوتاه از شخصیت سیاسی لرد کرزن، آنچه در آرشیو «بخش خطی کتابخانه مجلس» از وی پیدا کردهایم از «حقیقت سیاسی» دیگری برخوردار است که تاکنون برای ما ایرانیان به ویژه در حوزه مطالعات دانش نظریههای «جغرافیای سیاسی» که صرفا به کتابهای ترجمه شده غربی دسترسی داریم، ناشناخته باقی مانده است. ازهمینروی، در نخستین شماره از صفحه «اسناد تاریخی» در بهار ۱۴۰۴ خورشیدی، همزمان با رونمایی از یکی از کتب خطی در آرشیو «بخش خطی کتابخانه مجلس» به نام «کُراّسهالمعی» که به قلم غلامحسین افضلالملک المعی، در دوره حکومت ناصرالدین شاه قاجار گردآوری شده و در بخشی از مقدمه این کتاب خطی ۴جلدی نوشته شده است: «… به دستور جناب مستطاب اجل اکرم آقای محمدحسنخان اعتمادالسلطنه وزیر دارالتالیف و دارالترجمه همایونی و دارالمطبوعات و مترجم مخصوص حضور همایونی…»، این مجموعه آماده شده است، برگی دیگر از تاریخ «عصر بیخبری قاجاریه» را ورق میزنیم. البته این گزارش خطی، اکنون در پی تکمیل گزارش اسناد دیپلماسی با روتیتر «گزارش تلفیقی از اسناد مطبوعات روسیه تزاری و گزارش سیاسی جورج پ چرچیل در آرشیو بریتانیا» و تیتر «شکلگیری نظریه جغرافیای سیاسی» که روز یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳ در صفحه «اسناد تاریخی» روزنامه «اعتماد» چاپ و منتشر شد، در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد. بنابراین، متن کامل ترجمه این گزارش خبری انگلیسی در دارالخلافه ناصرالدین شاه قاجار به شرح زیر است.
در حاشیه نخستین صفحه از ترجمه گزارش حاضر، با خطی دیگر نوشته شده است: «ترجمه جناب [ناخوانا] میرزا علیخان سرتیپ مترجم الممالک مترجم دارالترجمه دولتی که فرانسه و انگلیسی را کاملاً میدانست برادر سردار افخم است غلامحسین افضلالملک»
تفصیل ذیل در روزنامه که اختصاص بجغرافیا دارد مسطور و راجع بیادداشت [به يادداشت] مجلسی است که بجهه ترتیب نقشه جدید ایران منعقد گردیده و مسیو جُورج کورزُن [كرزُن] که شخص محترمی است بتاریخ ماه فوریه سنه ۱۸۹۲[۱۳۰۹ق.] آن را نوشته است
یکسال و سه ماه قبل از این شورای مجلس جغرافیایی دولتی راضی شد بر اینکه یک نقشه از تمام ایران ترسیم و ترتیب داده شود این کاری بود که سابقا بخیال آن افتاده و در موقعی که نقشه تبت را میکشیدند آن را شروع نموده بودند جهاتی که اسباب اقدام اینکار شد اولاً این بود که نقشه بقاعده که اسباب وثوق باشد در دست نبود و دیگر مقصود این بود که نقشه بقاعده ترتیب داده جمیع نتایج اسفار اشخاص مخصوصه در آن درج گردیده و اعمال مامورین دولتین انگلیس و روس موافق سیاحتهاییکه نموده و مساحتی از بعض امکنه کرده بودند برآن ضمیمه شود ثانیاً بملاحظه صرفهجویی زیادیکه الحال نسبت بممالک اعلیحضرت اقدس همایون پادشاه ایران میشود و اهالی انگلیس همهساله بیشتر بخیال مسافرت بآنجا میافتند در ترتیب این نقشه اقدامات وافیه بعمل آمد ثالثاً جهه دیگر این بود که جمیع وسائل اینکار موجود بود و من اختیار تام بر جمیع اسباب و وسایط لازمه داشتم نظر بملاحظات مذکور شورای مجلس جغرافیا خواهش مرا در ترتیب و ترسیم این نقشه قبول کرد و اجرای اینکار را باختیار من قرارداد (مسیو تونر) که شخص با استعدادی است و از زحمات و کارهای او اغلب در این روزنامه جغرافیایی مطالب ذکر شده است مخصوصاً مامور به ترتیب و ایجاد نقشه مزبور گردید مطالبی که درباب اینکار یادداشت شده نتیجه اقداماتی است که ما هر دو متفقا بعمل آوردهایم و اگر کارهای ما اغلب حمل بکمال صحت نشود و نقصی در اقدامات ما مشاهده گردد معهذا باید ذکر شود که آنچه ما معمول داشتهایم و زحمت کشیدهایم تماماً از روی بصیرت و دقت مخصوص بوده و امیدوارم مطالبی که از بعضی ممالک راجعه باین نقشه ذکر شده است صحیحتر از مطالبی باشد که در نقشههای قبل درج گردیده است.
