سید جواد شهرستانی؛ راز محبوبیت یک روحانی خاص

عصر ایران یکشنبه 17 فروردین 1404 - 12:56
شهرت حجت‌الاسلام شهرستانی در قم تنها به خاطر آن نیست که داماد و نماینده آیت‌الله سیستانی گفته است. یک روحانی دیگر شباهت سلوک او به امام موسی صدر را راز محبوبیت دانسته است....

     عصر ایران- دوستی که در تعطیلات عید نوروز به قم رفته بود از شهری می‌گفت که شبیه تصویری نیست که در صدا و سیما ترسیم می‌شود و در ذهنیت سنتی ما جا نشسته و این که تنها معممین در رفت و آمدند یا همهٔ روحانیون در پیوند با حکومت‌اند و صاحب منصب و جاه و برخوردار از امکانات عمومی و مواردی از این دست که چون خود تازگی ها به قم رفته‌ام تعجب نکردم.

    او از مدرن شدن این شهر هم می‌گفت و این که رسیدگی دولت و اختصاص بودجه قم را از حالت سنتی خارج کرده و نسل جدید آن تحت تأثیر فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی و مهاجرت مردمانی دیگر به دلایل اقتصادی یا فرهنگی و دینی  تفاوت چندانی با شهرهای دیگر ندارند و اشاراتی از این قبیل. وجه مهم‌تر این که  همهٔ حانیت نیز همان‌ها نیستند که در صدا و سیما صحبت می‌کنند و در جاهای مختلف صدای آنان را می‌شنویم و مثلا مدام درباره حجاب تذکر می دهند.

    همین نکات بهانه‌ای شد تا قول دهم، دهم فروردین که سال روز درگذشت آیت‌الله بروجردی مرجع بزرگ شیعه در سال ۱۳۴۰ خورشیدی است به این موارد اشاره کنم و طبعا از نواده او آیت‌الله علوی بروجردی یاد یا با او مصاحبه شود که کوشیده این پرچم را برافراشته نگاه دارد. 

    کتاب خاطرات زندگی آقای بروجردی به قلم داماد ایشان (حجت‌الاسلام علوی بروجردی) - پدر همین آقای علوی بروجردی- هم در دست‌رس بود که سال ۱۳۴۱ و به همت سازمان چاپ و انتشارات اطلاعات منتشر شده است.

     این امر را اما تعطیلات نوروز و تقارن با عید فطر و موارد دیگر به تأخیر انداخت که دیدم دوست فاضل و دین‌پژوه ما- سید مهدی حسینی دورود- در کانال شخصی خود از آقای سید جواد شهرستانی - داماد و نماینده تام‌الاختیار آیت‌الله سیستانی- یاد کرده و به نقل از یک استاد حوزه علمیه قم او را به سبب نقشی که در تحبیب و تألیف قلوب ایفا می‌کند امام موسی صدر دوم لقب داده است. 

         گفت‌و‌گوی او با آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست را از کانال تلگرامی این چهره حوزوی - رسانه‌ای به سه دلیل نقل می‌کنیم:ابوالقاسم علیدوست

    نخست این که به نظرمان رسید آقای شهرستانی همان سنت آیت‌الله فقید بروجردی را ادامه می‌دهد.

      دوم به این سبب که نسل جدید با روحانیون دیگر هم آشنا شوند و گمان نکنند تمام آنان درگیر سیاست و مرتبط با نهادهای حکومتی‌اند اگر چه هیچ صنف و طبقه را نمی‌توان از سیاست و قدرت برحذر داشت.

    سوم این که با تشدید تنش میان ایران و آمریکا از تمام ظرفیت‌ها برای کاهش منازعه باید بهره برد و حضور و نفوذ آیت‌الله سیستانی مرجع عالی شیعیان در عراق که ایرانی بودن خود را انکار نمی‌کنند دراین زمره است./م.خ
                                                                               ****************
سید مهدی حسینی دورود- آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست (متولد سال ۱۳۴۰ خورشیدی / ۱۳۸۰ قمری)، فقیه، فیلسوف، مدرس خارج فقه و اصول، نویسنده و محقق اسلامی است.

