ظریف در مذاکرات هستهای جدید با آمریکا حضور دارد؟
اخیراً گمانیزنیهای زیادی در رسانهها مبنی بر حضور ظریف در مذاکرات احتمالی با آمریکاییها مطرح شده که وزیر خارجه سابق به این موضوع واکنش نشان داد.
«محمد جواد ظریف» در پاسخ به شایعات متفاوت مطرح شده درباره حضور او در روندهای جاری در حوزه سیاست خارجی کشور گفت: «این شایعات بیشتر به شوخی سیزده شبیه است که از قبل شروع شده و هنوز ادامه دارد».
ظریف در ادامه تاکید کرد: «بنده حتی نامه ترامپ و پاسخ به او را ندیده و از محتوای آن خبری جز آنچه در رسانهها آمده ندارم».
همچنین عباس عراقچی، وزیر خارجه کنونی در مورد برخی اسامی که درباره مذاکره کنندگان مطرح می شود گفت: «هیچ یک از گمانهزنی هایی که انجام می شود صحیح نیست اما مسلم است که مسئولیت مذاکرات احتمالی با وزارت امور خارجه و مدیریت آن با وزیر امور خارجه خواهد بود».
گفتنی است در برخی رسانهها از محمدجواد ظریف، علی لاریجانی و محمد فروزنده بهعنوان افرادی نامبرده شده که در مذاکرات احتمالی غیرمستقیم با دولت آمریکا حضور خواهند داشت که بر اساس اظهارات مقامات رسمی کشور این مسئله شایعه است.
******
کنسرتهای جنجالی که برای وزیر کشور دردسرساز شد
خبرگزاری مهر نوشت:
در پی برگزاری کنسرتهایی در سالن اجتماعات و تالار وزارت کشور، حجت الاسلام مجتبی ذوالنوری، نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی، در جهت ایفای نقش نظارتی مجلس، سوال مهمی را از وزیر کشور مطرح و در مسیر و فرآیند بررسی قانونی مجلس قرار داد.
در متن سوال نماینده قم آمده است: «اگر وزارت کشور وظایف خود را در تعالی فرهنگی، تعمیق و ترویج ارزشهای دینی و ملی، گسترش و حفظ هنجارهای اجتماعی و اخلاقی در سطح کشور انجام نمیدهد، چرا ساختمان مرکزی خود که محل استقرار همه بضاعت وزیر و ستاد وزارت کشور است را محل ترویج بیبند و باری، لاابالیگری، حرمتشکنی و هتک ارزشهای پذیرفته شده دینی و ملی مردم مسلمان و دیندار کشور کرده است؟!!!
در اثر ترک فعل، بی عملی و ناکارآمدی وزارت کشور، نه تنها شاهد اوضاع آشفته، بی سروسامان، رها شده و هنجارشکنیهای تأسف بار توسط افراد لاابالی و آسیبهای اجتماعی غیر قابل قبول و خارج از قاعده هستیم که میرود تا بنیانهای ارزشی و کانون خانواده ایرانی را در معرض تهدید جدی فرار دهد، بلکه با هزاران تأسف میبینم که ساختمان ستاد اصلی وزارت کشور که محل استقرار خود وزیر کشور جمهوری اسلامی است تبدیل گردیده است به محل امنی برای برگزاری کنسرتهای هنجارشکنانه که وزیر و وزارت کشور و زیرمجموعههای عریض و طویل آن وظیفه مقابله با آن را دارند.
آقایی که وزیر کشور جمهوری اسلامی هستید که محصول خون صدها هزار شهید گلگون کفن، مفقودالجسد و مفقودالاثر است؟ چرا علاوه بر ترک فعل و وظیفه با تبدیل سالن اجتماعات وزارت کشور و امکانات دولتی و بیتالمال به محل اجرای کنسرتهای مبتذل، عامل و زمینهساز عادی سازی هنجارشکنی، زدودن قبح فساد، لاابالیگری، شکسته شدن مرزهای دینی و اخلاقی، رواج بیبندوباری و از بین رفتن امنیت اخلاقی و روانی جامعه شدهاید؟!!!»
