به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، پیانو از جمله سازهای فرنگی بود که مانند ویولن خیلی زود جای خود را در موسیقی ایرانی باز کرد. دقیقا اواخر دوره ناصری و اوایل دوره مظفرالدین شاه به ایران آمد. ابتدا صادقخان سرورالملک که نوازنده سنتور بود و بعد هم مفخمالممالک که در زمان محمدعلی شاه والی کرمان بود بر آن تسلط یافتند. مرتضی خان محجوبی فرزند عباسعلی خان ناظر که در لالهزار کافه داشت، شاگرد مفخم بود و همراه با برادر بزرگترش یعنی رضا از محضر حسین خان اسماعیلزاده و ابراهیم آژنگ بهره برد، البته مایل به آموزش سینه به سینه بود.
به گزارش اعتماد، هر دو برادر ابتکاری در نتنویسی داشتند و نتها را به فارسی مینوشتند و با علامت مثبت و منفی وزن آن را معلوم میکردند.
استاد پرویز یاحقی میگفت وقتی میخواستیم گلهای ۱۷۲ را با بنان ضبط کنیم، مرتضی از من خواست یکبار آهنگ را برایش بنوازم، وقتی زدم دیدم سیگار همای خود را از جیبش درآورد، کاغذش را باز کرد و به شیوه خود شروع کرد به نت نوشتن. وقتی در ارکستر شروع به نواختن کرد، دیدم همان مرتبه اول از همه مسلطتر مینوازد.
زمان تاسیس رادیو در سال ۱۳۱۹ دو ارکستر تشکیل شد؛ ارکستر اول به سرپرستی ابوالحسن صبا و ارکستر دوم به رهبری مرتضی محجوبی. بعدها با پاگرفتن برنامه گلها در فروردین ماه ۱۳۳۴ شروع به همکاری با داود پیرنیا کرد. در حقیقت مثلثی درست شد از مرتضی خان، رهی جان و مرحوم بنان که آثار کاروان، من بیدل ساقی، من از روز ازل، همه ثمره همکاری آن مثلث ماندگار است.
سبک و شیوه مرتضی محجوبی با توجه به تکنیکهای منحصر به موسیقی ایرانی و ردیف موسیقی ایران با توجه به ساز ویولن، تار و سنتور است؛ یعنی هم ساز کششی و هم سازهای مضرابی به شکلی که بسیاری از نوازندگان سنتور مانند مرحوم ورزنده، نجاحی، توکل و صارمی هم به شدت تحت تاثیر نواختههای محجوبی قرار گرفتند.
مرتضی خان بیشتر با تکیه بر ملودی همچنین ضربیها و چهارمضرابهای شاخص، جواب آوازهای پر از سوز و حال که در حقیقت باعث به اوج زیبایی رساندن این ساز فرنگی در زمینه موسیقی ایرانی بود، مقدمهای شد برای ظهور استاد جواد معروفی با این تفاوت که سبک مرتضی خان کاملا ایرانی خالص بود با رنگآمیزیهای مینیاتوری که نکته بارز بداههنوازی است. درک و شناختش از گوشههای مهجور ردیف و عمق درک و شناخت او از ادبیات و شعر، چه در بداههنوازیها، چه در جواب آوازها و چه در آهنگهایی که ساخته، کاملا هویداست.
همکاری با رهی جان معیری و اسماعیل نوابصفا که هر دو در غزلسرایی و ترانهسرایی چیرهدست بودند و حالات روحی و سوز درونی مرتضی خان را کاملا درک میکردند دقیقا همان حال او بود با کلام آنها روی ملودیهایش که «دارم غم جانکاهی»، «چه شبها»، هر کدام از درخشانترین آن آثار هستند. دارم غم جانکاهی در گلهای شماره ۲۰۱ که اولین برنامه بنان بعد از تصادف است و آواز شاخص، قوی و سرشار از حال با غزل ابوالحسن ورزی، شاید بیتکرارترین آواز در ابوعطاست و همچنین آواز شور در گلهای ۱۷۲ با غزل فروغی بسطامی که همه با نظارت و دقت زندهیاد داود پیرنیا ضبط شده است.
مرتضی خان در زمان جوانی اولینبار در سالن سینما فاروس با عارف قزوینی به همکاری پرداخته و آواز عارف را همراهی کرده بود؛ همین آشنایی و دوستی و درک آثار عارف در حس و سنگینی ساختههایش تاثیر داشت. رضا و مرتضی محجوبی هر دو برای موسیقی اصیل ایرانی یکی در ویولن سبک خاص و شیرین و پر از سوز و حال و دیگری در پیانو که هر دو هم ساز غربی بودند با استواری تمام، سبکی را به ارمغان آوردند که سرآغاز، سر فصل و شیوه نوینی در تاریخ موسیقی ایران است.
از استاد عزیزم استاد پرویز یاحقی در مورد مرتضی خان خاطرهها دارم. ایشان میگفت مرتضی خان ابتدا در خیابان ارامنه شاپور اقامت داشت و بعدها به خیابان نارمک رفت. قرار بود یک روز با بیژن ترقی به دیدنش برویم وقتی به استاد گفتم میآییم، گفت پس روزی بیایید که میخواهم خودم برایتان کباب درست کنم.
روزی که قرار داشتیم خدمتش رفتیم و روی زغال کباب لذیذی درست کرد و به گرمی از ما پذیرایی کرد که همیشه دستهایش جلوی چشمانم است. رضا و مرتضی برادر کوچکتری داشتند به نام محمد محجوبی که اواخر دهه شصت فوت کرد. مرتضی خان در اول فروردین ۱۳۴۴ در تنهایی از دنیا رفت و به علت فرارسیدن عید نوروز بعد از سیزدهم در ظهیرالدوله به خاک سپرده شد.
روحش شاد و نامش تا ابد ماندگار.
۲۴۴۵۷