     وی رییس اندیشکده فقه و حقوق اسلامی مرکز الگوی ایرانی اسلامی پیشرفت، عضو جامعه مدرسین، رییس کرسی‌های نظریه پردازی (علوم نقلی)، رییس انجمن فقه و حقوق اسلامی حوزه علمیه و با رتبه استادی عضو هیئت علمی گروه فقه و حقوق اسلامی پژوهشکده نظام‌های اسلامی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.

   جامعه علمی و فرهنگی کشور، او را به دلیل‌ نظرات علمی، به روز به عنوان یک چهره نو‌اندیش دینی می‌شناسد و نسبت به آثار و اندیشه‌های او اقبال قابل توجهی دارد. انتخاب برخی آثار و نوشته های او در کتاب سال جمهوری اسلامی و نهادهای علمی و نیز حضور گسترده او در محافل و مجامع علمی و فرهنگی گواهی روشن برای مدعای مزبور است.

   این روزها کمتر پیش می‌آید که بزرگان درباره شخصیت افراد همسنخ یا حتی بالاتر از خود سخن بگویند و چون گذشته بستر شناخت یکدیگر باشند. آیت الله استاد ابوالقاسم علیدوست اما در این زمینه از جنس گذشتگان است و متمایز از امروزیان است  و گرفتار حجاب معاصرت نشده و در توصیف و تبیین شخصیت علمای دیگر  پیشگام است.  با ایشان درباره آقای شهرستانی گفت‌و‌گو کرده‌ام: 
  
* علاقه‌مندم نظر حضرتعالی را درباره جناب حجت‌الاسلام‌والمسلمین آقای سید جواد شهرستانی بدانم.

- آیت‌الله علیدوست: اکنون که بحمدالله ایشان در میان ما هستند به تعبیری، باید "حجاب معاصرت" را کنار گذاشت و درباره ایشان سخن گفت. چراکه ممکن است پس از پنجاه یا شصت سال، دیگر در میان نسل‌های آینده نباشند و دیگران درباره‌شان صحبت کنند. پس چه‌بهتر که اکنون ما سخن بگوییم.
 
   می‌توانم در یک جمله درباره این شخصیت روحانی خدوم بگویم که ایشان، به تعبیر برخی، "سید موسی صدرِ دوم" هستند، البته در مقیاسی محدودتر. آقای امام موسی صدر تأثیری گسترده، حتی در سطح جهان اسلام داشتند، و آقای شهرستانی نیز، هرچند در ابعادی کوچک‌تر، همان مسیر را دنبال می‌کنند.
 
   افرادی مانند ایشان به‌جای ایجاد دیوارهای جدایی و تفکیک "خودی" و "غیرخودی"، "مسلمان" و "غیرمسلمان"، پل‌های ارتباطی می‌سازند. این ویژگی، تعبیر رایجی درباره شخصیت‌های تأثیرگذار است. من نیز از نزدیک ایشان را این‌گونه شناخته‌ام.ایشان تمامی انسان‌ها را محترم می‌شمارند. نمی‌خواهم وارد مباحث فلسفی یا حقوقی درباره "کرامت ذاتی انسان" شوم، اما آنچه مشهود است، این است که ایشان برای هر انسانی، از هر نحله‌ای که باشد، احترام قائل‌اند. حتی اگر فردی با ایشان مخالف باشد، در حد توان، تلاش می‌کنند به او کمک کنند.

* یکی از ویژگی‌های مهم ایشان محبوب‌القلوب‌ بودن و محبوب همه افراد و گروه‌های مختلف حتی غیر حوزویان در داخل و خارج کشور است. آیا صرفا خدمات مادی و فعالیت‌های اجتماعی ایشان سبب این محبوبیت فراگیر شده است؟
 
-البته کمک‌های مادی و معنوی ایشان تأثیرگذار است، اما آنچه در جایگاه نخست قرار دارد، اخلاق نیکوی ایشان است. رفتار ایشان است که موجب نفوذ و محبوبیت شان است. در این‌جا، تنها می‌توان همان جمله معروف را درباره چنین شخصیت‌هایی به کاربرد: کَثَّرَ اللَّهُ أَمْثَالَهُمْ. 
 
