ساعت ۷ و ۲۵ دقیقه بعدازظهر روز شنبه ۱۸ فروردین ۱۳۵۸، امیرعباس هویدا نخستوزیر سیزدهساله رژیم پهلوی که در وقت تنفس دومین جلسه دادگاه خود در حال انتقال به حیاط بود با شلیک گلوله ضاربی که هنوز پس از ۴۵ سال مشخص نیست که بوده کشته شد. ابراهیم یزدی در خاطرات خود گفته که ضارب هادی غفاری بوده ولی غفاری طی چندین گفتوگو این ادعا را تکذیب کرده است. اما صادق خلخالی به عنوان حاکم شرع و قاضی دادگاه هویدا هموراه بر اینکه خودش به حکم شرع به زندگی هویدا پایان داده تاکید کرده است. به هر روی ماجرا هرچه بوده، سرانجام آن دادگاه چیزی جز همین سرنوشت محتوم را برای هویدا رقم نمیزد؛ چراکه رای به اعدامش داده بود.
پایگاه اطلاعرسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سالمرگ هویدا، آخرین مصاحبه او را که ۸ دقیقه پیش از اعلام رای دادگاه در وقت تنفس با روزنامه اطلاعات انجام داده و به تاریخ ۱۹ فروردین ۵۸ در این روزنامه منتشر شده، بازنشر کرده که در پی میخوانیم:
در آخرین لحظاتی که دادگاه انقلابی برای تعیین سرنوشت امیرعباس هویدا به شور نشسته بود ۸ دقیقه پیش از اعلام رای، خبرنگار ویژه اطلاعات فرصت یافت تا با مردی که ۱۳ سال همچون غلامی حلقهبهگوش در مسند صدراعضمی فرمانبر طاغوت و مجری منافع امپریالیسم غرب بود، مصاحبهای کوتاه به عمل آورد که در زیر از نظر خوانندگان ارجمند میگذرد:
آقای هویدا نظرتان درباره نتیجه شور دادگاه چیست. برای خودتان چه مجازاتی را پیشبینی میکنید؟
مهم نیست چه کیفری خواهم دید، خوشبختانه اسیر دست دادگاهی شدهام که اسلامی است و عدل را اجرا خواهد کرد.
شما خودتان را کاملا بیگناه که نمیدانید؟ این را در دادگاه هم اظهار داشتید.
نه من خود را بیگناه نمیدانم. من همه مسئولیتهای دولتم را قبول میکنم، اشتباهی که در این ۱۳سال کردم این بود که در کار آنها دقت عمل به خرج نمیدادم ولی از این حرفها گذشته است. بعضی از آنها فقط اسما وزیر من بودند و کسی دیگر به آنها دستور میداد مثل نصیری رئیس ساواک که اگر لازم میشد خود من را هم به صور مختلف تهدیدم یکرد.
آقای هویدا نظرتان درباره سرنوشت وزرای کابینه خودتان یعنی آنها که دستگیر شدهاند چیست؟
من خبر ندارم، آنها هرکدام در بازجوییهای خود به نفع یا به ضرر من چه گفتهاند، خدا کند حقیقت را گفته باشند ولی به هر حال آنها وزرای من بودهاند، نمیتوانم نظر منفی در موردشان داشته باشم، بیآنکه منکر اشتباهتشان در طول خدمتشان باشم.
آقای هویدا حرفی دارید که بزنید؟
بله، من به مطالعه زیاد خیلی علاقه دارم. در طول زندگیام شبی نبوده که بدون مطالعه خوابیده باشم. البته اینجا در زندان همهگونه کتاب در اختیار من گذاشته شده و تا امروز همه آنها را خواندهام. از قول من خواهش کنید یک سری کتاب تازه برایم بفرستند!