******
اعتراف نبویان به اشتباه دولت سیزدهم در ماجرای طلب ایران از کرهجنوبی
سید محمود نبویان، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس طی سخنانی درباره ماجرای طلب ایران از کرهجنوبی، به سیاست اشتباه دولت سیزدهم اعتراف کرد و اظهار داشت: «با تحویل ۴ زندانی به آمریکاییها، قرار بود ۶ میلیارد دلار بدهی کره به ایران پرداخت شود اما به جای انتقال پول با هواپیما به ایران، سیاست اشتباه واریز به حساب در قطر انجام شد و هنوز نمی توان حتی یک دلار از آن پول استفاده کرد».
وی ادامه داد: «وقتی اهرم فشار داریم، باید از آن استفاده کنیم. چندین بار به دولت قبلی و دوستان خودمان در آن دولت گفته شد اما توجهی نشد. باید طلب ایران توسط هواپیماها به صورت نقد وارد کشور میشد؛ مثل ماجرای آزاد کردن جیسون رضاییان».
این نماینده مجلس خاطرنشان ساخت: «در آن زمان به مسئولی این نکات را گفتیم اما پاسخ داد که آمریکاییها چطور میخواهند این مبلغ ۶ میلیارد دلار را به صورت نقد به ایران بیاورند؟! این مشکل ما نبود بلکه مشکل آمریکا بود و اگر زندانیها را میخواستند، باید چندین هواپیما را با پول نقد وارد ایران میکردند. مگر این زندانیها برای آمریکاییها مهم نبود؟»
******
پیام حضور سرلشکر باقری در تختجمشید چیست؟
روزنامه فرهیختگان نوشت:
حضور سرلشکر محمد باقری، رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ایران، در تخت جمشید برای ضبط پیام تبریک نوروزی سال ۱۴۰۴، یکی از اتفاقات قابل توجه در آغاز سال نو بود که بازتاب گستردهای در میان مردم و رسانهها داشت. این اقدام که با حضور ایشان در کنار یکی از نمادهای تاریخی و فرهنگی کشور همراه شد، نه تنها نشاندهنده پیوند میان اقتدار نظامی و هویت ملی بود، بلکه از منظر ارتباط با جامعه نیز حائز اهمیت به نظر میرسد. برقراری ارتباط با قشر خاکستری جامعه، بخشی از کارکرد این ویدئوی یک دقیقهای بود که در ادامه هم توانست نظر چهرههای مختلف از طیفهای متنوع را نیز جلب کند و آنها را به تحسین این حرکت در شرایط حساس امروز کشور در حوزههای داخلی و خارجی وادار کند.
این حرکت همچنین نشاندهنده تلاشی برای نزدیک شدن به مردم است که شاید کمتر با زبان نظامیگری ارتباط برقرار میکنند. سرلشکر باقری با حضور در تخت جمشید و ضبط یک پیام ساده و صمیمی، از شمایل یک فرمانده نظامی صرف فاصله گرفت و چهرهای لطیفتر و مردمیتر از خود به نمایش گذاشت. این روحیه برای یک مقام عالیرتبه نظامی که مسئولیت سنگین حفظ امنیت کشور را آن هم در شرایط کنونی بر عهده دارد، میتواند به معنای درک عمیق او از نیازهای روحی و روانی جامعه باشد. در شرایطی که ایران با تهدیدات خارجی و چالشهای داخلی مواجه است، چنین حضوری میتواند حس خوب امنیت را به مردم یادآوری کند.
این انتخاب نشان میدهد سرلشکر باقری از قدرت نمادها و تأثیرگذاری کلام باخبر است و نقطهزنیاش محدود به میدان نبرد نیست. او میتوانست پیام خود را از یک پایگاه نظامی یا دفتر رسمی ضبط کند، اما ترجیح داد در کنار تخت جمشید که برای بسیاری از مردم محبوب است، سخن بگوید. این تصمیم، به نوعی نشاندهنده درک او از اهمیت ارتباط با قشرهای مختلف جامعه، بهویژه طبقه متوسط و قشر خاکستری است که شاید کمتر به مسائل نظامی توجه نشان دهند، اما در مقطع کنونی به دلایل قابل بررسی نسبت به تاریخ و هویت ملی خود حساساند.
******
پس از آب و برق، حالا نوبت قطع اینترنت در تابستان است!
بر اساس اظهارات یکی از اعضای کمیسیون انرژی مجلس، ممکن است در تابستان امسال، کشور با قطع اینترنت مواجه شود.