* اگر آقای شهرستانی در روزگار ما نبود، چه اتفاقی می‌افتاد؟ وضعیت حوزه‌های علمیه، علما، و به‌طورکلی، جایگاه حوزه‌های علمیه در جهان اسلام چگونه می‌شد؟ 

 - واقعیت این است که نمی‌توان گفت اگر ایشان نبودند، چه رخ می‌داد. من در مورد غیر از امام زمان (علیه‌السلام)، آن‌گونه که شما تصور می‌کنید، پاسخ نمی‌دهم. شاید انتظار داشته باشید بگویم که در نبود ایشان، شرایط بسیار متفاوت و در سطح پایین‌تری قرار می‌گرفت، یا مشکلات بیشتری ایجاد می‌شد، اما این سخن را نمی‌گویم. 

ببینید ما یک اصل قرآنی داریم: "مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِنْهَا أَوْ مِثْلِهَا" (سوره بقره، آیه ۱۰۶). بنابراین، هیچ‌گاه چنین سؤالی را مطرح نکنید که "اگر فلان شخص نبود، چه می‌شد؟"   زیرا تنها در مورد یک شخصیت می‌توان این پرسش را مطرح کرد، و آن وجود مبارک امام معصوم (علیه‌السلام) است. امام، پدر امت هستند و وظیفه پدری را به نحو احسن انجام می‌دهند. اما در مورد دیگران، باید با احتیاط سخن گفت. 

به‌هرحال برخی افراد این توفیق را پیدا می‌کنند که ابزاردست امام (علیه‌السلام) باشند، و این، در واقع، افتخار و توفیق آنان است. اما اگر این ابزار کند شود یا از کار بیفتد، خداوند ابزار دیگری را برای تحقق اراده خود قرار خواهد داد:  "يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ" (سوره صف، آیه ۸).  این نور ممکن است اسلام، مذهب، یا حوزه‌های اصیل علمی و دینی باشد، اما درهرحال، خداوند اراده خود را به انجام می‌رساند. مسئله اصلی این است که ما چقدر قابلیت داریم و چگونه می‌توانیم در مسیر خدمت به اسلام و این جریانات خدوم گام برداریم. 

*نکته‌ای ارزشمند و سخن دقیقی فرمودید.با این‌حال سراغ نداریم کسی را که فاقد منصب دولتی باشد ولی در این سطح از محبوبیت و مقبولیت و خدمت قرار داشته باشد. 

  - همان‌گونه که در ابتدا نیز اشاره شد، نکته جالب این است که جناب آقای شهرستانی شخصیتی مقبول‌العامه هستند. همه گروه‌ها، با هر تفکر و سلیقه‌ای، ایشان را دوست دارند. وقتی به منزل ایشان مراجعه می‌کنید، مشاهده می‌کنید که افراد با دیدگاه‌های گوناگون، از هر جناح و تفکری، گرد ایشان جمع شده‌اند، و این محدود به حوزه‌های علمیه نیست.

   می‌خواهم بگویم که آقای شهرستانی صرفاً به حوزه‌های علمیه تعلق ندارند؛ بلکه حضور و تأثیر ایشان در میان هنرمندان، مسئولان، بزرگان کشور، و حتی رهبران ادیان دیگر نیز مشهود است. ایشان شخصیتی هستند که نه‌تنها مقبول‌العامه، بلکه محبوب‌العامه شده‌اند. 

* یعنی در واقع آن‌چه می‌خواهم بپرسم این است که این‌ محبوبیت و مقبولیت با کدام بخش از رفتار آقای شهرستانی گره خورده است؟

- سوال خوبی را طرح کردید؛ اساسا ما در زندگی اجتماعی خود، رفتارها، مفاهیم، و گفتارهایی داریم که مختص یک مذهب یا دین خاص نیست؛ بلکه اساساً متعلق به انسانیت است. اگر انسان، انسانی سخن بگوید، انسان‌ها به او جذب می‌شوند. اگر مردم شخصیت حقیقی فرد را بشناسند و به جوهره او پی ببرند، با او همراه خواهند شد، فارغ از اینکه او معمم، ملبس به لباس روحانیت، حوزوی، شیعه یا مسلمان باشد. 