چیزهایی را که من جمع نموده بودم و صورت آنها بر این مطلب ضمیمه خواهد شد بچهار شعبه تقسیم شده است اولاً نقشههای انگلیسی است ثانیاً نقشههای روس و المان [آلمان] است و نقشههای روس مخصوصاً راجع بصفحاتی است که با خاک ممالک روس همجوار است نقشههای روسی که تعلق بمابقی ایران دارند نتیجه مساحتی است که اغلب منغیر رسم شده است ولی نقشههای المانی [آلماني] عموماً از مطالب جدیده است که به دست آمده است ثالثاً بواسطه نقشههایی بوده که هم در لندن و هم در سیملا موجود و مخصوصاً آنها را باختیار من گذارده بودند رابعاً بواسطه مطالب و یادداشتهایی است که مسافرین مختلفه در کتب یا در این روزنامه جغرافیایی یا در انگلیس یا در سایر ممالک اروپا بطبع رسانیدهاند.
میزانی که در نقشه ایران اختیار شده است بجهه هر اینچ مسافت شصت میل است و این میزان با میزانی که بجهه نقشه بزرگ تبت اختیار شده است موافق است نقشه تبت با اینکه بقدر یک ورق بزرگتر است از نقشه دولتی (کیت جان استُن) معهذا باندازه تاه میشود که مناسب بوده و شخص مسافر و شاگرد بقاعده میتواند آن را حمل کند نظر بجمیع کارهای معتبریکه صاحبان نقشه ایران اساس کار خود قرار دادهاند باید طوری ترتیب نقشه را داد که مناسب باشد و شایسته نیست که آنچه بطبع میرسد غلط باشد بطریقی که در هندوستان انگلیس و ممالک افغانستان و بلوچستان مساحت میشود ایرانیها هرگز مساحت نکردهاند و اگر مساحتی کرده باشند بهیچوجه چیزی موجود نیست ولی صاحبمنصبان انگلیس از روی دقت و بصیرت با اسباب لازمه بمساحت پرداختهاند و کارهایی را که بجهه صحت مساحت لازم است بعمل آوردهاند ولی در ایران وضع مساحت باینطور نیست ولی صاحبمنصبان تلگراف هند و انگلیس خطوط طولی و عرض امکنه عمده را مشخص و معین کردهاند و بجهه جاهای دیگر ممالک ایران مسافرین فرنک با اسباب و آلات لازمه اینکار که همراه داشتهاند آنچه را که مقصودشان بوده در باب مساحت بانجام رسانیدهاند ولی وضع اسباب و آلاتی را که بجهه مساحت بهکار بردهاند ذکر ننمودهاند از آنجاییکه وضع مساحت مهندسین فرنک با طرز مساحت ایرانیها اختلاف دارد لهذا مساحت اهالی اروپا با مساحت ایرانیها موافق نیست درینصورت هرگاه ایرانیها نقشه از ممالک ایران ترتیب داده باشند نمیتوان گفت که موافق علم و از روی صحت باشد و هرگاه منبعد در مساحت ایران اقدامات جدیده بعملاید بلاشک نتیجه آنها با آنچه تابحال به دست آمده است اختلاف خواهد داشت همینقدر میتوان گفت که بهترین نقشه ایران که میتوان تصور نمود بآنچه حقیقت احوال است مقرون میباشد بجهه آنکه اقدامات لازمه در صحت آن بعمل آمده است.