فرهاد شهرکی نماینده مردم زابل در مجلس شورای اسلامی با اشاره به وضعیت دکل های مخابراتی به دلیل قطعی مکرر برق، اظهار داشت: «به دلیل وقوع خاموشیهای مکرر و طولانی مدت برق در طول سال گذشته، باطریهای مورد استفاده در دکلهای مخابراتی سراسر کشور به شدت آسیب دیدهاند. این آسیب به دلیل عدم شارژ کامل و کافی باطریها در زمانهای طولانی قطع برق ایجاد شده است. همچنین، کیفیت پایین باطریهای مورد استفاده نیز این مشکل را تشدید میکند. در صورت عدم تعویض این باطریها تا قبل از فصل بهار، در تابستان با بروز هر گونه قطعی برق، احتمال قطعی گسترده خطوط مخابراتی و اینترنتی در نقاط مختلف کشور وجود خواهد داشت».
وی افزود: «شرکتهای تولیدکننده باطری در کشور، به لحاظ فناوری و کیفیت تولید، برای شرایط خاص مانند خاموشیهای طولانیمدت، آمادگی کافی ندارند. علاوه بر این، آب و هوای گرم کشور نیز راندمان باطریها را کاهش میدهد. از طرفی، باطریهای پیشرفته مورد نیاز نیز در داخل کشور تولید نمیشود بنابراین، در کنار ناترازی انرژی، احتمال قطعی گسترده خطوط تلفن همراه نیز وجود دارد».
این نماینده مجلس خاطرنشان کرد: «در حوزه حکمرانی آب و انرژی، ترکیبی از تحریمها، مدیریت ضعیف و کمبود صرفهجویی، وضعیت بسیار پیچیده و بغرنجی را ایجاد کرده است. برای حل این مشکل، باید برنامهریزی دقیقی برای صرفهجویی و استفاده از پتانسیلهای داخلی انجام شود؛ اما حجم مشکلات انباشته به گونهای است که حل آنها در کوتاهمدت، امری غیرممکن به نظر میرسد».
******
پشیمانید و گریه میکنید هم طعنه میزنید کسی به تلویزیون نرود!
خبرگزاری تسنیم نوشت:
داستان مهاجرت برخی از چهرههای شناختهشده هنری به آن شکلی که در فضای مجازی مطرح میشود یا خودشان ادعا میکنند، واقعیتهای دیگری را در خود نهفته دارد. آنها معمولاً میگویند: پای مردم ایران ایستادهایم و هر چه میکنیم بهخاطر مردم است. اما واقعیتها به مرور زمان خود را نشان دادند. واقعیتهایی که در طول این مدت آشکار شد و همچنان ادامه دارد. این افراد بیشتر برای تحقق اهداف کسانی که در صدد گسترش آشوب و ناآرامی در ایران هستند، تلاش کردهاند؛ جوانان را با تحلیلها و تفسیرهای غلط و یکسویه مشغول ساختند تا بتوانند جایگاه و اقامت خود را در خارج از ایران تثبیت کنند.
کسانی که از هنرمندان میخواستند در فعالیتهای فرهنگی و هنری شرکت نکنند؛ وقتی کسی هم در این فعالیتها حاضر میشد، او را به محافظهکاری و عافیتطلبی متهم میکردند. به همین دلیل، برخی از هنرمندان در آن ایام در برابر دوربین سریالها یا فیلمها ظاهر میشدند و از اهالی رسانه میخواستند تا خبری از آنها منتشر نشود، تا از حمله و هجمههای این گروه در امان بمانند. اما به تدریج صدای پشیمانی این گروهها به گوش رسید. این نکته بهویژه در مصاحبه اخیر اشکان خطیبی به وضوح نمایان است.
فرخنژاد در گفتوگوی اخیر خود گفته است که نمیداند چرا برخی از همکارانش به تلویزیون میروند و در برنامههای عیدانه و سریالهای نمایشی حضور پیدا میکنند و نقشآفرینی میکنند. احتمالاً فرخنژاد فراموش کرده که تا آخرین لحظه حضورش در ایران، خود او نیز جلوی دوربین سریالها و فیلمهایی ظاهر میشد که بیش از ۹۰ درصد آنها مربوط به پروژههای معروف به ارگانی بودند.