آنچه مهم است، رفتار انسانی در تعامل با دیگران است. اگر مخاطب ما مسلمان نباشد و حتی اسلام را نپذیرد، کافی است از مفاهیم انسانی برای او سخن بگوییم و با او رفتار انسانی داشته باشیم، و این خود موجب جذب او خواهد شد. 


دلیل این امر کاملاً روشن است؛ مگر نه اینکه امام رضا (علیه‌السلام) فرمودند:  "اگر مردم معارف ما را بشناسند، از ما پیروی خواهند کرد"؟  این معارف، صرفاً به احکام خاص فقهی مانند "نماز مسافر" یا "دماء ثلاثه" که مسائل درون مذهبی هستند، محدود نمی‌شود؛ بلکه شامل اصولی است که ارتباط مستقیم با انسانیت و روابط انسانی دارد.  نمونه‌ای از این نوع نگرش را می‌توان در رفتار حضرت امام رضا (علیه‌السلام) مشاهده کرد: 

   والی نیشابور در نامه‌ای به مأمون عباسی می‌نویسد که شخصی زرتشتی در نیشابور فوت کرده و وصیت کرده است که اموال او به صدقه داده شود. این والی، اموال را به فقیران مسلمان اختصاص داده و به فقیران زرتشتی چیزی نداده است. شاید او تصور می‌کرد که این اقدام، نوعی افتخار و نشان‌دهنده تعصب دینی او باشد. در آن زمان، امام رضا (علیه‌السلام) در طوس حضور داشتند. مأمون این نامه را به امام عرضه کرد. امام (علیه‌السلام) فرمودند: 

    "به والی بنویسید که یک زرتشتی، وقتی وصیت به صدقه می‌کند، نگاهش نخست به فقیران هم‌کیش خود است، نه مسلمانان. مسلمانان اکثریت جامعه را تشکیل می‌دهند و از حقوق شهروندی برخوردارند؛ لذا به والی بگویید که معادل مالی که از اموال این شخص به فقیران مسلمان داده‌اند، از بیت‌المال مسلمانان پرداخت کند و به فقیران زرتشتی بازگرداند." 

این طرز تفکر، انسان‌ها را جذب می‌کند. اگر چنین تفکری در جهان تشیع، جهان اسلام، و ایران حاکم باشد، موجب جذب همه مردم خواهد شد. آیا قرار است که همه افراد با ما دشمنی کنند؟ ممکن است فردی از اساس با روحانیت مخالف باشد، اما چند درصد مردم، هنرمندان، و غیرمسلمانان چنین نگرشی دارند؟ 

شاید نیم درصد، یا حتی یک‌دهم درصد از مردم، به‌صورت متعصبانه عناد داشته باشند، اما اکثریت انسان‌ها، در برابر ارزش‌های انسانی، متواضع و پذیرای حقیقت هستند. تفاوتی نمی‌کند که این تفکر را آقای شهرستانی، امام موسی صدر، یا دیگر بزرگان داشته باشند؛ مهم این است که این تفکر، تفکری برگرفته از سیره امام رضا (علیه‌السلام) است، و جناب آقای شهرستانی حامل این تفکر هستند.

* چه ویژگی‌هایی از امام موسی صدر در ایشان وجود دارد که باعث شده است چنین تشبیهی را میان این دو شخصیت برقرار کنید؟ 

 - آقای صدر ویژگی‌های خاصی دارند و مقصود من از این تشبیه، مقایسه جهت اجتماعی این دو شخصیت بود. اما در سایر ابعاد، قصد ورود به جزئیات را ندارم و ترجیح می‌دهم در این زمینه سکوت کنم. 

  * در هر حد که صلاح می‌دانید...