اما درباب قواعدیکه بجهه تعیین وضع این نقشه بعمل آوردهاند لازم است ذکر شود که آنچه ملاحظات بقاعده ممکن بوده است بعمل آوردهام در باب کوهها آنها را موافق ارتفاعی که از سطح دریا دارند معلوم و مشخص نکردهام بجهه آنکه هرگاه آنها را بحد ارتفاع خود معلوم مینمودم روی نقشه تاریک شده اسباب منع درج بعضی امکنه لازمتر و تعیین اسامی آنها میگردید.
هرمبتدی میداند که سطح صحرای ایران از سطح دریا از سه الی پنجهزار پا ارتفاع دارد بنابراین آنچه در روی نقشه بنظر صحرا میآید در حقیقت زمین مرتفعی است که مابین زنجیرههای کوههای همجوار واقع هستند ارتفاع حقیقی کوهها را باید نسبت بصحراهای اطراف سنجید در باب رودخانهها آنجاهایی را که مساحت نکرده و کسی معلوم ننموده است آن قسمت را بواسطه خطوط منقطعه مثل اینصورت - - - - - مشخص نمودهام و هر رودخانه که این قسم خطوط بیشتر از دیگران داشته باشد دلیل بر این است که آن رودخانه بیشتر باید بمقام تفتیش برآید و شخص سیاح درباب آن باید بیشتر تحقیقات بعمل آورد.
راه کاروان و جادههاییکه محل عبور قاطر است بواسطه خط واحد مشخص گردیدهاند و به جز در حول و حوش طهران در جاهای دیگر ایران جاده بقاعده برای عبور کاروان یافت نمیشود. در انتخاب اسامی امکنه که در روی نقشه ملاحظه میشود از آنجاییکه نقشههای بزرگ در اختیار خود داشتهام لهذا اسامی را سه یا چهار برابر بیشتر از سایر نقشهها درج نمودهام در صفحات مشرق زمین قرای کوچک و اردوهای طوایف و قبایل صحراگرد متصلاً در تغییر هستند در صحراها اگر اسمی ملاحظه شود آن اسم تعلق بیک کاروانسرا یا یک چشمه دارد و درینباب روایت مسافرین اخیر را پیروی کرده و آنچه را که برأیالعین دیدهاند من درج نمودهام ارتفاع بلاد عمده و کوههای عمده را نسبت بسطح دریا مشخص کردهام و راه تلگراف اروپا را با هندوستان از تفلیس از راه تبریز و طهران تا بوشهر و همچنین خط عمده را که صاحبمنصان انگلیس از طهران تا مشهد نگاشتهاند و تلگراف بحری را در خلیج ایران و خط زمینی را از جاشک در امتداد سواحل مکران تا بندر کراچی در هندوستان تماماً را معین نمودهام اما درباب خطوط تلگرافی ایرانی آنها را لازم ندانستم مشخص شوند.