احتمالاً مقصود او سریالهای پربینندهای است که این روزها در قاب تلویزیون تماشایی شدهاند یا برنامههایی که با حضور بازیگران شناختهشده و محبوب، جذابیت پیدا میکنند. آیا فرخنژاد که بارها با صدای رسا گفته «من صدای مردم ایران هستم»، نمیداند که مخاطب ایرانی منتظر ساخت فیلمها، سریالها و برنامههای جذاب و دیدنی است و همیشه این خواسته را از تلویزیون داشته که هنرمندان محبوب در قاب جعبه جادو نقشآفرینی کنند؟
او و برخی دیگر از بازیگرانی که مهاجرت کردهاند و در جهت اقدامات ضد وطن و ترویج آشوب و اغتشاش در کشور گام برداشتهاند، احتمالاً بهخاطر این که خودشان در ایران نیستند و موقعیت سابقشان را در عرصه هنر از دست دادهاند، از موفقیتهای تلویزیون جمهوری اسلامی، پلتفرمها و آثار سینمای ایران که همچنان با قوت و قدرت مسیر خود را پیش میبرند، ناراحت هستند. گفتوگوی اخیر فرخنژاد، اشکان خطیبی و حتی برخی ویدئوهای ارژنگ امیرفضلی و پرستو صالحی، نشاندهنده این است که آنها از مسیری که انتخاب کردهاند، پشیمان شدهاند.
******
تندروها بر طبل استعفای پزشکیان میکوبند
سایت جهاننیوز نوشت:
در حالی که رئیس جمهور بارها تاکید کرده است که تا آخر کار میماند و با اعتقاد به امکان حل قطعی مشکلات بر لزوم وحدت در داخل کشور تاکید میکند اما چهرههای تندروی اصلاح طلب به طور مستمر بحث استعفا یا پایان زودهنگام دولت پزشکیان را مطرح می کنند.
در تاره ترین مورد، مرتضی الویری، چهره اصلاح طلب و شهردار اسبق تهران گفته است: «پزشکیان به دلیل محدودیت ساختارها بهترین گزینه اصلاحطلبها بود و الان می بینیم که اوضاع ۶ ماه قبل بهتر بود. اگر در روی همین پاشنه بچرخد پزشکیان راه به جایی نمی برد».
شکوری راد، دیگر چهره اصلاح طلب معتقد است: «پزشکیان گزینه ای نبود که همه ویژگی های مطلوب برای ریاست جمهوری داشته باشد. او سطحی از علم و دین را با هم دارد. علم و ایمان گاهی نافی هم می شوند!»
در ادامه گفتوگوی این دو نفر با سایت انتخاب، خبرنگار در سوالی القایی میپرسد: «چقدر احتمال می دهید دولت پزشکیان سقوط کند یا استعفا بدهد؟»
شکوری راد پاسخ میدهد: «پزشکیان خیلی به ریاست جمهوری دل نبسته و به همین دلیل ممکن است دل بکند!»
روزهای پایانی سال گذشته هم روزنامه اصلاح طلب هم میهن با تاکید بر شکننده بودن وضع دولت پزشکیان، مدعی شد که احتمال سقوط دولت پررنگ است!
یا در مورد دیگر زیدآبادی، روزنامه نگار و فعال اصلاح طلب بعد از استیضاح همتی پیشنهاد داده بود که یا مجلس منحل شود یا پزشکیان استعفا دهد و یا دیگر روزنامه اصلاح طلب یعنی شرق، به بهانه استیضاح همتی، دولت پزشکیان را تنها توصیف کرده بود که اگر بر تنهاییاش غلبه نکند، ادامه مسیر چهارساله برای آن بعید به نظر میرسد!
******
سقوط اخلاق تا حوالی قطب جنوب/ از پیشگاه مردم برای دروغهای مکرر عذرخواهی کنید
سایت رجانیوز نوشت:
بعد از گذشت روزها و در پی فشار افکار عمومی، مسعود پزشکیان، دوست صمیمی خود شهرام دبیری را به دلیل سفر به قطب جنوب از پست معاونت امور پارلمانی برکنار کرد.