  - من بنا نداشتم وارد این موضوع شوم اما ذهن جست‌و جوگر‌ شما و نکته مهمی که اشاره کردید سبب شد حکایتی را از ایشان نقل کنم که مسلما بی ارتباط با این‌همه توفیقات نیست. جناب حاج‌آقای شهرستانی به کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام‌ الله علیها ارادت خاصی دارد و از این خانم برکات زیادی دیده است. به‌طوری‌که بیش از چهل سال پیش در همان اوایل انقلاب، از مشهد به قم آمده بودند.

    صبح از حرم حضرت معصومه علیها سلام بیرون می‌آیند که آقایی  (نماینده یکی از علمای بزرگ) را در صحن و زیر ساعت می‌بینند که پریشان و مضطرب و بسیار ناراحت بوده است.

  آقای شهرستانی از او دلیل آن‌همه اضطراب و نگرانی را می‌پرسند. او با تندی و عصبانیت می‌گوید: ولم‌ کن سید، بیش از این مرا عصبانی نکن... آقای شهرستانی به او می‌گوید تا نگویی چه‌شده، ولت نمی‌کنم...  آن آقا می‌گوید من که از دست این خانم ( حضرت معصومه) خیلی عصبانی و ناراحتم‌... چرا ناراحتی؟ می.گوید؛ ما را دعوت کردند، میهمان کردند، بعد این‌طور با ما برخورد می‌کنند؟  یک‌ماه پیش فلان کس دست من را گرفت که برویم برایت خانه بخرم...

 ۲۰   هزارتومان داشتم ۱۰ هزار تومان بیعانه دادیم و چکی هم به مبلغ ۱۰۰ هزار تومان دادیم که فردا موعد آن رسیده است... امروز با دل شکسته آمدم از  خانم گله کنم که اگه قرار بود با میهمان این‌گونه برخورد کنید اصلا نمی‌گذاشتید خانه بخرم...  آقای شهرستانی می‌فرمودند من در همان حال عصبانیت دستش‌ را گرفتم، گفتم برویم... گفت کجا؟  گفتم برویم خانه( خانه‌اش چهارمردان ‌ بود). گفت تو را به‌خدا الان وقت شوخی نیست، اذیتم‌ نکن، می‌بینی اعصابم‌ خراب است و ناراحتم... گفتم برویم... 

   من آن وقت در مشهد خانه‌ای رهن کرده بودم به مبلغ ۱۱۰ هزار تومان، آن مبلغ را آورده بودم و در بانک گذاشته‌ بودم که در قم خانه بخرم. در واقع تمام دار و ندار من بود. از اول چهارمردان در حالی که این آقا گریه می‌کرد و می‌گفت ولم کن، حوصله ندارم، دستش‌ را گرفته بودم تا رسیدیم به بانک. گفتم بریم داخل بانک، گفت بانک چکار کنیم؟ گفتم بریم تا بهت بگم... وارد بانک که شدیم چک را درآوردم‌ و مبلغ یکصد‌هزار تومان را به او دادم.

گفت مسخره‌‌ام می‌کنی؟ گفتم نه، چرا مسخره... این حواله خود عمه است... این پول را بگیر و قرض خانه‌ات را پرداخت کن و دیگه از عمه‌جان ما حضرت معصومه گله نکن... گفت؛ چی...چی... و هق‌ هق شروع کرد به گریه کردن و معذرت خواهی از حضرت معصومه که بی‌بی جان من غلط کردم... مرا ببخشید و..!

   جناب حجت‌الاسلام والمسلمين سید جواد شهرستانی فرمودنداز این کار و با این شروع هرگز ضرر نکردم، بلکه از آن روز به بعد من از این خانم خیلی برکت دیده‌ام و لطف ایشان پشت سر هم به من می‌رسد و هیچ‌ وقت تنهایم‌ نگذاشته‌اند. بنابراین عجیب نیست کسی‌که همه دار و ندارش را به‌خاطر خشنودی حضرت معصومه در راه خدا به یک انسان نیازمند می‌بخشد چنین پاسخی ببیند و چنین توفیقاتی را به‌دست آورد.

منبع خبر "عصر ایران" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.