در ایران بهمه جهه دو راهآهن است یکی از محمودآباد واقعه در سواحل بحر خزر الی آمُل میباشد که دوازده میل مسافت است و دیگری از طهران تا شاهزاده عبدالعظیم است که بمسافت شش میل است هر دو روی نقشه معین گردیدهاند درباب حدود و ثغور در روی نقشه حدود ولایات را مشخص نکردهام بجهه آنکه حدود ولایات چنانچه در انگلیس رسم است در ایران بهطوریکه لازم است معین نگردیده است و تعین آنها باقتضای وضع حکام بوده و گاهی از اوقات تغییری در حدود ولایات پیدا میشود درباب سرحدات خارجی ایران درینباب ملاحظات لازمه بعمل آوردهام و سرحدات را موافق تحدیدیکه سابقاً شده بود معین کرده و موافق شروطی مقرر داشتهام که در معاهدات منعقده مشخص گردیده است و حدود خارجی را بواسطه خطوط ذیل -. -. -. -. مقرر نمودهام ازجمله حدودیکه موافق تفصیل مذکور مشخص شده است اولاً سرحد ایران و روس در طرف شمالغربی است که تا آستارا واقعه در سواحل بحرخزر معین گردیده است
ثانیاً سرحد ایران و روس است که بموجب معاهده آخال خراسان است که در سنه ۱۸۸۱ [۱۲۹۹ق.] معین شده و از حسن قلیبیگ واقعه در بحرخزر تا لطفآباد واقعه در راهآهن ماوراءالخزر میباشد ثالثاً سرحد روس و افغان یا سرحد سیستان است که در سنه ۱۸۷۲ [۱۲۸9 -۱۲۸8ق.] (سیر گُلد اسمیت) از آمون تا کوه مالکی سیاه مشخص نموده است
رابعاً سرحد ایران و بلوچ یا مکران میباشد که صاحبمنصب مزبور آن را معین کرده و سیر سنت جان خط آن را از جنوب کوهاک تا دریا در گُوادر معلوم نموده است خامساً از ایران سرحد روس و افغانستان است که از ذوالفقار واقعه در هریرود (هریرود) الی بوزاگادر در رود اُکسوس (جیحون) میباشد که مامورین انگلیس و روس از سنه ۱۸۸۵ الی ۱۸۸۷ [۱۳۰5 – ۱۳۰3ق.] آن را معین نمودهاند
حدود دیگر حدودی است که اسماً مشخص شده ولی بقاعده معلوم نگردیده است و این سرحد ممتدی است که هفتصد میل مسافت آن بوده مابین ایران و عثمانی واقع و از کوه آقری داغ تا شطالعرب امتداد دارد و این خط را مامورین انگلیس و روس معین نمودهاند و این تعیین پس از زحماتی بوده که از سنه ۱۸۴۳ الی سنه ۱۸۶۵ [۱۲82 – ۱۲60ق.] متجاوز از بیست سال طول کشید و این خط میان زمین باریکی واقع است که عرض آن از بیست الی چهل میل اختلاف دارد و خط حقیقی سرحد باید موافق رضای طرفین مشخص گردد.
ایضا یک قسم دیگر از حدود است که آن را حدود تصوری باید فرض نمود و آشکارا بواسطه بعضی جهات معلوم نیستند و این از قبیل سرحد ایران و روس است که در شمال شرقی خراسان از لُطفآباد تا سرخس و از تجند تا ذوالفقار واقع است و از قرار معلوم این سرحد بموجب معاهده مخفی مشخص گردیده است ثانیاً سرحد ایران و افغانستان است که از ذوالفقار تا سیستان هامون میباشد ثالثاً سرحد ایران و بلوچ است که از جاشک تا کوهک میباشد که (گُلداسمیت) و (سنت جان) آن را اسماً معین کرده و متصلا در تغییر است رابعاً در خارج از ایران سرحد افغانستان و بلوچستان است که از کوه مالک سیاه تا نزدیکی نوشکی واقع است و این سرحدی است که در تعیین آن تردید حاصل و تخمینا میتوان آن را مشخص نمود خامساً سرحد هند انگلیس است که از نزدیکی نوشکی از راه شامان الی دره گمول واقع است و این سرحدی است که بواسطه آن معلوم میشود که کدام طوایف و زمینها در تحت سلطنت و اقتدار دولت انگلیس است.