شهرام دبیری که پیشتر در یک گروه واتساپ به دروغ اعلام کرده بود به قطب جنوب نرفته است، پس از برکناری توسط پزشکیان در متن خداحافظی خود اعلام کرد: «اکنون که به صلاحدید رئیسجمهور و بهرغم اینکه هیچگونه خطای عملکردی نداشتهام و صرفاً به جهت سفر نوروزی از قبل برنامهریزیشده، از ادامه این مسئولیت معاف شدهام، ضمن احترام به افکار عمومی، برای همه دولتمردان آرزوی موفقیت دارم».
او درحالی ادعا میکند سفرش از قبل برنامهریزی شده بوده است که در آخرین جلسه هیئت دولت در سال پیش، او در پاسخ به سوال خبرنگار مبنی بر اینکه آیا سفر استانی خواهد داشت یا نه اعلام کرد: «نوروز را در استان خود یعنی آذربایجان شرقی سپری خواهد کرد».
تعدد دروغها از زبان شهرام دبیری جای تعجب دارد و به نظر میرسد باید این حدیث پیامبر اکرم اسلام را به او یادآوری کرد که درپى راستى باشيد، اگرچه فكر كنيد كه مايه هلاكت است، كه راستگويى موجب نجات است و از دروغگويى پرهيز كنيد اگرچه پنداريد عامل نجات است، زيرا آن مايه هلاكت و نابودى است.
******
انتقاد عبدی از اظهارات هستهای لاریجانی
عباس عبدی، تحلیلگر و فعال سیاسی در واکنش به اظهارات علی لاریجانی و احتمال ساختن بمب اتم توسط ایران، در روزنامه اعتماد نوشت:
«این سخنان نشان میداد که درک رسمی از بمب اتم خیلی سادهانگارانه است، گویی یک بمب عادی است. اتفاقا پس از این سخنان بود که معنای برنامه هستهای ایران تفاوت کرد و شاخکهای جهانی به فعالیت هستهای ایران تیز و متمرکز شد و این بحران بزرگ را ایجاد و یک سال بعد آژانس انرژی هستهای و شورای امنیت را وارد مرحله جدیدی از مواجهه با ایران کرد. ظاهرا آقایان توجه نداشتند که داخل اتاق شیشهای نشستن و سنگپرانی به بیرون عواقب خوبی ندارد. عدول از فتوای رهبری شاید در داخل کشور و تحت عناوین ثانویه برای گروهی پذیرفتنی باشد ولی در سطح بینالمللی چنین چیزی پذیرفته نمیشود، چون فتوا و توضیحات مکمل آن برحسب حرمت ذاتی این بمب است و نه نیاز نداشتن ما به آن، یا ناتوانی ما در ساختن آن.
سیاست هستهای و ساخت بمب هستهای الزامات خاصی دارد. اگر این سیاست برای بازدارندگی محدود باشد جواب میدهد، مثل پاکستان در برابر هند. این کشورها با یکدیگر و درون خودشان بیشتر میجنگند تا با دیگران. این بمب پاکستان در برابر هندوستان است. به همین دلیل راههای ارتباطی پاکستان با همه کشورهای دیگر گشوده است.
هر چند یکی از دلایل مشکلات فعلی پاکستان، همین هزینههایی است که برای اتمی شدن پرداختند. آن هم در برابر هند که اقتصادی بسیار بزرگتر از پاکستان دارد. به علاوه بمب اتم به نوعی بمب صلح است و نه جنگ. هدف آن بازدارندگی است و نه حمله به دیگران و استفاده از بمب. چون به کار بردن این بمب محدود نخواهد ماند و فاجعهبار است. پس از هستهای شدن هند و پاکستان آنها از جنگ پرهیز میکنند در حالی که قبلا سه بار جنگ کرده بودند.
حتی روسیه بهرغم شکستهایی که در برخی از مقاطع در جنگ با اوکراین خورد به سوی این بمب نرفت و نخواهد رفت. اگر ایران در منطقه خاورمیانه دنبال دفاع از وضع موجود و جلوگیری از پیشروی بیشتر اسراییل باشد، دسترسی به چنین بمبی شاید معنادار بود، ولی اگر هدف نابودی اسراییل باشد کوشش برای ساخت آن نقض غرض میشود و این نکتهای است که حتما مورد توجه مقام رهبری بوده است و بهتر از همه میدانند که راهحل مساله منطقه و اسراییل بمب هستهای نیست».