قسم چهارم از حدودیکه مقرر داشتهام حدودی است که جای آن سفید است اغلب از کسانی که نقشه ترتیب میدهند مابین حدودیکه گُلداسمیت از حدود سیستان و مُکران معین کرده است از کوه مالک سیاه تا جالک یک خط مستقیم رنگینی کشیدهاند ولی این فقره بیمعنی است چونکه اغلب از طوایف صحراگرد بلوچ که روی اینصفحه زمین گردش مینمایند یا اطاعت دارند یا آنکه بهیچوجه مطیع نیستند از تعیین این حدود تمسخر مینمایند و یحتمل کسانی را که بزمینهای آنها برای تعیین حدود ترتیب نقشه رفتهاند بسرقت میبرند.
درباب اسامی که در روی نقشه مندرج است من اهتمام نمودهام که آنها را موافق تلفظ اهل مملکت ضبط نمایم و در تلفظ و املای آنها دقت تمام نمودهام ضمناً ملاحظه خواهد شد که این نقشه بعلاوه ایران یک قسمت بزرگی از ممالک روس را واقعه در آسیای وسطی و قسمت بیشتر افغانستان و تمام بلوچستان را شامل است و از آنجاییکه ایران در صفحات شمالشرقی و مشرق با همسایگان خود مربوط است لهذا هرگاه این قسمتها را که تعلق بهمسایگان خارجی آن دارد ضبط نمینمودم خود نقشه ایران باعتباریکه الحال پیدا کرده است باقی نمیماند بجهه ممالک روس نقشههای روس را که مورد اعتماد هستند بهکار برده شدهاند و بجهه سرحدات هندوستان و ممالک دیگر نقشههای هند در مطمحنظر بودهاند - ترجمه خانهزاد علی مترجم
همچنین، در پایان این ترجمه، دوباره با همان خط دیگری نوشته شده است: «میرزا علیخان سرتیپ مترجم الممالک پسر مرحوم احتساب الملک مترجم دارالترجمه دولتی ترجمه کرده است غلام حسین افضل الملک»
روزنامهنگار پژوهشگر منبع: بخش خطی کتابخانه مجلس.
در برگی از اسناد دیپلماسی وزارت امورخارجه در آرشیو دارالخلافه قاجار، دستخط یکی از شاهان قاجار در سال ۱۲۵۰ قمری (۱۸۳۴م.) در حاشیه بالای متن نامهای درباره مساله و کتابچه «بلوبوک»، در خصوصعدم گذشت از خاک ایران مشاهده میشود. سال ۱۲۵۰ ق. برابر است با سال فوت فتحعلیشاه قاجار و به سلطنت رسیدن محمدشاه قاجار. از آنجا که اکنون هیچگونه دسترسی برای مطالعه و پژوهش بیشتر درخصوص اطلاعات دقیق این برگ سند در اداره اسناد دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت امورخارجه برای ما امکانپذیر نیست، و من نیز این سند را در سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۲ مورد جستوجو قرار داده و درنهایت دریافت کردم، بنابراین در این گزارش روزنامهنگاری- اسنادی، به متن و محتوای این نامه نمیپردازیم.
اما از آنجا که این دستور خطی احتمالا به یکی از دو پادشاه ذکر شده قاجاریه و شاید هم ناصرالدین شاه قاجار ارتباط پیدا کند که با بخشی از متن گزارش خبری لرد کرزن، مرتبط است، و البته میتواند دریچهای باشد برای پژوهشهای روزنامهنگاری ژرفتر، بنابراین، اکنون به ذکر بخشی از این دستور سلطنتی میپردازیم که در آن نوشته شده است: «جناب وزیر خارجه امروز صریح و در کمال سختی به وزیر مختار بگو البته بهمین عبارت که مینویسم بگو البته که شاه [ناخوانا] من میتوانم از سلطنت خودم بگذرم لیکن نمیتوانم از یک وجب خاک و متعلقات سرخس بگذرم این حرف آخر است و…».